15 تير 1402 - 08:50

پایگاه رهنما:

روزنامه آرمان

 

سواد اقتصادی و ابعاد آن

غلامعلی احمدی

در بازار امروز  و اقتصاد جهانی فقط سواد خواندن و نوشتن کافی نیست، مهمتر از همه ما مصرف کننده هستیم بنابراین باید سواد اقتصادی برای صرفه جویی در منابع محدودمان را داشته باشیم. سواد اقتصادی به عنوان کاربرد و درک مفاهیم اساسی اقتصادی در شرایط زندگی واقعی (نه فقط در کلاس درس) است.

 دنیای امروز اقتصاد جهان چنان پیچیده شده است که شکاف میان آنچه مردم از اقتصاد و سرمایه گذاری می دانند و انچه که باید بدانند، روز به روز در حال افزایش هست بر این اساس یکی از نیازهای ضروری که با زندگی روزمره شهروندان یک کشور آمیخته است و باید به طور جدی در سطوح مختلف تحصیلی به آن پرداخته شود، آموزش های مربوط به سواد مالی و اقتصادی هست.

 دلایل زیادی برای اینکه مردم اقتصاد را مطالعه و بررسی کنند وجود دارد. اما مهمترین دلیل آن این است که آراء و نظریات اقتصادی از هر جهت در زندگی افراد برای حل حادترین مسائل یعنی مشکلات اقتصادی تأثیر دارد؛ خواه اینکه مردم آن را آگاهانه درک کرده باشند یا خیر. به طور واضح می توان گفت مشکلی وجود ندارد که مجزا از اقتصاد به نظر آید.

 گرچه سواد مالی و اقتصادی با هم مطرح می شوند ولی برای هرکدام تعریف جداگانه ای در نظر گرفته می شود. داشتن سواد مالی به معنای سواد اقتصادی نیست.  سواد مالی بخشی از مفهوم گسترده‌ای به نام سواد اقتصادی است و ما با تصمیمات اقتصادی زیادی رو به رو هستیم که بخشی از این انتخاب‌ها و تصمیمات مربوط به موضوعات مالی بوده و پاسخ به چگونگی انجام انتخاب‌های درست، سواد مالی را تشکیل می‌دهد. از نظر دو اندیشمند به نام‌های« Thomas Retzman» و «Gunther Seeber» نیز سواد مالی زیرمجموعه‌ای از سواد اقتصادی است .برنامه درسی اقتصاد دانش فهم و درک، قابلیت پیشرفت و مسئولیت هایی است که مهارت های سواد مالی را تنظیم می کند.

سواد اقتصادی شامل توانایی در جهت کسب درآمد بدون ریسک با توجه به عواقب تصمیمات شخصی بر درآمد در حال حاضر و آینده، جهت گیری در بازار کار، توانایی تصمیم گیری در مورد هزینه ها و …

مولفه های سواد اقتصادی

شامل صفات و ویژگی های افراد دارای سواد اقتصادی است که آن ها را از سایر افراد متمایز می سازد و شامال موارد زیر است:

۱- عرضه:  هرضه عبارت است از مقدار کالا یا خدمتی که تولید کننده ( عرضه کننده) مایل و قادر است در دوره زمانی معینی عرضه کند.

 ۲- تقاضا: افراد با توجه به شرایط خودشان در برابر نیازشان، خواسته های متفاوتی دارند اما منابع فراهم کردن آن خواسته ها محدود است. به همین دلیل در پی کالایی هستند که در ازای وجه پرداختی شان رضایتی حداکثری برایشان ایجاد کند. خواسته انسان وقتی با قدرت خرید همراه شد تبدیل به تقاضا می شود، در غیر این صورت به شکل همان خواسته باقی خواهد ماند. تقاضا در اقتصاد عبارت است از تمایل (ترجیح و انتخاب) و توان برای خرید بالفعل یا بالقوه کالا یا یک خدمت در یک دوره زمانی معین.

 ۳- قیمت: ارزش مالی یک کالا یا خدمتی که به فروش رفته یا خریداری شده است.

۴- تورم: تورم ترقی در قیمت کالا و خدمات است. آن زمانی اتفاق می افتد که مخارج نسبی بیش از حد برای عرضه کالا در بازار وجد داشته باشد.

روزنامه جام جم

فضیلت، لازمه ولایت
عبدالحسین خسروپناه
واقعه غدیر‌خم از ابعاد و جهات مختلف دارای اهمیت و جایگاه ویژه‌ای در تاریخ اسلام است. این واقعه نه‌تن‌ها در حوزه مسائل اعتقادی، سیاسی، اجتماعی و‌...؛ بلکه در حوزه مباحث اخلاقی نیز بسیار مهم است و می‌تواند در جوانب گوناگون زندگی، راهگشای ما باشد.
 
در واقعه غدیر‌خم، پیامبر اکرم (ص) دستور داد آن‌هایی که از منطقه غدیر‌خم عبور کردند برگردند و آن‌هایی که نرسیدند هم برسند. آن‌هایی که جلوتر بودند به همسران‌شان گفتند که همانجا بایستند و خودشان برگردند که ببینند پیامبر اکرم (ص) با آن‌ها چه کار دارد. پیغمبر (ص)، اما به آنان فرمودند؛ چرا همسران‌تان را نیاوردید؟ به‌عبارتی در واقعه غدیر‌خم، پیامبر اکرم (ص) تاکید داشتند زنان و مردانی که در حجۃ‌الوداع اعمال حج را انجام دادند گرد‌هم جمع شوند تا ولایت امام علی (ع) را رسما اعلام کنند. 
معنای این حرکت از سوی پیامبر اکرم (ص) این بود که قوام ولایت به پیوند مومنین با یکدیگر و پیوند مومنین با، ولی و سرپرست مومنین گره خورده است. به‌عبارتی مردم باید با، ولی خود پیوندی معنوی و قلبی برقرار کنند؛ لذا جامعه‌ای که ولایت‌پذیر است نباید دنبال تفرقه و رفتار‌های غیراخلاقی باشد. لازمه ولایت، فضیلت است و ولایتمدار کسی است که فضیلت‌گرا باشد. کسی نمی‌تواند بگوید که من ولایتمدارم و ولایت علی‌بن‌ابیطالب (ع) را قبول دارم، اما از سوی دیگر به مردم ظلم کند، گرانفروشی کند و کلا به وظایف و تکالیف شرعی و اخلاقی‌اش عمل نکند. به تعبیری نمی‌شود ولایتمداری رذل بود. ولایتمداری با فضیلت‌مداری است که تجمیع پیدا می‌کند. مفاهیمی مانند عقلانیت، اخوت، بصیرت، فضیلت با مفهوم دقیق کلمه «ولایت» حاصل می‌شود؛ بنابراین ولایتمداری نقش مهمی در تکامل فردی و اجتماعی و البته تاریخی دارد. به این معنا که ولایت تمدن‌ساز است. وقتی تک‌تک افراد جامعه فضیلت‌گرا باشند و پیوند اخوت را بپذیرند و از محبت، صداقت و ارزش‌های اسلامی به‌خاطر ولایتمداری برخوردار باشند، روی خانواده‌های‌شان و متعاقبا روی کلیت جامعه و تاریخ تاثیر می‌گذارند. در این بین باید این مهم را در‌نظر داشت که وقتی سخن از ولایتمداری به میان می‌آید منظور ولایت الهی است، نه ولایت شیطانی. چون کسی که ولایت شیطانی را پذیرفت دچار تفرقه و رذیلت می‌شود. پس کسی که سخن از ولایت امیر‌المومنین (ع) می‌زند، اما منش و خلق او مبتلا به رذائل اخلاقی است، ولایتش، ولایت شیطانی است. در این‌باره کتاب عظیم الشان «الغدیر» را مرحوم علامه عبدالحسین امینی به نگارش و تالیف درآورده‌اند؛ کتابی ۲۰جلدی که ۱۱ جلد آن در ۲۲ جلد به زبان فارسی منتشر شده است. ایشان در این کتاب، غدیر را از منظر قرآن بررسی و آیات و روایات مربوط را توضیح می‌دهد. در نهایت آنچه از غدیر برای ما اهمیت دارد، آموزه‌ها و فرهنگ غدیر است. مثلا یکی از مهم‌ترین پیام‌های غدیر این است که مهدویت استمرار امامت و امامت استمرار نبوت است.
روزنامه جوان
غدیر، ناکثین دیروز‌ مشروطه خواهان امروز
حسن رشوند

امروز که در ژرفای وجود خود غدیر را جست‌وجو می‌کنیم و بر بلندای سرزمین اسرار آمیز «غدیر خم» چشم می‌دوزیم، مردی را می‌بینیم با دستی برافراشته تا بلندای آسمان و تاریخ. او حقانیتی را اثبات می‌کند که با گذشت بیش از ۱۴۰۰ سال از آن رویداد به یاد ماندنی، وجود انسان‌های آرمان‌خواه و آزاده‌ای را که دل در گرو ولایت علی (ع) و اولاد او دوخته‌اند سیراب می‌کند. اینکه غدیر چه بود که امروز تشنگان معرفت آن با گذشت ۱۴ قرن، هنوز در حسرت نگاه آن صحنه با شکوه، چشم به ۱۸ ذیحجه دوخته و روز‌های حضور در عرفات و منا را به عشق این روز سپری کرده‌اند، قطعاً در گنجایش اندیشه امثال من که به درازای تاریخ از آن فاصله داریم و بسیاری از بزرگان دین در الفبای فلسفه وجودی آن مبهوت مانده‌اند، نمی‌گنجد. اما از آنجا که غدیر با یک اصل از اصول دین ما یعنی «امامت» پیوند خورده و درک حقیقت آن می‌تواند چراغ راهنمایی برای حرکت‌های سیاسی – اجتماعی ما در این عصر و اعصار پس از آن باشد، تدبر، تأمل و تطبیق شرایط آن با امروز می‌تواند روند حرکت ما را در این مسیر هموار کند. اینکه چه شد دوران هدایت خلافت بهترین برگزیده خدا و سفارش شده نبی مکرم اسلام (ص) و اسوه ایمان، با رحلت پیامبر اسلام صرف پرداختن به جنگ‌های داخلی شد، حدیث غم انگیزی است که نباید مورد غفلت قرار گیرد که اگر چنین نمی‌شد رهبر معظم انقلاب با حسرت در جمع دانشجویان و استادان دانشگاه امام صادق (ع) در سال ۸۴ نمی‌فرمودند «پیغمبر اسلام پایه‌های اصلی را بنیانگذاری کردند و براى حفاظت از آن، مسئله وصایت و نیابت را قرار دادند؛ اما تخلف شد. اگر تخلف نمى‌شد، چیز دیگرى پیش مى‌آمد. «غدیر» این است. در طول دوران دویست‌وپنجاه ساله زندگى ائمه (علیهم‌السلام) - که عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پیغمبر تا زمان وفات حضرت عسکرى، دویست‌وپنجاه سال است - هر وقت ائمه توانسته‌اند و خودشان را آماده کرده‌اند تا اینکه به همان مسیرى که پیغمبر پیش‌بینى کرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است دیگر. حالا ما‌ها در این برهه از زمان، به میدان آمده‌ایم و همتى هست به فضل و توفیق الهى و ان‌شاءالله که به بهترین وجهى ادامه پیدا کند.»
خلافتی که پس از ۲۵ سال سکوت معنادار و به تعبیر امیرالمؤمنین (ع) استخوان در گلو و خار در چشم در نبرد با ناکثین (پیمان‌شکنان) آغاز شد و با ریشه‌کن کردن مارقین (از دین بیرون‌رفتگان) خاتمه یافت و سرانجام توسط بقایای دشمنان داخلی حضرت (خوارج نهروانی) به شکل دیگر رقم خورد. این در حالی بود که بسیاری از آن‌ها در غدیر خم که پیامبر اسلام، علی (ع) را به عنوان وصی و جانشین خود معرفی کردند، حضور داشتند. حضوری از جنس کسانی که بار‌ها تعریف امام راحل از رهبر معظم انقلاب را شنیده بودند و در روز ۱۴ خرداد نقل قول مستقیم این تعریف را از زبان مرحوم هاشمی و مرحوم حاج احمد آقا خمینی شنیدند و در کمتر از یک دهه همان مسیری را رفتند که ناکثین عصر امیرالمؤمنین (ع) طی کرده بودند. از همین رو است که می‌توان گفت رویداد بزرگ غدیر خم و حوادث رخ داده پیرامونی آن در دوران پر برکت حکومت تقریباً پنج ساله مولایمان سراسر عبرت است و درس‌آموز تا خویشتن را در قاموس رفتار آن بزرگوار بسنجیم و کژی‌های خود را راست کنیم تا مبادا یک بار دیگر دچار همان اشتباه خسارت باری شویم که مسلمانان آن عصر مرتکب شدند و بعد‌ها حسرت اشتباهات خود را خوردند، اما سودی نداشت.
آن روز که مولای متقیان علی (ع) شکایت از رفتار جماعت پیمان‌شکن ناکثین کردند و در بیان توطئه آنان فرمودند: «همانا ناکثین عهد شکن به جهت نارضایتی از حکومت من با یکدیگر پیوستند و من را تا آنجا که برای وحدت اجتماعی شما احساس خطر نکنم، صبر خواهم کرد، زیرا آنان برای اجرای مقاصدشان فرصت پیدا کنند، نظام جامعه اسلامی متزلزل می‌شود. آن‌ها از روی حسادت برکسی که خدا حکومت را به او بخشیده است به طلب دنیا برخاسته‌اند و می‌خواهند کار را به گذشته باز گردانند. حقی که شما به گردن ما دارید عمل کردن به کتاب خدا و سنت پیامبر و قیام به حق و برپا داشتن سنت اوست.» (نهج‌البلاغه – خطبه ۱۶۹)، در واقع افشای این رفتار ناکثین عصر خود را نه فقط برای حکومت خویش، بلکه یک راهبرد مشخص و همیشگی برای تمامی رهبران واقعی حکومت‌های اسلامی در همه زمان‌ها می‌دانستند تا ملت‌ها ناکثین را نه ویژگی یک گروه و در یک مقطع از تاریخ، بلکه متعلق به همه تاریخ پندارند.
امیرالمؤمنین (ع) در واقع پاسخ امروز کسانی همچون «سعید حجاریان» را دادند که در لوای دموکراسی و پروژه جمهوریخواهی و با شعار تجدد، پنبه مشروعیت نظام دینی را می‌زنند و گستاخانه مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را با معیار‌های سطحی و عرفی‌گرایانه خود و فرهنگ لیبرال دموکراسی غرب مورد سنجش قرار می‌دهند.
آن روز که امیرالمؤمنین (ع) در مقابل آن جماعت ایستادند، وضعیت امروز را می‌دیدند که کسانی همچون حجاریان و برخی اصلاح طلبان ساختاری سخن از «مشروطه‌سازی قدرت رهبری» و سخنانی از این جنس می‌رانند. آن روز هم جماعت ایستاده در مقابل امام علی (ع) غدیر را فقط یک اتفاق عادی قلمداد کردند که پس ازآن رویداد ماندگار تاریخی زیر بار رهبری حضرتش نرفتند و بر او شورش کردند و قدرت مشروع علی (ع) را همچون قدرت همطراز خویش می‌پنداشتند و امروز هم با گذشت بیش از ۱۴۰۰ سال، بعضاً دیده می‌شود که همان خط دنبال می‌شود. از این روست که نمی‌توان غدیر خم را فقط برای یک مقطع تاریخی و ناکثین و مارقین و خوارج را فقط برای حکومت پنج ساله علی (ع) دانست. باید مراقب باشیم در هیچ زمانی در زمره این جماعت قرار نگیریم و همواره حوادث پس از غدیر آویزه گوشمان باشد.

روزنامه خراسان

اکمال دین و اتمام نعمت الهی در غدیر
کورش شجاعی
خالق بی همتای هستی، انسان را آفرید و از روح خود در او دمید؛ وَ نَفِختُ فیه مِن روحی. حضرت جلَّ و اعلی فقط در هنگامه آفرینش انسان، فتبارک ا... احسن الخالقین گفت و او را خلیفه و جانشین خود در زمین خواند. حکیم مطلق عالم وجود برای هدایت و تعالی و تکامل گل سرسبد آفرینش همه آن چه را لازم بود مهیا فرمود. یکتای بی همتا به انسان فطرت پاک، وجدان، عاطفه، قدرت شناخت و از همه مهم‌تر عقل عطا فرمود و در ساحتی دیگر برای نجات او از هر تحیر و سرگردانی، پیامبران را یکی پس از دیگری برانگیخت و نبوت انبیای الهی را به وجود سراسر برکت حضرت محمد مصطفی(ص) مزین فرمود و به اراده و مشیت و حکم الهی، کسوت و ردای «خاتم النبیین» را نیز برازنده او دانست.
همه پیامبران در طول تاریخ از طریق وحی الهی به وظیفه هدایت انسان همت گماردند. حضرت مصطفی نیز در تمامی دوران 23 ساله نبوت، همه تلاش خود را برای هدایت و به کمال و سعادت رساندن انسان به کار بست و چه غل و زنجیرهای جهل و خرافه و کج روی و گمراهی ها که از گردن مردم برنداشت و از مردمان اسیر ضلالت و عصبیت چه سلمان ها، ابوذرها، مقدادها و عمارها که نساخت و اما چه امام، وصی، جانشین و مولایی به نام علی(ع) در دامان خود پرورانید.
آیه های نور یک بار به تمامت بر قلب پیامبر نازل شد و در نزول تدریجی طی 22 سال در شئون و ازمنه و وقایع گوناگون، جان پیامبر را آینه تجلی حضرت حق و مایه هدایت بشر قرار داد.
اما در سال 11 هجری قمری و آخرین سال عمر شریف و سراسر برکت پیامبر عظیم الشأن اسلام و در حجه الوداع آیاتی بس سرنوشت ساز بر قلب مبارک حضرتش نازل شد که هم در لفظ و هم در محتوا بی بدیل و شگفت آور است؛ یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ (مائده، 67). همان گونه که مشاهده می شود در نوع کلمات به کار گرفته شده و با توجه به  این که در تمامی قرآن فقط در همین آیه از فعل امر «بلّغ» استفاده شده و تاکید بر ابلاغ آن چه از سوی خداوند بر قلب مبارک رسول‌ا... نازل شده تا این محتوا که اگر این ابلاغ توسط پیامبر انجام نشود به معنای انجام نشدن رسالت و وظیفه پیامبر است و این که در ابلاغ این امر، خداوند، پیامبر را از (شر و آزار) مردمان حفظ می کند! همه و همه از اهمیت ابلاغ آن پیام سرنوشت ساز حکایت می کند و آن پیام بس مهم تعیین جانشین و در حقیقت تداوم هدایت انسان پس از «نبوت» در وجود «امامت» است.
 و چنین شد که حضرت خاتم النبیین در حجة الوداع در کنار برکه غدیر در حضور 120 هزار مسلمان از حج برگشته بر فراز منبری از جهاز شتران دست علی بن ابیطالب، امیرالمومنین را بالا برد و با صدای بلند امر الهی را ابلاغ کرد و فرمود: مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.
نشان دیگر اهمیت این پیام الهی و ابلاغ آن از طرف خاتم الانبیا، نزول این فرازهای آیه سوم سوره مبارکه مائده است که خداوند علی اعلی می‌فرماید: اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً ...
این فرازهای آیه مبارکه به روشنی از اهمیت ابلاغ پیام الهی توسط خاتم الانبیا حکایت می کند و از کامل کردن دین و اتمام نعمت الهی توسط حضرت حق تعالی و برگزیدن اسلام (به عنوان بهترین آیین) از سوی حضرتش در این روز خبر می دهد و این چنین است که غدیر که روز اکمال دین و اتمام نعمت الهی و تعیین جانشین و سرنوشت امت اسلام است، مبارک ترین واقعه و حقیقت هستی پس از بعثت حضرت خاتم الانبیا محمد مصطفی(ص) است و عیدا... الاکبر و کدامین عید بزرگ‌تر و شریف‌تر و مهم‌تر از غدیر که تجلی و تداوم نبوت در امامت و ولایت امیرالمومنین علی بن ابیطالب است؛ همان علی(ع) که پروریده دامان رسوا...، قرآن ناطق، ولی خدا بر مردم به تصریح آیه ولایت، جان پیامبر به نص آیه مباهله، همسر فاطمه زهرا، پدر حسنین و زینبین و فاتح خیبر است. همو که به فرموده رسول اکرم(ص) ضربتش در یوم خندق افضل از عبادت جن و انس است؛ همان علی که اعدل، ازهد، اتقی، اعلم، اشجع و برترین صحابی رسول خدا و جانشین بر حق او و تعیین شده از سوی پروردگار عالم است. همان علی که حیدر است و «یعسوب الدین» همان علی که تنها او «امیرالمومنین» است.
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ و اولادهِ المَعصومینَ صلواه ا... علیهم اجمعین. خداوند به برکت روز اکمال دین و اتمام نعمت الهی همه ما را از محبان و شیعیان علی بن ابیطالب و اولاد معصومین‌اش قرار دهد.
روزنامه خراسان

چرخ پنجمی به نام سازمان محیط زیست

عبدالحسین طوطیایی
سال‌هاست که بحران‌های زیست‌محیطی کشور از مدار ارزیایی‌های کارشناسی فراتر رفته و به یکی از اصلی‌ترین تشویش‌های عمومی در جامعه تبدیل شده است. در چنین فضایی اولین پرسشی که افکار عمومی را به خود معطوف می‌کند این است که پس نقش بازدارندگی و صیانت سازمان حفظ محیط زیست در روند این بحران‌ها چه بوده است؟ در مروری از آسیب‌های کلان و جبران‌ناپذیر که در بستر حیات صورت گرفته چه‌بسا پیامدهای مخرب پروژه‌های موسوم به توسعه توسط دستگاه‌‌های اجرائی سهم بیشتری را نشان دهند. پیامدهایی که جایگاه متولی محیط زیست را مانند یک حلقه مفقوده نشان می‌دهد. حلقه‌ای که فقدان اثرگذاری‌اش را باید به حساب جایگاه نامناسب در ساختار مدیریت اجرائی کشور تلقی کرد. ساختاری که این متولی را بیش از پاسخ‌گویی به جامعه فقط در برابر آمریت رئیس دولت مقید می‌کند. البته انتصاب‌های شتاب‌زده و مبتنی بر تمکین بی‌چون و چرای متولی هم که او را به حفظ موقعیت خود بیش از بستر حیات متمایل می‌کند را نیز باید مزید بر علت دانست.

درحال‌حاضر پروژه انتقال بین‌حوضه‌ای آب از سرشاخه‌های هلیل‌رود در جنوب استان کرمان به شمال آن و به بهانه تأمین آب شرب از جمله طرح‌هایی است که در غیاب بررسی‌های جامع علمی، فنی و ملی صاحب‌نظران و به‌صورتی شتاب‌زده درحال اجراست. انتظار این بود که پس از رخدادهای اجتماعی و اقتصادی پس از انتقال آب زاینده‌رود به یزد و قم و در شرایط خاص اقلیم خشک کشورمان اساسا انتقال آب‌های بین‌حوضه‌ای مورد بازنگری و توقف قرار گیرد. این انتقال‌ها ضمن اثرات مخرب زیست‌محیطی در مبدأ و مقصد انتقال، از نظر اجتماعی هم نامعادلات پرشماری ایجاد می‌کند. براساس قوانین اکولوژیست‌هایی از قبیل «بلاک من» و «میچر لیخ» ظرفیت حیاتی هر اقلیمی ازجمله جمعیت انسانی آن متناسب با کمترین نهاده در آن اقلیم تعیین می‌شود. اگر با صرف هزینه‌های هنگفت به انتقال آب بین‌حوضه‌ای اقدام شود، قطعا ظرفیتی بیش از توان اکولوژیکی برای سکونت انسانی در مقصد فراهم شده و ثبات طبیعی آن خطه را به هم می‌زند (در این رابطه می‌توان به گسترش بی‌رویه جمعیت انسانی و صنایع سرامیک و... در یزد اشاره کرد). متأسفانه نتایج زیانبار چنین پروژه‌هایی زمانی خود را نشان می‌دهد که از مجریان و مسئولان اجرای چنین پروژه‌های شتاب‌زده‌ای در مقام پاسخ‌گویی اثری نیست. آنچه از نتایج انتقال آب هلیل‌رود به شمال استان کرمان از هم‌اکنون قابل پیش‌بینی است خشک‌شدن تالاب بین‌المللی جازموریان و افزوده‌شدن آن بر انبوه کانون‌های تولید ریزگرد کشور و همچنین توقف یا آسیب به چند صد هزار شغل در منطقه جیرفت است که بر اثر کاهش منابع آب منطقه رخ خواهد داد. 

هم‌اکنون احداث تونل‌های حفرشده به این منظور در ذخایر آب زیرزمینی منطقه آسیب وارد کرده است. برداشت و انتقال آب از هلیل‌رود در شرایطی قرار است صورت بگیرد که میزان رواناب آن در سال‌های اخیر و با وجود دو سد و 24 بند انحرافی کاهش پیدا کرده است. شگفتا که چنین پروژه مخاطره‌آمیزی در سکوت و تمکین سازمان حفاظت محیط زیست صورت می‌گیرد. 

سازمانی که با غیبتش در مطالعات فاز یک چنین برنامه‌هایی و ازجمله پروژه زیست‌ستیز میانکاله و... نشان داده است که نقشی بیش از چرخ پنجم در ساخت‌وسازهای کلان و ملی کشور ندارد.

روزنامه کیهان

آسمان پاي پياده به غدير آمده بود!

حسین شریعتمداری
۱- سال دهم هجرت است. چند روز است که مراسم حج به پایان رسیده و حالا جماعت به سوی شهرهای خویش رهسپارند. پیامبر خدا‌(ص) در میان آنهاست. شمار جماعت نزدیک به یکصد و بیست هزار نفر است. شوق بازگشت به شهر و دیار با غمی سنگین به هم آمیخته است. پیامبر خدا(ص) در موسم حج آن سال از رحلت خود خبر داده است و دلشوره عجیبی بر دل‌ها نشسته که سرنوشت اسلام بعد از رحلت رسول خدا به کجا می‌انجامد‌. شمار فراوانی از جماعت، ‌اشارات صریح رسول خدا‌(ص) درباره امامت و جانشینی علی‌(ع) را به خاطر داشتند ولی نگران که مبادا ‌اشارات یاد شده، نادیده گرفته شود!... کاروان چند وادی را پشت سر گذاشته و حالا به صحرای خشکی به نام «‌‌جحفه» رسیده است که غیر از چند درخت تنومند بیابانی و ریگ‌های سوزان چشم‌انداز دیگری ندارد. رسول خدا‌(ص) به ناگاه فرمان توقف می‌دهد؛ آنها که جلوتر رفته‌اند بازگردند و آنان که حاضرند توقف کنند تا پشت سر مانده‌ها از راه برسند. چه اتفاقی افتاده است؟! کسی نمی‌داند. 
۲- آنها که نزدیک‌ترند می‌بینند که پیامبر خدا‌(ص) چشم‌ها برهم نهاده و دانه‌های عرق بر پیشانی مبارکش نشسته است، حالتی که هنگام نزول وحی به رسول خدا دست می‌داد... «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاس... اى پیامبر! آنچه را از جانب خدا بر تو نازل شده [به مردم] ابلاغ کن و اگر چنین نکنی اصلا رسالت خود را به جای نیاورده‌ای و خدا تو را از (شر) مردم نگه مى دارد‌»... چه پیامی در میان است که اگر ابلاغ نشود، انگار رسالت پیامبر خدا و آن همه رنج و مرارت بی‌ثمر بوده است؟!... 
از جهاز شتران منبر بلندی ساخته می‌شود. پیامبر اکرم‌(ص) دست علی‌بن ابیطالب‌(ع) را به دست می‌گیرد و بر فراز منبر می‌برد و پیام خدا را به جماعت ابلاغ می‌کند. ايها‌الناس من كنت مولاه فهذا على مولاه (و این سخن را سه بار تکرار می‌فرماید‌) اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله... اى مردم هر كس را كه من رهبر او هستم اين على رهبر اوست. خدايا هر كس او را دوست بدارد دوستش بدار و هر كس او را دشمن بدارد، دشمنش بدار و هر كس او را يارى كند، ياريش بنما و هر كس او را خوار سازد، خوارش كن‌». 
۳- جماعت، گروه گروه خود را به علی می‌رسانند و انتخاب او را به امامت و جانشینی پیامبر خدا تبریک می‌گویند. ماجرا اما، هنوز تمام نشده است. پس از اعلام جانشینی علی‌(ع) پیام وحی دیگری می‌رسد و رسول خدا‌(ص) بر جماعت می‌خواند «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينا... امروز، كافران از (زوال) آيين شما، مأيوس شدند بنابراين از آنها نترسيد! و از (مخالفت) من بترسيد! امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین شما پذيرفتم‌».
چرا خداوند متعال پس از انتخاب علی‌(ع) به جانشینی پیامبر‌، تاکید می‌کند که امروز، دین شما را کامل و نعمت را بر شما تمام کرده‌ام و راضی شده‌ام که اسلام دین شما باشد؟ این به آن معنی است که اگر علی برای جانشینی پیامبر خدا و امامت امت برگزیده نشده بود، دین خدا نه فقط کامل نشده بود، بلکه امیدی به تداوم آن نیز نبود! چرا؟!
۴- اکنون سخن از یک نکته بسیار بدیهی در میان است و آن، این که اگر قرار است جامعه بر اساس آموزه‌ها و تعالیم اسلام اداره شود -که باید این‌گونه باشد- تشکیل حکومت بر پایه احکام الهی اسلام ضروری است و در غیر این‌صورت، انگار اسلام عزیز و بعثت پیامبر خدا‌(ص) فقط یک واقعه برای ثبت در تاریخ بوده و ادامه آن مورد نظر نبوده است! و از سوی دیگر، تشکیل حکومت بر پایه اسلام نیازمند بر خورداری از حاکمی است که اولاً؛ از مبانی اسلام «آگاهی کامل» داشته باشد و ثانیاً؛ به معنای واقعی کلمه «‌عادل‌» باشد. این دو ویژگی «‌آگاهی کامل‌» و «عدالت کامل» از ویژگی‌های پیامبران و امامان است و این دو ویژگی باید از جانب خداوند تبارک و تعالی مورد تأیید قرار گرفته باشد چرا که اگر این‌گونه نباشد، مردمان در شناخت امام به بیراهه می‌روند و از اختلاف و چند‌گانگی سر بر می‌آورند.
۵- اتفاق سرنوشت‌ساز روز غدیر که اگر نبود، ادامه اسلام ناممکن بود، انتصاب امام علی‌(ع) به حاکمیت و جانشینی پیامبر اعظم است. امام راحل(ره) ما می‌فرمود: «‌ولایتی که در حدیث غدیر است به معنای حکومت است، نه به معنای مقام معنوی» و تاکید می‌کنند که «‌بنابراین، نباید حدیث غدیر را این‌گونه حساب کنیم که می‌‌خواهد یک معنویتی را برای حضرت امیر‌(ع) یا یک شأنی برای ایشان ایجاد کند‌، بلکه این حضرت امیر است که غدیر را به وجود آورده است، مقام شامخ اوست که اسباب این شده که خدای تبارک و تعالی او را حاکم قرار بدهد‌».
در کلام رهبر معظم انقلاب نیز آمده است «دو حقیقت، یعنى حقیقت نصب امیرالمومنین به‌عنوان امامت بعد از پیغمبر، و مسئله‌ پرداختن به حکومت و سیاست و امامت و اداره‌ امت بعد از پیغمبر، در مسئله‌ غدیر وجود دارد‌». 
گفتنی است که رخداد غدیر را تمامی مذاهب چندگانه اسلامی نقل کرده‌اند و هیچیک وقوع آن و انتصاب حضرت امیر علیه‌السلام به امامت و خلافت بعد از پیامبر اکرم‌(ص) را نفی نکرده‌اند.
۶- غدیر واقعه‌ای نیست که روز هجدهم ذیحجه سال ۱۰ هجری اتفاق افتاده و تمام شده باشد. غدیر نقشه راه اسلام برای همیشه است. از امام راحل ماست که «‌این عید، نه برای این است که چراغانی و قصیده‌‌خوانی و مداحی بشود، اینها خوب است، اما مسئله این نیست... [‌منظور‌] اقامه عدل است‌» و از حضرت آقاست که «‌مسئله‌‌ غدیر با این مضمون والا متعلق به همه‌‌ مسلمان‌هاست، چون به معنای حاکمیت عدل، حاکمیت فضیلت و حاکمیت ولایت ‌الله است‌». در کلام خدا به رهبری و حاکمیت معصومین علیهم‌السلام (پیامبر خدا و امامان‌) به صراحت تاکید شده است. از جمله در سوره مبارکه نساء آمده است «‌يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ... اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد از خدا و پيامبر و اولی‌الامر (اولياى امور) پیروی و اطاعت کنید‌». از این روی؛
الف : اولی‌الامر که خدا به اطاعت از آنها دستور داده است باید معصوم و عاری از هرگونه گناه باشند. چرا که خدای مهربان به اطاعت از کسانی که مرتکب گناه می‌شوند، دستور نمی‌دهد «‌إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ [‌۹۰ نحل‌]... خدا به عدل و احسان فرمان می‌دهد‌». و در آیه ۲۸ اعراف می‌فرماید «‌إِنَّ اللهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى‌اللهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ... خدا به کارهای زشت فرمان نمی‌دهد. آیا چیزی را که نمی‌دانید به خدا نسبت می‌دهید؟‌».
ب: اولی‌الامر یعنی امامان معصوم‌(ع) باید به مردم معرفی شده باشند. چگونه ممکن است خداوند منّان به اطاعت از کسانی فرمان بدهد ولی آنها را معرفی نکند؟! خدای مهربان امامان را برای همیشه با نام و نشان و مشخصات به مردم معرفی کرده است. ممکن است پرسیده شود که چرا نام آنها در کلام خدا نیامده است؟ پاسخ این پرسش را از زبان مبارک امام صادق علیه‌السلام می‌آوریم؛ از حضرت ایشان‌(ع) سؤال می‌کنند به چه علت نام علی و اهل‌بیت -علیهم‌السلام- در قرآن نیامده است‌» امام علیه‌السلام با ‌اشاره به تاکید و سفارش فراوان نماز در کتاب خدا، می‌فرمایند «‌نماز هم بر پیامبر -صلی‌الله علیه وآله و سلم- نازل شده، ولی در قرآن از تعداد رکعت‌های نماز [‌و چگونگی انجام آن] حرفی به میان نیامده است‌» آیا می‌توان وجوب نماز را نفی کرد؟!
ج: اصل خلل‌ناپذیر امامت برای همیشه تاریخ در جریان است و اساساً مگر امکان دارد که خدای مهربان مردم را بدون امام و‌ هادی معصوم رها کرده باشد؟! شاید این پرسش در میان باشد که تحقق اصل امامت در دوران غیبت حضرت امام زمان -ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- چگونه است؟ در این باره، ابتدا به نوشته کوتاهی که سال‌های گذشته در صدر ستون «‌چشم به راه سپیده‌» خطاب به مراد غایبمان آورده بودیم ‌اشاره می‌کنیم. پاسخ همین سؤال است و بخوانید!
« تو را غایب نامیده‌اند، چون «ظاهر» نیستی، نه اینکه «حاضر» نباشی.«غیبت» به معنای «حاضر نبودن»، تهمت ناروایی است که به تو زده‌اند و آنان که بر این پندارند، فرق میان «ظهور» و «حضور» را نمی‌دانند، آمدنت که در انتظار آنیم به معنای «ظهور» است، نه «حضور» و دلشدگانت که هر صبح و شام تو را می‌خوانند، ظهورت را از خدا می‌طلبند نه حضورت را. وقتی ظاهر می‌شوی، همه انگشت حیرت به دندان می‌گزند و با تعجب می‌گویند که تو را پیش از این هم دیده‌اند. و راست می‌گویند، چرا که تو در میان مایی، زیرا امام مایی، نام تو که به میان می‌آید، صاحبدلان «دل» از دست می‌دهند و قرار از کف می‌نهند و قافله دل‌های بی‌قرار روی به قبله می‌کنند و آمدنت را به انتظار می‌نشینند...».
 اصالت ولایت فقیه در رهبری جامعه و حاکمیت اسلامی نیز برگرفته از همین نگاه به غیبت امام زمان‌(عج) است. حاکمیت ولی فقیه به نیابت از مراد غایبمان است... و این قصه سر دراز دارد...
۷- با توجه به آنچه گذشت، به وضوح می‌توان گفت که غدیر شناسنامه اسلام عزیز و نقشه راه آن است. همین جا این دو بیت را در شرح جایگاه غدیر وصف‌الحال می‌دانیم؛ 
آسمان پاي پياده به غدير آمده بود
زودتر از همه با اين همه، دير آمده بود
چه خبر بود؟ ! زمان لحظه حساسي بود
عرش با آن عظمت نيز به زير آمده بود
 
روزنامه رسالت
اعتماد زدایی از سرمایه‌گذاران
سید محمد بحرینیان
مجادله و مباحثه در خصوص قیمت گاز سبقه طولانی دارد. اولین چالش‌ها در زمان قانون هدفمندی یارانه‌ها در سال 1389 مطرح شد. اهمیت موضوع ازآن‌جهت بود که پروژه‌های پتروشیمی در عسلویه و ماهشهر عمدتا در میانه‌ها و اواخر دهه 1380 به بهره‌برداری رسیده بودند و پیش از آن کشور واحدهای پتروشیمی چندانی نداشت. گاز طبیعی نیز به دلیل بهره‌برداری از فازهای پارس جنوبی به مزیت نسبی اقتصاد ایران و صنایع کشور تبدیل شد. در چالش‌های متعدد، قیمت گاز با مصوبه ملی پتروشیمی در اوایل دهه 1390 افزایش قابل‌توجهی یافت. در قانون بودجه نرخ 13 سنت هم تصویب شد. اما پس‌ازآن و به دلیل نگرانی بابت از بین رفت مزیت نسبی و ایجاد قابلیت پیش‌بینی در اقتصاد، فرمول بلندمدت 10‌ساله تعیین شد. قیمتی که متوسط نرخ‌های داخلی و وارداتی و صادراتی از یک‌سو و نرخ گاز در چهار هاب گاز در جهان بود. این فرمول با انتقاداتی همراه بود ازجمله قرار داشتن دو هاب در اروپا که عملا موضوع فعالیت و مصرف این هاب ها صنایع و پتروشیمی‌ها نبودند. درنتیجه فعالان همواره به بالا بودن نرخ‌ها انتقاد داشتند. از سوی دیگر، فرمول 10‌ساله مبنایی برای شرکت‌ها و صنایع و سرمایه‌گذاران در بخش‌های مختلف اقتصادی برای تصمیم‌گیری و سرمایه‌گذاری بوده است. از سوی دیگر، قیمت گاز صنایع به‌صورت ضریبی از این گاز تعریف شد. 
طی سال‌های اخیر، دولت به دلیل کسر بودجه، تمرکز خود را به‌جای بهینه‌سازی مصرف گاز و برخورد با مصرف خارج از الگوی مصرف، به کسب درآمد از محل افزایش قیمت گاز متمرکز ساخته است. به‌نحوی‌که نسبت قیمت گاز سوخت صنایع مختلف را طی سال‌های اخیر افزایش داده است و درعین‌حال، فرمول گاز پتروشیمی‌ها را در شرایط رشد قیمت گاز مورداستفاده قرار داده اما در شرایط کاهش قیمت گاز در بازارهای جهانی، فرمول را کنار گذاشته و به قیمت‌گذاری اتکا نموده است. درحالی‌که قیمت ثابت اساسا فاقد پویایی است و چالش‌های متعددی دارد که پس از چندین سال در اواسط دهه 1390 منجر به یک فرمول شد، فرمول فوق به دلیل عدم لحاظ مزیت‌های نسبی گاز و قیمت‌های رقابتی در منطقه بایستی موردبازنگری قرار می‌گرفت، حالا قیمت مدنظر قرارگرفته که حدود دو برابر فرمول است.
این در شرایطی است که ایران یکی غنی‌ترین و بیشترین ذخایر نفت و گاز در جهان را در اختیار دارد، بایستی این مزیت نسبی بالفعل گردد و از این مزیت برای ایجاد صنایع، صادرات غیرنفتی و افزایش صادرات و درآمدهای ارزی بهره برد. در این شرایط ضرورت دارد تا ضمن استمرار و حفظ فرمول بلندمدت بر اساس قانون مجلس، مزیت‌های رقابتی و چشم‌انداز مناسبی برای سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف اقتصادی به سرمایه‌گذاران ارائه گردد، چراکه کشور رشد اقتصادی نزدیک صفر و خالص سرمایه‌گذاری منفی را در یک دهه اخیر پشت سر گذاشته است و عدم خروج از این شرایط که قیمت‌گذاری این‌چنینی ریسک‌های قابل‌ملاحظه‌ای ایجاد و سرمایه را از بخش تولیدی خارج و منابع را از کشور فراری می‌دهد، سبب کوچک شدن اقتصاد و کاهش سهم اقتصاد کشور از بازارهای جهانی و کاهش درآمدهای ارزی می‌گردد.
روزنامه وطن امروز
پایان مزدوری گروهک تروریست منافقین خلق در عراق/2 و پایانی
روح‌الله اژدری
دولت‌های جمهوری اسلامی ایران و عراق در اخراج مجاهدین خلق مصمم بودند و ایران در تلاش بود به هر نحو ممکن بسیاری از اعضای سازمان را که در واقع به نوعی به اسارت سازمان درآمده بودند از رهبری گروهک جدا کند. فشار به سازمان در شرایطی بود که عراقی‌ها مصمم به اخراج آنها بودند ولی هیچ کشور مستقلی هم حاضر به پذیرش آنها نمی‌شد. در این میان 200 نفر از گروهک جدا شده و خود را در اختیار نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا قرار دادند تا برای پناهندگی آنها در کشورهای دیگر اقدام شود. با این حال هیچ کشوری حتی خود آمریکا حاضر به قبول پناهندگی آنها نبود. آمریکا هرگز حاضر نبود برای هیچ کدام از اعضای سازمان مجوز اقامت صادر کند، چرا که قانون مبارزه با تروریسم، ورود برخی بیگانگان را به آن کشور در صورتی که آموزش نظامی دیده باشند، محدود می‌کند.
(Goulka, Hansell, Wilke, Larson,2009:29)
یکی از برنامه‌های ایران برای انحلال گروهک تروریستی مجاهدین خلق پیشنهاد عفو بود که برخی اعضای سازمان مجاهدین خلق از پیشنهاد عفو دولت جمهوری اسلامی ایران استفاده کردند. از اکتبر 2004 تاکنون 273 عضو مجاهدین خلق با استفاده از این امتیاز به ایران بازگشته‌اند. البته این عفو شامل اعضای رده‌پایین سازمان می‌شد و 50 نفر از اعضای ارشد سازمان که در جنایت‌های مختلف عامل اصلی بودند را مستثنا می‌کرد.  (Human Rights Watch,2005)
گزارش موسسه رند درباره سرنوشت منافقین بعد از اشغال عراق مدعی است در مقطع بعدی جمهوری اسلامی ایران درصدد مبادله اعضای ارشد سازمان منافقین با اعضای القاعده مثل سیف‌العادل و پسر اسامه بن لادن بود که مورد موافقت آمریکا قرار نگرفت. رد پیشنهاد ایران از طرف ایالات متحده نه تنها به دلیل بی‌اعتمادی به مقاصد جمهوری اسلامی ایران، بلکه به دلیل علاقه به حفظ سازمان مجاهدین خلق برای استفاده احتمالی در آینده در راستای بهره‌مندی از توانایی سازمان در ارائه اطلاعات به نیروهای آمریکایی درباره ایران بوده است.
 (Goulka, Hansell, Wilke, Larson,2009:31)
آمریکا با اهداف درازمدت درصدد حفاظت و بهره‌برداری از سازمان مجاهدین خلق بود لذا در مقابل فشارهای ایران و عراق حاضر نبود اخراج سازمان را از عراق تسهیل کند. به همین خاطر سازمان مجاهدین خلق تا سال 2016 در سایه آمریکا در عراق حضور داشتند. در طول این مدت فشار ایران به دولت عراق و آمریکا هم از طریق دیپلماتیک و هم از طریق سپاه قدس برای اخراج مجاهدین خلق تداوم داشت. سردار شهید سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس مسؤول پرونده عراق بود و کلیه فعالیت‌های سپاه قدس با وزارت خارجه را هماهنگ می‌کرد. با فشار جمهوری اسلامی و درخواست دولت عراق در مجموع 3400 نفر  از سازمان سال 2012 به کمپ لیبرتی یا الحریه منتقل شدند. با گذشت بیش از 10 سال از اشغال عراق و درخواست دولت و ملت عراق برای اخراج منافقین و در عوض حمایت آمریکا از آنان باعث شد حملات متعدد نظامی و مسلحانه به اردوگاه‌های منافقین توسط شبه‌نظامیان عراقی انجام شود. 9 فوریه 2013 یک حمله موشکی باعث هلاکت و زخمی شدن بیش از 100 منافق در کمپ لیبرتی شد. با این حمله مجاهدین خلق از مقامات آمریکایی درخواست کردند برای تامین امنیت خود به پادگان اشرف بازگردند. کمیساریای عالی پناهندگان و آمریکایی‌ها موافق این دیدگاه بودند، چون پروژه خروج آنها را زمانبر می‌دانستند. در تاریخ‌های 29 آوریل و 26 دسامبر 2013 نیز حملات دیگری با راکت به کمپ لیبرتی که موجب کشته و زخمی شدن عده‌ای دیگر از منافقین شد، انجام شد. رهبر شبه‌نظامیان ارتش مختار، مسؤولیت حملات به مجاهدین خلق را برعهده گرفت. ارتش مختار یک گروه شبه‌نظامی شیعه بود که رسانه‌های خارجی مدعی بودند وابسته به شبه‌نظامیان کتائب حزب‌الله است. (کمپ لیبرتی، بیتا)
خوی تروریستی مجاهدین خلق جزو هویت این سازمان محسوب می‌شود، لذا فرار از آن برایش امکان‌پذیر نبوده و نیست. جالب است بدانیم سازمان در حالی که به اصطلاح و به ادعای آمریکایی‌ها در حال اخراج اجباری به خارج از عراق بود با گروه تروریستی داعش همکاری می‌کرد. آمریکا که مدعی مبارزه با داعش بود از سازمانی حمایت می‌کرد که به عنوان بازوی اطلاعاتی داعش عمل می‌کرد. با ادامه درگیری‌های گروه تروریستی داعش در سال‌های 2013 و 2014 در شمال عراق، منابع رسانه‌ای جزئیات همکاری نظامی و امنیتی بین گروهک تروریستی مجاهدین خلق ایران و سازمان تروریست داعش را در چارچوب اتحادی که در نوع خود عجیب‌ترین تلقی می‌شود، فاش کردند. 
سازمان منافقین که به آمریکایی‌ها تعهد داده بود قابلیت‌های اطلاعاتی خود را برای عملیات نیروهای اشغالگر آمریکایی در اختیار قرار دهد، در حال همکاری نظامی و اطلاعاتی با گروه تروریستی داعشی بود که آمریکا برای مبارزه با آنها ائتلاف تشکیل داده بود. این کار به وضوح ادعای دروغین ائتلاف آمریکایی ضدداعش را فاش می‌کرد. در جریان درگیری‌های شدید بین سازمان تروریستی داعش و دولت شیعی عراقی در تابستان 2014، سلول‌های خفته سازمان مجاهدین خلق نقش مهمی در کمک به شبه‌نظامیان برای غلبه بر مناطق وسیعی از خاک عراق در شمال و غرب آن کشور ایفا کردند و هزاران کشته و زخمی برجا گذاشتند. در همین زمینه، یک مقام امنیتی عراق فاش کرد سازمان مجاهدین خلق موافقت کرده است اطلاعات مهمی را با داعش با هدف انحلال رهبران میدانی، سیاستمداران و دیگر شخصیت‌های برجسته عراق به اشتراک بگذارد. با آزادسازی شهر تکریت توسط نیروهای مسلح عراق با پشتیبانی تیپ‌های حشدالشعبی با کمک مستشاری سپاه قدس، سازمان مجاهدین خلق با ارسال اطلاعاتی درباره محل مستشاران نظامی سپاه قدس - که برجسته‌ترین آنها سردار حاج‌قاسم سلیمانی بود - منجر به حمله هواپیماهای ائتلاف آمریکایی به مواضع آنها شد که نشان از هماهنگی کامل آمریکایی‌ها، داعشی‌ها و مجاهدین خلق داشت.(الوقت، 1436)
گروه‌های شیعه عراقی نیز درصدد انتقام‌گیری از سازمان منافقین خلق در رابطه با مشارکت سازمان در سرکوب «انتفاضه شعبانیه» جنوب عراق بعد از جنگ اول خلیج‌فارس و همچنین همکاری آنها با حمله داعش به عراق در سال 2014 بودند اما حمایت آمریکا از مجاهدین خلق این امکان را برای آنها فراهم نمی‌کرد. به‌رغم هشدارها و رایزنی‌ها برای اخراج مجاهدین خلق برخی از آنان به هیچ وجه مایل نبودند اردوگاه اشرف را ترک کنند. در حالی که 100 نفر از اعضای منافقین همچنان در کمپ اشرف بودند و تمایلی به انتقال به لیبرتی نداشتند، فرزندان مجاهدان شهید عراقی موسوم به «فرزندان انتفاضه شعبانیه»  با حمله به این اردوگاه، در اکتبر 2015 دست کم 54 نفر از منافقان را به هلاکت رساندند. جوانان موسوم به «فرزندان انتفاضه شعبانیه»  از همان سال‌های 2009 و 2010 که البته هنوز تحت پرچم «جیش المختار» جمع نشده‌ بودند، بارها هشدار دادند دیگر بیش از این حضور منافقین را در خاک عراق تحمل نخواهند کرد و تروریست‌ها باید این کشور را ترک کنند. با تعلل آمریکا و کشورهای اروپایی در خارج کردن این گروه از عراق، کم‌کم حملات این جوانان به اشرف آغاز شد و بتدریج شکل سازمان‌یافته‌تری به خود گرفت. (خبرگزاری تسنیم، 1394)
بعد از حمله اکتبر  2015، سازمان مجاهدین خلق در بیانیه‌ای  از فعالیت‌های نیروی قدس به رهبری سردار حاج‌قاسم سلیمانی در عراق با هدف از بین بردن ساکنان کمپ لیبرتی از طریق عملیات مشترک با نیروهای عراقی در عراق هشدار داد. (کمپ لیبرتی، بیتا)
سال  2013 نیز سازمان مجاهدین خلق در پی فشارهای ایران و عراق برای اخراج آنها در بیانیه‌ای نقش سفارت ایران و شخص سردار سلیمانی را درباره اخراج آنها مورد اشاره قرار داده بود. در این بیانیه آمده است: «سفارت آخوندها در بغداد هفته گذشته تعدادی از وزرا و مقامات دولت مالکی را احضار کرده و دستورات قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس را به آنها اطلاع داد که اشرف باید در اسرع وقت تخلیه شود. از جمله آنها می‌توان به هادی العامری، فرمانده سپاه نهم بدر و وزیر حمل‌و‌نقل دولت مالکی اشاره کرد. وی پس از بازگشت از سفارت به المالکی و فالح فیاض، نامه‌ای نوشت  که نسخه‌ای از آن به نیروی قدس فرستاده شد.  وی در آن نظر رژیم آخوندها را توضیح داد که تمام استدلال‌ها و بهانه‌های این سازمان برای انتقال آنها به مجتمع آزادی، خرید زمان است و فشار و اقدامات دولت عراق بر مجاهدین خلق و سازمان ملل متحد و سفارت آمریکا برای تسریع در انتقال این افراد باید تشدید شود». (طوالبه، 2013)
در پی فروپاشی اردوگاه اشرف که سال‌ها مقر تجمع اعضای سازمان مجاهدین خلق در عراق بود، سران این سازمان تروریستی به فکر انتقال به یک کشور عربی دیگر افتادند. اردن مقصدی بود که آنها در نظر داشتند. به همین خاطر مریم رجوی برای اخذ مجوز از مقامات اردنی و درخواست از مقامات این کشور عربی برای پذیرش حضور اعضای باقیمانده سازمان مجاهدین خلق در اردن به این کشور سفر کرد که نتیجه‌ای در بر نداشت. یکی از امتیازات سازمان مجاهدین خلق به مقامات اردنی این بود که این سازمان سابقه طولانی در مسائل جاسوسی و عملیاتی داشت، بنابراین می‌توانست به دولت و سازمان امنیتی اردن درباره حضور سنگین فلسطینیان در اردن کمک کند. همچنین سازمان با توجه به نزدیک شدن اردن و اسرائیل می‌توانست قابلیت‌های اطلاعاتی خود را در اختیار اسرائیل قرار دهد. این نکته یک سال قبل از سفر مریم رجوی به اردن در دیدار گروهی از مجاهدین خلق با ژنرال آمریکایی در عراق مطرح شده بود و این سازمان تروریستی اعلام کرد اگر آمریکا بتواند دولت اردن را متقاعد کند از اعضای این سازمان پذیرایی کند، آنها از همکاری با اسرائیل دریغ نمی‌کنند. (عصر ایران، 2009)
12 اکتبر سال 2016 حسن دانایی‌فر، سفیر وقت جمهوری اسلامی ایران در بغداد  که در گذشته جانشین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده و همکاری هماهنگی با سپاه قدس در عراق داشت، اعلام کرد اعضای باقیمانده سازمان مجاهدین خلق در عراق تا 45 روز آینده اخراج می‌شوند. حسن دانایی‌فر به خبرگزاری رسمی ایران (ایرنا) می‌گوید اعضای مجاهدین خلق باقیمانده در عراق ظرف یک ماه و نیم از عراق اخراج خواهند شد. وی می‌افزاید دولت عراق با همکاری سازمان ملل متحد 65 درصد اعضای این سازمان را از کشور اخراج کرده است. وی اظهار می‌دارد دولت عراق از سال‌های گذشته تلاش کرده و می‌کند تا از اردوگاه مجاهدین خلق در این کشور خلاص شود اما به دلیل فشار ایالات متحده نتوانسته به این مساله پایان بدهد. (القدس العربی، 2016)
بالاخره بعد از 13 سال از اشغال عراق در 12 سپتامبر 2016 مریم رجوی، رئیس سازمان منافقین از موفقیت(!) کل فرآیند انتقال اعضای خود به خارج از عراق خبر داد و حیدر العبادی، نخست‌وزیر عراق در بیانیه‌ای اعلام کرد دولت عراق حضور سازمان مجاهدین خلق در خاک عراق را به طور کامل پایان داد. (مختار، 2016)
منبع: بصیرت

ارسال نظرات