در حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به بیمارستان المعمدانی در غزه فلسطین، چهره واقعی نظام سلطه و استکبار بیش از پیش از پشت نقاب دروغین تمدن مآبی، دموکراسی و حقوق بشری غرب نمایان شد و ترور، جنایت، قتل، کودک کشی و ددمنشی آنان، با عنوان سنت مدرنیته به جهانیان معرفی گردید و بازهم اثبات کردند که به هیچ قانون و حقوقی پای بند نیستند و وقیحانه با داعیه صهیونیستی خود، حمله به زنان و کودکان را در مدارس و بیمارستان ها و منازل مسکونی برای رسیدن به اهداف نژادپرستانه توجیه می کنند.
قطعا جنایت، ظلم و خون های به ناحق ریخته شده، دودمان صهیونیستی نظام سلطه را بر باد خواهد داد؛ چرا که نیات شوم آنها که در حملات اخیر علیه مردم مظلوم غزه آشکار شد، نسل کشی و پاکسازی نژادی از غزه است که نه تنها چنین حملات غیر انسانی نشان از قدرت و نقاط قوت آنها نیست، بلکه حاکی از ضعف و تزلزل جدی در ثبات سیاسی و امنیتی آنهاست.
اما باتوجه به بروز نشانه های تغییر نظم بین الملل و افول ایالات متحده آمریکا و تکانه های اساسی در نظم منطقه غرب آسیا با محوریت جریان مقاومت در توفیق حفظ یمن، عراق و سوریه از فتنه وهابیت و هجوم داعش و همچنین وحدت و هم افزایی جبهه مقاومت در اخراج آمریکا از منطقه و برهم زدن خیالات عادی سازی روابط میان اعراب و رژیم صهیونیستی اما در پی عملیات شجاعانه «طوفان الاقصی» معادلاتی در سطح منطقه و بین الملل میان کشورهای مرتبط و ذینفع در مسئله فلسطین رقم خورده است.
دوگانه ها در منافع برخی کشورها در مواجهه با جنگ اخیر فلسطین شرایط پیچیده ای پیدا نموده که کفه سنگین منافع مشترک کشورها آینده این بحران را تعیین خواهد کرد. لذا در این مجال به شرایط دوگانه برخی کشورهای مؤثر در این حوزه می پردازیم.
چین: دولت اسرائیلی را تأیید می کند و نگران برهم خوردن امنیت منطقه به عنوان بستر لازم برای تجارت خود است اما از احتمال ایجاد درگیری های منطقه ای برای رقیبش آمریکا بدش نمی آید.
روسیه: دولت اسرائیلی را شناسایی می کند اما منافعی در تعامل با گروه های مقاومت برای توازن قدرت در منطقه و رقابت با آمریکا دارد و همچنین این جنگ به هر اندازه که بتواند از تمرکز و اولویت آمریکا بر جنگ اوکراین بکاهد، روسیه از آن استقبال می کند.
آمریکا: درک سه گانه ای از موضوع دارد؛
یکی، این حمله پیامی است برای شرکای راهبردی خودش در منطقه که در سال های اخیر به سمت چین و روسیه رفته اند، بدانند بدون حضور و حمایت آمریکا جریان مقاومت در منطقه علیه منافع آنها یکه تازی خواهد کرد.
دوم، هراس از آن دارد که در دامی مشابه چین_تایوان یا روسیه_اوکراین بیافتد و وارد یک درگیری ناخواسته ای شود که برآیند آن منافع تمام رقبای شرقی آن را تأمین می کند. لذا در دوراهی سختی مبتنی بر دخالت مستقیم یا عدم مداخله دارد.
سوم، رژیم صهیو.نیستی مهمترین و راهبردی ترین شریک آمریکاست و اگر آمریکا در برابر این ضربات سختی که به رژیم وارد آمده، دفاع نکند، به جایگاه ابرقدرتی اش خدشه وارد می آید. هرچند که به نظر می رسد در لایه هایی از جریان های سیاسی آمریکا به این نتیجه رسیده اند که حمایت بی قید و شرط از رژیم صهیونیستی هزینه های گزاف سیاسی، امنیتی و اقتصادی برای کشورشان دارد.
ترکیه: به لحاظ اقتصادی برنامه توسعه روابط با رژیم صهیونیستی دارد و به لحاظ سیاسی و امنیتی به حفظ ارتباط با گروه های مقاومت و آرمان فلسطین به عنوان کشور اسلامی و دارای ریشه اخوانی می اندیشد.
عربستان: هم خود را در دفاع از حقوق عربی و اسلامی فلسطین و ایجاد دولت فلسطینی مستقل صاحب حق می داند و هم در تأمین منافع سیاسی و امنیتی خود مبارزه با رژیم را به صلاح نمی داند و البته جریان قدرت فلسطینی مبتنی بر گفتمان مقاومت با محوریت ایران را در آینده فلسطین نمی پذیرد. مجتبی قنبردوست
ارسال نظرات