- عکس / تصاویر دیده نشده از شهید رائد سعد
- بانک اهداف در جنگ شناختی
- کشتار دانشجویان در ۱۶ آذر و یک سند تاریخی از شکنجه مخالفان با «خرس» در دوره پهلوی!
- آیا نبرد حضرموت نقشه یمن را تغییر خواهد داد؟
- یادداشت ها / آیا پایان ماه عسل صهیونیستها در سوریه نزدیک است؟!
- قیام جوانان سوری | پیام عملیات «بیت جن» برای جولانی و صهیونیستها
- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
- حل مسائل ایران را از کنیسههای آمریکا طلب نکنید
سهشنبه ؛ 25 آذر 1404 پایگاه رهنما:

رقص آشوبگران با آتش مسمومیتها
مسمومیت تنفسی (یا هرچیز دیگری که واقعیت مطلب است) در تعدادی از مدارس دخترانه شهر قم که از اوایل آذرماه گذشته اتفاق افتاد و تکرار شد، متأسفانه بهصورت کافی و اقناعی از سوی مسئولان مرتبط برای مردم روایت نشد و این روند مشکوک در روزهای اخیر با توسعه به چند شهر دیگر با موج جدیدی از فضاسازی و تحریک روانی و رسانهای همراه گردیده که برخی از تحلیلگران، آن را موج جدید بحرانسازی برای شکلدهی به دور جدید اغتشاشات مینامند. بیتردید، عدم تمرکز مسئولان مرتبط با این مسئله در شناسایی و کشف عوامل جنایتکار این رفتار بزدلانه و کثیف که سلامت جسمی و روحی دانشآموزان و آرامش جامعه را برهم زده، غفلت و ضعفی آشکار و غیرقابل اغماض است که حتماً باید جبران شود، اما اتهامزنی بدون سند به نظام و نیروهای مذهبی و هراسافکنی و التهابآفرینی به بهانه این موضوع، از سوی برخی عناصر و گروههای فرصتطلب و آوازهگر هم نوعی همنوایی و کمک به تروریستها و جنایتکاران دستاندرکار این ظلم و ستم آشکار به شمار میآید. تروریستهایی که با هدف قرار دادن امنیت و آرامش روانی جامعه و متهمسازی نظام میخواهند شکست در تداومبخشی به اغتشاشات، و سیلی خوردن از ملت بزرگ ایران در ۲۲ بهمن را جبران نمایند.
افزایش تعداد مدارس و نقاط مسمومیت، همراه با تشدید فضاسازی رسانهای و ایجاد هراس به دست تروریستها، با تصور افزایش تنش در بین دانشآموزان و خانوادهها با مسئولان و همچنین نیروهای مدافع امنیت، در روزهای اخیر روندی تصاعدی یافته که در پیوند با برخی رویدادها، بوی فتنهانگیزی و بهانهجویی برای شکلدهی موج جدید آشوبطلبی میدهد.
رویدادهایی چون:
۱- حضور خانمی میانسال با رفتاری تهاجمی و ادبیات سخیف و هتاکانه جهت تحریک نیروهای مدافع امنیت برای درگیری بهعنوان مادر دانشآموز، درحالی که بعداً معلوم شده هیچ فرزند دانشآموزی ندارد؛ ۲- اعلام فوت خانمی جوان بر اثر مسمومیت در مدرسه و مانور تبلیغی سنگین در فضای مجازی بر روی این فوت، درحالی که این خانم ۳۰ سال سن داشته و دو لیسانس دریافت کرده و دانشآموز نبوده است؛ ۳- به میدان آمدن گروهک معاند جوانان محلات یا همان سازمان نفاق و دادن فراخوانهای پیاپی برای تجمع مقابل مدارس و سر دادن شعارهای ساختارشکنانه و تشویق به ساخت و پرتاب مواد آتشزا به سمت مدارس؛ ۴- فراخوان گسترده برای تعطیلی مدارس در روزهای ۱۳ و ۱۶ اسفندماه؛ ۵- تلاش برای گسترش مسمومیتها از مدارس به دانشگاهها و پیوند بین دانشآموزان و دانشجویان و ۶- شدتبخشی به جنگ روانی و رسانهای به موازات افزایش و گسترش مسمومیتها.
هدف قرار دادن مدارس دخترانه، علاوه بر کاربرد ابعاد هیستریک ماجرا، با زنانگی جنبش موهوم زن، زندگی، آزادی نیز انطباق دارد و هرگونه اتفاقی میتواند پای طرفهای خارجی و مدافعان حقوق زن را به میدان باز کند.
همانگونه که پیش از این هم، در معرکهگردانی اغتشاشات شاهد حمایت آشکار بیگانگان از اغتشاشگران و یکهتازی و جولان عناصر برانداز و گروهکهای تجزیهطلب در محافل سیاسی کشورهای غربی بودیم که به بهانه مرگ مهسا به همنوایی رسیده بودند، این بار هم سلامت جسمی و روانی دختران معصوم دانشآموز، بهانه رقص مشترک شغالها با گرگها شده است.
برای ناکام گذاشتن جنایتکاران، چارهای جز روایت بههنگام و دقیق واقعیتها نبوده و نیست و رسیدن به واقعیتها نیز سرعت عمل و البته دقت دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی را نیاز دارد.

چراغ سبز ایران در انتظار اراده سیاسی غرب
دکتر هادی محمدی
از امروز نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین کار خود را آغاز می کند و موضوع اختلافات پادمانی میان ایران و آژانس بر سر سه مکان که آژانس مدعی شده در آنها ذرات اورانیوم غنی شده یافته یکی از دستورکارهای اصلی این نشست 5 روزه است. این انتظار با سفر رافائل گروسی مدیرکل آژانس به تهران و رسیدن به یک بیانیه مشترک و تفاهمات جدید ایجاد شده تا نه تنها شورای حکام در پاسخ به چراغ سبز ایران برای تعامل بیشتر با آژانس در چارچوب پادمان، موضوع تصویب قطعنامه سوم را کنار بگذارد بلکه این روند با اجرای موفقیت آمیز در آینده نزدیک بتواند در کنار اراده سیاسی طرفهای مقابل باعث ازسرگیری مذاکرات هسته ای با هدف احیای برجام و رفع تحریمها شود.
این پیام در تهران به گروسی منتقل شد که هر گونه کارشکنی در اجرای تفاهم اخیر با آژانس به ویژه رفتن به سوی تصویب قطعنامه ضد ایرانی می تواند به معنای نداشتن اراده سیاسی برای احیای برجام و حل و فصل اختلافات از سوی ایران تعبیر شود و همه فضای مثبت ایجاد شده را بار دیگر تیره و تار سازد. از سوی دیگر اظهارات بعضا عجیب گروسی در ورودش به وین پس از سفر به تهران تا حدی این تردید را در ایران و در بین منتقدان مذاکرات هسته ای ایجاد کرده که شاید تهران در مقابل خواسته های آژانس نرمش بیش از حدی داشته و منافع ملی رعایت نشده باشد. در این مسئله چند نکته حائز اهمیت است؛ اول این که باید شخصیت مدیرکل را به عنوان فردی که با حمایت غرب به ویژه آمریکا به این سمت رسیده درک کرد، او اکنون در آستانه گرفتن رأی مجدد برای بقا در صندلی مدیرکلی است و نیاز دارد حداقل در حرف و ادبیاتش طوری دو پهلو سخن بگوید که دوستان خود را نرنجاند، با این حال دیدیم که اولین صدای اعتراض را رژیم صهیونیستی و نخست وزیرش نتانیاهو بلند کرد که نشان می دهد سخنان گروسی در تهران و وین به ویژه در موضوع بازرسی از اسرائیل به مذاقش خوش نیامده است. همچنین این نکته فراموش نشود که ملاک برای ایران آن چیزی است که در سند توافق مشترک آمده نه سخنان گروسی یا هر مقام دیگری.
ایران پای این توافق را با شروطی از جمله رعایت از سوی طرف مقابل امضا کرده و به آن متعهد است و اگرچه در گفتوگوهای شفاهی وعدههایی رد و بدل شده اما همه قولهای شفاهی و موفقیت همین متن کتبی نیز موکول به آینده است. آیندهای که در آن اولا خبری از تصویب قطعنامه جدید در شورای حکام نباشد و ثانیا به صورت انجام تعهد در برابر تعهد باشد و این گونه نیست که ایران اقداماتش را انجام دهد و طرف مقابل اقداماتش را که شامل بستن پرونده سه مکان مذکور است، همچنان مثل یک استخوان لای زخم نگهدارد. ایران با امضای سند روز شنبه با گروسی نشان داد که آماده از سرگیری دیپلماسی برای رسیدن به توافق نهایی است و بازی ریاکارانه ای همچون آمریکایی ها ندارد.
تهران چراغ سبزی به طرف مقابل نشان داده و حالا توپ در زمین کسانی است که چند ماه است بر طبل برهم خوردن توافق توسط ایران می کوبند. این نمایش واقعی اراده از سوی ایران زمانی به ثمر می نشیند که پاسخی متناسب و واقعی هم از اروپا و آمریکا بگیرد. گوی و میدان وین در پله اول نشان می دهد چقدر آن ها آماده تقویت دیپلماسی هستند و برای رسیدن به توافق احیای برجام، اراده سیاسی لازم را دارند. پس از این گام می توان با تشکیل کمیته فنی که در سند مشترک ایران و آژانس ذکر شده، حتی در همین ماه مارس اولین ثمرات توافق جدید را چید و چشید و سپس به انتظار بخشهای سیاسی این پرونده نشست تا آنها از این ثمره برای پیشبرد مذاکرات به سمت توافق نهایی بهره برداری کنند.

ارسال نظرات