- حنظله گوشی «نفتالی بِنِت» را هک کرد
- عکس / تصاویر دیده نشده از شهید رائد سعد
- بانک اهداف در جنگ شناختی
- کشتار دانشجویان در ۱۶ آذر و یک سند تاریخی از شکنجه مخالفان با «خرس» در دوره پهلوی!
- آیا نبرد حضرموت نقشه یمن را تغییر خواهد داد؟
- یادداشت ها / آیا پایان ماه عسل صهیونیستها در سوریه نزدیک است؟!
- قیام جوانان سوری | پیام عملیات «بیت جن» برای جولانی و صهیونیستها
- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
دوشنبه ؛ 08 دی 1404 یادداشت روزنامههای سهشنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۳

آدرس غلط ندهید!

غیرفرهنگی ترین تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی
محمدسعید احدیان
مقاومت و آینده منطقه غرب آسیا
عباس حاجی نجاری
باگذشت بیش از ۱۱ ماه از عملیات طوفان الاقصی، پیشبینیها در مورد تأثیر این عملیات و حرکت مقاومت بر تحولات منطقه تحققیافته و اکنون با صراحت میتوان ۱۵ مهر ۱۴۰۲ (۶ اکتبر ۲۰۲۳) را آغاز فصلی جدید درروند تحولات منطقه و جهان دانست. در این روند اگرچه مردم مظلوم فلسطین تاکنون برای شکست جبهه متحد کفر و طاغوت و خنثیسازی برنامهریزی دیرینه غرب برای سلطه صهیونیسم برجهان اسلام، بیش از ۴۱ هزار شهید تقدیم نمودهاند، اما دستاوردهای حرکت مقاومت که ملهم از حرکت انقلاب اسلامی است، تحول در روندها و راهبردها را در پی داشته بهگونهای که ایدههایی که در پی عادیسازی روابط میان اعراب و اسرائیل یا تقسیم منطقه به لحاظ گفتمانی در دوگانه ایرانی و ضد ایرانی، عربی و ضد عربی، شیعه در برابر افراطیون تکفیری بود، به حاشیه رفته و اینک مقاومت و ضد مقاومت تعیینکننده و تعریفکننده بازی منطقه و جایگاه بازیگران شدهاند و دوگانه شیعه در برابر سنی یا ایران در برابر اعراب را بیاعتبار و در خود هضم کرده است و درون جبهه مقاومت ایرانی و عرب و شیعه و سنی از جمهوری اسلامی تا حماس و جهاد اسلامی و حزبالله در یک جبهه قرارگرفتهاند. جبهه مقاومت اینک یک ایده نیست بلکه یک واقعیت در پیش چشم و منشأ تحولات آینده است.
برخی از اعترافات دشمنان مقاومت در این زمینه شنیدنی است:
- نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی بعد از عملیات شهادتطلبانه یک شهروند اردنی در منطقه الکرامه میگوید:امروز روز دشواری برای ما بود و ما با یک ایدئولوژی کشنده تحت رهبری ایران محاصرهشدهایم. حماس قصد دارد بذر تفرقه را در میان ما بکارد و یک جنگ روانی را در میان خانوادههای افراد اسیرشده باهدف اعمال فشار داخلی انجام میدهد.
- آویگدور لیبرمن وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی میگوید:ایرانیها موفق شدند همه عرصهها علیه اسرائیل در لبنان و یمن و سوریه و عراق را باهم متحد کنند؛ و ما باید یک برنامه جامع اتخاذ کنیم که به این تهدید پاسخ دهد، یک تهدید چندوجهی. هنوز در گلولای لبنان هستیم، مردم نمیدانند چگونه تصمیم بگیرند، نمیدانند چه کار کنند، و میبینیم که هیچ مدیریتی وجود ندارد. ببین وقتی نخستوزیر با وزیر جنگ صحبت نمیکند نمیتوان جنگ کرد.
- وحشت منشه امیر مدیر رادیو اسرائیل از بیداری جهانی در حمایت از فلسطین و اعلام انزجار از رژیم صهیونیستی! او خطاب به دانشجویان جهان میگوید:چرا علیه اسرائیل تظاهرات میکنید؟ چرا علیه ایران کاری نمیکنید؟! آنها میخواهند ما را در دریا بیندازند و نابودمان کنند!
- لاپید نخستوزیر پیشین رژیم صهیونیستی با اذعان به اینکه رژیم صهیونیستی به اهداف موردنظرش در جنگ غزه دست نیافته، میگوید: اسرائیل توان ادامه جنگ را ندارد میگوید در صورت ادامه جنگ منافع امنیتی، اقتصادی و سیاسیاش بیشتر به خطر میافتد شاخصههای این تحول را در ابعاد زیر میتوان موردبررسی قرارداد.
- شکلگیری نفرت جهانی علیه صهیونیسم بهویژه در میان جوانان کشورهای غربی بازسازی قدرت حماس باوجود تحمل ۱۱ ماه جنگ در غزه
- انتخاب یحیی سنوار به عنوان رئیس دفتر سیاسی حماس و تقویت گرایشهای انقلابی و جهادی در این سازمان
- تقویت پیوند بین شیعه و سنی و تحکیم جایگاه رهبری انقلاب در میان مسلمانان و انقلابیون جهان
- گشوده شدن جبهه جدید علیه رژیم صهیونیستی در کرانه باختری بهعنوان ظرفیت اصلی مقاومت فلسطین که توان آزادسازی قدس را دارد
- تشدید اختلاف در میان فرماندهان رژیم صهیونیستی با نتانیاهو بر سر ادامه جنگ
- اوجگیری مخالفت ساکنان سرزمینهای اشغالی علیه سیاستهای نتانیاهو با اجتماعات نیم میلیون نفری و درخواست آتشبس
- روند مهاجرت معکوس نخبگان و متخصصان از سرزمینهای اشغالی
- فرسودگی ارتش رژیم اشغالگر در جنگ غزه، افزایش فرار و تمرد نظامیان از حضور در جنگ
- تشدید چالشهای درونی و بحران اقتصادی رژیم
- درگیری و محاصره رژیم صهیونیستی از ۷ محور حزبالله، انصارالله، حماس و جهاد اسلامی، کرانه باختری، حشدالشعبی، مقاومت سوریه و...
- شکست و به حاشیه رفتن پروژههای نزدیکسازی اعراب و اسرائیل و تشکیل ائتلاف نظامی یا سیاسی علیه ایران
- ناتوانی غرب در تداوم حمایت از رژیم صهیونیستی. در روزهای اخیر و در پی آمادهباش نیروهای امریکایی برای مقابله با عملیات احتمالی ایران در خونخواهی شهید هنیه، بلومبرگ به نقل از یک رسانه عبری فاش کرد که مسئولان امریکایی به همتایان اسرائیلی خود نگرانیها نسبت به ادامه جنگ در نوار غزه و آمادگی برای پاسخ ایران به ترور شهید هنیه را ابراز کردهاند و گفتهاند ناوهای هواپیمابر امریکا که برای دفاع از رژیم صهیونیستی در آبهای منطقه مستقر هستند، نمیتوانند تا ابد در منطقه بمانند.
- شاخصههای نویدبخش درروند حرکت مقاومت
- برتری دکترین فرمانده عالی مقاومت در تضعیف و نابودی تدریجی رژیم صهیونیستی با توجه به هماهنگی و انسجام گروههای مقاومت در عرصه راهبرد و راه کنش علیه رژیم صهیونیستی
- قدرت رو به تزاید جایگاه ایران در منطقه؛ باراک نخستوزیر پیشین رژیم صهیونیستی در گفتگو با فاکس نیوز میگوید:تعجبآورترین بخش تاریخ این است که اکنون ایران بهجایی رسیده که تأمینکننده فناوری پیشرفته برای روسیه است.
- افول جایگاه و موقعیت رژیم صهیونیستی بهعنوان عمق استراتژیک غرب در جهان اسلام و پیشران سیاستهای آنها
- بحران پیش روی رژیم در تشدید گیریها در کرانه باختری و نگرانی امریکاییها از گسترش جنگ در منطقه و پیوستن کل فلسطین به صحنه درگیریها

اهداف سهگانه آمریکا از دروغ بزرگ موشکی
محمد قادری
روزجمعه روزنامه آمریکایی والاستریت ژورنال که سابقه قابلتوجهی درانتشار اخبار جعلی علیه ایران دارد و سپس شبکه سیانان، به نقل از مقامهای ناشناس آمریکایی و اروپایی مدعی شدند: «ایران موشکهای بالستیک کوتاهبرد به روسیه فرستاده که میتواند ابزار قدرتمندی در جنگ اوکراین باشد.»
پیشتر خبرگزاری رویترز هم درماه آگوست مدعی شده بود؛ «انتظار میرود روسیه بهزودی صدها موشک بالستیک کوتاهبرد فتح-۳۶۰ را از ایران تحویل بگیرد و دهها پرسنل نظامی روسیه مشغول آموزش در ایران برای استفاده از این سلاحهای هدایتشونده ماهوارهای هستند.» تمرکز این فضاسازی رسانهای، اما چنانچه ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا و شان ساوِت، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید بر آن تاکید کردند، القای گزاره دروغ ارسال موشکهای بالستیک ایران به روسیه برای تثبیت این انگاره تبلیغاتی بود که ایران در حال گسترش حمایت خود از روسیه در جنگ علیه اوکراین است. این عملیات روانی گسترده در حالی رقم خورد که ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه و همچنین نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد، روز جمعه اعلام کردند: «موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال منازعه اوکراین هیچ تغییری نکرده و ارسال کمک نظامی به طرفین درگیر را که موجب گسترش خسارات انسانی و زیرساختها و همچنین فاصله گرفتن از گفتگوهای آتشبس میشود امری غیرانسانی میداند.»
پیوست دیگر این دروغپراکنی علیه کشورمان، واکنش مقامات اوکراینی و اروپایی به این مسأله و جوسازی سنگین آنها علیه جمهوری اسلامی با استناد به یک گزارش کاملا جعلی بود، چنانچه مقامهای اوکراین مجددا از عبارت دروغ «حملات روسیه با پهپادهای ساخت ایران» سخن گفته و مقامهای اروپایی نیز بر این نکته تاکید کردند که «در حال همکاری با آمریکا برای اتخاذ تحریمهای بیشتر علیه ایران هستیم.» در همین راستا وزارت خارجه اوکراین در بیانیهای از جامعه بینالمللی خواست تا فشار بر ایران و روسیه را افزایش دهد. پیتر استانو، سخنگوی اتحادیه اروپا نیز روز دوشنبه در گفتگو با خبرنگاران در بروکسل مدعی شد: «ما از اطلاعات موثق ارائه شده توسط متحدان در مورد تحویل موشکهای بالستیک ایران به روسیه مطلع هستیم و به سرعت با هماهنگی شرکای بینالمللی خود، از طریق اقدامات محدودکننده جدید و قابلتوجه علیه ایران پاسخ خواهیم داد.» با این تفاسیر و با توجه به همزمانی این موضوع با موضوعاتی، چون ادعای دخالت ایران در انتخابات آمریکا، تکرار سیاسیبازی مدیرکل آژانس درباره برنامه هستهای ایران و... در یک بازه زمانی کوتاه، توجه به چند نکته درباره چرایی این فضاسازی جدید غربیها علیه کشورمان ضروری است:
اول؛ به نظر میرسد غرب به دنبال گیر انداختن ایران در مجموعهای از چالشهاست تا در همین آغاز به کار دولت چهاردهم، بتواند ایران را مجبور به پذیرش منویات زیادهخواهانه خود در قالب یک توافق جدید کند.
دوم؛ گرچه دروغپراکنی غربیها درخصوص نقش ایران در جنگ اوکراین پیشتر هم در مواردی، چون فروش پهپادهای شاهد ایرانی به روسیه برملا شده بود، اما آنها برای پنهانکاری و نهایتا توجیه حمایتهای اخیر دهها میلیارد دلاری از اوکراین، بهترین راه را دادن یک آدرس غلط جدید به افکار عمومی دنیا میدانند.
سوم؛ غرب با استمرار این فضاسازیهای تبلیغاتی علیه ایران، آشکارا میکوشد بهزعم خود تهران را از خونخواهی شهید اسماعیل هنیه منصرف کرده و مانع تبدیل شدن جمهوری اسلامی به الگویی موفق در مقابله با نظام سلطه و کشوری نقشآفرین در فرآیند اجماع جهانی علیه یکجانبهگرایی واشنگتن شود.

تلفات اعتقادی
فتنهها تمام میشوند؛ اما بهرهبرداری از آنها تمام نمیشود. دشمن ما در عداوت اهل قناعت نیست؛ فتنه را شاید در خیابان ببازد، اما تلاش میکند آن را در ذهنها زنده نگه دارد. ما خصوصا در فتنههای مدرن نباید به جمع شدن بساط فتنه از کوچهوخیابان دلخوش باشیم؛ چراکه شاید اساسا هدف دشمن از فتنههای خیابانی هم بیشتر لطمات ذهنی و فکری آن باشد که خصلتی بلندمدت دارند.
فتنه سال ۱۴۰۱ از آن فتنههاست که دشمن بهوضوح هنوز از ثمرات فکری و اعتقادی آن در حال بهرهبرداری است. ماجرا ازاینقرار است که این فتنه با یک خشم شدید و فراگیر آغاز شد. دشمن این خشم را غنیمت شمرد و نگذاشت هدر برود. چگونه؟ با راه انداختن موجهایی که درواقع ربطی هم به حادثه پیشآمده و اعتراض اصلی معترضان نداشت. راه افتادن هجمههای شدید و بیسابقه و قطعا تصنعی اسلامستیزی بهموازات خشم طبیعی و غیرتصنعی عدهای از مردم از یک سیاست و ضابطه بهخصوص، راهبردی بود که دشمن از ابتدای داستانهای پاییز آن سال پی گرفت. این موجها وظیفه داشتند اینگونه القا کنند که هرگونه از مسلمانی و نمایش نمادها و مؤلفههای اسلامی، یک «جرم» و «جنایت» نابخشودنی و بیمعناست و در اصل خیانت به آنچه متوهمان آن را «انقلاب» میخوانند. کافی بود حجابی بر سر داشته باشی یا همزمان با دهه اول محرم، بیرقی بر در خانه آویخته باشی و یا به غیرسیاسیترین و سنتیترین حالت ممکن دین خود را ابراز کرده باشی، آنوقت میدیدی که چه در فضای واقعی و چه در فضای مجازی بهراحتی برچسب «قاتل» به تو میزدند. اسلامستیزی همیشه بوده، اما اینجا با نوعی اسلامستیزی هوشمندانه طرف بوده و هنوز هستیم. اسلامستیزیای که فضا را تا حد ممکن رادیکال و تند میکند، بهنحویکه دفاع از ارزشهای اسلامی جز با لکنت، خودسانسوری و احتیاط کامل ممکن نباشد. این فضا نوعی مارپیچ سکوت میساخت. مارپیچ سکوتی که از اخبار اغتشاشات و کشتهها تغذیه میکرد. یک دیکتاتوری فکری که از اخبار خونآلود انرژی میگرفت.
وقتی فضا به سمتی میرود که دفاع از ارزشها دشوار شود و از سوی دیگر، غلط بودن ارزشها با غوغا سالاری و موجهای رادیکال، بهعنوان مقولهای بدیهی معرفی شود، فضا برای شک و شبهه نیز مهیا میگردد. دیگر نهتنها اشخاص قدرت دفاع همهجانبه از باورهای خود را از دست میدهند، بلکه برخی که تأثیرپذیری بیشتری از محیط و جو پیرامونشان دارند، در نزد خود هم به فکر فرو میروند. این میتواند مهمترین دستاورد دشمن از هر فتنهای باشد. باور و ایمان مهمترین حصار و حرز ایران اسلامی است. دشمن شاید اینقدرها هم ابله نباشد که به براندازی فکر کند؛ او احتمالاً بیشتر به همین تلفات اعتقادی دلخوش کند.
در مقابل باید با شکست مارپیچ سکوت و اتخاذ زبانی قدرتمند، منطقی و دندانشکن، فضا را از دیکتاتوری سکولاریسم و درندگی و هاری دینستیزان گرفت. آنچه ما را در این مهم یاری میرساند، مدد از شخصیتی است که همواره مایه اعتمادبهنفس شیعه، در طول تاریخ خود بوده است و آن امیر مؤمنان علی علیهالسلام است. لسان مبارک حضرت امیر علاوه بر آنکه منطقی است، قدرتمند است. جو عنصر مهمی است! نباید فضا برای دینستیزی امن باشد، چنانکه احساس کنیم در برابر هر المانی از دین، عدهای شمشیر را از رو بستهاند!
در یک نمونه، میتوانیم بر برخورد مولای متقیان با سخن توهینآمیز، مضحک و منافقانه اشعثبن قیس در حین خطبه ایشان اشاره کنیم. در خطبه نوزدهم نهجالبلاغه میخوانیم: «در بعضی از سخنان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) جملهای آمده که اشعث به آن اعتراض نموده گفت: یا امیرالمؤمنین این جمله به ضرر توست نه به نفع تو! امیرالمؤمنین سر پایین انداخت، با گوشه چشم به اشعث نگریست و فرمود: تو چه میدانی آنچه را که بر ضرر من است یا بر نفع من! لعنت خدا و لعنت کنندگان بر تو باد ای بافنده پسر بافنده، ای منافق فرزند کافر! سوگند به خدا، یکبار ملت کفر تورا اسیر کرده است و بار دیگر اسلام تو را اسیر نموده است. ننگ هیچیک از این دو اسارت را نه مالت مرتفع ساخت و نه شخصیت دارای ارزش انسانی تو. و آن مردی که شمشیر دشمن را به قوم خود راهنمایی کند و مرگ را بهسوی بستگانش بکشاند، سزاوار است که نزدیکانش با او عداوت بورزند و بیگانگان از او در امان نباشند.»
در اینجا، حضرت مولا میتوانستند پاسخی به اشعث ندهند، یا تنها بگویند این سخن به این دلایل، به ضرر خودشان نبوده. اما در عوض کاری کردند که اشعث به بیآبروترین فرد جمع تبدیل شد! دیگر فضا برای ابراز سخنهای یاوه و کفرآلودی ازایندست مهیا نگشت.
این فتنه که سایههای آن هنوز ادامه دارد، تهدید است اما باید آن را به فرصتی برای فریاد آرمانهایمان تبدیل کنیم. آرمانهایی که آرمان عزیز، زیر ضربات رذلترینِ اراذل، برای لحظهای هم آن را رها نکرد و تا دم آخر، آثار مغلوب شدن، تردید کردن یا ترسیدن در چشمانشان هویدا نگشت.

ارسال نظرات