چند رسانهی داخلی به نقل از فوربس ادعا کردهاند که «ریال ایران ضعیفترین پول جهان شد!»
پایگاه رهنما:
چند رسانهی داخلی به نقل از فوربس ادعا کردهاند که «ریال ایران ضعیفترین پول جهان شد!» وقتی به متن خبر نگاه میکنیم، میبینیم وضعیت ارزش پول ملی ما از اندونزی، ویتنام، سیرالئون، گینه، اوگاندا، پاراگوئه و کشورهایی از این دست هم بدتر است. اما یک سوال مهم؛ آیا این یعنی اقتصاد ایران از این اقتصادها ضعیفتر است؟! در این یادداشت توضیح میدهیم که اصلاً چنین نیست و وضعیت یک اقتصاد را در درجهی اول باید با شاخص درآمد سرانه (بر اساس دلار برابری خرید) بررسی کرد و در مرحلهی بعد باید سراغ شاخصهای نابرابری درآمدی، فقر مطلق و وضعیت آموزش و بهداشت عمومی رفت که این دو مورد آخر معمولاً خودشان را در شاخص توسعهی انسانی نشان میدهند. جالب آنکه یک کشور میتواند در همهی این موارد وضع بهتری از یک کشور دیگر داشته باشد، اما ارزش پول ملیاش پایینتر باشد؛ بنابراین اگر برخی رسانهها با انتشار چنین اخباری در صدد القای این دیدگاه هستند که اقتصاد ایران ضعیفترین اقتصاد دنیاست، سخت در اشتباه هستند! در حقیقت گاهی نوعی پارادوکس بین ارزش پول ملی و قدرت خرید کشورها به وجود میآید. در یادداشت حاضر به تشریح این پارادوکس پرداختهایم.
• جادوی حذف ۴ صفر!
ابتدا بیایید یک بازی ریاضی را بررسی کنیم! اگر این ادعا درست باشد که «رتبهی ارزش پول ملی تعیینکنندهی وضعیت اقتصادی کشورهاست»، ممکن است دولت یک چوب جادویی از جیبش در بیاورد و بگوید من با حذف ۴ صفر از پول ملی این مشکل را حل میکنم تا ارزش پول ملی یکشبه دهها پله بالاتر برود و وضعیت اقتصادی ما بهبود یابد. اما آیا چنین خواهد شد؟! بررسی آمار ارزش پول ملی کشورها در سایت بانک جهانی نشان میدهد با حذف ۴ صفر، ارزش پول ملی ما از ۸۱ کشور بیشتر شده و تقریباً برابر با ارزش پول ملی کشور نیکاراگوئه میشود. حالا سوال اینجاست که آیا با حذف ۴ صفر و بهبود ۸۱ رتبهای ارزش پول ملی ایران در میان کشورهای جهان، قدرت خرید و رفاه هر ایرانی تغییری کرده است؟! پاسخ واضح است. هیچ تغییری نکرده! چون ارزش پول ملی یک شاخص اسمی است که مقایسهی کشورهای مختلف با آن، بدون در نظر گرفتن درآمد متوسط مردم، معنایی نخواهد داشت. جالب آنکه وقتی درآمد سرانه (بر اساس برابری قدرت خرید) کشورمان را با نیکاراگوئه مقایسه میکنیم، میبینیم هر ایرانی بهطور متوسط ۳ برابر هر فرد اهل نیکاراگوئه قدرت خرید دارد.
• اهمیت درآمد سرانه
بنابراین گفتیم که ارزش پول ملی به تنهایی چیزی به ما نمیگوید و برای تحلیل یک اقتصاد باید درآمد سرانه در آن کشور نیز مورد بررسی قرار گیرد. بررسی ارزش پول ملی به تنهایی، مشابه مقایسهی درآمد اسمی به تنهایی است. هر دو به یک اندازه غلط هستند. مثلاً بررسی درآمد یک معلم بهطور متوسط در سال ۱۴۰۱ نشان میدهد که یک معلم در ایران سالانه ۹۰ میلیون تومان درآمد دارد، اما درآمد یک معلم در ایالات متحده در همان زمان حدوداً ۵۰ هزار دلار است. حالا اگر کسی بگوید وضع اقتصادی یک معلم در ایران بسیار بهتر است، چون ۹۰ میلیون از ۵۰ هزار بسیار بیشتر است، این ادعا قطعاً غلط است. راه درست این است که در مقایسهی همزمان ارزش پول ملی، تورم کشورها و درآمد سرانه، وضعیت اقتصادی کشورها بررسی شود. اقتصاددانان در دنیا برای حل این مسئله، محاسبهی درآمد سرانه (بر اساس دلار برابری قدرت خرید ppp) را پیشنهاد کردند و این روش اکنون در دنیا مبنای مقایسهی کشورها قرار میگیرد. بر اساس این شاخص اگر چه ما با وضعیت مطلوب خود فاصلهی بسیار داریم، اما از بسیاری از کشورهای مهم دنیا نیز وضع بهتری داریم.
• بهتر از نیمی از کشورها
بر اساس آمارهای بانک جهانی، رتبهی ایران در شاخص درآمد سرانه (بر اساس دلار برابری قدرت خرید) در سال گذشته میلادی، در میان ۱۹۷ کشور از ۱۱۲ کشور بالاتر است. به عبارت دیگر درآمد سرانه در ایران از نیمی از کشورهای جهان وضعیت بهتری دارد. همچنین کشورمان در شاخص توسعهی انسانی در رتبهی ۷۶ م دنیا قرار دارد که نشان میدهد از بسیاری از کشورهای دنیا در آموزش و بهداشت وضعیت بهتری داریم. ارزش پول ملی در داخل یک کشور مهم است، چون وقتی تورم داریم و ارزش پول ملی به مرور کم میشود، توزیع درآمد نیز ناعادلانه خواهد شد. یعنی معمولاً در شرایط تورمی درآمد افرادی که حقوق ثابت میگیرند (عمدتاً کارمندان) و طبقات پایین درآمدی بهرهمندی کمتری نسبت به بازاریها خواهند داشت. بازاریها معمولاً بر اساس تورم، روی قیمت اجناس یا خدمات خود میکشند و بنابراین ضرر نمیکنند. این درست است و ما باید سعی کنیم حتماً تورم را مهار کنیم. اما نکتهای که در این یادداشت بر آن تاکید شد آن است که نمیتوان با مقایسهی ارزش پول ملی ایران با سایر کشورها، نتیجهی خاصی گرفت. دانیال داودی
ارسال نظرات