یک فرد عراقی مقیم سوئد با حمایت پلیس این کشور، اقدام به قرآنسوزی و هتک حرمت کتاب الهی کرده است؛ اعتراض مسلمانان بلند شده است، اما مسلمانان به خوبی میدانند که دین مسیحیت یا سایر ادیان الهی از دیدگاه قرآن کریم محترم بوده و مقابله به مثل معنایی ندارد. این رفتار عقلایی مسلمانان در شرایطی است که به نظر میرسد، عدهای در دنیای غرب تلاش میکنند تا با ایجاد اختلاف در میان پیروان ادیان الهی، فرصتی برای ترویج «بیدینی» در دنیا شروع کنند. فرصتی که با هوشیاری و گفتگوی بین پیروان و عالمان ادیان الهی میتواند به سرعت خنثی شده و با آن به مقابله پرداخته شود.
قرآن کریم، به عنوان آخرین سخن خداوند با انسان، نه تنها پیروان آیینهای الهی را نفی نکرده است بلکه ضمن احترام به پیروان آنها، در صدد تصحیح برخی اشتباهات و کژیهای اعتقادات آنان است. بر پایه اعتقادات اسلامی، عدم اعتقاد به نبوت هریک از پیغمبران و فرستادگان الهی، موجب لطمه به دین و اعتقاد شخص شده و مسلمانان، ضمن تایید همه رسولان الهی، قائل به ختم رسالت به حضرت محمد مصطفی (ص) هستند. همین دیدگاه، باعث میشود تا در مقابل رفتارهای افراطی و توهینآمیز برخی پیروان سایر ادیان الهی، مسلمانان از هرگونه مقابله به مثل خودداری کرده و منحرفان را دعوت به گفتگو و اصلاح مسیر کنند. حتی همین دیدگاه، در خصوص ادیان غیرالهی نیز مورد توجه بوده، به نحوی که در مسئله رفتارهای افراطی بودائیان با مسلمانان میانمار، رهبر معظم انقلاب اسلامی ضمن تاکید بر کمک و حمایت از مسلمانان مظلوم این منطقه، بر ضرورت پرهیز از هرگونه مقابله با بودائیان تاکید داشتند.
این نگاه، امروز هم در مسلمانان حاکم است. در شرایطی که میلیونها مسلمان در گرداگرد کعبه و حریم امن الهی مشغول طواف و انجام اعمال حج بودهاند، یک شخص به ظاهر مسیحی، با حمایت پلیس سوئد، اقدام به جنایت قرآنسوزی میکند تا خشم مسلمانان را به خصوص در مراسم حج برانگیخته و آنان را تحریک به مقابله کند. اگر چنین مقابلهای به وقوع میپیوست، ماجرا به همین ختم نشده، به صورت سلسله وار این اتفاقات تکرار میشد. اما آیا سکوت کافی است؟
واقعیت این است که در سطح بینالمللی مسئولیت دولت سوئد در تکرار چنین وقایعی قابل توجه است. اقداماتی نظیر اخراج سفیر، کاهش سطح روابط دیپلماتیک و حتی تحریم انرژی توسط کشورهای مسلمان صادرکننده نفت میتواند به دولت این کشور یادآوری کند که همزیستی ادیان الهی در دنیای امروز، یک نیاز فطری و بشری است و اگر دولتی، قادر به تامین چنین نیازی نیست باید در روشهای خود تجدیدنظر کند تا از آسیب به کشور و ملتش پیشگیری کند.
در مقابل این محکومیت دیپلماتیک، در حوزه اندیشمندان و علمای دینی نیز باید گفتگوی بین ادیان، بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. هرچند که در سالهای اخیر، رفتارهای موهنی از سوی برخی کشیشان مذهبی نیز در هتک حرمت قرآن کریم صورت گرفته، ولی به نظر میرسد که همچنان اسقفها، کشیشان، عالمان و اندیشمندانی در آیین مسیحیت و یهودیت و سایر ادیان وجود داشته باشند که با گفتگو بتوان، مسیر دشمنی با «دینداری» را برای آنها تبیین و جلوی حرکتهای مشابه را گرفت. در قرآن کریم گفتگو و مذاکره برای رسیدن به تفاهم، جایگاه خاص و ویژهای دارد. بیشترین سورهها و آیات قرآن کریم درباره نحوه مجادله و گفتگوهای پیامبران الهی با مخالفان، گفتگوهای پیروان ادیان با یکدیگر و پیامبر اکرم (ص) با پیروان سایر ادیان است. از میان آیات قرآنی، چندین آیه در این زمینه صراحت بیشتری دارند که پیامبر اسلام (ص) و مؤمنان، مأمور گفتگوی بایسته با اهل کتاب و پیروان سایر ادیان میشوند. از جمله این آیه شریفه که میفرماید: «مردم را با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت فراخوان و با بهترین شیوه با آنان گفتگو نما، زیرا پرودگارت به کسانی که از راه او منحرف شده اند آگاهتر است و هدایتیافتگان را بهتر میشناسد» (سوره مبارکه نحل آیه ۱۲۵) وقتی قرآن کریم چنین دستوری داده است، در دنیای امروز نیز باید همین شیوه دنبال شود. همانطور که هیچ مسلمانی به دنبال نفی آیینهای الهی نیست، پیروان این ادیان نیز باید به درجه از آگاهی دست پیدا کنند که اسلام دین الهی است و خدایی متفاوت از معبود آنها ندارد. هرگونه هتک حرمتی به قرآن کریم، جسارت به اسم اعظم معبودی است که مورد پرستش آنها هم قرار دارد. اگر اعتراضی هم به رفتارهای افراطی و سلفی کسانی که نام اسلام را یدک میکشند وجود دارد، لازم است تا با کمک مسلمانان به نفی آنها پرداخته شود. سوزاندن قرآن، جز ایجاد تنفر و دینگریزی و ترویج بیدینی چه دستاوردی برای پیروان مسیحیت یا یهودیت دارد؟! پروین صالحی
ارسال نظرات