پیشازاین وزرای مالی گروه ۷ نیز در نشست خود علیه برنامه هستهای ایران لفاظیهایی کرده بودند و این بار نیز در نشست هیروشیما، جمهوری اسلامی ایران را به تنشزایی هستهای متهم کردند و از تهران درخواست کردند تا برنامه هستهای خود را متوقف کند!
البته سران گروه ۷ در بیانیه پایانی خود، بار دیگر «برجام» را مفیدترین راهحل دیپلماتیک برای موضوع هستهای ایران توصیف کردند. نکته جالبتوجه آنکه در این بیانیه تأکید شده که راهحل دیپلماتیک بهترین راه برای حل نگرانیهای بینالمللی در مورد برنامه هستهای ایران است اما برنامه جامع اقدام مشترک دیگر صرفاً یک مرجع یا منبع مفید برای این راهحل دیپلماتیک خواهد بود. این کلمات دقیقاً همسان با بیانیه وزرای خارجه کشورهای گروه ۷ در تاریخ ۲۳ آوریل ۲۰۲۳ است؛ در این بیانیه نیز برجام نه بهعنوان راهحل نهایی بلکه بهمثابه یک ابزار مفید برای راهکارهای دیپلماتیک در نظر گرفتهشده است.
کشورهای غربی عضو برجام چند ماهی است علیرغم آنکه مدعی هستند خواستار رسیدن به توافق در خصوص برجام میباشند اما از هر فرصتی بهخصوص اغتشاشات اخیر در ایران برای از مسیر خارج کردن مذاکرات درباره برنامه هستهای ایران، سوءاستفاده کردند و در مسیر رسیدن به توافق درباره برجام کارشکنی کردند و حالا با عبور لفظی از برجام بهنوعی به ایستگاه پایانی رسیدهاند.
جلسه محرمانه آمریکاییها برای عبور از برجام
این عبور از برجام در سکوتی عجیب از سوی کشورهای غربی رویداده است، زیرا یک سال قبلتر وزرای خارجه این گروه گفته بودند که حمایت خود را از احیا و اجرای کامل برجام مورد تأکید قرار میدهیم. پیشازاین نشریه آمریکایی پولیتیکو که نزدیک به وزارت خارجه آمریکا است؛ از جلسه محرمانه دولت بایدن با سنای آمریکا درباره ایران و مذاکرات احیای برجام خبر داده بود، در این گزارش آمده بود که سناتور لیندسی گراهام رو به لوید آستین وزیر دفاع گفته بود که درآمد نفتی ایران با صادرات به چین بیشتر شده و ما هیچ غلطی برای مقابلهٔ با آن نمیکنیم!
گفتهشده است که در این جلسه مهم وندی شرمن قائممقام وزارت خارجه آمریکا، مورگان مویر نائب رئیس سازمان اطلاعات ملی، برایان نیلسون معاون وزیر خزانهداری در امور تروریسم و اطلاعات مالی، استفان کهلر رئیس بخش استراتژی، سیاستگذاری و برنامههای ستاد مشترک نیروهای مسلح در این جلسه حضورداشتهاند.
به نظر میرسد که آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که به دلیل پیشرفتهای اساسی ایران از سال ۲۰۱۸ به اینسو و نیز تغییر در معادلات جهانی و تشکیل بلوک ضدتحریمی پس از وقوع جنگ در اوکراین احیای برجام درست مشابه سال ۲۰۱۵ دیگر امکانپذیر نیست، در حال حاضر غرب به دنبال توافقی است که از برجام عمیقتر بوده و دارای بازدارندگی کامل باشد. برخی کارشناسان اعتقاددارند که از نگاه کاخ سفید دوران توافق کم در برابر کم پایانیافته آمریکاییها برای رسیدن به این توافق حداکثری راهبردهای تهدیدکننده خود را افزایش خواهند داد.
تهدید به استفاده از اسنپ بک نه اعمال آن؛ اجرای اقدامات نمایشی همچون انتقال جنگندههای مجهز به بمبهای سنگرشکن به منطقه تهدید پوچ از طریق آن و نیز تکرار بیشترمانورهای مشترک با رژیم صهیونیستی باهدف شبیهسازی حمله به تأسیسات هستهای ایران؛ انجام میشود تا ازنظر غرب، تهران از غنیسازی ۶۰ درصدی عبور نکند و بدینوسیله شرایط برای برخی تغییرات دربندهای برجام یا توافق جامع دیگر فراهم شود.
راهحل کوبایی برای حل برجام چقدر منطقی است؟
به نظر میرسد که آمریکاییها برای رسیدن به توافق جدید با ایران مدل توافق کوبایی را پیش میبرد، در این مدل دولت بایدن فرجام پرونده برجام را همچون بحران موشکی کوبا دنبال خواهد کرد. بر اساس این طرح غرب غنیسازی ۶۰ درصدی را بهعنوان یک اصل غیرقابل تغییر به رسمیت پذیرفته و در برابر آن طلب توافق جدید خواهد کرد، این طرح اگرچه فعالیت هستهای کشورمان را به رسمیت قطعی شناخته و از طرحی چون برجام (پایلوت هستهای) عبور میکند، اما در بلندمدت باعث مهار ایران خواهد شد.
مواجهه احتمالی اتمی شوروی و آمریکا یا همان «بحران موشکی کوبا» در فاصله ۱۶-۲۸ اکتبر ۱۹۶۲ در زمان رهبری نیکیتا خروشچف در شوروی و ریاست جمهوری جان. اف. کندی در آمریکا رخ داد که درنهایت با مصالحه طرفین به این شکل پایان یافت: آمریکا متعهد شد که به خاک کوبا، یکی از متحدان شوروی، حمله نکند و موشکهای اتمی تاکتیکی خود را از پایگاههای نظامی خود در ترکیه برچیند. شوروی هم متعهد شد که موشکهای تاکتیکی و استراتژیک مستقر در کوبا را از خاک این کشور خارج کند.
الگوبرداری از بحران موشکی کوبا به دلیل قابلمذاکره نبودن آمریکاییها غیرقابل اطمینان است، واقعیت آن است که الگوبرداری از بحران موشکی کوبا بهعنوان راهحل بسته شدن پرونده هستهای ایران یک طرح خام با عوارضی سخت و سنگین است که در بلندمدت کشور را بهسوی انزوای بینالمللی پیش خواهد برد.
در مورد ایران هم خروج آمریکا از برجام (توافق هستهای ۲۰۱۵) و اعمال تحریم سخت در قالب سیاست «فشار حداکثری» بهمنظور فروپاشی کشور از درون نتیجه معکوس داده و منجر به تقویت برنامه هستهای و مواضع سختتر ایران در مذاکرات هستهای شد. این وضعیت، فرصت بینظیری برای ایران فراهم میکند که به توسعه برنامه هستهای خود بپردازد و همزمان مواضع محکم خود در مذاکرات هستهای با غرب را حفظ کند.
پاییز سال ۱۳۹۱ والتر پینکس، مأمور ارشد سازمان سیا و تحلیلگر امور امنیت ملی و استاد دانشگاه در آمریکا، در تحلیلی که روزنامه «فیلادلفیا اینکوآیرر» منتشر کرده با استفاده از انتشارعلنی اسناد محرمانه مربوط به بحران موشکی کوبا به تحلیل برنامه هستهای کشورمان پرداخته و نوشته بود:
استفاده از اسنادی که در بایگانی حزب کمونیست چکسلواکی سابق پیداشده و توسط مرکز پژوهشهای مربوط به جنگ سرد در موسسه مطالعاتی «ویلسون» منتشرشده است میتوانیم به مکالمات نیکیتا خروشچف و آنتونین نوووتنی، رهبر وقت حزب کمونیست چکسلواکی، در اکتبر سال ۱۹۶۲ مراجعه کنیم، در مقطعی که این گفتوگو انجامشده بحران موشکی کوبا چند روزی بود که به پایان رسیده بود.
در ادامه این مقاله آمده بود:
خروشچف دو روز قبل از این تاریخ پذیرفته بود که بمبافکنها، موشکها و سلاحهای هستهای اتحاد شوروی را از کوبا خارج کند. در مقابل آمریکا متعهد شد که به کوبا حمله نکند و جان افکندی، رئیسجمهور آمریکا، نیز به سفیر اتحاد شوروی در واشینگتن گفته بود که موشکهای آمریکایی که در خاک ترکیه مستقرشده و روسیه را هدف گرفتهاند ازآنجا منتقل خواهند شد. بهاینترتیب هر دو طرف توانستند مدعی پیروزی شوند؛ اما درباره پرونده هستهای ایران چطور؟ بهترین راهحل برای ایران فریز کردن فعالیت هستهای است!
یک سال بعدازاین مقاله آمریکاییها طی توافق برجام موفق شدند که برنامه هستهای ایران را روی کمتر از ۳ و نیم درصد فریز کنند آن زمان اوباما ادعا داشت که امکان باز کردن همه پیچهای برنامه هستهای ایران وجود نداشته اما پایلوت کردن بهتر از ایران هستهای است، به نظر میرسد که این بار بایدن با پذیرش غنیسازی ۶۰ درصدی روی فریز کردن آن حساب ویژه بازکرده است با این تفاوت که این غنیسازی را با گرانترین شکل ممکن آماده فروش کرده و درازای آن توافق جامعتری را طلب خواهد کرد، این تله هستهای باهدف محدود کردن جمهوری اسلامی ایران در دوران جانمایی در نظم جدید جهانی به معنای مهار تهران است!
ارسال نظرات