پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
24 شهريور 1397 - 12:04
چرا امام حسین (ع) به‌همراه خانواده قیام نمودند؟!

سياست افشاگري خون خدا

قیام امام شهید (ع) در عاشورای سال ۶۱ ه. ق. ابعاد گسترده‌ای دارد؛ با درس‌ها و عبرت‌های متعدد و متنوع که هم‌چنان و همیشه درس‌آموز است. این قیام تاریخ‌ساز، تنها در میدان نبرد نظامی خلاصه نمی‌شود و مقدمات و تبعات آن، خود کتاب جامعی از نکته و درس و عبرت است.
نویسنده :
محمد گودرزي
کد خبر : 1412

پایگاه رهنما :

قیام امام شهید (ع) در عاشورای سال ۶۱ ه. ق. ابعاد گسترده‌ای دارد؛ با درس‌ها و عبرت‌های متعدد و متنوع که هم‌چنان و همیشه درس‌آموز است. این قیام تاریخ‌ساز، تنها در میدان نبرد نظامی خلاصه نمی‌شود و مقدمات و تبعات آن، خود کتاب جامعی از نکته و درس و عبرت است. از جمله مهمترین عناصر قیام حسینی (ع) حضور اهل‌بیت امام، از خواهر و همسر و دختران و کودکان خردسال و شیرخوار بود؛ آن هم با وجود مصیبت‌هایی که بر ایشان گذشت. به راستی اما، همراه آوردن خانواده در چنین سفر پرمخاطره‌ای چه ضرورتی دارد؟ آن هم افرادی که به واسطه انتساب به پیامبر اکرم (ص)، از احترام ویژه‌ای برخوردار هستند؛ خصوصا وقتی چهره‌ای، چون عقیله بنی‌هاشم، زینب کبری (ع) در میان ایشان باشد، با آن همه احترام و اکرام در میان خاندان نبوت (ع). آیا شایسته است که ایشان، آن‌گونه هتک حرمت شوند؟ چه تدبیر و حکمتی در پس این تصمیم بزرگ حضرت سیدالشهدا (ع) بوده و کدامین ضرورت ایشان را به این تصمیم رسانده است؟ در این یادداشت، به دنبال پاسخ به این پرسش‌ها و گره‌گشایی از این ابهام هستیم. به این منظور، لازم است کمی به عقب برگردیم و ریشه ماجرا را از مدینه جستجو کنیم؛ آیا مناسب‌تر نبود که اهل‌بیت رسول‌خدا (ع) در شهر پیامبر (ص) می‌ماندند، تا در پناه بنی‌هاشم امنیت و حرمت ایشان حفظ شود و تاریخ شاهد آن صحنه‌های دردناک نباشد؟! جای تامل است... با کمی تامل، اما به این پرسش مهم می‌رسیم: چه شد که امام حسین (ع) از مدینه خارج شدند؟ خروج ایشان از مدینه، چرا و چگونه صورت گرفت؟ پاسخ به این پرسش، معادله را - تا حد زیادی - روشن می‌سازد.
ضرورت‌های خروج از مدینه
با مراجعه به تاریخ درمی‌یابیم که خروج امام (ع) از مدینه، تماما از سر ضرورت بوده است: یعنی ادامه حضور ایشان در مدینه ممکن نبوده؛ چراکه امرای یزید در مدینه، ضمن اعلان مرگ معاویه، امام (ع) را میان قبول بعیت فوری با یزید و تقدیم جان مخیر ساخته بودند! با این حساب، امام (ع) یا باید بیعت کند، یا ماندن در مدینه به قیمت جان ایشان تمام می‌شود. روشن است که بیعتی در کار نخواهد بود، اما تسلیم جان در مدینه آیا اثری خواهد داشت تا بمانند و مقاومت کنند؟ امضای خلافت یزید، حقیقتا به معنای امضای مرگ انقلاب رسول‌خدا (ص) و ختم اسلام است؛ اما ایستادگی در مقابل این انحراف - که به روشنی به قیمت جان تمام خواهد شد - باید به نحوی حساب‌شده باشد که انقلاب نبوی را حیات دوباره ببخشد و جوششی تازه در رگ‌های آن ایجاد کند. امام شهید (ع) باید حجت را بر جامعه اسلامی تمام کند؛ سخنان مهمی از ایشان باید در تاریخ بماند، بهانه‌ها منتفی گردد، خواص غفلت‌زده هشدار‌های لازم را دریافت کنند و چهره حقیقی بنی‌امیه - که تا پیش از این در پس تزویر معاویه پنهان بود - را بدون نقاب در تاریخ ثبت شود.
چرایی سفر به مکه؟
امام (ع) رهسپار مکه می‌شوند تا از امنیت و مرکزیت آن برای انجام این ماموریت بزرگ تاریخی استفاده کنند. اما چرا همراه با خانواده؟! وقتی حسین‌بن‌علی (ع) در راه چنان قیام بزرگی پای می‌گذارد، اگر خودش در مدینه - که متعلق به خاندان نبوت است - امنیت ندارد، آیا خانواده‌اش امنیت خواهند داشت؟! اگر قتل حسین (ع) در مدینه حرمتی ندارد، آیا به اسارت گرفتن و قتل اهل‌بیت او، به منظور ایجاد اختلال در قیام و تحت فشار گذاشتن ایشان، حرمتی خواهد داشت؟! بالاتر از آن، فرزند رسول خدا (ص) در مجاورت خانه خدا و حرم امن الهی امنیت ندارد و حکم قتل ایشان در همان سرزمین مقدس نیز صادر می‌شود! این یعنی مستی یزید از جانشینی پدر چنان بالا گرفته است که هرکاری برای متوقف ساختن مهمترین مانع تثبیت حکومت خود انجام خواهد داد! پس چه ابایی خواهد داشت از تجاوز به حریم خانواده رسول خدا (ع) هرکجا که باشند؛ مدینه، مکه یا کربلا...
ممکن است این پرسش در ذهن خواننده شکل بگیرد که در نهایت همین حوادث دلخراش رخ خواهد داد، پس تدبیر امام (ع) در همراه ساختن خانواده چه سودی داشت؟ پاسخ این‌که: به نتیجه رسیدن قیام، مهمترین هدف برای امام شهید (ع) است؛ با این حساب، همراه داشتن خانواده این امکان را از حکومت یزید می‌گیرد که با پیش‌دستی در ایجاد مزاحمت برای اهل‌بیت ایشان و گروکشی ایشان، سرنوشت قیام را دگرگون سازد. همان‌طور که در نهایت امام (ع) ناچار به تقدیم جان مبارک می‌شوند؛ اما شهادت ایشان در کربلا - پس از ثبت تاریخی روشنگری‌ها و جلب توجه همگانی به ماهیت ایستادگی در مقابل یزید و برملا ساختن عمق تباهی بنی‌امیه - کجا، تسلیم شدن در مدینه کجا؟! به همین نسبت، اسارت و تحمل مصیبت و رنج اهل‌بیت نبوت (ع) در مدینه کجا و حضور فعال و موثر ایشان در صحنه قیام و آن‌گاه ایفای نقش روشنگرانه پس از شهادت امام و یاران در کوفه و شام و بعد از آن در مدینه کجا؟!
علم امام به سرنوشت قیام
آری! امام شهید - که سلام خدا بر ایشان باد - از ابتدا نسبت به سرنوشت قیام آگاه بودند؛ اما از سر حکمت و تدبیر الهی، خون مبارک خود و یاران و فرزندان - که در هر صورت از سوی فرزند ملعون معاویه محترم نگاه داشته نمی‌شد - و مصیبت و اسارت اهل‌بیت - که بی‌شک، در هر صورت مورد تجاوز و تعدی یزیدیان واقع می‌شدند - را بهایی هزار هزار برابر بخشیدند: تا بیشترین تاثیرگذاری را داشته باشد و قیام حسینی (ع) تا سرانجام خود پیش رود. آیا اگر عقیله بنی‌هاشم - که سلام خداوند بر ایشان باد - در مدینه مانده بودند، پیام تاریخ‌ساز خون شهدای کربلا (سلام‌الله‌علیهم) به کوفه و شام و مدینه و آن‌گاه اقصی‌نقاط عالم اسلامی در دوران خود و همه دوران‌های پس از خود می‌رسید؟! به گواه تاریخ، پاسخ منفی است...

ارسال نظرات