بیست و هفتم آذرماه بود که خبر اختلال در پمپ بنزینهای تهران و برخی استانها منتشر شد. بلافاصله سازمان پدافند غیرعامل از بررسی گزینههای محتمل -از جمله نفوذ و هک- خبر داد و گفت «ادعاهای مطرح شده از سوی دشمن» را تایید نمیکند. جلیل سالاری -معاون وزیر نفت- نیز در همان ساعات ابتدایی از درگیر شدن 60 درصد پایگاهها خبر داد. از ظهر 27م به مرور برخی از جایگاهها به صورت آفلاین به مدار برگشتند. حدود 48 ساعت بعد (در شامگاه سهشنبه، 28م) مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی اعلام کرد که تمامی جایگاهها به سامانه هوشمند سوخت متصل شدند و از مردم میتوانند سوخـتگیری با کارت سوخت شخصی در تمامی جایگاهها داشته باشند. در پی اختلال در جایگاههای سوخت، یک گروه هکری موسوم به «گنجشک درنده» مسئولیت آن را پذیرفت. برخی مسئولان در داخل نیز این اتفاق را نه یک اقدام برخط مانند هک، بلکه نفوذ دانستند. در هر صورت، اگر چه تبعات این اخلال جدی نبود و جایگاهها به سرعت به خدمت رسانی بازگشتند، اما این اتفاق، جدید نیست و پیشتر نیز اتفاق افتاده است. بنابراین پرسش اینجاست که در صورت واقعیت داشتن فرضیهی خرابکاری، هدف از چنین اقداماتی چیست و چه آثار و تبعات اقتصادیای میتواند داشته باشد!؟
سابقهی اخلال در سامانهی جایگاههای سوخت به آبان ماه سال 1400 باز میگردد. در آن ماه نیز برخی از جایگاهها موقتاً از کار افتاده بود. برخی رسانهها این اختلالها را به رژیم صهیونیستی نسبت میدهند؛ اگر چه این ادعاها از سوی مقامات رسمی کشورمان -از جمله در سازمان پدافند غیر عامل- هنوز تایید نشده است. در مقابل دویچهوله -رسانهی آلمانی- هم چندی پیش اعلام کرد که هکرهای ایرانی به زیرساختهای رژیم صهیونیستی - حمله کردهاند. به طور مثال در سال 1399 دویچهوله از رخنهی گروه هکری Pay2Key به دادههای شرکت امنیت مجازی "پورتناکس" در اسرائیل خبر داد. پورتناکس به صدها مشتری مهم سرویس میدهد؛ از جمله شرکت نظامی البیت و هواپیمایی ال عال. این خبرگزاری آلمانی اعلام کرده بود گروه هکری مذکور با جمهوری اسلامی ایران در ارتباط است. همچنین پیش از آن حمله، شرکت امنیت سایبری «چک پوینت» به کمپانیهای اسرائیلی نسبت به حملات گروه Pay2Key هشدار داده بود. در این هشدار آمده بود که هکرها باجافزاری را در شبکه ارتباطات قربانیان خود نصب میکنند و برای برملا نکردن اطلاعات مسروقه، ارز دیجیتال میخواهند. چک پوینت گفته بود که رد پای ایران در معاملات بیتکوین مربوط به این باجخواهیوجود دارد.
آمنه سادات ذبیحپور، خبرنگار مطرح صدا و سیما در مورد اختلال گسترده در جایگاههای سوخت، در شبکه ایکس خطاب به اسرائیل نوشت: «پمپ بنزین هک میکنند همزمان شایعه افزایش قیمت بنزین منتشر میکنند که تجمع و اعتراض بشود. هر کاری کنید نمیتوانید شکست طوفان الاقصی را بشورید.» صدای آمریکا نیز در دروغی شاخدار ادعا کرد در پی اخلال در سامانه جایگاههای عرضهی سوخت، قیمت بنزین به لیتری 35 هزار تومان رسیده است! روزنامه صهیونیستی جروزالم پست نیز گروه هکری صهیونیستی گنجشک درنده را عامل هک و اختلال سامانه سوخت رسانی ایران معرفی کرده بود. در مجموع چهار سناریو توسط دشمن، محتمل به نظر میرسد: «القاء گران شدن قیمت بنزین و ایجاد محدودیتها در سهمیهها»، «القاء ناکارآمدی و ضعف در مدیریت و امنیت زیرساختها»، «تحت الشعاع قرار دادن اقتدار جبهه مقاومت در مقابله با رژیم صهیونیستی» و «ایجاد شکاف بین مردم و مسئولین و ایجاد نارضایتیهای عمومی». واکنش سریع مسئولان امر در بازگرداندن سریع جایگاهها به عرضهی سوخت، عملاً هر چهار سناریو را نقش بر آب کرده است.
اما با فرض تایید حملهی هکری، از سوی مسئولان مربوطه، پرسش اینجاست که چرا جایگاههای توزیع بنزین در ایران برای دشمن تبدیل به هدف شده است!؟ پاسخ این است که تثبیت کور قیمت بنزین و متعاقب آن، شوکدرمانی -که در سال 1398 توسط دولت پیشین، به بدترین نحو اجرا شد- باعث شده است که بنزین در اذهان عمومی جامعهی ما به حساسترین و سیاسیترین کالای اقتصاد تبدیل شود. این در حالی است که اگر همراه با افزایش درآمدهای اسمی، سالانه مقدار اندکی افزایش قیمت بنزین را شاهد بودیم، دیگر نیاز نبود که هر چند سال یک بار، یک شوک به قیمت بنزین وارد شود و آسیبهای مربوط به خودش را به همراه داشته باشد. متاسفانه در دههی 1390، دولت وقت فاز دوم سیاست هدفمندی یارانهها را اجرا نکرد و کار به جایی رسید که در 1398 مجبور شد به بدترین وجه، قیمت بنزین را با شوک مواجه کند. در فرایند چرخهی معیوب «تثبیت کور قیمت بنزین – شوک دادن افزایشی به قیمت» حساسیت ذهنی روی بنزین بالا رفته و تا حدی این کالا از طریق انتظارات روی تورم نیز تاثیر میگذارد.در چنین شرایطی، دشمن تصور میکند میتواند با ایجاد جو روانی در مورد بنزین، اخلال در ثبات اقتصادی ایجاد کند.
با این حال، ایجاد ثبات در شاخصهای اقتصاد کلان -از جمله در تورم، نرخ ارز، رشد اقتصادی و ...- اثرپذیری اقتصاد و انتظارات عاملان اقتصادی از چنین اخلالهایی را کاهش داده است. بانک مرکزی با دنبال کردن سیاستهای تثبیت اقتصادی (که با تثبیت کور نرخ ارز متفاوت است) توانسته ثبات در نرخ ارز ایجاد کند. نرخ ارز مدتها است روی مرز 50 هزار تومان مانده و گاهی به کانال 49 هزار تومان باز میگردد. در مورد تورم نیز باید گفت اگر قرار بود روند رو به رشد تورم در دولت قبل را میداشتیم، تورم سالانه باید امروز از 60 درصد عبور میکرد؛ در حالی که اکنون آمار آبانماه سال 1402 تورم 44.9 درصد را نشان میدهد که حاکی از مهار تورم است. ثبات نرخ ارز و کاهش رشد نقدینگی نیز نشان میدهند تورم در یکی دو سال آینده کاهشی خواهد شد. همچنین بر اساس آمارهای مرکز آمار ایران، نرخ رشد اقتصادی (بدون نفت) در آبان 1402 برابر با 4.2 درصد است. این رقم با احتساب نفت برابر با 7.1 درصد است.
آبان ماه سال 1400 که مشابه همین اخلال در پمپ بنزینها رخ داده بود، غلامرضا جلالی -رئیس سازمان پدافند غیر عامل- در این خصوص گفته بود: «حمله سایبری سال گذشته به سامانه سوخت کشور، چند لایه بود: یک لایه این حمله نفوذ فردی بود. لایه دوم آسیبپذیری زیرساختی بود. لایه سوم قطع خدمترسانی به مردم بود.» در ماجرای 1400 چون مردم سابقهی آبان 1398 را در خاطر داشتند، اعتماد به دولت کم بود اما در اخلال یا حملهی سایبری اخیر، اولا سرعت عمل وزارت نفت در خنثیسازی این حمله قابل توجه بود و در ثانی عملکرد صادقانهی دولت رئیسی در آبان 1400، باعث شد مردم به شایعههای بنزینی و عملیات روانی دشمن بیتوجه باشند. در آبان 1400 دولت در طول یک هفته، 245 میلیون لیتر بنزین بیشتری فروخت و در مجموع 258 میلیون لیتر سهمیه بیشتر برای خودروها در نظر گرفت. بنابراین درآمد دولت از این ماجرا صفر بود و این اقدام، در عمل پاسخی بود به افرادی که ادعا میکردند دولت به دنبال تامین کسری بودجه است و میخواهد در اثر این اختلال، بنزین آزاد بیشتری بفروشد.
ارسال نظرات