رهبر معظم انقلاب در اجتماع بزرگ بسیجیان در ورزشگاه آزادى، تاکید فرمودند: دشمن مىخواهد ملّت ایران را به این نتیجه برساند که راهى جز پناه بردن به دشمن و زانو زدن در برابر آمریکا وجود ندارد و مسیر فراروى ملت ایران بنبست است.
پایگاه رهنما :
رهبر معظم انقلاب در اجتماع بزرگ بسیجیان در ورزشگاه آزادى، تاکید فرمودند: دشمن مىخواهد ملّت ایران را به این نتیجه برساند که راهى جز پناه بردن به دشمن و زانو زدن در برابر آمریکا وجود ندارد و مسیر فراروى ملت ایران بنبست است. اینکه دشمن تلاش مىکند تا ملت ایران متوجه واقعیتهاى موجود در توانایى خود و ناتوانى ترامپ در دسترسى به اهدافش نشود، کاملا قابل درک است، اما اینکه چرا عدهاى از داخل کشور بهدنبال چنین خواستهاى هستند و سعى مى کنند موازنه قدرت به نفع غرب در ایران تغییر کند، مسألهاى است که فهم آن نیاز به شناسایى عاملان و درک انگیزه و اهداف آنها است. بررسى و مطالعه نوشتهها، تحلیلها و نامههایى که در رابطه با بن بست در کشور منتشر شده به ویژه نامه۲۹۲ نفره، ۳۰ نفره و ۱۰۰ نفره اى که به منظور فشار به نظام جهت مذاکره مستقیم با آمریکا منتشر گردیده، نشان مىدهد امضاءکنندگان چنین نامهها از سه گونه عمده خارج نیستند. دسته اول ماموران و مواجب بگیران هستند که در اینرابطه بهعنوان مهره اصلى همسو و بعضاً همکار با سرویسهاى اطلاعاتى آمریکا و غرب مىباشند. دسته دوم عناصر ضد انقلاب و معاند با نظام مىباشند که موفقیت نظام را شکست و نابودى خود مىدانند لذا براى پیروزى دشمن تلاش مىکنند تا شاید بهرهاى از آن ببرند. اما در دسته سوم اشخاصى دیده مىشوند که نه مزدور رسمى غرب هستند و نه در زمره اپوزیسیون برانداز نظام، اما همانگونه مىاندیشند که دشمن مىخواهد در داخل ایران اندیشیده شود. این افراد را نیز مىتوان در سه دسته جاى داد. دسته اول کسانى هستند که با بزرگنمایى قدرت غرب در واقع خودشان را بزرگ مىکنند و اصطلاحاً از اینراه ارتزاق مىکنند. کسانىکه به ظاهر فلسفه مىگویند و در قالب روشنفکرى مطالب خود را ترویج مىکنند، اما در واقع مبلغ فکرى و سیاسى ناتوانى در برابر غرب هستند. عمل این عده اگرچه ممکن است در دراز مدت به مفهوم کندن قبر خودشان باشد -چراکه با بزرگنمایى غرب در واقع خود را کوچک مىشمارند-، اما نان امروزشان را در همین رفتارها مىبینند زیرا بدون آن حرفى براى گفتن و طرح خویش ندارند. در دسته دوم کسانى قرار دارند که با شناخت خود از غرب و آمریکا، باور به مقابله در برابر آنها را از دست داده و یا نسبت به عواقب اینراه بیمناک هستند. این افراد خود را به ظاهر دلسوز ایران و ملت دانسته، اما در تشخیص راه بهدلیل ترسى که در دل دارند دچار اشتباه شده و یا با معادله هزینه و فایده، قائل به هزینه بالاى ایستادگى و مقاومت در مقابل هزینه اندک عقب نشینى و تعامل می باشند.
درحالیکه گذشته این رفتار هم در کشور ایران و هم در همه نقاط دنیا نشان مى دهد که اتفاقاً همه هزینههاى تعامل با استکبار بیهوده بوده و آنها بهدلیل همین خوى برترىطلبى خود را ناگزیر به تعامل و مذاکره با کشورهاى پایینتر از خود نمىبیند. رفتارى که نمونه بارز آنرا مىتوان در پاره کردن برجام توسط دولت آمریکا مشاهده کرد. در دسته سوم افرادى هستند که بعضاً سابقه انقلابى نیز داشته و عنوان خط امامى و چپ گرایى را نیز یدک مىکشند، اما با استحاله فکرى تغییر رویه داده و به جاى «استکبارستیزى»، «آمریکا ستایى» را پیشه کردهاند. اگرچه نمىتوان تأثیر دو گروه قبلى بر استحاله این گروه را نادیده گرفت، اما ترجیح منافع شخصى و گروهى بر منافع ملى، بزرگترین دلیل آنها براى عبور از نظام و همسویى با بیگانگان مىباشد. مشکل اساسى این عده آن است که حقانیت راه نظام را باور داشته، اما موفقیت آنرا به پیروزى تفکر انقلابى، بسیجى و ولایى مىدانند که آنها در برابرش قرار داشتهاند. مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در فرمایشات خود در ورزشگاه یکصد هزار نفری بسیج، چهار راهکار راهگشا و عملیاتى را برای مقابله با بن بست نمایی دشمنان داخلی و خارجی نظام مورد اشاره قرار دادند که عبارتند:
۱- استفاده از جوانان: رهبر معظم انقلاب با اعتقاد راسخ به نقش بنبستشکنى جوانان آنان را حلال مشکلات کشور در شرایط کنونى دانسته و با اشاره به اینکه بعضىها حتّى سعى مىکنند وانمود کنند که جوانها مشکل کشورند یا حتّى کارى بکنند که جوانها را تبدیل کنند به مشکل کشور؛ بنده به عکس معتقدم جوانها راه حلّ مشکلند، نه مشکل، مىفرمایند: «ما در این حدود چهل سال جهادهاى متعدّدى داشتهایم؛ در همهى این جهادها جوانها جلو بودهاند، جوانها راهگشا بودهاند، جوانها نوک پیکان بودهاند...».
۲- توجه به واقعیتهاى سه گانه: رهبر معظم انقلاب اسلامى جان کلام خود در اجتماع یکصد هزار نفرى بسیجیان را اشاره به سه واقعیت انکارناپذیر؛ اوّل عظمت ایران، دوّم اقتدار جمهورى اسلامى و سوّم شکستناپذیرى ملّت تأکید کرده و فرمودند: «اینها رجزخوانى نیست، شعار محض نیست، سخن توخالى مثل بعضى از شعارها و حرفهایى که بعضى دیگر مىزنند نیست؛ اینها واقعیّاتى است که دشمنان ملّت ایران آرزو مىکنند که ما اینها را ندانیم یا از آنها غفلت کنیم و گمان دیگرى در مورد خودمان و کشورمان و ملّتمان ببریم؛ ولى این حقایق واضحتر از این است که کسى بتواند آنها را انکار کند.»
۳- گرفتن ابزار رسانه از دست دشمن: رهبرمعظم انقلاب در همین باره میفرمایند: «فعلاً دشمن از ابزار رسانه استفاده مىکند براى اثرگذارى بر افکار عمومى... امروز از تلویزیون، از رادیو، از اینترنت، از شبکههاى اجتماعى، از انواع و اقسام وسایل فضاى مجازى، علیه افکار عمومى ما استفاده مىشود؛ اینرا کسانىکه مسؤولیّت این بخش از کشور را -بخش ارتباطات را- دارند، درست توجّه کنند. ما در جلسات حضورى هم به اینها تذکّر دادهایم، تأکید کردهایم، حالا هم مىگوییم؛ توجّه کنند که آنها ابزارى نشوند براى اینکه دشمن راحت بتواند سلاح شیمیایى خودش را علیه این مردم به کار ببرد. وظیفهى خودشان را بدانند و با جدّیّت عمل کنند.»
۴- حفظ وحدت و یکپارچه: آنچه در این شرایط بیش از هر چیزى ضرورت دارد به آن توجه شود تا از این شرایط حساس به درستى عبور کنیم و در واقع رمز موفقیت خواهد بود، وحدت کلمه و یکپارچگى عمل است. از همین رو است که ایشان مىفرمایند: «عزیزان من! اگر دشمن در ما وحدت را مشاهده کند، در ما احساسِ قدرت را ببیند -که ما احساس قدرت مىکنیم- در ما عزم راسخ را ببیند، عقب مىنشیند.»
ارسال نظرات