مخالفت با حجاب اجباری که از موضوع پوشاندن موی سر در زنان آغاز شده بود، بعد از اغتشاشات نیمه دوم سال ۱۴۰۱ رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است؛ چهره شهرهای بزرگ تغییر و صحنههایی از برهنگی جلو گر است. موضوعی که در عرف جامعه ایرانی ناپسند بوده و هرگز مورد قبول افراد جامعه نیست. چه قشر متشرع جامعه که قائل به حجاب کامل شرعی و پوشش برتر هستند و چه قشر عرفی جامعه، هیچیک چنین رفتاری را نمیپسندند. اما سیاستگذاران و قانونگذاران کشور به همین بسنده نکرده و با ارائه لایحه حجاب و عفاف به دنبال طرحی نو در این خصوص هستند؛ طرحی که از ماده یک تا ماده ۱۵ آن همهاش بر «بگیر و ببند» بنا شده و کمتر به مسائل فرهنگی و ترویج حجاب و عفاف در بستر فرهنگی و اجتماعی توجه کرده است.
فقط برخورد انتظامی و قضایی
شورای عالی انقلاب فرهنگی ۱۸ سال قبل در حالی مصوبه راهبردهای گسترش عفاف در چهارم مردادماه ۱۳۴۸ را تصویب و برای اجرا ابلاغ کرد که در آن برای۲۲ دستگاه اجرایی در کشور وظیفه فرهنگی و اجتماعی برای گسترش حجاب و عفاف دیده شده بود و البته برای نیروی انتظامی نیز به عنوان یکی از آن ۲۲ دستگاه، ضرورت مقابله با بدحجابی و فساد و فحشا پیشبینی شده بود. اما وقتی ۲۱ دستگاه به وظیفه خود عمل نکردند، تنها نیروی انتظامی پای کار ماند و به وظیفه قانونی خود در این خصوص عمل کرد. حالا ۱۸ سال پیش از آن مصوبه، در شرایطی که 2 سال قبل نیز رئیسجمهور بر ضرورت اجرای کامل آن مصوبه، تاکید کرده بود، این بار دولت و مجلس لایحهای را در دستور کار قرار دادهاند از اول تا آخرش فقط فرماندهی انتظامی و مرجع قضایی را مخاطب قرار داده و گویی، هیچ دستگاه مسئول دیگری برای گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه وجود ندارد.
تاکید بیش از حد لایحه مزبور بر اخذ جریمه از افراد قانونشکن و خودروها این شائبه را ایجاد کرده که دولت بیش از آنکه به فکر فرهنگسازی عمومی باشد، به دنبال درآمدزایی از این مصوبات است. این در شرایطی است که به اعتقاد همه کارشناسان، موضوعات فرهنگی و اجتماعی، صرفاً راهکارهای فرهنگی و اجتماعی دارند و نباید با سیاستهای انتظامی و قضایی به مقابله با آنها پرداخت. اگر جامعه بدون فرهنگ سازی، آموزش و پرورش و تنها با فشار و زور قانون به سمتی هدایت شود، بدون شک، این هدایت، آثار انحرافی خود را در پدیدههای دیگری بروز خواهد داد. همانطور که اگر ۱۸ سال قبل که تازه فضای کشور به سمت تغییر در پوشش و آرایش افراد حرکت کرده بود، ۲۱ دستگاه مسئول، بجز نیروی انتظامی، به وظایف خود عمل میکردند امروز شرایط فرهنگی جامعه اینچنین نبود.
آزادی حجاب برای مردان
از سوی دیگر، لایحه و حجاب تنها برای زنان نوشته شده و گویی سیاستگذاران و قانونگذاران هیچ نگاهی به مسئله حجاب و عفاف در مردان ندارند. یکی از اشکالات مهم در طرح موضوع حجاب در جامعه، معطوف کردن موضوع حجاب به زنان است. اگرچه زنان به واسطه تفاوتهای فیزیولوژیک و جذابیتها و لطافتهای خاصی که دارند، بیشتر در معرض توجه هستند و از این رو شاید حجاب هم برای خود آنها مصونیت ایجاد کند و هم از گرایش نگاههای هرز به آنان پیشگیری کند اما رعایت حجاب برای مردان هم باید به عنوان یک ضرورت اجتماعی پیگیری شود. همانطور که گفته شد، در جوامع اروپایی و آمریکایی نیز پوشش مردان به خصوص در مدارس، دانشگاهها و ادارات از ضوابط و قواعد محکمی پیروی میکند و که تخطی از آن میتواند مسئولیتهای قانونی برای متخلف در پی داشته باشد، در چنین شرایطی در یک جامعه اسلامی که حجاب بخشی از باور و عرف آن تلقی میشود، رعایت حجاب مناسب از سوی مردان نیز باید مورد توجه قرار گیرد. شاید بخشی از مقاومتهای صورت گرفته از سوی زنان در موضوع حجاب، عدم رعایت و آزادیهای بی حد و حصر مردان تلقی شود که در صورت برخورد با بدپوششی مردان، توجه و هدایت زنان به موضوع حجاب نیز بسیار آسان تر از گذشته قابل توجیه باشد.
در هرجامعهای افراد حدی از پوشش را برای مصون ماندن خود و مصون ماندن دیگران از لغزش و آسیب پذیرفته و قبول دارند. در ایران که حجاب و پوشش جزء قوانین لازمالاجرا محسوب میشود، بدیهی است که در گذر زمان اعتقاد به این پوشش و تاثیر مثبت آن بیشتر شده است و جامعه با این گزاره به صورت فرهنگی خو گرفته است. بر همین اساس، در جدیدترین نتایج نظرسنجیهای پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و البته مراکز افکارسنجی دانشگاهی دیگر مشخص شده که چیزی بین ۷۰ تا ۸۰ درصد از جامعه معتقد به وجوب حجاب شرعی هستند. در چنین شرایطی که افکار عمومی نیز به لحاظ فرهنگی با یک موضوع موافق است، باید از همین بستر فرهنگی و اجتماعی به هدف مطلوب رسید. اصل حجاب در عرف ایرانی و فرهنگ اسلامی، قابل اغماض یا انکار نیست. فرهنگ جامعه، این رفتار برهنه گرایانه را چه در خصوص زنان و چه در خصوص مردان نمیپذیرد و معتقد به تعدیل آن است. اما در کنار فرهنگ عمومی جامعه، نهادهای فرهنگی جامعه نیز باید دست به کار شده و فرهنگ اصولی پوشش و حجاب را در جامعه بسط دهند تا جامعه خودش به کنترل خودش بشتابد. البته دستگاه انتظامی و قضایی هم باید نقش خود را در مقابله با رفتارهای ساختارشکنانه و هدفمند اجرایی کند.شاهرخ صالحی کرهرودی
ارسال نظرات