در شرایط کنونی آمریکا تلاش دارد سه نکته را در راستای جنگ روانی برای بازگرداندن ایران به میز مذاکره به عنوان مسائل جدی در ذهن مردم مهندسی نماید: بحران ناکارآمدی ، بی اعتمادی به نظام، انگاره سیستم فاسد، تا بتواند به این وسیله نظام را با بحران مشروعیت مواجه کرده و امتیازات لازم را بگیرد. تلاش آمریکا بر این معطوف شده تا قبل از برگزاری انتخابات مجلس و مشارکت گسترده مردم و بی اثر سازی این راهبرد به نتیجه برسد.
پایگاه رهنما :
مقدمه
تخاصم آمریکا با انقلاب اسلامی حرف و اقدام جدیدی نیست و ما در برهههای تاریخی مختلف نظام مقدس جمهوری اسلامی شاهد اشکال گوناگونی از دشمنیها، مانعسازیها، هزینه تراشیها و چالشسازیهای نرم، نیمهسخت و سخت علیه مردم و نظام ایران بودهایم و به فرموده مقام معظم رهبری؛ سیاهه عملکرد آمریکا در این زمینه علیه جمهوری اسلامی ایران خود موضوع کتابهای متعددی است.
آمریکاییها با وجود تشکیل و تکوین جبهه گسترده علیه جمهوری اسلامی با هدف نابودسازی گفتمان انقلاب اسلامی، امروز ایران را در چهل سالگی انقلاب اسلامی در قله استقلال، عزت و قدرت داخلی و نفوذ منطقهای و تعیینکنندگی مناسبات جهانی میبینند، از پیشرفتهای محیرالعقول آن در علوم و فنون جدید، آمادهسازی زیرساختهای مناسب در حوزههای گوناگون برای جهش علمی و اقتصادی، دستیابی بومی به مؤلفههای اصلی قدرت و اقتدار دفاعی و نظامی و توسعه نفوذ واقعی و الهامبخش و راهبردی در منطقه خطیر غرب آسیا متعجب و عصبانی میشوند و این سؤال مهم را به چالش اصلی مراکز مطالعاتی و تینکتانکهای خود میگذارند که چرا در منازعه ایدئولوژیک، استراتژیک و حتی ژئوپلیتیک با جمهوری اسلامی ایران موفق نیستند و اینکه برای عبور از جمهوری اسلامی چه باید کرد؟
خروجی اتاقهای فکر و جنگ آمریکاییها بر در هم شکستن روح مقاومت و ایستادگی ملت ایران بنا میشود و آنچه در این منشور هزار رنگ دشمنیها در ابعاد و زوایای مختلف ملاحظه میشود و به نوعی پای آمریکاییها در میان است، برای نائل شدن به همین راهبرد «مقاومتزدایی» از ملت ایران در دستور کار قرار میگیرد. البته ناگفته پیداست، همین موازنه و وزنی که ابرقدرتی مانند آمریکا برای ایران اسلامی قائل است که در کانون طراحیها و برنامه ریزیهای راهبردی دشمنی اش انقلاب و نظام اسلامی را قرار داده، نشان از بزرگی و برتری قدرت و اقتدار ایران در سطوح داخلی، منطقهای و تعیین کنندگی اش در مناسبات و معادلات بین المللی دارد.
با همین قدرت و اقتدار است که انقلاب اسلامی مردم ایران با ناکام سازی دشمنان و بدخواهان در آستانه چهل سالگی قرار گرفته است و چهل سالگی در عمر نظامها و تمدنها فی نفسه نشان از نوعی پختگی سیاسی، بلوغ جوانی، قدرت پیش برندگی و نشاط پیش روندگی است. به تعبیر رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اول فروردین امسال در جوار مضجع نورانی امام رضا علیه السلام، نگاهی گذرا و اجمالی به کارنامهی چهلسالهی جمهوری اسلامی - چه در اصول بنیانی و شعارها و ارزشها، و چه در عملکردها- امیدوارآفرین برای دوستان و ناامیدکننده برای دشمنان است؛ چرا که «در این چهل سال، این پرچمِ برافراشته، چشمها را، دلها را در مجموعهی عظیمی از ملّتهای منطقه به خود جلب کرده» و هزاران مرحله ایران عزیز را در حوزه توسعه و پیشرفت جلو انداخته و دستاوردهای بسیار قابل توجه و چشمگیر در حوزههای مختلف داشته است که پرداختن به آنها خود موضوع کتابهای مختلف است. در بیانات اول سال رهبر معظم انقلاب به بخش اندکی از آنها اشاره شده است.
اما دشمنان انقلاب اسلامی به دلیل اهمیت و جایگاه نظام اسلامی در مناسبات منطقه غرب آسیا و معادلات جهانی و منوط کردن موفقیتهای خویش به «فقدان یا ضعف» جمهوری اسلامی ناگزیر از ادامه تلاشها و طراحی برنامهها و سیاستهای راهبردی و تاکتیکی برای ضربه زدن و مقابله با ایران هستند. از این رو، در حالی که انقلاب اسلامی خودش را مهیای جشن چهل سالگی پیروزی مینماید، دشمنان انقلاب و نظام اسلامی به عرصه گردانی ایالات متحده با سخن گفتن از نابودسازی و تغییر نظام اسلامی قبل از رسیدن سالگرد پیروزی انقلاب در بهمن امسال آب در هاون میکوبند.
با مروری بر وضعیت کلی و خطیر جامعه امروز ایران لازم است نیروهای ارزشی و وفاداران انقلاب اولا از وجود این طرحها و توطئهها که بیشتر با تصویرسازی ذهنی (mental imageing) از طریق عملیات روانی و رسانهای انجام میشود، آگاه و تحلیل داشته باشند؛ ثانیا، با برآورد وضعیت از ناتوانیها و محدودیتهای داخلی آمریکا و توانمندیهای داخلی جمهوری اسلامی که نسبت به دهه مظلوم شصت با حجم بیشتر توطئهها و دشمنیها امروز به مراتب قویتر شده و اینکه ایران از حیث موقعیت منطقهای هیچ گاه محاصره پذیر نبوده، با تبیین درست شرایط با تاکید بر خنثی سازی عملیات روانی دشمن و تقویت روحیه انقلابی و امید به آینده، بر اقتدار ایران برای عبور از این شرایط تاکید گردد.
مسلما ترسیم وضعیت باید به گونهای باشد که با غلبه بر فضای یاس و ناامیدی و ایجاد احساس ناامنی روانی و هراس افکنی، چشم اندازی مقتدرانه و راهگشا از آینده بسازد و همانند معدود روندهای اشتباهی که از سوی برخی نیروهای انقلابی در تحلیل شرایط بدون لحاظ فضای اختلافی و دشمنی به وجود میآورند و دانسته و نادانسته آب به آسیاب دشمن میریزند عمل نکنیم. موفقیت در این امر، در گرو شناخت درست صحنه و تلاش برای ترسیم راهکارهای برون رفت از این وضعیت خطیر با تاکید بر امیدآفرینی و ارائه راهکارهای عملی و کاهش روند گفتار درمانی بی نتیجه در بین مسئولان است.
بررسی و تبیین شرایط موجود و چرایی نگرانی از آن
انقلاب و نظام اسلامی در شرایط کنونی که برخلاف برخی از مسئولان و اصحاب رسانه که از آن تعبیر به بحران مینمایند، به بیان حکیمانه رهبری معظم انقلاب شرایطی خطیر است، در مصافی جدید با دشمنان انقلاب اسلامی قرار گرفته است که میتوان آن را «مصاف ارادهها و تصویرها» نامید. بستر این مصاف بیش از آن که در عالم واقع و میدان فیزیکی سخت مثل برخورد نظامی بین ایران و آمریکا باشد، در دو ساحت نیمه سخت تحریمهای اقتصادی و حوزه نرم عملیات روانی و ادراک سازی ذهنی مردم صورت بندی میشود. مسلما آمریکاییها و همپیمانان منطقهای اش مانند رژیم صهیونیستی و وهابیت سعودی در این تصویرسازی مگس وار بر «زخم»ها نشسته و بر وجود زمینههای داخلی از نارسایی ها، وضعیت نابسامان اقتصادی و معیشتی، بیکاری، فساد و ... و گزاره سازی از آن مبنی بر اینکه «اراده و توان حل مشکل در قوای حاکمیتی نیست و رشته امور از دست نظام خارج شده و همه چیز از دست رفته» تاکید میکند؛ لذا باید بین سه تصویر کلی که از وضعیت کنونی ایران وجود دارد تمایز قائل شد؛
۱-تصویری که امروز دشمنان انقلاب اسلامی از وضعیت ایران میسازند و از طریق ابزارهای توسعه یافتهی دیجیتالی، رسانهای و شبکههای اجتماعی مجازی در دسترس جامعه مخاطبان و افکار عمومی مردم ما قرار میدهند؛
۲-تصویری که رهبری و مسئولان از انقلاب و نظام اسلامی ارائه میدهند؛
۳-تصویر احساسی که مردم تحت تاثیر پروپاگاندای بیرونی و برخی تبیینهای غلط داخلی از وضعیت کشور ترسیم میکنند.
نوع درک و برداشت مردم و نخبگان یک جامعه، نقش تعیین کنندهای در استمرار حرکت و پیشرفت آن جامعه و یا توقف و رکود آن دارد. این موضوع در عصر حاضر که همه افراد جامعه به وسایل و فناوریهای ارتباطی مجهز هستند و به امکان سخن گفتن، تولید متن و ارائه تحلیل و تفسیر از وضع موجود در افکار عمومی، دست یافته اند، اهمیتی دوچندان مییابد. از سوی دیگر، یکی ازمهمترین ابزارهای دشمن علیه جمهوری اسلامی، ایجاد تصویری سیاه و ناکارآمد از انقلاب و نظام اسلامی در اذهان مردم است. دشمن چندین سال است که گزینه رویارویی نظامی با ایران را کنار گذاشته، در جنگ نیابتی هم با وجود تحمیل هزینه هایی، موفق نشده است و تحریم اقتصادی ایران نیز ضربه کاری به کشور وارد نکرده است، بنابراین مهمترین ابزار کنونی دشمن، جدا کردن مردم از جمهوری اسلامی و حتی تجهیز آنان در مقابل نظام است و از بین بردن امید و اعتماد مردم به جمهوری اسلامی، کانون این اقدامات دشمن محسوب میشود.
از همین رو مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانیهای اخیرشان (سخنرانی در دیدار مردم تبریز)، بحث اصلی خود را بر بیان اهمیت و عظمت انقلاب اسلامی و تشریح موفقیتهای آن گذاشتند، چرا که از نظر ایشان مهمترین آسیب انقلاب در شرایط کنونی، ارتجاع است، یعنی بازگشت و روی برگرداندن از آرمانهای انقلاب. (۲۹/۱۱/۱۳۹۶)
بدیهی است که ارتجاع و بازگشت از انقلاب اسلامی زمانی رخ میدهد که مردم و نخبگان امید خود را به کارآمدی انقلاب و نظام اسلامی از دست بدهند. فقدان امید و انگیزه سبب انفعال و رکود و مهمتر از همه امیدواری به کمک بیگانه میشود و سرنوشت یک کشور را بر باد میدهد، یعنی کشوری که مردمانش امید و انگیزه نداشته باشند، نه تنها متوقف میشود، بلکه سرنوشت آن هم در دست بیگانگان قرار خواهد گرفت، بنابراین همه چیز را در شرایط کنونی امید و انگیزه تعیین میکند و نیروهای انقلابی باید راه تداوم انقلاب و حفظ جمهوری اسلامی را در ایجاد امید و انگیزه در مردم و نخبگان بدانند و نسبت به آن اقدام کنند.
ریشه یابی مشکلات
در بررسی و برآورد از وضعیت جامعه چرایی ایجاد چنین فضای شکننده و تا حدودی یاس آور حائز اهمیت است. در ایجاد مشکلات در جامعه و رسیدن به این نقطه، دو عامل کلان دخیل است؛
۱-دشمنی آمریکا و طراحیهای خارجی؛ خصومت دیرین نظام سلطه به رهبری آمریکا این بار در قالب راهبردی ترکیبی برای مقابله با نظام اسلامی با اضلاعی نظیر فشار اقتصادی، فشار روانی و فشار عملی تمهید و تدارک دیده شده است. ترامپ در سال ابتدایی ریاست جمهوری نتوانست سیاست ویژهای را در قبال ج. ا. ا. پیاده نماید، اما با تغییر وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی و طراحیهای که تا کنون داشته است، طی سال اخیر تلاش نموده که اولاً با بهره گیری از تاکتیک ابهام راهبردی مانع اتخاذ سیاست مقابلهای درست در ج. ا. ا؛ و مانع ایجاد سیاست ضد تحریمی و مقابلهای برای به شکست کشاندن سیاست آمریکا مانند دوره اوباما شود، ثانیاً با ایجاد جنگ نامتعادل و قرار دادن ج. ا. ا. در کانون حمله رسانهای و بهره گیری از حربه شوک و وحشت، هراس را در فضای روانی ایران وارد نموده و مانع از ثبات بازار ایران گردد، چرا که به اعتقاد مشاوران ترامپ مهمترین عامل اثربخش در این دوران ایجاد هرج و مرج و شکست سیاسی مشابه سال ۸۸ برای بهره گیری بیشتر و از سوی دیگر ارسال هراس در بین حامیان نظام و ایجاد شکاف در صفوف آنهاست. این روندها با خروج پیمان شکنانه دونالد ترامپ از برجامی که ۲۳ ماه وقت صرف تنظیم و قبول جهانی آن شد، با آغاز دور اول تحریمهای ثانویه و جدید آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران وارد فاز تازهای شده است که در آن، رأیزنیها و ارتباطات آمریکاییها به ویژه مسئولان وزارت خزانهداری آمریکا که مسئولیت مستقیم طراحی تا اعمال تحریمها را به عنوان اتاق فکر جنگی که خودشان آن را جنگ تمامعیار اقتصادی علیه ایران مینامند، ناشی از تمایزات و ویژگیهای این دوره از فشارها و تهدیدات آمریکا علیه جمهوری اسلامی است. بیگانگان و بطور مشخص آمریکا و همپیمانان منطقهای آن، در چند سال گذشته از طریق ارتباط گیری با گروهکهای ضد انقلابی بدنبال ایجاد وحدت و فعال سازی آنان برای کشاندن آشوب به داخل کشور بوده اند. گروهکهای برانداز و ضد انقلاب و در راس آنان سلطنت طلبان، منافقین و جریان کمونیستی قرار دارند، در فضای دانشگاهی وظیفه فراخوان، سازماندهی، جهت دهی و تحریک میدانی را به عهده گرفتند. در مناطق غربی گروهکهای تجزیه طلب نیز به آنان اضافه شدند. عناصر میدانی تحریک پذیر و ناراضی که عمدتاً در سنین جوانی بوده و با ضعف تجربه و آگاهی سیاسی ـ. اجتماعی ابزار دست عناصر حرفهای پشت صحنه قرار گرفته اصحاب جمعی داخلی دشمن شده اند.
۲-زمینههای داخلی؛ شکی در دشمنی آمریکا و تصمیم آنها برای ایجاد مشکلات اساسی برای دولت و نظام اسلامی و مردم ایران نیست، اما تیر این دشمنیها بدون وجود زمینهها و بسترهای داخلی به سنگ میخورد. رهبر معظم انقلاب فرمودند: دشمن، چون مگس بر زخمها مینشیند و در دیدار اخیر با ذکر مصداقی از نابسامانی بازار ارز و سکه تاکید کردند بخش عمده این وضعیت به دلیل بی تدبیریهای ما در داخل و ضعف سیاستهای اجرایی کشور است. بررسی اغتشاشات دی ماه ۹۶ و اعتراضات اخیر نشان میدهد که پارهای از شرایط و زمینههای داخلی که مردم را ناراضی کرده، به عوامل اقتصادی مثل گرانی و عدم ثبات در قیمت ها، رشد نقدینگی در اثر توجه محوری به کاهش تورم، ضعف در کنترل قیمت در بازارهای ارز، سکه، طلا، خودرو و مسکن، تورم و مسائل مؤسسات مالی و نگرانی از تشدید تحریمها و عوامل اجتماعی مثل بیکاری و فساد و احساس تبعیض بر میگردد. مطالبه گری جدی از مسئولان اجرایی و سایر مدیریتهای کشور برای ساماندهی امور باید در کانون توجهات قرار گیرد و به تبعات بی توجهی به اصلاح امور اقتصادی و اجتماعی که میتواند زمینههای گسترش نارضایتیهای اعتراض اجتماعی را به شهرها و استانهای مختلف بکشاند و با موج سواری و توطئه دشمنان از طریق فعال سازی ظرفیتهای بالقوه ای، چون مطالبات قومی، گروهی، صنفی و ... این اعتراضات را به اغتشاش تبدیل نماید باید توجه داده شود.
۳-تاثیرپذیری ذهنی از عملیات روانی؛ وجه سوم این فضا، فعالیت رسانهای و عملیات روانی جبهه مقابل انقلاب اسلامی با هدفگذاری بمباران تبلیغاتی و فشار روانی دشمنان است که با هدفگذاریهای حرفهای مانند تمهید فضای ناامیدی از نظام اسلامی برای رتق و فتق امور، القای ضعف باور و توان دولتیها برای حل مشکلات، سرگردانی و بلاتکلیفی دیگر بخشها و قوای حاکمیتی تلاش میکنند در حوزه ذهن و ادراک مخاطبان ایرانی همه چیز را «از دست رفته» ترسیم کنند. تحلیلگران سیاسی و رسانهای معتقدند بیشترین سرمایهگذاری دشمنان انقلاب بر توسعه و تعمیق فشارهای روانی معطوف شده است؛ چرا که به باور آنها؛ اولا فراگیری این نحو عملیات علیه جمهوری اسلامی ایران به دلیل ویژگیهای روان شناختی، فرهنگی و جامعه شناختی ایرانیها که آسیب پذیری زیادی در حوزه شایعه پذیری و فضای مجازی زدگی دارند بیشتر است، ثانیا برخورد و زمین گیری نظام برای آمریکا با هزینه کمتر انجام میشود و تلفات آن به مراتب بیشتر از دیگر فشارهاست و ثالثا، که مهتمر است فشار روانی، زمینهساز فشارهای اقتصادی و عملی و بیثباتسازانه است. عوامل روانی ناشی از سیاه نمایی و لجن پراکنی رسانهای بیگانه و ضد انقلاب و در رأس آن آمد نیوز و همچنین بزرگنمایی مسایل و مشکلات توسط برخی فعالین سیاسی داخلی در تسویه حسابهای سیاسی با تلقی ضعف نظام در اعمال سلطه و فراهم بودن شرایط ایجاد هرج و مرج در همین راستا قابل اشاره است که باید تزئین صحنه و آرایش جبهه رسانهای دشمن و اتحاد با برخی وادادههای داخلی برای مردم تبیین و سواد رسانهای مردم در واکسینه سازی آنها در مقابل این موج تهاجمی رسانهای ارتقا یابد.
چالشها و موانع پیش روی آمریکا در جنگ اقتصادی
تصویری که دشمنان از وضعیت موجود ایران ترسیم میکنند، دارای دو سطح است؛ تصویری که در رسانهها و دستگاه عملیات روانی دشمن به مثابه هدفگذاری اصلی ساخته میشود که میتوان تمرکز آن را در چند محور زیر مشاهده کرد؛
۱-رژیم جمهوری اسلامی ناکارآمد است و توان پاسخگویی به مشکلات را ندارد؛
۲- مدیران، آقازادهها و دست اندرکاران جمهوری اسلامی همگی دزد و فاسدند؛
۳- فساد و رانت راه تنفس کشور را بسته و ارادهای در دستگاه قضا برای برخورد با مفسدان و مجرمان نیست، چون دست آنها نیز آلوده است؛
۴- جمهوری اسلامی ناقض حقوق بشر است و برخلاف کوتاه آمدن در برابر دزدان و متخلفان، حقوق مردم خود را به بهانههای ریز و درشت نقض میکند؛
۵- نهادهای انقلابی و حکومتی مشروعیت خود را از دست داده اند.
اما تصویری که به صورت واقع از جمهوری اسلامی ایران در محافل راهبردی و خصوصیتر که تصمیم گیری اصلی در آنها شکل میگیرد ارائه میدهند، گویای این موضوع است که دشمن برخلاف ادعاهای گزاف در رسانه و عالم مجاز، به هیچ عنوان از قدرت فیصله بخشی و توان محقق سازی ادعای حمله نظامی به ایران به دلیل محدودیتهای داخلی و هزینههای بین المللی برخوردار نیست و از سوی دیگر، حتی به نتیجه دهی راه فشار، تحریم و جنگ اقتصادی که علیه ما در پیش گرفته امیدوار نیست. به عنوان مثال، در کنفرانس سالیانه هرتزلیا که از نشستهای مهم در رژیم صهیونیستی بوده و با جمع شدن غالب دوستان این رژیم که دشمنان انقلاب اسلامی هستند، درباره چگونگی تداوم حیات منحوس تل آویو و خنثی سازی تحرکات دشمنانش مقاله ارائه میدهند، اما در نشست گذشته هرتزلیا سه تن از معاونان اسرائیل، صراحتا از غیرقابل شکست بودن ایران سخن گفتند. آنها در توضیح علت برآورد خود، به عزتمندی و کرامت ذاتی ملت ایران اشاره کردند و گفتند ملت ایران در مقابل هر نوع تغییری از جنس خارجی همانند کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مقاومت میکنند. کدهای فراوانی هم از سوی مسئولان سابق و لاحق میتوان یافت که معتقدند آمریکا در شرایط کنونی نه تنها توان جنگ علیه ایران را ندارد بلکه در موفقیت بسته تحریمهایش نیز تردید جدی وجود دارد. ریچارد هاس که بیش از دو دهه ریاست شورای روابط خارجی امریکا بوده و از سوی ترامپ کنار گذاشته شد، شعار «اول آمریکا» ترامپ را به معنای آمریکای تنها و منزوی دانست که نمیتواند نقش هماهنگ و هم افزاسازی متحدین خود در منطقه را به دلیل رفتارهای ساختار شکن ایفا نماید. برخی از محدودیتها و چالشهای پیش روی واشنگتن در قبال جمهوری اسلامی ایران عبارتند از؛
۱-عدم وجود اجماع جهانی علیه ایران؛ آمریکاییها مطرح میکنند که ما قادر به وارد کردن فشار شدید در بلند مدت بر ایران نخواهیم بود، زیرا اجماع جهانی در این مورد وجود ندارد. همه دنیا مانند آمریکا در مورد ایران فکر نمیکنند و یک محیط بسیار مهمی به نام همسایگان خود دارد.
۲-تشریح اهداف واقعی آمریکا از طرح مذاکره در سطح جامعه؛
۱/۲- تأکید بر اینکه آمریکا به هیچ عنوان دل سوز مردم ایران نیست و برای آن تفاوتی میان مردم و نظام جمهوری اسلامی وجود ندارد.
۲/۲- دولت کنونی آمریکا و شخص ترامپ، کشورهای هم پیمان خود، یعنی اعراب وابسته را به چشم گاو شیرده که باید هرچه بیشتر آنها را بدوشد میبیند. دولت ترامپ حتی اروپا را مجبور کرده هزینههای نظامی بیشتری برای ناتو پرداخت کند و با افزایش تعرفههای تجاری در مقابل کالاهای اروپایی و چینی، تمام سعی خود را در افزایش سرمایههای آمریکایی میداند. این دولت چگونه میتواند ناجی مردم ایران باشد؟
۳/۲- گفتگو با دولتی که هیچ تعهدی به قوانین و توافقات بین المللی ندارد و برجام به عنوان یک توافق چندجانبه را زیر پا گذاشته است، طنز تلخی است و بیهودگی این طرح کاملا آشکار است.
۴/۲- با توجه به خطر فریب خوردن برخی از تودههای مردم، ضرورت پرداختن تبلیغاتی نسبت به این طرح وجود ندارد، یعنی نباید آن را از طریق بنرها و جملات سطحی نقد کرد، بلکه باید ریشهها و مبانی عدم اعتماد به آمریکا و چرایی دشمنی عمیق آن با ملت و دولت ایران را تشریح نمود.
۵/۲- اگر مخالفت با گفتگو تنها از سوی نیروهای منسوب به حاکمیت باشد، ممکن است افزایش فشارهای اقتصادی بر مردم سبب شود بخشهایی از جامعه موضع مخالفت بگیرند و گفتگو با آمریکا را بپذیرند؛ لذا مخالفت با گفتگو را باید از زبان سیاستمداران مستقل و چهرههای فرهنگی و هنری نیز در جامعه ترویج کرد.
۶/۲- نتیجهای که ممکن است در پی شرایط کنونی در سطح جامعه پدیدار شود بوجود آمدن دو قطبی مخالفت و موافقت با مذاکره با آمریکاست؛ این در حالی است که جامعه ایران هم اینک بیش از هر چیز به انسجام و انسداد خلاءهای سیاسی و اجتماعی تفرقه آمیز، محتاج است؛ از این رو باید در این زمینه تدابیر لازم صورت گیرد به نحوی که مسائل و مشکلات اقتصادی پیش آمده به تولید و توسعه این قبیل دوگانهها کمکی نکند.
۷/۲- تدبیری که بیش از همه میتواند ایده گفتگو را از اذهان جامعه پاک کند، این است که مردم دولت را به صورت عملی دل سوز و حلّال مشکلات خود تلقی کنند. دولت باید ضمن ترویج پیامهایی در این جهت، اقدامات کوتاه مدت، اما مؤثری را جهت حل فوری بخشی از مشکلات کشور انجام دهد، به گونهای که مردم احساس کنند دولت با تمام قوا برای حل مشکلات آنان به صحنه آمده است. در این وضعیت از سرگیری سفرهای استانی رئیس جمهور و دیگر مسئولان کشوری نیز باید به جدّ مورد توجه قرار گیرد.
۳- چالش سیاست ورزی ترامپ با ساختارهای بین المللی و شرکای اقتصادی سابق؛ نوع سیاست ورزی هیات حاکمه جدید در امریکا به گونهای است که تحریک کننده غیریتها و دیگرها در برابر امریکاست و به اصطلاح زمینههای خصم سازی برای منافع و اهداف امریکا را فراهم مینماید. ترامپ بر خلاف روسای جمهور سابق آمریکا، به تمام ساختارهای بین المللی پشت کرده است و از پیمانهای مهمی، چون پیمان آب و هوایی پاریس، پیمان منطقهای نفتا، برجام، پیمانهای تجاری و تعرفه گمرکی با متحدین اروپایی و تجاری مثل چین و روسیه خارج و خود را با چالشهای جدیدی مواجه کرده است. دونالد ترامپ با نوع نگاه اقتصادی که به عرصه تحولات دارد و ناشی گری که در اعمال حاکمیت به عنوان ابرقدرت دنیا دارد و برخی ویژگیهای شخصیتی به صورت عریان به اعمال زور در پیشبرد سیاستهای امریکا اعتقاد دارد و در این راه تمام منافع و حقوق بین الملل را مانند جزئی از حاکمیت امریکا دانسته و جبهههای زیادی را به روی خود باز کرده است. جنگ اقتصادی تجاری با اروپا یکی از آنها ست. «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان ضمن ابراز تأسف از تصمیم غیرمنتظره «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در حمایت نکردن از اعلامیه رسمی گروه «جی ۷»، اعلام کرد: «اتحادیه اروپا همچون کانادا علیه تعرفههای اِعمالی آمریکا بر واردات فولاد و آلومینیوم، تدابیر تلافی جویانهای به مرحله اجرا میگذارد.» جنگ اقتصادی تجاری با چین نیز در همین راستا قابل بررسی است. دونالد ترامپ خرداد ماه امسال با هدف ایجاد توازن در برابر کسری تجاری ۳۷۵ میلیارد دلاری با چین در سال ۲۰۱۷، طی بیانیه خواستار اعمال تعرفه گمرکی ۲۵ درصدی بر صدها محصول چینی به ارزش پنجاه میلیارد دلار که وارد خاک آمریکا میشود شد که با واکنش متقابل چین در افزایش تعرفه تعدادی از کالایهای ورودی آمریکا به چین روبرو شد. «لو کانگ» سخنگوی وزارت خارجه چین در پاسخ به پرسشی درباره درخواست آمریکا در توقف خرید نفت خام از ایران و میزان همراهی پکن با واشنگتن در این زمینه گفت: «در ارتباط با این پرسش باید بگویم که چین همواره مخالف تحریمهای یکجانبه و گسترش قلمرو قضایی خارج از حیطه صلاحیت است. چین و ایران دوست هم هستند و ما روابط و همکاریهای خود با ایران را در چارچوب تعهدهای مرتبط با قوانین بینالمللی حفظ میکنیم.» همچنین «واشنگتنتایمز» در گزارشی به دست بسته ترامپ در برابر چین اشاره کرد و نوشت: با اقدام آمریکا برای ترک برجام و بازگرداندن دوباره تحریمها، شرکتهای اروپایی به دلیل ترس از دست دادن دسترسی به بازارهای آمریکا، قراردادها با ایران را لغو کردهاند؛ اما چین این خلأ را پر کرده است.
۴-آمریکا نمیتواند فروش نفت ایران را به صفر برساند؛ با توجه به روند قیمت بازار جهانی انرژی و توان تولید کشورهای عمده، امکان جایگزینی نفت ج. ا. ا. در کوتاه مدت میسر نیست و هر گونه کاهش عرضه ج. ا. ا. قیمتهای جهانی را به مرز هشدار برای متحدان آمریکا بویژه اروپا رسانده و با بالا رفتن از ۱۲۰ دلار، اقتصاد آمریکا را نیز درگیر خواهد نمود، لذا با عدم امکان حمله نظامی گسترده به دلیل هزینهی بالا از نظر مالی_لجستیکی و نیروی انسانی و فرسودگی ناوگان نظامی آن کشور در کنار عدم توان برای به صفر رساندن صادرات انرژی ج. ا. ا. عملیات روانی به عنوان تنها ابزار آمریکا در حال نقش آفرینی است.
۵- ناکامیهای گذشته امریکا در جنگ اقتصادی؛ بررسی تاریخ جنگهای اقتصادی آمریکا در کشورهای مختلف و از جمله در باره ایران که در طول چهار دهه گذشته همواره در تحریم اقتصادی واشنگتن با فراز و نشیب یا کم و زیاد بوده ایم نشان میدهد که آنها در پیشبرد این راهبرد به دلایل مختلف از جمله سیال بودن شرکای اقتصادی، تامین نیازها از بازارهای موسوم به آزاد و غیر قابل کنترل، نگرانی قدرتهای بزرگ اقتصادی از یک جانبه گرایی اقتصادی و سیاسی آمریکا و تلاش برای خنثی سازی این سیاست ها، چالشهای قانونی و دیپلماتیک همراه سازی کشورها برای اجرای تحریم و فشار اقتصادی و ... با شکست همراه شده است. دولتهای "بوش" و "اوباما"، در سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ وارد یک تلاش دیپلماتیک پیچیده و چندجانبه شدند تا دولتها و شرکتهای خارجی را قانع کنند که به ایالات متحد آمریکا برای تحمیل تحریمها علیه ایران بپیوندند. حتی در مواردی که دولتها رسماً تحریمهای خود را عملی نکردند، اما مقامات دولتهای خارجی اغلب محتاطانه به بخشهای تجاری کشورهایشان فشار میآوردند تا از تحریمهای آمریکا تبعیت کنند، زیرا آنها نگرانیهای مشترکی با دولت آمریکا درباره برنامه هستهای ایران داشتند. اما در شرایط کنونی که با خروج عهدشکنانه ترامپ و قرار گرفتن اروپا در شرایط مصاف بر سر حیثیت سیاسی و ارزشهای گفتمان غربی با آمریکا به سر میبریم، دولت ترامپ روح همکاری مشابهی را با دولتهایی که توسط خروج آمریکا از برجام فاصله گرفتند، پیدا نخواهد کرد. از سوی دیگر، بزرگترین چالش دیپلماتیکی که ترامپ برای اعمال دوباره تحریمهای نفتی علیه ایران، با آن روبهروست، قانع ساختن خریداران نفت ایران برای کاهش خرید خود است. دولت اوباما در سالهای ٢٠١٢ و ٢٠١٣، خریداران را قانع کرد که واردات خود از نفت خام ایران را تا تقریباً ۵٠ درصد کاهش دهند، که بشدت به درآمدهای حکومتی ایران آسیب زد، اما الان ترامپ بدون توجه به نیازهای آنها و همچنین چالش قیمت نفت، تهدید انسداد صدور نفت از خاورمیانه که به تنهایی حدود ۴۵ درصد نفت دنیا را تامین میکمند و کارشناسان پیش بینی میکنند در صورت عملی شدن بستن تنگه هرمز قیمت به ۲۵۰ دلار خواهد رسید و ... به دنبال به صفر رساندن صدور و فروش نفت ایران است تا با اعمال فشار و جنگ اقتصادی به ملت ایران به اهداف سلطه طلبانه خود نائل شود.
۶- بی اعتماد به نظام آمریکا؛ مجموعهای از رویکردها و عملکردهای عهدشکنانه از سوی امریکاییها سبب شده است که امروز تلقی عمومی در بین واحدهای سیاسی و ملتهای دنیا شکل بگیرد به نام سندروم بی اعتمادی به آمریکا. حمیدرضا آصفی، سخنگوی وزارت امور خارجه در دولت اصلاحات گفت: «در مذاکرات ۲+۶ درباره افغانستان (در دولت اصلاحات)، ایران همکاریهای بسیاری با آمریکا داشت که البته دلیل این همکاریها منافع ملی ما بود... در آن زمان فهم مشترک حداقلی میان ایران و آمریکا درباره افغانستان ایجاد شد و دو طرف جلو رفته و موضوع را حل کردند. عجیب بود که پس از حل این موضوع که انتظار میرفت آمریکا از ایران بابت همکاری قدردانی بکند، اما نه تنها این کار را نکرد؛ بلکه با قرار دادن ایران در محور شرارت ناسپاسی کرد... متأسفانه آمریکا نشان داده که از کشورها استفاده ابزاری میکند».
۷- ناممکن بودن اجماع جهانی برای حمله به ایران؛ واشنگتن برای موثر جلوه دادن جنگ تمام عیار اقتصادی و حتی زمینه سازی جهت اقدام نظامی خود علیه ایران نیازمند کسب حداقلی از اجماع جهانی پیرامون این مسئله است. اما با وضعیتی که ترامپ بدون توجه به درخواست حفظ برجام اروپاییها و سایر قدرتهای دنیا از توافقنامه هستهای ایران و ۵+۱ که با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت به اصطلاح محکم کاری و تایید هم شده بود خارج شد، نه تنها قادر به ایجاد اجماع مجدد برای پیشبرد اهداف مطلوب ترامپ است، بلکه به شدت موضع انتقادی همراهان و حامیان دیروز خود از جمله اروپای غربی را نیز برانگیخته است. البته نشانگانی قابل اتکا برای تقسیم کار بین اروپاییها و آمریکاییها نیز در زمینه نباید دور از تحلیل بماند. از طرف دیگر نتایج اقدام اقتصادی یا نظامی ضد ایران توسط آمریکا را نیز میبایست در نظر گرفت. برخلاف افغانستان و عراق که در زمان تجاوز نظامی آمریکا در سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ فاقد دولت کارآمد و در واقع با دولتی از درون ورشکسته مواجه بودند، ماهیت دولت و حکومت در ایران بسیار متفاوت است. جایگاه منطقهای ایران، جایگاهی تثبیت شده و غیرقابل انکار است. بسیاری از انتقادات ضدایرانی متوجه گسترش ضریب نفوذ و تثبیت موقعیت منطقهای و گاه حتی فرامنطقه جمهوری اسلامی ایران است. بیشترین واکنشهای ضدایرانی برخی کشورهای عربی نزدیک به غرب در منطقه بدلیل گسترش دامنه قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در منطقه است و کشوری با این موقعیت بسیار متفاوت از وضعیت افغانستان در زمان طالبان یا عراق در اواخر رژیم صدام است. براین اساس برخلاف انفعال و عدم اقدام موثر حکومتهای کابل و بغداد در زمان تجاوز آمریکا، پاسخهای ایران در صورت وقوع تجاوز واشنگتن بسیار متفاوت و غیرقابل محاسبه خواهد بود. نکته بعد هم این است که بیشتر کارشناسان در یک موضوع اتفاق نظر دارند و آن این که هرگونه اقدام تجاوزطلبانه آمریکا علیه ایران اعم از جنگ اقتصادی و اعمال تحریمها و فشارهای به اصطلاح خودشان فلج کننده محدود به مرزهای داخلی ایران نخواهد بود و بصورت قابل پیش بینی شدهای جنگ تمام عیار را به تمام منطقه خواهد کشاند. تاکید رئیس جمهور محترم ایران در سفر به وین در خصوص این که دیگران هم نمیتوانند نفت از منطقه صادر کنند اگر نفت ایران صادر نشود، در همین راستا بود که با بازتابهای تحللیلی و هم پیامدهای تاثیرگذاری بر روی قیمت نفت وانرژی مواجه شد. یک گزارش موسسه بروکینگز بر اساس برنامه مانوری که درخصوص حمله نظامی به ایران توسط فرماندهی نظامی امریکا در منطقه آسیای مرکزی به نام سنتکام انجام شد میگوید که تلفات یک حمله احتمالی علیه ایران و هزینههای آن به شدت بالاتر از تجربیات قبلی امریکاییها خواهد بود. بر پایه این گزارش، ایران در این جنگ موفق به غرق کردن یک ناو جنگی امریکا در خلیج فارس و کشتن ۲۰۰ نفر از خدمه آن میشود. بر اساس این گزارش شبیهسازی شده، این جنگ تبدیل به یک جنگ بزرگ منطقهای خواهد شد که همین موضوع نشاندهنده آن است که حمله به ایران منجر به نتایج غیرقابل کنترل میشود و تمام کشورهای خاورمیانه را در این جنگ بزرگ درگیر میکند. همچنین در ادامه این گزارش این گونه نتیجهگیری شده است که حمله به تأسیسات هستهای ایران، این کشور را تحریک خواهد کرد، تا راهبردیترین متحدان منطقهای آمریکا بویژه اسرائیل را طی چند ساعت هدف موشکباران گسترده قرار دهد.
آینده پژوهی روند تقابل و ظرفیتهای داخلی برای عبور از شرایط موجود (چه باید کرد؟)
تجارب موفقیتهای ما در ایستادگی در مقابل آمریکا و دشمنان انقلاب اسلامی در طول این چهار دهه از یک سو، و امکانات و ظرفیتهای مغفول و به تعبیر رهبری استفاده نشده داخل کشور از سوی دیگر حاکی از این واقعیت است که ما از توانمندیها و ظرفیتهای زیادی برای عبور از این مرحله و مقاومت و مقابله با آمریکاییها و جبهه موتلف با آن از رژیم صهیونیستی گرفته تا ارتجاع عربی منطقه برخوردار هستیم.
اما آنچه وجه تمایز این زمان با زمان گذشته مانند ایام دفاع مقدس است و زمینههای نگرانی برخی از دلسوزان را فراهم کرده، نگاه دارای پیشفرضی است که به تغییرات در جامعه امروز نسبت به زمان دفاع مقدس و سایر توانمندیهای داخلی در حوزههای مختلف دارند. در واقع، نوعی تلقی منفی نسبت به تغییر سبک زندگی و تغییر نسل جوان امروز و مؤلفههای قدرت داخلی برای برونرفت از این شرایط وجود دارد که به این سؤال که آیا جامعه الزامات مقاومت و مقابله با جنگ اقتصادی و فشار سیاسی آمریکا با شاخصههای جدید را دارد؟ بررسی این مؤلفههای قدرت داخلی برای خنثی سازی توطئههای دشمنان امیدوارکننده است.
۱ـ تقویت باور و ایمانها به نتیجهبخش بودن استقامت؛ آنچه مسلم است اینکه؛ بیشتر فشارها و خسارتها در جنگ جدید اقتصادی آمریکا علیه ایران حتی اقتصادی نیز نیست؛ بلکه از جنس فشار روانی و رسانهای است و باید متولیان این امور به اتخاذ سیاستها و راهبردهای مقابلهای و دفاعی و حتی تهاجمی در این حوزهها بیندیشند. در چنین مصافی گام اول، تقویت باورها و ایمانهای ما است، اینکه تحت تأثیر این فشارها قرار نگیریم. به «ان تنصرواالله ینصرکم» و «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا» ایمان بیاوریم تا نصرت و گسیل فرشتگان تأیید الهی را جلب کنیم. تقویت حصار و باروی ایمانمان باطلالسحر فشار روانی است.
۲ـ اتحاد و انسجام ملی؛ اینکه دشمن اعتراف میکند دنبال فروپاشی اجتماعی و سیاسی ایران است و وزیر امور خارجه کشورمان هدفگذاری دشمن را ایران میداند، ضرورت وحدت و انسجام ملی را بیشتر میکند. در واقع، فراتر از جنگ با انقلاب اسلامی یا نظام اسلامی آنها دنبال ضربه زدن به ملت ایران و تکرار وقایعی مانند کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ هستند که ضربه به دولت ملی و منافع ملت ایران در آن مقطع بود؛ لذا باید بدانیم شرایط فعلی تاب تحمل تنشها و اختلافات طبیعی و کمارزش سیاسی از قبیل: مقصر جلوه دادن دیگران، فشار برای استعفا ریاست جمهوری و کلید زدن روند استیضاحها بدون در نظر گرفتن مصالح و شرایط را ندارد و باید دعواهای جناحی و سیاسی درونگروهی متوقف شود. ایجاد گونههای مختلف شکاف از جمله شکاف در حاکمیت، شکاف بین مردم و مسئولین، شکاف بین مردم از عواملی است در دستور کار دشمن قرار دارد. اعتراضات و آشوبهای ۸۸ و دی ۹۶ زمانی به اوج خود رسید که تصویر مردم از رابطه مسئولان وجود نقار و شکاف بود.
۳- شرایط موجود قابل عبور است؛ تمام کارشناسان اقتصادی و سیاسی معتقدند موقعیت ویژه سرزمینی از حیث سوق الجیشی و اشراف بر آبراههای مهمی مانند تنگه هرمز، موج جمعیتی هشتاد میلیونی، وسعت جغرافیایی و همسایگی با آبهای بین المللی آزاد و ۱۵ کشور دنیا که ایران را به کریدور اتصال شرق به غرب و شمال به جنوب تبدیل کرده و منابع سرشار نفت و گاز که روی هم مقام اول دارنده ذخایر انرژی را برای ما به ارمغان آورده حاکی از این است که اگر اراده و مدیریت قوی برای انسجام بخشی را در داخل دنبال کنیم میتوانیم در مقابل دشمنان ایستادگی کنیم و از این مرحله عبور نماییم. اساسا کارشناسان معتقدند ایران با ویژگیهای ذکر شده قابل محاصره نیست و سرانجام راهی را برای دور زدن تحریمها و مشکلات خود پیدا میکند.
همچنین صندوق بین المللی پول در ارزیابی ماه مارس (فروردین ۹۷) خود ذخیره ارزی دولت ایران را ۱۱۲ میلیارد دلار تخمین زده که به صورت مازاد حساب جاری است و این رقم نشان میدهد که تهران فشار تحریمهای دور جدید آمریکا را به راحتی پشت سر خواهد گذاشت. واشنگتن از ماه آینده دور جدید تحریمها علیه ایران را اجرایی خواهد کرد. این تحریمها به دنبال خروج آمریکا از توافق هستهای دوباره برقرار خواهد شد.
۴ـ توجه به تولید و کالای داخلی؛ چشمانداز تحریمهای آتی آمریکا از سختی آینده خبر میدهد و اینکه ممکن است در برخی محورها از حیث تأمین کالاهای ضروری و تأمین امنیت غذایی و کشاورزی دچار مشکلاتی شویم؛ لذا باید ضمن حفظ روحیه انقلابی و وحدت ملی، به راهکارهای خنثیسازی آنها از طریق تدوین بستههایی در دولت و مجلس برای حوزههای مختلف و ایجاد هماهنگیها در شرایط ویژه آمادگیهایی ایجاد شود. این ظرفیتها و پتانسیلها در کشور چهار فصل ایران وجود دارد و تنها به راهبرد مشترک تمام نهادها و دستگاهها و همراهی مردم نیاز دارد.
۵ـ تنظیم بستههایی برای مقابله و خنثیسازی تحریمها؛ این بستهها میتواند تنوع و تعدد داشته و اولویتهای نیازهای مختلف کشور را پوشش دهد. مجلس بسته حقوقی، دولت بسته اجرایی و نهادهای قضایی و دیگر نهادهای کشور بستههای ویژه مأموریت خود برای شرایط ویژه داشته باشند. در راستای همین سیاستها دولت از مدتها پیش توانسته است در حوزه تامین امنیت غذایی اقدامات خوبی نماید. برخی از این اقدامات با پیش بینی تولید آنها در داخل مانند سیاستهای حمایتی از مرغداریها و مراکز تولید گوشت صورت گرفته و برخی نیز که قابلیت خرید و ذخیره سازی داشته میلیونها تن از مواد راهبردی غذایی خریداری و تولید و ذخیره شده است. ایجاد زیر ساختهای تولید ماده غذایی ارزشمندی مانند ماکارونی تا ۶۰۰ میلیون نفر از جمله این سیاست هاست. این سیاستها نظام جالب است که مورد توجه خبرگزاری انگلیسی رویترز قرار گرفت و نوشت که ایران غالب اقلام کالایی استراتژیک را حداقل تا هفت ماه ذخیره کرده است.
۶ـ تحرک عملیاتی دستگاه دیپلماسی برای تعامل با کشورهای مختلف بر اساس نگاه متوازن به محیط بین المللی؛ تقویت دیپلماسی با «شرق و غرب» در دیدار اخیر رهبری با دولتیها مورد تأکید قرار گرفت: «به جز موارد معدودی همچون آمریکا، روابط کشور با شرق و غرب باید هر چه بیشتر تقویت شود و تحرک عملیاتی و هدفمند دیپلماسی افزایش یابد.» آمریکا تنها بازیگر جهان نیست، ایران میتواند این تعاملهای دوسویه و مثبت را با همسایگان، کشورهای اروپایی و کشورهای شرقی تحکیم کند. امروز جهان از رفتارهای شالودهشکنانه ترامپ خسته است و به شدت در مقابل آنها واکنش نشان میدهد. وعدههای چینیها، ترک ها، هندوها و روسها برای خرید نفت ایران و تقویت و افزایش سطح تراز تجاری و بازرگانی با ایران بسترهای مناسبی است که باید تقویت شود. البته در عملیاتیسازی اقدامات راهگشا باید مراقب باشیم از چاله به چاه نیفتیم و با تأمل، سرعت، دقت و مطابق با منافع نظام اقدام کنیم. برای مثال حدود دو ماه از خروج آمریکا از برجام سپری شده و کشورهای اروپایی باقیمانده در برجام تنها به گفتن و شنیدن اینکه اقداماتی باید انجام داد بسنده کردهاند. امروز باید زمینههای عملیاتیسازی این گفتهها و وعدهها از سوی اروپاییها فراهم شود. انتظار اصلی دولت و ملت ایران از اروپاییها در حوزههای تضمین روابط بانکی و تضمین ادامه فروش نفت ایران وفق معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی و برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ حداقل و کف انتظارات بحق است که باید شاهد تحقق عملیاتی آن باشیم.
۷ـ ارائه تصویری مقتدر و پاسخی معتبر از دولت؛ جامعه مخاطب این تصویر، هم مردم خودمان هستند و هم بدخواهان و دشمنان که گوش خواباندهاند تا ضعف و ناامیدی ایرانیها را به تماشا بنشینند و البته این تصویر تنها به دولت نیز مربوط نیست، باید همه ارکان نظام به ویژه دولت به سازوکارهای جدید برای ارائه بستههای راهگشا در حوزه برخورد با فساد که دشمن اینطور وانمود میکند که سیستمی شده و نمیشود با آن برخورد کرد، مجهز شود. نباید منتظر باشیم مردم با اعتراض و اغتشاش آدرس کاستیها و ضعفهای سیستم را به ما بدهند؛ بلکه باید شناسایی و هر چه سریعتر اقدام کرد. مردم اگر احساس کنند مسئولان با تمام وجود تلاش میکنند به مشکلات آنها پاسخ معتبر و راهگشا بدهند همراهی و همکاری خواهند کرد.
۸- فعالیت دقیق و سریع جبهه رسانهای انقلاب و مقاومت برای خنثی سازی ترفندهای رسانهای و عملیات روانی؛ در فضایی که دشمن بحراننمایی و بحرانسازی میکند و از حیث رسانهای، عملیات روانی، بیتوضیحی یا توضیح غیرشفاف و مبهم به فضای ایجاد شده دامن میزند، باید علاوه بر رویکرد دفاعی و پاسخ دهی به سوالات و شبهات و خنثی سازی مستند شایعات، با اتخاذ رویکرد تهاجمی چالش سازی برای دشمن نمود. مسئولان باید در حوزه روشنگری و پاسخگویی در صف اول بایستند و از خود و وضعیت فرزندان خود آغاز نمایند. ارائه نسخههای عملی در خنثی سازی جنگ «ابهام» و «ایهام» تصنعی دشمن نیاز به فکر، طرح و عملکرد جبههای دارد.
۹- جبران ضعفهای تقنینی و انسداد حفرههای قانونی و حقوقی و قضایی در برخورد با مشکلات و مفاسد؛ در این راه اگر لازم است مجلس باید با طرحهای ۳ فوریتی برای جبران کاستیهای حقوقی به وسط میدان بیاید و دست قوه قضائیه به لحاظ قانون در برخورد با برخی متخلفان دانه درشت یا تخلفات جدید که قانونی برای برخورد با آنها وجود ندارد باید از سوی مجلس پر شود. به رغم شوک اولیه و کاهشی که بسته سیاستهای جدید ارزی در بازار ارز و طلا ایجاد کرد و و از این نظر موفق بود، اما از ضعفهای موجود در آن به زعم کارشناسان اقتصادی وجود امضاهای طلایی و زمینههای رانت و فساد است که باید مد نظر قرار گیرد.
۱۰- تجربه ایران در دور زدن تحریمها؛ ایران توانایی سازگاری با تحریمها را دارد. دولت ترامپ معتقد است اگر آمریکاییها بخواهند فشار شدیدی در بلندمدت علیه ایران وارد سازند، ایران با تجربهای که در این چهار دهه بدست آورده است خواهد توانست خودش را به تدریج با این شرایط سازگار کند و راههایی را برای تعدیل فشار و دور زدن فشارها پیدا کند و عملاً از ماههای هفتم- هشتم از فشار تحریمها کاسته خواهد شد. آمریکاییها به خوبی میدانند ایران تحریمها را دور میزند، زیرا درسالهای ۹۰ تا ۹۲ این شرایط را تجربه کرده اند. ضمن این که با بررسی مقایسهای شرایط فعلی با وضعیت پیچیده در آن سالها که پرونده ایران در شورای امنیت سازمان ملل بود و از حیث اجماع جهانی علیه ایران شرایط اضطراری حاکم بود، اما الان این طور نیست و مضاف بر آن، با تصویب قانون ایستادگی اروپاییها در مقابل آمریکا مدیریت تحریمها به مراتب سهلتر از گذشته شده است. یکی از مسئولان سابق حوزه انرژی در این راستا با توجه به تجربه دور زدن تحریمها و انتقال ارز و دلار با چمدان به داخل کشور معتقد است؛ در شرایط اضطراری میتوانیم با ۴۸ میلیارد دلار و تنها با صادرات روزی یک میلیون بشکه نفت کشور را اداره کنیم ما با تجاربی که داریم این مقدار را به راحتی میتوانیم به صورت دستی و چمدانی وارد کشور کنیم. همچنین بررسی کارشناسی نشان میدهد که حدود ۱۲۰ تحریم آمریکا از انواع و اقسام تحریمهای این کشور علیه ایران هیچ تاثیر جدی بر کشور ما نداشته است. به همین دلیل امریکاییها طرح هوشمندسازی تحریمها را پی گرفته اند وحتی حاضر شدند آقای استیون فیگین مسئول میز ایران در وزارت خارجه را به کنسول گری بصره بفرستند تا صرافیها را کنترل نماید.
۱۱- ایجاد روحیه امید در بین مردم و تقویت همبستگی داخلی؛ با خروج آمریکا از برجام میان ابزارهای روانی آمریکا علیه ایران با ابزارهای اقتصادی آن همپوشانی زیادی ایجاد شده است؛ بنابراین مهمترین کار در شرایط کنونی، تلاش برای خنثی سازی این تهدید دو بُعدی است. بسیار مهم است که در این اوضاع به منازعات سیاسی نپردازیم و در جامعه روحیه امید، انگیزه و کار و تلاش را زنده نگه داریم. واقعیت آن است که ظرفیتها و منابع موجود کشور به مسئولان این امکان را میدهد تا گرههای اقتصادی و معیشتی که مردم با آن دست به گریبان هستند را بگشایند. همچنین این نکته باید طرح گردد که هم اینک آنچه دشمن در صدد انجام آن است ایجاد فضاسازی روانی و تبلیغاتی است چرا که درعرصهی عمل فعلا اتفاق خاصی صورت نگرفته که بر اساس آن جامعه مضطرب شود.
۱۲- اجتناب از سندرم کلیگویی، تئوری درمانی بدون پشتوانه عملیاتی و اجرایی؛ آفتی که این روزها کشور ما به آن مبتلا شده، سندرم کلیگویی و حرف زدن خالی است. این در حالی است باید مسئولان به جای گفتاردرمانی، زبان عمل باز کنند و به مشکلات و نگرانیهای مردم در حد و توان خود پاسخ معتبر داد. اگر همه اینگونه باشند دشمن در تحمیل فشارهای جدیدش به ایران اسلامی ناکام خواهد شد.
۱۳- بهره گیری از سایر پیشرانهای داخلی اقتصادی؛ اساسا همه متفق القولند که تنها راه مطمئن برون رفت از این وضعیت تقویت اقتصاد و پیشرانهای داخلی است. بزرگترین نگرانی دولت نقدینگی است که میتوان با فعال سازی ظرفیتهای داخلی مثل ساخت نیروگاههای ۳۰ مگاواتی برق هستهای سودده به بخش خصوصی واگذار کرد.
۱۴- پیمانهای دوجانبه با شرکای منطقهای و اقتصادی؛ کشورهایی مانند قطر، ترکیه و روسیه و چین در این مورد دارای پتانسیلهای خوبی هستند. کمک ایران به ترکیه و نجات اردغان از کودتای آمریکایی امروز خودش را در قالب تضمین امنیت غذایی کشور در شرایط خطیر نشان میدهد یا اختلاف قطر باائتلاف عربی و غربی میتواند ظرفیت خوبی در اختیار ما قرار دهد. بررسیها نشان میدهد دغدغه اصلی مردم در حوزه معیشت است که با اقدامات راهبردی از قبل و تضمینهای امنیت غذایی میتوان این مرحله را پشت سر گذاشت. همین که دولت در پرداخت یارانهها و آرام سازی بازارهای اصلی در حوزه غذایی موفق بوده نشان از موفقیت در شرایط خطیر نیز دارد.
نتیجه
امکانات و ظرفیتهای بیشمار کشور در حوزههای مختلف از یک سو و تشدید تحریمها و نگرانی آنها از اثربخشی فشارهای اقتصادی نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران امروز قدرتمند است و توانسته برای مجموعه غرب و آمریکا چالش ایجاد کند. پس میتوانیم با تکیه بر داشتهها، باورها و آنچه ما را به اینجا رسانده، از این مرحله نیز عبور کنیم، به شرط آنکه به الزامات و راهبردهای هوشمندانه با حداکثر قدرت همگرایی در داخل و دوری از واگرایی و فصل الخطاب قرار دادن رهنمودهای مسئولان دلسوز به ویژه رهبر حکیم انقلاب اسلامی عمل کنیم و اهداف آمریکا در پروژه جدید را که بر افزایش موج نارضایتیهای مردمی، راهاندازی نافرمانی مدنی، ایجاد فشار روانی سنگین بر مسئولان، به فرسایش بردن منابع قدرت سیاسی ایران در منطقه، زدودن سرمایه اجتماعی اعتماد به نظام و بیاعتبار کردن پاسخهای دولت و سایر قوای حاکمیتی به مشکلات، دامن زدن به جدایی مردم از حاکمیت و ایجاد رویارویی بین مردمـ مسئولان و وادارسازی نظام به تمکین در مقابل آمریکا برای حاضر شدن بر سر میز مذاکره و تن دادن به اصلاح برجام هستهای و قرار گرفتن در ریل پذیرش سلسله برجامهای موشکی، منطقهای، حقوق بشری و... استوار شده خنثی نماییم.
آمریکاییها با توجه به عناصر قدرت ج. ا. ا. (انسجام ملی، انرژی، قدرت منطقهای و بازیگری، دفاع بومی و توان علمی کشور) عملاً براندازی و فروپاشی در دوره فعلی دور از ذهن میدانند. طرحی مانند عملیات پیش دستانه و یا تهاجم گسترده با توجه به پیشینه گذشته و توان آمریکا از دستور کار خارج شده، از سوی دیگر با توجه به شکست فتنه ۸۸، توانایی برای براندازی نرم نیز به محاق رفته است.
در شرایط کنونی آمریکا تلاش دارد سه نکته را در راستای جنگ روانی برای بازگرداندن ایران به میز مذاکره به عنوان مسائل جدی در ذهن مردم مهندسی نماید: بحران ناکارآمدی، بی اعتمادی به نظام، انگاره سیستم فاسد، تا بتواند به این وسیله نظام را با بحران مشروعیت مواجه کرده و امتیازات لازم را بگیرد. تلاش آمریکا بر این معطوف شده تا قبل از برگزاری انتخابات مجلس و مشارکت گسترده مردم و بی اثر سازی این راهبرد به نتیجه برسد.
ترامپ تلاش دارد با قرار دادن ایران در ابهام راهبردی و بهره برداری از ایجاد هراس، ج. ا. ا. را از مدیریت زمان و منابع ناتوان کند. ترامپ به امنیت مطلق تعهد بالایی نشان داده است، از این رو براندازی منتج به آشوب و سر ریز شدن آن به دیگر مناطق نمیتواند مطلوب ترامپ باشد، بدین جهت علی رغم همه تهدیدات آنچه در برهه کنونی برای وی میتواند به عنوان گزینه مطرح باشد تغییر رفتار ایران و عقب نشینی از حوزه منطقهای است، چیزی که علی رغم سیاستهای متناقض در برخورد با ایران بین جناحهای مختلف، مطلوب آنها در کوتاه مدت فرض میشود.
ایران بیش از تحریم با مشکل سوء مدیریت از سمت دولت روبروست، نوسانات اخیر در بازار، در فقدان تحریم که به خوبی این قضیه را نشان میدهد. حتی در صورت وجود تحریمهای سنگین مانند سال ۹۱، با حفظ روحیه انقلابی امکان عبور با کمترین آسیب از این تحریمها وجود دارد در صورتیکه:
نیروهای انقلابی دچار شکاف نشده و اسیر عملیات روانی دشمن نگردند، به عنوان نمونه در حوادث دی ماه هیچ گاه تعداد افراد حاضر در تجمعات به تعداد قابل توجهی نرسید، اما در رسانههای ضد انقلاب وزن بالایی به آن داده شد. تدابیر لازم برای عبور با کمترین آسیب و هزینه اتخاذ گردد.
اجازه بروز اغتشاشات سیاسی که با هدف ایجاد نگرانی داخلی برای امتیازگیری بیرونی است داده نشود.
سوزان مالونی از مشاوران سابق وزیر امور خارجه و از کارشناسان بخش خاورمیانه موسسه بروکینگز ضمن اعتقاد به مضحک دانستن تغییر نظام ایران، معتقد است تا زمانی که شکاف در صفوف نیروهای انقلابی اتفاق نیفتاده است، تحرکات آمریکا اثر بخش نخواهد شد. برای نمونه به اذعان ریچارد نفیو، طراح تحریمها بر علیه ایران در دوره گذشته، علی رغم وجود اتخاذ سیاست یکسان در آمریکا و همراهی اروپا، تحریم بنزین برای تضعیف ج. ا. ا؛ و وادار سازی آن به مذاکره طراحی شد، اما مدیریت ویژه و توانمند تقابل با تحریم ایران توانست این سیاست تحریمی را از یک تهدید به فرصت تبدیل نماید و در کنار آن با برنامه ریزی بلند مدت عملاً این تهدید را در جهت آسیب زایی به اقتصاد ایران و اختلال در حمل و نقل جادهای بی ثمر سازد.
ارسال نظرات