30 مهر 1402 - 12:24

پایگاه رهنما:

 

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز یکشنبه‌ ۳۰ مهر

عرق شرم بر پیشانی تطهیرکنندگان برجام 

مسعود اکبری
1- در 29 مهرماه 1394، رهبر حکیم انقلاب در نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور وقت، با تایید مشروط، الزامات اجرای برجام را مطرح کردند. در بخشی از این نامه تاکید شد: «همان‌طور که در جلسات متعدّد به آن‌جناب و دیگر مسئولان دولتی یادآور شده و در جلسات عمومی به مردم عزیزمان گوشزد کرده‌ام، رفع تحریم‌ها هرچند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدّی گرفتن و پیگیری همه‌‌جانبه‌ اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شـد. امید است که مراقبت شود که این مقصود با جدّیّت تمام دنبال شود و به خصوص به تقویت تولید ملّی توجّه ویژه صورت گیرد.»
در بخش دیگری از این نامه، آمده بود: «از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریم‌های ظالمانه‌ اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرائی شدن آن در برجام به بعد از اقدام‌های ایران موکول گردیده، لازم است تضمین‌های قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرف‌های مقابل، تدارک شود، که از جمله‌ آن اعلام کتبی رئیس‌جمهور آمریکا و اتّحادیه‌ اروپا مبنی بر لغو تحریم‌ها است. در اعلام اتّحادیه‌ اروپا و رئیس‌جمهور آمریکا، باید تصریح شود که این تحریم‌ها به‌کلّی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر این‌که ساختار تحریم‌ها باقی خواهد ماند، به‌منزله‌ نقض برجام است.»
در این نامه تصریح شد: «در سراسر دوره‌ هشت‌ساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه‌ای (از جمله بهانه‌های تکراری و خودساخته‌ تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبه‌ مجلس، اقدام‌های لازم را انجام دهد و فعّالیّت‌های برجام را متوقّف کند.»
رهبر معظم انقلاب در نامه مذکور شروط ۹‌گانه‌ای را درباره برجام معین کرده و خواستار رعایت دقیق و موبه‌موی آن شدند. با نگاهی کوتاه به این شروط 9گانه از جمله اینکه ضمانت کافی برای لغو تحریم‌ها از طرف مقابل گرفته شود و اینکه تحریم‌ها با عناوین دیگر مثل حقوق‌بشر و... بازنگردد، می‌بینیم که تقریباً هیچ‌یک از آنها جامه عمل نپوشید و خسارت محض برجام در دولت قبل نیز دقیقاً در اثر نافرمانی از این فرامین روشنگر و آینده‌نگرانه و دقیق بود.
2- در 28 مهر 1402 دبیرخانه شورای امنیت سازمان ملل با ارسال یادداشتی به کشورهای عضو سازمان ملل متحد، پایان رسمی مقررات بندهای ۳، ۴ و ۶ ضمیمه ب قطعنامه ۲۲۳۱، شامل آزمایش‌های موشکی، محدودیت صادرات و واردات اقلام موشکی به ایران و همچنین تحریم‌های مربوط به توقیف اموال و ارائه خدمات مالی به افراد و نهادهای ایرانی تحت تحریم شورای امنیت را به اطلاع کشورها رساند.
به فاصله کوتاهی پس از انتشار این یادداشت، وزارت خزانه‌داری آمریکا اعلام کرد که به بهانه منقضی ‌شدن محدودیت‌های تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران، تحریم‌های جدیدی را علیه تهران اعمال کرده است. 
پس از آن دولت انگلیس با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که محدودیت‌های هسته‌ای و موشکی مرتبط با جمهوری اسلامی ایران را پس از «روز انتقال» برجام همچنان حفظ خواهد کرد. انگلیس اعلام کرد با وجود به پایان رسیدن تاریخ تحریم‌های موشکی و تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران، این تحریم‌ها را به همراه تحریم‌های مستقل خود علیه ایران حفظ می‌کنیم.
همچنین شورای اتحادیه اروپا در بیانیه‌ای رسما اعلام کرد که اقدام‌های محدود‌کننده خود علیه جمهوری اسلامی ایران را حفظ می‌کند و تحریم‌هایی که قرار بود از روز ۱۸ اکتبر لغو شوند، فعال باقی می‌مانند.
آمریکا و اروپا دقیقا از اولین روز اجرای برجام همین رویه را در پیش گرفته بودند و برجام در اولین روز اجرای آن توسط آمریکا و سپس اروپا به صورت فاحش نقض شد. بر همین اساس اقدام اخیر آمریکا و اروپا، جدیدترین درس عبرت برجام بود. 
3- با اینکه در روزهای گذشته شاهد جدیدترین درس عبرت برجام بودیم، اما برخی رسانه‌های زنجیره‌ای و فعالین مدعی اصلاحات از این رویداد تمجید کرده و یادداشت دبیرخانه شورای امنیت سازمان ملل را میراث گرانبهای دولت قبل و میوه افتخارآمیز برجام نامیدند!
این اقدام تأمل برانگیز در حالی است که در اصل تحریم‌های تسلیحاتی باید 8 سال قبل برچیده می‌شد، نه اینکه 8 سال بگذرد و تازه آمریکا و اروپا مجددا دبه کنند. یک سؤال؛ چرا تحریم‌های تسلیحاتی همان 8 سال پیش برچیده نشد؟!
«وندی شرمن» عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده آمریکا در مقطع امضای برجام، پیش از این گفته بود: «یکی از نقاط واگرایی و اختلاف ما و روس‌ها که البته در اواخر مذاکرات بر روی میز گذاشته شد، قطعنامه‌ سازمان ملل درخصوص تحریم موشکی و تسلیحاتی بود، روسیه معتقد بود  که نباید هیچ محدودیتی بر روی موشک و تسلیحات باشد. روسیه و چین معتقد بودند قطعنامه صرفا باید توافق را تأیید کند و نباید هیچ محدودیتی بر برنامه موشکی و تسلیحاتی ایران باقی بماند. آنها نمی‌خواستند برنامه موشکی با ممنوعیت واردات تسلیحاتی ایران با پرجا بماند.»
«سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه نیز- 25 تیر 1394- دو روز پس از امضای برجام اظهار داشت: «طرف ایرانی با طرف غربی درباره تحریم‌های تسلیحاتی مصالحه کرد! ما و چین می‌خواستیم تحریم‌های تسلیحاتی لغو شود، اما با وجود حمایت ما، خود تیم ایرانی (به ریاست ظریف) موافقت کردند تحریم‌ها ادامه یابد.» 
دولت قبل بدون هیچ تضمینی پذیرفت که تحریم‌های تسلیحاتی 8 سال پس از امضای برجام ادامه یابد و حالا آمریکا و اروپا در اقدامی مسبوق به سابقه، بار دیگر جسد بی‌جان و متعفن برجام را لگدمال کردند. 
4- به کوری چشم آمریکا و تروئیکای اروپا، ایران اکنون یکی از قدرتمندترین کشورها در حوزه دفاعی و نظامی است. چندی پیش روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» در مطلبی نوشت: « ایران اکنون یک ابرقدرت پهپادی است.»
همچنین اندیشکده صهیونیستی «مرکز اورشلیم» در مطلبی نوشت: 
«ایران به توسعه و گسترش توانایی خود برای استقرار و تولید پهپادها ادامه می‌دهد. در عین حال، این کشور تسلیحات پرتاب هوایی دقیق با پهپاد، سکوهای پرتاب و سامانه‌های جمع‌آوری اطلاعات تولید می‌کند. همه اینها بخشی از دکترین جنگ نامتقارن ایران است.»
در حال حاضر رویکرد محافل غربی به گسترش قدرت پهپادی ایران، از سردرگمی و درماندگی مطلق در این محافل حکایت می‌کند. چندی پیش و در حالی که آمریکا و اروپا بر سخت‌گیری تحریمی اصرار دارند، برخی نمایندگان پارلمان انگلیس مدعی شدند ۱۱ دانشگاه این کشور با ایران در ساخت جت‌های جنگی و پهپادها همکاری کرده‌اند. 
به گزارش روزنامه تلگراف، در این گزارش، نام دانشگاه‌های معتبری هم‌چون کمبریج، امپریال‌کالج، گلاسکو و نورثامبریا آمده، اما گفته شده بالاترین سطح همکاری متعلق به دانشگاه کرنفیلد بوده است. دانشگاه کرنفیلد که در علوم مهندسی و فناوری هوافضا تخصص دارد، درحالی به این همکاری متهم شده که با نیروی هوایی بریتانیا نیز همکاری تنگاتنگی دارد.
در هفته‌های گذشته، سخنگوی وزارت دفاع گفت: «پهپادهای ما متقاضیان زیادی دارد و کشورهای بسیاری از ما درخواست خرید پهپاد دارند... الآن متقاضیان زیادی برای پهپادهای ما وجود دارد و از کشورهای غربی و اروپایی هم چند مورد درخواست داشته‌ایم که البته آنها مایل نیستند اسمشان اعلام شود... البته همه محصولات ما در حوزه صادرات قرار نمی‌گیرد و برخی دستاوردهای ما بنا به دلایل خاصی در سبد محصولات صادراتی نیست.»
سرلشکر باقری رئیس ‌ستاد کل نیرو‌های مسلح نیز چندی پیش گفته بود: «امروز مشتری پهپادهای ما، چندین برابر توان تولیدی ماست... یک روزی تحریم بودیم که کسی قطعه‌ای به ما ندهد و امروز تحریم هستیم که کسی از ما نخرد. در حالی که تحریم‌ها برنداشته شده و روز به روز شدیدتر شده است. در چنین شرایطی است که قدرت‌های جهان به دنبال خرید تسلیحات از ما هستند. موشک بالستیک جزو سلاح‌هایی بود که آمریکا به هیچ عنوان به ما واگذار نکرده بود. امروز قدرت موشک بالستیکی ایران جزو قدرت‌های برتر جهان است.»
5- در دولت قبل به علت قصور و تقصیر برخی دولتمردان، هم در صنعت هسته‌ای بتن ریخته شد، هم تحریم‌ها دو برابر شد، هم آزمایش‌های موشکی و توان دفاعی به برجام گره زده شد، هم در صنعت هوافضا دچار عقبگرد بودیم و هم آب و نان مردم به خشم و لبخند مقامات آمریکایی و اروپایی وابسته شده بود. 
اما در دولت سیزدهم با کنارگذاشتن «دیپلماسی التماسی»، هم شاهد پیشرفت در صنعت هسته‌ای هستیم و هم هم‌افزایی «دیپلماسی و میدان»، هم شاهد پیشرفت‌های روزافزون صنعت فضائی هستیم و هم گره نزدن معیشت مردم به خشم و لبخند مقامات آمریکایی و اروپایی.
کاهش رشد نقدینگی از 40 درصد به 27 درصد، کاهش تورم از 60 درصد به 40 درصد، افزایش صادرات نفت از حدود ۳۰۰ هزار بشکه به رقم ۲ میلیون بشکه در روز، افزایش رشد اقتصادی صفردرصدی به بالای 6 درصد، افزایش 60 درصدی خرید تضمینی گندم، ساماندهی خلق پول توسط بانک‌ها، کسب تراز تجاری مثبت در تعامل اقتصادی با ۸۴ کشور ، افزایش تولید و اشتغال، آزاد‌سازی پول‌های بلوکه شده و... همگی ثمره اعتماد به توان عظیم داخلی و اقتدار در سیاست خارجی و تعامل پویا و عزتمند با کشورهای جهان است. به عبارت دیگر موارد مذکور همگی نتایج ریل‌گذاری اجرای امور «بدون برجام و FATF» است. 
قطعا موارد مذکور به معنای انکار مشکلات اقتصادی نیست. مشکلات اقتصادی وجود دارد و مردم عزیز کشورمان نیز با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، اما دولت سیزدهم با وجود میراث نامطلوبی که از دولت «مدعی اعتدال و اصلاحات» تحویل گرفت، با روحیه جهادی در حال تلاش و خدمت رسانی است و تاکنون توفیقات زیادی کسب کرده و مردم عزیز کشورمان نیز به خوبی به این مسئله آگاه هستند. 
عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز یکشنبه‌ ۳۰ مهر
حفظ گزینه‌های بدتر و بدترین برای صهیونیست‌ها
مصطفی منتظر 
مسئله اصلی در این لحظه از جنگ، نگه داشتن رژیم صهیونیستی در بین 2 گزینه بدتر و بدترین است. این رژیم با اشتباهی استراتژیک، تنها راه ترمیم ضربه سهمگین هفت اکتبر را حمله به غزه و نابودی حماس اعلام کرد. حال این‌که تقریبا تمامی طرف‌ها با این حمله مخالف بودند و هستند. حزب‌ا... و دیگر اضلاع مقاومت از روز دوم راهبرد خود برای ورود به جنگ در صورت ورود زمینی را اعلام کردند. در طرف غربی هم آمریکا نگران گسترش جنگ و خراب شدن آوار آن بر سر راهبردهای تمرکز بر اوکراین و شرق آسیاست. اروپایی‌ها هم با چشم نگران درباره آثار این جنگ بر اوکراین و زمستان پیش‌رو نظاره‌گر هستند. اعراب هم سعی دارند تا نمایشی از غیرت نداشته خود را حداقل در جلوی صحنه به منصه ظهور بگذارند. رژیم صهیونیستی از لحاظ داخلی هم با مشکلات متعددی مواجه است. فراخوان تمامی نیروهای ذخیره هم نتوانسته نیازمندی نظامی در شمال، کرانه باختری و اطراف غزه را تامین کند. در جبهه داخلی وضعیت وخیم‌تر است. حجم انتقادات به نتانیاهو هر لحظه بیشتر می‌شود و حتی جنایات گسترده هم نتوانسته وضعیت روانی صهیونیست‌ها را کنترل کند. همه‌ این‌ها حکایت از آن دارد که وضعیت برای حمله زمینی به غزه به هیچ وجه مناسب نیست. این یک گزینه فاجعه‌بار خواهد بود که حتی آمریکایی‌ها را هم به هشدار علنی درباره‌اش کشانده است؛ اما اگر رژیم به غزه حمله زمینی نکند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اولا نتانیاهو و دلقکان تندروی اطرافش باید برای همیشه از قدرت خداحافظی کنند. چیزی که با شخصیت نتانیاهو کاملا ناهمخوان است. او نشان داده حاضر به فدای همه چیز برای قدرت شخصی خود است. ثانیا معادله جدیدی در منطقه ظهور خواهد کرد که در آن رژیم به یک گوشه پرت خواهد شد. ثالثا اعتمادبه‌نفس ارتش و اشغالگران برای همیشه به شکلی غیرقابل ترمیم شکسته خواهد شد. به ویژه آن‌که 2 هفته است آن‌ها از نابودی حماس سخن می‌گویند. خلاصه این‌که این گزینه هم یک سلسله از رخدادهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی در داخل رژیم را ایجاد خواهد کرد که حتی ممکن است به قیمت حیات آن تمام شود. این توضیحات نشان می‌دهد که چقدر مهم است که رژیم از حمله زمینی به غزه منصرف شود. حال به رفتار مقاومت بنگرید. اگر مقاومت در روزهای اول حمله گسترده می‌کرد، ممکن بود آمریکا وارد درگیری شود و به تبع آن انواعی از کنش و واکنش‌های غیرقابل پیش‌بینی برای طرفین رخ دهد که برآیندش صرفا هزینه باشد. اما با صبر و ایجاد ضربه‌های کوچک، طرف مقابل را مجبور به تاخیر در ورود به غزه کرد. اولا در شمال نشان داد آماده درگیر شدن است؛ به ویژه آن‌که در خلال تلفات‌گیری، دستگاه‌های اطلاعاتی را که به مثابه چشم صهیونیست‌هاست نابود کرد تا ترس از حمله از شمال را تقویت کند. همین صبر باعث شد تا به‌مرور، آمریکا از اسرائیل فاصله بگیرد و بایدن ورود به جنگ در صورت ورود حزب‌ا... را تکذیب کند. به ویژه آن‌که مقاومت با ایجاد یک تهدید معتبر در سوریه و عراق به پنتاگون اخطار عملیاتی داد. حمله از یمن هم آخرین برگ رو شده در صحنه بود تا بتواند طرف صهیونیست را از خطرات ورود زمینی آگاه کند. ورود ایران آن چیزی است که اسرائیل برای دخیل کردن آمریکا در این جنگ نیاز داشت. اما تا بدین‌جا این مقاومت است که قدم بعدی را تعریف می‌کند نه اسرائیل. رژیم صهیونیستی بین 2 گزینه است که مشخص نیست کدام بدتر است؛ ورود زمینی به غزه که خراب شدن تمام جبهه‌ها بر سرش بدون کمک نظامی و واقعی آمریکا را در برخواهد داشت همراه با ضعف در ارتش برای حمله گسترده و ناشناختگی آن‌چه منتظرشان است. یا عدم ورود و شکستگی سیاسی و اجتماعی از درون. البته باید پذیرفت که راهبرد کنونی که کوچاندن فلسطینیان است و با فشار بمباران و منع ورود آب و غذا و انرژی فعال شده، می‌تواند راه خروج میانه از این بن‌بست دوگانه باشد. میانه از آن جهت که امکان تصحیح کامل وضعیت را نخواهد داشت؛ اما پاسخی به حمله حماس را تولید خواهد کرد. مقاومت اما خط قرمز خود را به پیش آورده تا این راه خروج را هم ببندد؛ یا مسیر حیات فلسطینیان باز یا جبهه‌های چندگانه به آتش کشیده خواهد شد
عناوین اخبار روزنامه جوان در روز یکشنبه‌ ۳۰ مهر
 
مجلس معبر اعمال اراده مردم در نظام
سیدعبدالله متولیان

۱- یکی از موضوعاتی که موجب افزایش و تقویت امنیت ملی می‌شود، حضور گسترده مردم در انتخابات است. رهبر فرزانه انقلاب در این باره فرموده‌اند: «همه باید بیایند در انتخابات شرکت کنند؛ این موجب می‌شود که نظام جمهوری اسلامی تقویت بشود، پایداری آن و ماندگاری آن تأمین بشود، کشور در حصار امنیت کامل باقی بماند.»
۲- نظام جمهوری اسلامی ایران نظامی مردم پایه بوده و مردم صاحب کشور و انقلاب هستند، بر این اساس حضور حداکثری مردم در انتخابات، کشور و نظام را از حیث امنیت در حوزه‌های مختلف از یک طرف و خنثی‌سازی توطئه‌ها و برنامه‌های دشمن و ناامیدکردن آنان از طرف دیگر بیمه می‌کند.
۳- بعضی می‌پرسند چرا رأی بدهیم و رأی دادن ما چه اثری دارد. تجربه ثابت کرده که کاهش مشارکت مردم در انتخابات، سبب طمع ورزی دشمن شده و کاهش امنیت و افزایش تحریم‌ها و تهدید‌های دشمنان را درپی داشته و از همین رو مهمترین هدف دشمن در جنگ شناختی تأثیرگذاری منفی بر باورها، امید و اعتماد مردم و کاهش مشارکت مردم در حمایت از نظام است و انتخابات بهترین فرصت برای تحقق این هدف را در اختیار دشمن قرار می‌دهد و به همین دلیل است که گاهی از سال‌ها قبل برای یک انتخابات برنامه‌ریزی می‌کنند. وقایع پاییز سال گذشته (۱۴۰۱) در همین راستا قابل توجیه است.
۴- طرح‌های دشمن به اقتضای ماهیت و شرایط زمانی، متفاوت است و حسب شرایط یکی از آن‌ها یا ترکیبی از آن‌ها را به کار می‌گیرد. از جمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به چند مورد زیر که در ایام انتخاباتی گذشته نیز انجام شده اشاره کرد:
الف: نفی ماهیت اجتماعی انتخابات: با توجه به اینکه اهمیت انتخابات به کاربست قدرت اجتماعی در حوزه مدیریت سیاسی برمی‌گردد، دشمن تلاش می‌کند تا انتخابات را در کشور مقوله‌ای صوری نشان دهد که نمی‌تواند سرنوشت سیاسی را تحت‌تأثیر قرار دهد. در این فضا، مباحثی از این قبیل شایع می‌شود که همه‌چیز از قبل شکل گرفته و انتخابات بی‌تأثیر است. در مقابل این سیاست، بایستی تاریخ تحول جمهوری اسلامی و نقش سازنده دوره‌های مختلف انتخابات در آن تبیین شود تا اینکه مشخص گردد که در جمهوری اسلامی، اداره جامعه به انتخاب مردم متکی بوده و هست. به عبارت دیگر، انتخابات منصه ظهور اراده و قدرت مردم است و این رویکرد اجتماعی لازم است برجسته شود.
ب: نفی ضرورت و مؤثر بودن رأی مردم: در این رویکرد، تلاش می‌شود که رأی افراد غیرضروری نشان داده و چنین شایع شود که به‌قدر کفایت دیگران حضور دارند و لذا نیازی به مشارکت ما نیست. بعضاً نیز این عدم ضرورت به‌دلیل نبود فرد یا کاندیدای خاصی توجیه می‌شود. در هر حال باید دانست که مشارکت حد و مرز ندارد و لذا حضور بیشتر به واقعی‌تر شدن نتایج کمک می‌کند؛ لذا راهکار مقابله با این سیاست، نشان دادن نقش افراد در کلان انتخابات است. این موضوع باید تبیین شود که هر فرد در انتخابات ارزش خاص خود را دارد.
ج: نفی سلامت انتخابات: در این رویکرد سعی می‌شود تا فرایند انتخابات نفی شود و در مجموع، اقدامی ناقص یا یک‌سویه ترسیم شود که نمی‌تواند اراده عموم را نشان دهد. در مقابل این رویکرد، لازم است شفافیت حقوقی و قاطعیت مدیریتی در اجرای قانون ملاک باشد تا هیچ‌کس نتواند حریم حق‌الناس را نقض کند. در مجموع، اتخاذ سیاستی مبتنی بر قانون‌گرایی، عدالت، انصاف و شفافیت، می‌تواند ابزار‌های دشمنان را در فضای مجازی و عینی، ناکارآمد سازد.
۵- نگاهی اجمالی به نقش و وظایف مجلس شورای اسلامی در قانون اساسی جمهوری اسلامی تردیدی باقی نمی‌گذارد که اولاً مجلس در رأس همه امور کشور است و ثانیاً مجلس بهترین، کامل‌ترین، مؤثرترین، اطمینان بخش‌ترین و جامع‌ترین راه تأثیرگذاری اراده مردم در امور کشور است. نمایندگان مجلس شورای اسلامی به نیابت از طرف همه مردم می‌توانند «برای پیشرفت کشور، حل مشکلات، باز کردن بن‌بست ها، رفع موانع و تحقق آمال و آرزو‌های مردم قانون گذاری کنند»، «در تمامی امور مربوط به نظام، تحقیق و تفحص کنند»، «به شکایت‌های مردمی در ارتباط با کار قوا رسیدگی کنند»، «از طریق دیوان محاسبات بر امور مملکت و تفریغ بودجه نظارت کنند»، «از حریم اسلام و قانون اساسی دفاع کنند»، «بر کار قوه مجریه با سؤال و طرح استیضاح نظارت کنند» و همچنین در «تصمیم‌گیری در مواقع حساس و خاص»، «تصویب معاهده‌ها و قرارداد‌های بین‌المللی»، «اعمال حکومت نظامی» و... به اعمال اراده مردم بپردازند.
۶- تحقق بند‌های مذکور مستلزم حضور پرشور نامزد‌های تراز انقلاب اسلامی و توانمند برای تحقق گام دوم انقلاب است. مجلس قوی، سبب قوی‌تر شدن نظام در دیگر عرصه‌ها می‌شود. تشکیل مجلس تراز نظام جمهوری اسلامی ایران یک ضرورت برای کشور، مردم و نظام است. در گام دوم انقلاب می‌‏طلبد مجلسی ولایتمدار، کارآمد، انقلابی، جهادی، دارای روحیه استکبارستیزی، مردمی، مردم‌دار و به‌دور از تجملات در یک فضای فوق‌العاده قوی تشکیل شود. یکی از وظایف مهم و کلیدی مجلس، بازسازی و تقویت اعتماد عمومی از طریق حضور نمایندگان کارآمد، توانمند، پاک‌دست، مؤمن، انقلابی، با انگیزه، پرانرژی، مردمی، صالح و با روحیه جهادی و رویکرد انقلابی برای تحقق اهداف مذکور در بند ۵ است
در شرایط کنونی که با تغییرات جدید و ایجاد تحول در قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی، ثبت نام نامزد‌های انتخابات مجلس شورای اسلامی شروع شده، بارقه امید برای آینده روشن و رسیدن به قله‌های اهداف نظام اسلامی و رفع دغدغه و حل مشکلات کشور در دل مردم روشن شده است و مردم را اصلاح هرچه سریع‌تر امور امیدوار ساخته است

عناوین اخبار روزنامه جام جم در روز یکشنبه‌ ۳۰ مهر

مرگ رسمی گفتمان سازش

حنیف غفاری

پیروزی بزرگ رزمندگان مقاومت در عملیات طوفان‌الاقصی علاوه بر آثار میدانی و راهبردی، دارای آثار گفتمانی و فرهنگی مهمی در منطقه و حتی نظام بین‌الملل است. همگان روی این گزاره مهم متفق‌القول هستند که نمی‌توان بدون توجه به ابعاد گفتمانی مقاومت، شرایط جاری در منطقه و فلسطین را بررسی و تحلیل کرد. حماسه‌سازی‌های جبهه مقاومت، مصدری گفتمانی داشته و منبعث از ارزش‌ها و اصولی است که دشمن صهیونیستی و حامیان غربی آن قدرت درک و تحلیل آن را هیچ‌گاه نداشته و ندارند.

قدر متیقن گفتمانی و فرهنگی عملیات طوفان‌الاقصی، پایان رسمی تاریخ مصرف گفتمان سازش و مرگ آن است. حتی برخی اعضای تشکیلات خودگردان فلسطین و فتح اذعان کرده‌اند که دیگر جایی برای بازخوانی گفتمان سازش و متعلقات آن مانند پیمان ابراهیم و طرح دو دولتی باقی نمانده‌است. دشمن صهیونیستی همزمان با نبرد میدانی، نبرد گفتمانی را نیز به جبهه مقاومت واگذار کرده و دیگر جایی برای احیای گفتمان سازش با رژیم اشغالگر قدس باقی نمانده‌است. عملکرد گرو‌ه‌های مقاومت و واقعیت صحنه در دو دهه اخیر نشان داده دیگر هیچ نشانه‌ای از اقتدار پوشالی و ادعایی رژیم‌صهیونیستی وجود ندارد و این مسأله نتیجه استناد و اتکا به گفتمان مقاومت و مشتقات آن بوده‌است. رژیم اشغالگر قدس در سال‌ها و دهه‌های ابتدایی حضور نامشروع خود در سرزمین فلسطین، همواره تلاش کرده  از قدرت نظامی خود در مسیر ترویج و تثبیت گفتمان سازش(گفتمان مبتنی بر پذیرش اشغالگری به مثابه یک واقعیت!) بهره ببرد. قبل از تشکیل حزب‌ا... لبنان، ارتش اسرائیل به لبنان حمله کرد، وارد این کشور شد و بیروت را تسخیر کرد اما پس از شکل‌گیری و افزایش قدرت حزب‌ا...، ارتش متجاوز صهیونیستی سال۲۰۰۶ با تانک‌های منهدم شده مرکاوا و ناوچه درهم شکسته ساعر مواجه و متعاقبا، ناچار به عقب‌نشینی در برابر فرزندان مقاومت شد. از تابستان سال۲۰۰۶ میلادی تاکنون، گفتمان سازش روز به روز ضعیف‌تر شده و تنفس مصنوعی آمریکا و اتحادیه‌اروپا به این گفتمان نیز نتوانسته منجر به احیای آن شود. اکنون، در سال۲۰۲۳ میلادی عملکرد جبهه مقاومت فلسطین در عملیات طوفان‌الاقصی و پشتوانه گفتمانی و معنوی این حماسه بزرگ، ضربه نهایی را به گفتمان سازش وارد ساخته‌است. معادلات قدرت در منطقه اکنون شفاف‌تر از همیشه رقم خورده و ترسیم شده‌است. در یک سوی این معادله، جبهه‌ای قرار دارد که برای جلوگیری از اضمحلال رژیم‌صهیونیستی به آب‌و‌آتش می‌زند اما در مقابل، گفتمان مقاومت در منطقه با قدرت و صلابت روی پیروزی نهایی بر رژیم کودک‌کش اسرائیل متمرکز شده‌است. دشمنانی که مطابق محاسبات دقیق اتاق‌های فکر و فرماندهان ارشد و کارکشته نظامی خود، درصدد شکست گفتمان مقاومت و تقویت گفتمان سازش بوده و حتی برای دوران سلطه جدید در منطقه برنامه‌ریزی کرده‌بودند، با قدرت محاسبه‌ناپذیر جبهه مقاومت مواجه شده‌اند. زمان اندکی تا تحقق کامل این پیروزی بزرگ و نهایی باقی مانده‌است.

 
عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز یکشنبه‌ ۳۰ مهر

غزه نشان داد نباید تن به ظلم داد

محمدرضا خباز

 حدود ۷۵ سال پیش انگلستان و اروپا تصمیم گرفتند در قلب اسلام یک فتنه و یک پایگاهی برای خود ایجاد کننده و این پایگاه باعث شد که مسلمانان در آن منطقه تحت فشار شدید بگیرند و تا جایی که رژیم صهیونیستی آنها را از سرزمین خودشان اخراج کنند.

رژیم صهیونیستی مردم مسلمان فلسطین را تحت شکنجه‌های قرون وسطایی قرار می‌داد، آنها را قتل عام می‌کرد و به هیچ مسلمانی رحم نمی‌کرد، مجامع بین المللی در برابر تمام ظلم‌هایی که رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین اعمال می‌کرد سکوت کرد و هیچ گونه دفاعی از این مردم انجام نداد. تمام انسان‌های آزاده به این واقف هستند که نباید تن به ظلم داد، و طبق آموزه‌های دینی ما مسلمانان، مظلومی که تن به ظلم دهد برابر است با ظالم.

در واقع بنده قبلاً نیز در سخنرانی‌هایی این جمله را بیان داشتم و اینجا نیز مجدداً بر آن تاکید می‌کنم، در آیه ۱۴ سوره ذاریات خداوند خطاب به ظالمین می‌فرماید: بچشید آتشی که خودتان برافروختید و باعث رنجش جامعه شدید و ریشخند زدید و حالا خودتان طعم آن آتش را بچشید و این آیه به خوبی شرح حال رژیم صهیونیستی است. در تمام این ۷۵ سال مظلومین همیشه حالت تدافعی داشتند فقط یکبار حالت تهاجمی داشتند و آن هم همین بار است و دلیل این تهاجم این است که مسلمانان می‌خواستند طعم این همه ظلمی که سالیان سال تحمل کرده اند را به ظالمان یعنی رژیم صهیونیستی بچشانند، و در این جا مقام معظم رهبری بسیار زیبا فرمودند «ما هیچ نقشی در حمله حماس نداشتیم ولی از اینکه این مظلومان از حق خودشان دفاع می‌کنند خشنودیم.» تا الان رژیم صهیونیستی دوبار بیانیه داده است که ما هیچ رد و نشانی از ایران در این حمله نیافتیم. بهرحال این مردمان مظلوم ۷۵ سال مورد ظلم واقع شدند و الان توانستند از حق خودشان دفاع کنند و ظالمان را به جزای اعمالشان برسانند

روزنامه رسالت

هر قدم اسرائیل تحت رصد ایران است

جواد شاملو

«اینجا مدفن کسی است که می‌خواست اسرائیل را نابود کند». این جمله‌ای است که بر مزار شهید طهرانی‌مقدم حک‌شده است. شهیدی که هرگز فرصت رویارویی مستقیم با صهیونیست‌ها را پیدا نکرد اما عمر خود را در جهت ایجاد مهم‌ترین زیرساخت مبارزه با رژیم غاصب صرف کرد. او پای نهالی را آب داد که هرگز خودش از میوه آن نچید و آرمیدن ایران و منطقه غرب آسیا در سایه آن را ندید. صنعت موشکی ایران امروز مهم‌ترین تهدیدکننده تل‌آویو است. صنعتی که ایران دانش و نرم‌افزار و بعضا سخت‌افزار آن را به دیگر بازوهای مقاومت، خصوصا حزب‌الله لبنان صادر کرد.

ازاین‌رو شهید طهرانی‌مقدم یکی از مهم‌ترین نام‌ها در تاریخ نابودی اشغالگران قدس خواهد بود. نیت او نابودی اسرائیل بود و خدا به نیت مؤمن، اثر می‌بخشد و در آن برکت قرار می‌دهد. طهرانی‌مقدم اگر عشق و شوق خود را اعزام به جبهه‌های جنگ با اسرائیل هزینه می‌کرد، یک شهید ساده‌ جنگ با صهیونیست‌ها بود اما او با جهاد تدریجی خود، اضمحلال تدریجی آنان را رقم زد. او شاید بیشتر از ما عاشق نبرد با دشمن صهیونیست بود اما با اطاعت محض از ولایت تا سر حد شهادت در حوزه کاری خود ماند و خدا نیز کار او را تبدیل به یکی از مهم‌ترین قدم‌های نابودی دشمن کرد. هدف ما، نابودی قطعی و همیشگی و کامل رژیم غاصب است. هدف ما صرفا این نیست که با غاصبان بجنگیم و در حد خودمان به آن‌ها آسیب برسانیم. ما آن‌قدر حد خودمان را بالا می‌بریم که سیلی ما مساوی نابودی دشمن باشد. راه ما دور است؛ چون قله ما بلند است.

بعد از جنایت شنیع رژیم درنده‌خوی صهیونیستی در بمباران یک بیمارستان در غزه، کارد به استخوان کسانی رسید که در یک هفته گذشته هرروز عکس‌هایی از غزه دیده بودند که می‌شد سالی برای آن گریست. از همین رو بسیاری از عدم واکنش نظامی مستقیم جمهوری اسلامی ایران و عدم ورود به جنگ فعلی شدیدا انتقاد کردند. پیرو این انتقادات، در نظر گرفتن برخی نکات ضروری است:
یک. جنگ فعلی غزه حساب‌وکتاب پیچیده‌ای دارد و در آن باید با هوشمندی کامل رفتار کرد.

این هوشمندی و محاسبه دقیق را ما حتی در رفتار حزب‌الله لبنان نیز شاهدیم. گسترش جبهه جنگ، مسئله‌ای است که تمام طرف‌های این جنگ نسبت به آن دست‌به عصا هستند. گویی هر طرف، منتظر اقدام طرف مقابل است تا وارد سطح جدیدی از جنگ شود. در چنین شرایطی ورود ایران این جنگ را ناگهان چند مرحله جلو می‌برد و این شاید برای دشمن صهیونیست چندان نامطلوب هم نباشد. این در حالی است که جنگ دارد طبق قواعد خود پیش می‌رود و اقدام ایران شاید ابتکار عمل را از دست همه گروه‌ها خارج کرده و به دشمن تقدیم کند.

دو. ضربه‌ای که حماس در طوفان‌الاقصی بر کمر دشمن زد چنان مهلک بود که اگر جنگ همین الآن هم به پایان برسد، پیروزی با مقاومت فلسطین است؛ با وجود اختلافی که میان رقم تلفات وجود دارد. شکست سنگین از آن کسی است که همه ادعاهایش در یک سحر به باد رفت. ادعای اطلاعاتی‌اش را پاراگلایدرهای عزالدین قسام به سخره گرفتند و ادعای نظامی‌اش همچون گنبد آهنین سوراخ شد. این شکست را نمی‌توان با قتل‌عام مردم غزه جبران کرد. دشمن در ماجرای سیف القدس در سال ۲۰۲۱ هم شکست خورد و بعدازآن، تنها با بمباران وحشیانه غزه انتقام گرفت. امروز نیز مقاومت همین الآن هم‌دست پیش را دارد. مادامی‌که مقاومت فلسطین به رشد آرام اما پیوسته خود ادامه می‌دهد و اصل مقاومت در معرض خطر قرار نگرفته است، هدفِ ما که ازاله اسرائیل از وجود است به تحقق نزدیک می‌شود.

سه. در سال‌های اخیر منطقه غرب آسیا یک روز خوش به خود ندیده است و در تمامی بحران‌ها دست‌هایی سعی کردند که ایران را به جنگ بکشانند؛ از بحران بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان گرفته تا بحران قفقاز. ایران آنجایی که لازم است، به‌صورت نظامی وارد می‌شود و با حداقل هزینه بیشترین ضربه را به دشمن وارد می‌سازد؛ همچون غائله سوریه و داعش. اما تا حد امکان از ورود به جنگ اجتناب می‌کند. راهبرد ایران مدیریت تنش‌های منطقه با اجتناب حداکثری از آتش جنگ است. چه ایران هم در چند جبهه می‌جنگد و در عین شجاعت شیعی خاص خود، کیاستی دارد که به دشمن فرصت رایگان ندهد. 

چهار. تاریخ مقاومت فلسطین قطعا به پیش از انقلاب اسلامی ایران و پس‌ازآن تقسیم می‌شود. هیچ‌کس نمی‌تواند ایران را بابت کوتاهی در مقوله فلسطین سرزنش کند یا ایران را در مواجهه با این مسئله، مصلحت‌اندیش بخواند. بدون طوفان امام خمینی در ایران، فلسطین هرگز روز طوفان‌الاقصی را نمی‌دید و این را ملت فلسطین و دیگر ملت‌های منطقه می‌دانند که جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که از فلسطین حمایت تمام‌قد و همراه با هزینه انجام داد. تنها به‌عنوان یک نمونه، ایران رژیم صهیونیستی را برای همیشه از رؤیای عادی‌سازی با کشورهای مسلمان منطقه با یک سیلی محکم پراند. اسرائیلی که در حال انجام تمهیدات عادی‌سازی بود حالا به نقطه صفر دفاع از موجودیت خود برگشته است. این یعنی هر قدم اسرائیل تحت رصد ایران است و این حد از هوشیاری، امروز که آتش جنگ بالا گرفته، طبعا افزایش‌یافته است. 

روزنامه وطن امروز
 
آمریکا و بحران خرج جنگ‌ها
ثمانه اکوان
جو بایدن روز جمعه با حضور در دفتر بیضی، یکی از نادرترین سخنرانی‌های دوران ریاست‌جمهوری خود را بیان کرد. او در شرایطی دفتر بیضی را برای سخنرانی‌اش درباره حمایت از رژیم صهیونیستی انتخاب کرد که معمولا رؤسای جمهوری آمریکا زمانی که با یک بحران بزرگ امنیتی و سیاسی روبه‌رو باشند، برای گفت‌وگوی مستقیم با مردم از این دفتر استفاده می‌کنند. بایدن در این سخنرانی آمریکا را یک «ملت لازم و ضروری» برای حمایت از اسرائیل دانست و در عین حال تلاش کرد ۲ جنگ موجود در غزه و اوکراین را به یکدیگر پیوند دهد تا در نهایت بتواند بودجه مد نظر خود برای جنگ در اوکراین را با پوشش کمک به صهیونیست‌ها از کنگره درخواست کند. 
او در این سخنرانی مطرح کرد ۱۴ میلیارد دلار برای کمک به رژیم صهیونیستی و ۶۱میلیارد دلار دیگر نیز برای کمک به اوکراین در نظر گرفته است که در لایحه مد نظرش به کنگره ارسال خواهد کرد. بایدن برای گرفتن بودجه مورد نیاز، پای امنیت آمریکایی‌ها را هم پیش کشید و اعلام‌ کرد پیروزی اسرائیل و اوکراین در جنگ‌های اخیر، امنیت ملی ایالات‌متحده را تأمین خواهد کرد. البته بودجه دیگری در این باره درخواست شده که قرار است صرف امنیت در مرزهای جنوب آمریکا یا همان پروژه ساخت دیوار مرزی با مکزیک شود. فهرست بودجه درخواستی بایدن اما در همین جا خاتمه نمی‌یابد. 
شالاندا یانگ، مدیر دفتر «مدیریت و بودجه» ایالات‌متحده در نامه‌ای به مجلس نمایندگان، به فهرست بودجه‌های موردنیاز دولت بایدن اشاره کرد. در این نامه اشاره شده۶۱میلیارد دلار از بودجه ۱۰۶ میلیارد دلاری مورد نیاز دولت بایدن قرار است برای تهیه تجهیزات نظامی در اختیار اوکراین قرار گیرد. همچنین دولت بایدن ۱۴.۳ میلیارد دلار نیز به صهیونیست‌ها می‌دهد تا برای دفاع هوایی و موشکی و تقویت امنیت سفارتخانه‌های‌شان در سراسر جهان از آن استفاده‌ کنند. رئیس‌جمهور آمریکا در همین حال برای اینکه نشان دهد نگران مرزهای ایالات‌متحده نیز هست، درخواست داد ۱۴ میلیارد دلار نیز برای امنیت مرزهای جنوب این کشور با مکزیک هزینه شود که قرار است برای استخدام گشت مرزی جدید، قضات مهاجرت و افسران پناهندگی هزینه شود. در عین حال ۳ میلیارد دلار نیز برای پایگاه صنعتی زیردریایی ایالات‌متحده در نظر گرفته شده ‌است. 
نگرانی‌های امنیتی آمریکا ظاهرا در یک بودجه، تماما در نظر گرفته ‌شده، زیرا دولت آمریکا قرار است ۲ میلیارد دلار نیز برای مقابله با تلاش‌های مالی چین در کشورهای در حال توسعه و ۲ میلیارد دلار دیگر نیز برای تقویت امنیت در اقیانوس هند و آرام (که در واقع همان مقابله با چین در نظر گرفته ‌می‌شود) هزینه کند. 
دولت بایدن در عین حال برای اینکه اتهامات درباره حمایت از نسل‌کشی و جنایت جنگی در غزه را از خود دور کند،۱۰ میلیارد دلار نیز برای کمک‌های بشردوستانه به رژیم صهیونیستی، اوکراین و غزه درخواست کرده است که مشخص نشده چه مقدار از این بودجه صرف غزه شده و چه مقدار به اوکراین و اسرائیل تعلق می‌گیرد. 
بودجه مورد نیاز بایدن اما در حالی درخواست شده که بر اساس نظرسنجی‌ها،۵۲ درصد مردم آمریکا با ارسال کمک‌های مالی و سلاح‌های پیشرفته به رژیم صهیونیستی مخالفند. بر اساس نتایج این نظرسنجی در ایالات‌متحده ۵۲ درصد مردم از ارسال سلاح و تجهیزات به اسرائیل توسط دولت آمریکا حمایت نمی‌کنند. در حالی که ۵۷ درصد شرکت‌کنندگان از کمک ایالات‌متحده به فلسطینیان در غزه حمایت کردند، ۵۶ درصد گفتند از سیاست رئیس‌جمهور آمریکا در قبال درگیری اسرائیل و فلسطین استقبال نمی‌کنند. براساس این نظرسنجی، ۸۵ درصد شرکت‌کنندگان نگران خطر گسترش درگیری به خاورمیانه بوده و ۷۹ درصد از احتمال فعالیت‌های تروریستی در ایالات‌متحده ابراز نگرانی کردند.
این نظرسنجی‌ها نشان‌ می‌دهد چرا جمهوری‌خواهان نمی‌خواهند به دولت بایدن برای کمک به اوکراین پول بدهند. نمایندگان جمهوری‌خواه در کنگره آمریکا از روز جمعه بارها در مصاحبه‌های خود اعلام کرده‌اند بایدن نمی‌تواند حمایت از اسرائیل را به مساله اوکراین پیوند بزند و منابع مالی‌ای را که می‌خواست صرف جنگ بی‌فایده با روسیه کند و نمایندگان با معطل نگه ‌داشتن لایحه بودجه، اجازه آن را به او ندادند، می‌خواهد این بار به بهانه حمایت از رژیم صهیونیستی به‌ دست بیاورد. 
جمهوری‌خواهان که برای مقابله با بایدن، قید حمایت از رئیس مجلس نمایندگان را نیز‌ زده و برای نخستین بار در طول تاریخ ایالات‌متحده، رئیس مجلس نمایندگان را به دلیل همکاری با بایدن در تأمین بودجه جنگ در اوکراین برکنار کردند، حالا معتقدند بایدن تلاش دارد با پیوند زدن جنگ در سرزمین‌های اشغالی و اوکراین، بار دیگر این بودجه را بدون هیچ زحمتی به دست آورد.
آنها عنوان کرده‌اند بودجه حمایت نظامی از رژیم صهیونیستی را به صورت جداگانه تایید می‌کنند اما تا زمانی که این بودجه با هزینه جنگ در اوکراین همراه شود، به آن رای نخواهند داد. برخی جمهوری‌خواهان تندرو، پا را از این نیز فراتر گذاشته و عنوان کرده‌اند به بودجه‌ای که بخشی از آن قرار است به‌ عنوان کمک‌های بشردوستانه به غزه تعلق گیرد نیز رای نمی‌دهند. 
رئیس‌جمهور آمریکا در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس، در پاسخ به این انتقادات بیان کرد: «این آمریکاست که جهان را سرپا نگه می‌دارد. اگر ما این را در معرض خطر قرار دهیم و از اوکراین فاصله گرفته و به‌ غیرنظامیان فلسطینی و اسرائیلی پشت کنیم، ارزشش را نخواهد داشت».
اگر بایدن به نقش خود در افزایش تنش‌ها در بحران غزه توجه بیشتری داشت، قطعا به این نتیجه می‌رسید این آمریکاست که جهان را به سمت فروپاشی سوق داده، موجب ایجاد جنگ‌های بزرگ شده، از ظالمان و تروریست‌ها دفاع می‌کند و با تجهیز رژیم صهیونیستی به سلاح‌های کشتار جمعی، زمینه را برای نسل‌کشی فلسطینیان فراهم
می‌کند. او اگر به وضعیت داخلی آمریکا، جنگ ۲ حزب سیاسی این کشور برای رسیدن به قدرت و افزایش شکاف سیاسی بین مردم و سیاستمداران توجه می‌کرد، عواقب جنگ در افغانستان و عراق را می‌دید و تهدید رو به رویش یعنی دونالد ترامپ را نیز مشاهده می‌کرد، مطمئنا به این نتیجه می‌رسید که آمریکا زمینگیرتر از این حرف‌هاست که بتواند در ۲ جبهه جنگیده و همزمان پیروز هر ۲ میدان شود
منبع: بصیرت

ارسال نظرات