15 آبان 1397 - 08:00

آیا رهبری با مفاسد برخورد می‌کند؟

متهم کردن مردان الهی پروژه‌ای تاریخی و مسبوق به سابقه است. از اتهام بنی اسرائیل به حضرت عیسی (ع) و حضرت موسی (ع) گرفته تا اتهام عده‌ای از مردم در عهد رسول الله به پیامبر مکرم اسلام (ص) و اتهام به مولا علی (ع) و امام حسن (ع) و در عصر کنونی هم اتهام به علمائی همچون شیخ فضل الله نوری و نواب صفوی یا متهم کردن شهیدان رجائی و بهشتی و حتی اتهام به امام راحل مواردی است که می‌توان به آن اشاره کرد.
نویسنده :
محمود قاسمی
کد خبر : 1700

پایگاه رهنما :

۱. متهم کردن مردان الهی پروژه‌ای تاریخی و مسبوق به سابقه است. از اتهام بنی اسرائیل به حضرت عیسی (ع) و حضرت موسی (ع) گرفته تا اتهام عده‌ای از مردم در عهد رسول الله به پیامبر مکرم اسلام (ص) و اتهام به مولا علی (ع) و امام حسن (ع) و در عصر کنونی هم اتهام به علمائی همچون شیخ فضل الله نوری و نواب صفوی یا متهم کردن شهیدان رجائی و بهشتی و حتی اتهام به امام راحل مواردی است که می‌توان به آن اشاره کرد.
در عهد امیرالمومنین دستگاه تبلیغاتی بنی امیه به اندازه‌ای علیه آن حضرت اتهام و شایعه ساخته و در جامعه-ی آن روز رواج داده بودند که بخشی از جامعه علی (ع) را مقصر تمامی گرفتاری‌های خود تصور می‌کردند و کار به جایی کشید که با همین تبلیغات مولا علی (ع) بی دین و بی نماز به مردم معرفی شد و عده‌ای هم باور کردند. متهم کردم مردان الهی بر ناکارآمدی، بی عدالتی، فامیل سالاری، قبیله گرایی، عدم برخورد با مفاسد و امثال آن قدمتی به اندازه‌ی تاریخ بشر دارد و امروز هم دشمن از این شیوه قدیمی البته با تکنولوژی رسانه‌ای بهره می‌برد. پس جامعه‌ی با بصیرت باید مراقب باشد در زمین دشمن بازی نکند.
۲. دشمن به این نتیجه رسیده که عامل اتحاد و انسجام نظام اسلامی ولایت فقیه است وفهمیده است اگر موفق شود چهره-ی ولایت را در ذهن توده‌ها بی اعتبار کند نه تنها به انسجام نظام اسیب رسانده بلکه مانع اصلی برای غارت و چپاول ایران را برداشته است؛ و همین جاست که جمله-ی حکیمانه و کلیدی امام راحل خود را بیشتر نشان می‌دهد که فرمود: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.»
۳. طبق قانون اساسی وظیفه رهبری هدایت کلی نظام در مسیر درست است. معظم له در جلسه‌ای می‌فرماید: «وظیفه بنده طبق قانون اساسی هدایت نظام است.» پس رهبری نمی‌تواند وظیفه سران قوا را به عهده بگیردو به جای آن‌ها کار کند. نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، اینکه مردم نباید کوتاهی یک مدیر را که وظیفه اش را به درستی انجام نمی‌دهد به حساب رهبری بگذارند. بلکه باید خود آن مدیر ناکارآمد را به مؤاخذه بکشند تا اگر نمی‌تواند کنار برود و جای خود را به یک مدیر کارآمد و انقلابی بدهد.
۴. مقام معظم رهبری طی سال‌های اخیر چند بار جمله‌ای به این مضمون فرموده است: «من ده برابر آن چیزی که مردم در رسانه‌ها می‌شنوند به مسئولین تذکر می‌دهم و گاهی با آن‌ها دعوا می‌کنم» همین جمله برای انسان‌های آگاه و منصف یک پاسخ منطقی و قانع کننده است. زیرا امروز کسی نمی‌تواند انتظار داشته باشد که حاکم جامعه اسلامی مثل صدر اسلام شلّاق به دست بگیرد و مفسدان و فاجران را مجازات کند. بلکه کار باید از طریق ساز و کار‌های امروزی انجام شود.
۵. فرض کنید پدری چند فرزند دارد و شما از دور شاهد هستید که این پدر حکیم و فرزانه دائم فرزندان خود ر. ا. نصیحت می‌کند تا درستکار و متّقی و خدمتگذار مردم باشند، ولی در بین آن‌ها یکی از فرزندان به حرف‌های منطقی و دلسوزانه پدر گوش نمی‌کند و راه درست نمی‌رود. سؤال این است آیا باید به سراغ پسر رفت و از او مطالبه کرد؟ که چرا به حرف پدر گوش نمی‌دهد و راه نادرست می‌رود. یا اینکه پدررا به باد تهمت و ناسزا گرفت؟ کدام روش به انصاف و عقلانیت نزدیکتر است.
۶. بار‌ها شنیده ایم که انقلاب اسلامی به کشتی تشبیه شده و تعبیر هوشمندانه‌ای است. بدیهی است که کشتی انقلاب ناخدا لازم دارد. وظیفه ناخدا علاوه بر مدیریت کشتی این است که همواره مواظب باشد این کشتی به کوه یا صخره برخورد نکند. مراقبت کند تا کشتی به گل ننشیند؛ و مسیر خود را اشتباه طی نکند حالا اگر آشپز کشتی که تهیه غذای مردم به عهده او ست وظیفه خود را به درستی انجام نداد آیا باید کشتی را رها و ناخدا را جایگزین آن کنیم؟ یا اینکه آشپز دیگری جای او بیاوریم؟ کدام راه به مصلحت نزدیکتر است؟ آیا اگر آشپز یا هر مسئول دیگری در این کشتی وظیفه اش را درست انجام نداد باید با مشورت سایر مسافران به فکر فرد بهتری باشیم یا با حاشیه‌های اشتباه ناخدا را درگیر این کار کنیم؟ ناخدا باید مواظب خود کشتی باشد یا آشپز کشتی؟
۷. مقام معظم رهبری بر عملکرد مسئولین اشراف دارند و کارهایشان را رصد می‌کنند. ولی برای کسی که در آن جایگاه نیست و به اندازه فکر خود به مسئله نگاه می‌کند درک سنگینی کار در اداره امور کشور. آن هم با این همه دشمن و مزاحم و منافق و جاسوس قابل درک و تصورنیست. به همین دلیل ممکن است تحت تأثیر عملیات روانی دشمن سؤال‌هایی در مورد عملکرد رهبری برایش پیش بیاید که در این صورت بهترین کار پرسیدن از افراد متدین و دلسوز و آگاه است.

ارسال نظرات