سال ۱۴۰۱ با همه فراز و نشیبهایش به پایان رسید و پرونده آن تا چند روز دیگر بسته میشود و به بهار طبیعت سپرده میشود. سالی که مثل همه سالهای قبل از آن، با انبوهی از خاطرات شیرین و گاهی تلخ گذشت و درسها و تجربههای آن برای مردم و مسئولان کشور باقی ماند؛ درسها و تجربههایی که اگر به خوبی و با دقت به آنها توجه شود، میتواند چراغ راه جامعه ایرانی برای پیمودن سال ۱۴۰۲ و سالهای بعد از آن باشد و قدم گذاشتن در مسیر پیشرفت و تعالی را هموارتر میکند.
حالا آخرین صفحات کتاب «ایران ۱۴۰۱» در حال ورق خوردن است و این کتاب تا چند روز دیگر با هزاران امید و آرزو بسته میشود و مردمان عزیز ایرانزمین قدم در سال ۱۴۰۲ میگذارند؛ در این میان، مروری بر مهمترین اتفاقات سالی که گذشت، هم دفترچه خاطراتمان را پربارتر و ماندگارتر میکند و هم کولهبار تجربههایمان را گرانبهاتر میکند.
* سالی که با بهار رمضان شروع شد
عید نوروز ۱۴۰۱ در حالی آغاز شد که در سایه لطف و رحمت خداوند مهربان و با تلاش مردم و دولت جدید، بیماری منحوس کرونا مهار شده بود و دیگر خبری از مرگهای چند صد نفره نبود؛ عید نوروز به آرامی گذشت و با پایان عید، مردم ایران مثل همه مسلمانان جهان میهمان سفره رمضانالکریم شدند و بهار پرطراوت با بهار قرآن همراه شد.
حالا سال ۱۴۰۱ در حالی به پایان میرسد که در طلیعه عید نوروز جدید، بهار رمضان هم از راه میرسد و لذت عید را با تجربه متفاوتی همراه میکند. تقارنی که میتواند برای اهل دل و معنا، شیرین و پربار باشد و حال دلشان را خوبتر از آنی بکند که هست.
* یک تصمیم اقتصادی و همدلی اجتماعی
بهار ۱۴۰۱ هنوز به نیمههای راه هم نرسیده بود که دولت جدید تصمیم گرفت تا به یک جراحی اقتصادی دست بزند. دولت سیزدهم در نخستین روزهای اردیبهشت ماه با اعلام حذف «ارز ترجیحی» یا همان دلار ۴۲۰۰ تومانی که از ابتدای سال ۹۷ آغازگر یک بدعت اقتصادی و رانت خطرناک شده بود، تلاش کرد تا یارانه کالاهای اساسی را هدفمند کند. خیلی نگران تبعات اجتماعی ناشی از این تصمیم اقتصادی بزرگ و سنگین بودند، اما جامعه ایرانی خیلی زود با این تصمیم سازگار شد و با وجود ضعف و قوتهای قابل توجه در اجرای این طرح، نه خبری از آشوبهای اجتماعی شد و نه اتفاق دیگری افتاد.
هرچند در ماههای بعد، تحولات دیگری رقم خورد که منجر به فراموشی یا کمرنگ شدن این جراحی هوشمندانه شد، اما به هر حال آرامش و انسجام اجتماعی رقم خورده در هنگام اجرای این تصمیم، یک تجربه ماندگار شد برای تصمیمات بزرگ بعدی که اگر مسئولان شفاف و صادقانه با مردم حرف بزنند، جامعه ایرانی بهترین عیار همدلی و همراهی را با آنها نشان خواهد داد.
* کنگره جهانی اربعین و عظمت ایرانزمین
تابستان گرم ۱۴۰۱ به نیمههای خودش رسیده بود که با فرا رسیدن ایام محرم و صفر، کمکم شور حسینی همه جا را فراگرفت و بوی اربعین خیلی زود به مشام مردم ایران رسید؛ مردمانی که در هر حال و روزی باشند، نام امام حسین (ع) که بیاید، حساب دیگری روی مسائل باز میکنند.
با شروع ماه صفر در شهریورماه و با وجود گرمای هوا و بعد از دو سال محرومیت از راهپیمایی اربعین بخاطر شیوع کرونا، حالا کمکم خیل عاشقان و دلدادگان اباعبدالله الحسین (ع) مهیای رفتن به عتبات و شرکت در راهپیمایی اربعین حسینی شدند و این شور عمومی با نزدیکتر شدن به روزهای منتهی به اربعین، بیسابقهتر و ماندگارتر شد؛ تا جایی که جمعیتی عظیمتر از سالهای قبل راهی عتبات شدند و با وجود برخی کمبودهای خدماترسانی و نقدهایی که حتما وارد بود، اما جلوهای بیسابقه از یک حرکت عمومی فرهنگی به نمایش گذاشته شد، تا جایی که رشک و شیطنت رسانههای برونمرزی را برای بهانهجویی و تخریب جلوههای عظمت این مراسم، برانگیخت.
* عفت عمومی و درسهای یک واقعه
هنوز اثرات زلزله راهپیمایی اربعین در پیکره دشمنان این مردم باقی بود که یک حادثه، آغازگر یک سلسله حوادث فتنهگون در خیابانهای این مرز و بوم شد. فوت یک خانم بر اثر بیماری زمینهای، پس از بازداشت توسط پلیس امنیت اخلاقی، بهانهای شد تا دشمنان قسمخورده مردم ایران با کلیدواژه «حجاب» و با دستاویز قرار دادن مسئله «آزادی زن»، دست به آشوب و بلوا و قتل و تخریب و آتشافروزی بزنند.
شاید در روزهای نخست شکلگیری این حوادث که شاید برخیها از سر حسن نیت و دلسوزی هم دست به اعتراض میزدند، کسی تصور نمیکرد این تجمعات خیابانی مقدمهای برای یک جنگ ترکیبی فراگیر باشد که به چیزی کمتر از نابودی انقلاب اسلامی و تجزیه جامعه ایرانی راضی نمیشود، اما واقعیت تلخ همانی بود که در روزهای مهر و آبان مشاهده کردیم و در خلال آن، خون دهها نفر از مدافعان امنیت و مردم بیگناه توسط صحنهگردانان این سناریو بر زمین ریخته شد و کام مردم را تلخ کرد.
در نتیجه این تولید ناامنی بود که حوادث تلخی مانند شاهچراغ و ایذه رقم خورد و خون عدهای از بهترین فرزندان این سرزمین به دست بدترین دشمنان آن بر زمین ریخته شد. هرچند آن روزهای تلخ، با بصیرت و بزرگمنشی مردم ایران به پایان رسید و آرامش به شهرهای میهن بازگشت، اما این تجربه هم به جا ماند که هوشمندی مسئولان در تصمیمات و رصد به موقع تحولات، میتواند فرصت را از دشنان و بدخواهان بگیرد.
* ۲۲ بهمن تماشایی و امیدهای مردم
فراز و نشیبهای سال ۱۴۰۱ با راهپیمایی بینظیر ۲۲ بهمن ادامه یافت و به گامهای آخر سال رسید. مردمانی که دردها و دغدغههای مهمی دارند و بابت مدیریت اوضاع اقتصادی گلایهمند هستند، با ترسیم ۲۲ بهمن ماندگار امسال، نشان دادند که در عین گلایه، حساب انقلابشان را از دیگران جدا میکنند و مانند فرزند و نور چشم خود، مراقبش هستند.
حالا این مردم با کولهباری از تجربه، آماده استقبال از سال نو شدهاند و بدون شک، این مردم، لایق بهترینها هستند.
ارسال نظرات