14 اسفند 1401 - 15:14

پایگاه رهنما:

 

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز یکشنبه‌ ۱۴ اسفند

فرافکنی رژیم صهیونیستی  در سرازیری فروپاشی
عباس حاجی نجاری
رژیم صهیونیستی این روز‌ها بحرانی‌ترین شرایط دوران عمر کوتاه خود را طی می‌کند و زمینه‌های فروپاشی این رژیم منحوس متأثر از تشدید بحران‌های داخلی، تثبیت موقعیت نیرو‌های مقاومت، تسری مبارزات فلسطینی‌ها به مناطق کرانه باختری و سرزمین‌های ۴۸ فراهم‌شده است. 
روزنامه عبری زبان «هاآرتص» در یادداشتی نسبت به عواقب خطرناک «دیوانگی» نخست‌وزیر هشدار داده و می‌نویسد که او مسلماً منجر به «ویرانی، تجزیه و فروپاشی اسرائیل» خواهد شد. این رسانه صهیونیست در تحلیل خود می‌افزاید: «روز‌های گذشته، روز‌های خشم در خیابان‌های اسرائیل بود. این روز‌ها به‌طورقطع روشن کردند که تظاهرات علیه دولت تروریستی بنیامین نتانیاهو یک جنگ است؛ جنگی که دو ماه پیش تشکیل‌شده، اما حالا به عملیات سپر دفاعی خود پناه برده است.»‌
مقایسه شرایط کنونی این رژیم که حتی پشت دیوار‌های بتنی و سیم‌های خاردار نیز برای موجودیت خود احساس خطر می‌کند با شرایطی که بنیان‌گذاران این رژیم در سال‌های میانی قرن بیستم برای خود تصویرسازی کرده و هر شب خواب نیل تا فرات را می‌دیدند درک چرایی کینه‌ورزی کنونی سران این رژیم علیه فلسطینیان مظلوم و همچنین تهدیدنمایی علیه نظام اسلامی را آسان‌تر می‌کند. 
 بعد از شکل‌گیری این رژیم در سال ۱۹۴۸ میلادی با سرمایه‌گذاری امریکا و برخی کشور‌های اروپایی و با محوریت انگلیس تمام ظرفیت و توان این قدرت‌ها برای تحکیم و تثبیت موقعیت این رژیم مجعول در سرزمین‌های اشغالی متمرکز و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی در پنج جنگی که با حمایت غربی‌ها توسط رژیم صهیونیستی بر کشور‌های عربی منطقه تحمیل کردند در هر جنگ بخشی از سرزمین‌های عربی را تصرف کردند و به‌زعم خود به آن آرمان معهود نزدیک‌تر می‌شدند، اما پیروزی انقلاب اسلامی این نوار پیروزی را برعکس کرد و اکنون بعد از گذشت بیش از چهار دهه و تحمل شکست از مقاومت فلسطین در انتفاضه اول و دوم و جنگ‌های سی‌وسه روزه، بیست و دو روزه و... این رژیم حتی موقعیت خود را در میان صهیونیست‌ها در داخل سرزمین‌های اشغالی درخطر می‌بیند.
اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم صهیونیستی چند روز پیش با تأکید بر اینکه این رژیم در آستانه «فروپاشی» قانونی و اجتماعی است می‌گوید که به‌شدت از آنچه در اراضی اشغالی رخ می‌دهد، نگران است. در سال‌های بین هفتاد و پنجمین سالروز استقلال اسرائیل تا هشتادمین سالروز، ما با یک آزمون سرنوشت‌ساز روبه‌رو هستیم. من شکاف‌هایی را می‌بینم که در برهه فعلی عمیق‌تر و دردناک‌تر شده است و نمی‌توانم به‌طورجدی به این موضوع فکر نکنم. واقعیت این است که یک دولت یهودی دو بار در تاریخ در اسرائیل تشکیل شد و قبل از اینکه به هشتادمین سال خود برسد دو بار فروپاشید. این هشدار در روز‌های اخیر توسط لاپید نخست‌وزیر سابق اسرائیل تأکید شد: اسرائیل تا شش ماه دیگر از درون متلاشی می‌شود. 
در عرصه دیگر درحالی‌که این رژیم به‌شدت موجودیت خود را از سوی حزب‌الله و نیرو‌های سازمان‌یافته مقاومت نظیر حزب‌الله و جهاد اسلامی و حماس درخطر می‌بیند، با پدیده‌ای جدید و غیرقابل مقابله‌ای به نام مقاومت در سرزمین‌های کرانه باختری مواجه شده است که با انجام ده‌ها عملیات روزانه، بیش از ۶۰ درصد ظرفیت ارتش رژیم را در سرزمین‌های اشغالی به خود مشغول کرده و تلفات سهمگینی را در ماه‌های اخیر بر صهیونیست‌ها وارد ساخته است. شرایط این روز‌های سرزمین‌های اشغالی به‌ویژه در کرانه باختری بسیار ویژه است و رزمندگان فلسطینی با هر وسیله‌ای پاسخ جنایات بی‌شمار صهیونیست‌ها را می‌دهند و همین امر شرایط ویژه‌ای را برای صهیونیست‌های غاصب رقم‌زده است. این عملیات نشان‌دهنده آن است که گروه‌های مقاومت در آستانه ماه مبارک رمضان در حال آماده‌سازی خود برای یک انتفاضه جدید در کرانه باختری و مناطق ۴۸ مبتنی بر راهبرد «اتحاد جبهه‌های مقاومت» هستند. 
اما نکته مهم در این شرایط این است که نتانیاهو رئیس دولت متزلزل و در حال سقوط رژیم صهیونیستی با تکرار تهدید‌های خود علیه ایران، به‌صورت تصریحی و تلویحی از قصد این رژیم برای حمله به مراکز هسته‌ای و نظامی ایران برای متوقف کردن برنامه‌های هسته‌ای ایران سخن به میان می‌آورد. وی در کنفرانس ملی هرتزوگ در تل‌آویو با تکرار ادعای وجود اهداف نظامی در برنامه هسته‌ای ایران مدعی شد که یک تهدید نظامی موثق، بهترین راه جلوگیری از بلندپروازی‌های هسته‌ای ایران است. می‌توان تحریم‌های اقتصادی را هم به آن اضافه کرد، اما شرط کافی نیست و اغلب اوقات یک اقدام نظامی شرایط کافی به‌حساب می‌آید. 
با شروع به کار دولت جدید در سرزمین‌های اشغالی گردانندگان این رژیم به دلیل شکست‌های مستمر این رژیم از نیرو‌های مقاومت در منطقه همچون گذشته تلاش کرده و می‌کنند ایران را به‌عنوان تهدید اصلی این رژیم معرفی و با ادعای تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای روند فشار‌های غرب علیه ایران را مدیریت و از هرگونه تغییر در سطح تحریم‌ها و فشار‌های غرب علیه ایران را جلوگیری کنند. به باور آن‌ها و همان گونه که بار‌ها تأکید کرده‌اند، حذف فشار‌ها و تحریم‌های غرب علیه ایران موجب تقویت و تحکیم اقتدار ایران و گسترش نفوذ ایران در منطقه خواهد شد. برای تهدیدات اخیر صهیونیست‌ها علیه ایران دلایل چندی را می‌توان برشمرد: 
۱-با توجه به بن‌بست‌های ایجادشده در مسیر پیشبرد سیاست‌های داخلی و خارجی این رژیم، فضاسازی‌های اخیر باهدف بزرگنمایی تهدید ایران معطوف به جلوگیری از فروریزش «تصویر راهبردی ملی» در ذهن ساکنین سرزمین‌های اشغالی باید موردتوجه قرار گیرد.
۲-رژیم صهیونیستی به خاطر نفوذ فوق‌العاده ایران و محور مقاومت به‌ویژه حزب الله در منطقه احساس نگرانی کرده، به‌ویژه آنکه انسجامی که الآن بین جنبش‌های مبارز فلسطینی در داخل علیه رژیم صهیونیستی به وجود آمده، نگرانی‌های نخست‌وزیر این رژیم را افزایش داده است.
۳-غربی‌ها براین نکته واقف‌اند که هرگونه اقدام نظامی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران در عین اینکه با پاسخ قدرتمندانه ایران و دوستانش در منطقه مواجه خواهد شد درعین‌حال به جنگی در سطح استراتژیک تبدیل خواهد شد و این چیزی نیست که قدرت‌های جهانی و به‌ویژه قدرت‌های غربی خواستار آن باشند، به‌خصوص آنکه پس‌ازآن امکان حصول توافق در مذاکرات هسته‌ای را دشوارتر کرده و آن را به تعویق خواهد انداخت. 
۴-با توجه به روند خروج امریکا از منطقه طرح حمله قریب‌الوقوع و پنهان ارتش رژیم صهیونیستی در عمق خاک ایران، بی‌اعتنایی به هنجاری قدیمی است که دهه‌ها بر روابط امریکا و رژیم صهیونیستی حاکم بوده، رژیم صهیونیستی نمی‌تواند به‌سادگی خواسته‌ها و نگرانی‌های پشتیبان اصلی خود را نادیده بگیرد، مخصوصاً وقتی اولویت‌های اصلی سیاست خارجی امریکا جنگ و درگیری نظامی نیست. 
اما از آنجایی که تهدیدات رژیم صهیونیستی علیه مردم ایران را می‌بایست چندبعدی موردبررسی و تحلیل قرارداد و این رژیم به‌نوعی تهدیدات خود علیه جمهوری اسلامی ایران را در قالب یک جنگ ترکیبی طراحی و پیاده‌سازی می‌کند و تهدیدات نظامی این رژیم علیه ایران بیشتر جنبه اعتبار‌سازی دارد، لذا تهدیدات امنیتی این رژیم نظیر خرابکاری‌های صورت گرفته در مراکز هسته‌ای و یا عملیات پهپادی و... را باید جدی گرفت و از این حیث باید مراقبت‌های لازم به عمل آید. مضافاً بر اینکه تهدید به انجام عملیات متقابل علیه منافع رژیم صهیونیستی در عرصه‌های مختلف و اعتبار‌سازی برای آن، با بهره‌گیری از همه ظرفیت‌های موجود، نقش بازدارنده‌ای در مقابل اقدامات ضد امنیتی این رژیم خواهد داشت.

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز یکشنبه‌ ۱۴ اسفند

معضل نگران‌کننده قوانین اجرا نشده!

مهدی حسن‌زاده

با تصویب مجلس، موضوع واگذاری سهام عدالت به جاماندگان در بودجه 1402 نیز گنجانده شد. موضوعی که با تفاوت های جزئی کوچکی در قانون بودجه 1401 هم گنجانده شده بود. با این حال تاکنون و در فاصله 2 هفته تا پایان سال، اجرای این بند از قانون بودجه 1401معطل مانده است و براساس اعلام مسئولان وزارت اقتصاد صرفا فهرستی از اسامی 3 میلیون و 300 هزار نفر برای دریافت سهام عدالت نهایی شده است، اما همچنان خبری از اعطای سهام عدالت نیست. سال هاست که بسیاری از مصوبات مجلس و حتی گاهی بخشنامه های دولت با موانع جدی در اجرا مواجه می شود و عملا آن چه مصوب شده است روی کاغذ بدون اجرا باقی می ماند. فارغ از این مصوبه که در قانون بودجه امسال نیز آمده بود، مصوبات متعدد دیگری از جمله حذف یارانه ثروتمندان، مولدسازی دارایی های دولتی، واگذاری شرکت های دولتی، اعطای کالابرگ الکترونیک و مواردی دیگر را می توان به عنوان مصوبات قانونی اما اجرا نشده برشمرد.

این مسئله یک نتیجه تلخ به همراه دارد و آن هم قبح زدایی از اجرا نشدن قانون است. در حقیقت با ادامه این روند بسیاری از مردم، فعالان اقتصادی، نخبگان و مجریان قانون می دانند که قانون ضمانت اجرایی سفت و سختی ندارد و می توان از اجرای آن شانه خالی کرد. روشن است که بی ارج و قرب شدن قانون، چه اندازه به روند توسعه کشور لطمه می زند و کار را به جایی می رساند که آیین نامه اجرایی مولدسازی دارایی های دولت نیز خواستار دور زدن قانون برای اجرای این آیین نامه می شود. با این حال ریشه یابی این مسئله را نیز باید مدنظر قرار داد. به نظر می رسد دو اشکال اساسی در روند قانون گذاری وجود دارد که به اجرا نشدن قوانین و در نتیجه لطمه دیدن قانون به عنوان زیربنای نظم اجتماعی و اداری کشور منتهی می شود. نخستین اشکال، خلط شدن قانون نویسی و بودجه نویسی در کشور است. بخشی از این قوانین اجرا نشده از جمله واگذاری سهام عدالت به متقاضیان جدید، مصوباتی است که در قوانین بودجه آمده است.

این در حالی است که سال هاست یکی از محورهای مهم اصلاحات ساختاری بودجه، حذف قوانین موضوعی و پراکنده از فرایند بودجه است. به عبارت مشخص، بودجه سندی است که دخل و خرج دولت و حاکمیت را مشخص می کند. لذا مصوبات آن نیز باید یا نحوه کسب درآمد دولت را مشخص کند یا نحوه هزینه‌کرد آن را. این در حالی است که مصوباتی نظیر اعطای سهام عدالت یا طرح کالابرگ الکترونیک فارغ از درستی یا نادرستی آن، اساسا ارتباطی به بودجه ندارد و با توجه به اهمیت آن باید خارج از بودجه در قالب لایحه یا طرح مجزایی دیده شود تا بتوان با فراغ بال بیشتر و با بحث کارشناسی تر، قانونی متقن تصویب کرد. دومین اشکال، به محتوای قانون نویسی بر می گردد که گاهی سعی دارد موضوعی به لحاظ اجرایی سنگین را در مهلتی کوتاه و بدون توجه کافی به الزامات و مقدمات اجرایی آن نهایی کند. به عنوان مثال واضح است حرکت کردن به سمت ایجاد کالابرگ الکترونیک یا شناسایی مشمولان جدید سهام عدالت و اعطای آن، موضوعاتی دامنه‌دار و نیازمند مقدمات است و نمی توان در قالب بودجه مصوب انتظار داشت در فرصتی کوتاه و مثلا 3 ماهه این مصوبات را اجرایی کرد.

یا در برخی موارد، بودجه لازم برای اجرای برخی مصوبات کمتر از واقعیت دیده شده است یا منابع پیش بینی شده ای که قانون براساس آن منابع قرار است اجرا شود، منابعی غیرقابل تحقق یا به مراتب کمتر از پیش بینی بودجه قابل تحقق است. هرچند در این میان، نباید این مسئله را به منزله توجیهی بر تعلل دولت در اجرای قانون دانست و دولت نشان داده است که در مواردی نظیر طرح کالابرگ الکترونیک با وجود فرصت قانونی لازم، باز هم روند اجرا را به کندی طی می کند. در هر صورت بازنگری در نحوه قانون نویسی و فرایند تصویب قانون ضروری است و باید قانون و به طور خاص قوانین اقتصادی را از این وضعیت زمین خورده ای که به راحتی نقض می شود، نجات داد و ترتیبات جدیدی برای قابل اجرا شدن قوانین مصوب مجلس فراهم آورد.

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز یکشنبه‌ ۱۴ اسفند

شما چکاره‌اید که نگذارید؟! 

دکتر محمدحسین محترم

این روزها باز خبرهای برجامی و رفت‌وآمدهای دیپلماتیک رسمی و غیررسمی برای احیای این توافق به‌ظاهر مرده داغ شده و کشورهای مختلف پادرمیانی و پیام‌ها را رد و بدل می‌کنند تا شاید تنفسی هرچند مصنوعی حاصل شود. اینکه آمریکا علی‌رغم این همه خصومت ورزیدن علیه ملت ایران به‌خصوص که با اغتشاشات و جنگ ارزی و تشدید تحریم‌ها و فضا‌سازی‌های فریبکارانه پیرامون قدرت جمهوری اسلامی به‌دنبال «باج‌گیری» از جمهوری اسلامی بود، آیا حاضر است دست از سیاست‌های خبیثانه و مخرب خود بردارد و به احقاق حقوق ملت ایران و رفع همه تحریم‌ها تن بدهد یا نه، موضوعی است که بررسی آن نیاز به وقت دیگری دارد. اما نکته مهم این است که نظام جمهوری اسلامی در شرایط کنونی با به‌دست گرفتن توازن قدرت در منطقه و رعایت اصل موازنه در روابط بین‌المللی توانسته در این مسیر بدون دادن هیچ‌گونه باجی درست حرکت و از تمام مؤلفه‌های قدرت خود به خوبی استفاده کند. در این خصوص چند نکته مهم وجود دارد:
۱- آمریکایی‌ها با علم به اینکه نظام جمهوری اسلامی ساقط‌شدنی نیست و حنای چند سلبریتی و منافق و سلطنت‌طلبِ روسیاه پیش ملت ایران رنگی ندارد، تلاش کردند با بازی دادن آنها و راه‌اندازی آشوب‌ها و اغتشاشات، نظام را از یک‌سو دچار اختلال محاسباتی نمایند و از سوی دیگر از پشتوانه قدرتمند مردمی خود را القا و نهایتا سر میز مذاکره باج‌خواهی کنند‌، اما نه‌تنها نظام دچار اختلال و خطای محاسباتی نشد و مردم پشت نظام را خالی نکردند‌، بلکه باز هم خودشان دچار خطای محاسباتی شدند. لذا دشمنان مجبور شدند دلقک‌های رسانه‌ای خود را پس بزنند و با اذعان به نقش بی‌بدیل جمهوری اسلامی در حل مشکلات منطقه و معادلات جهانی‌، سرشکسته‌تر از پیش‌، نخست‌وزیران‌شان خواستار تماس تلفنی با رئیس‌جمهور ایران شوند و سفرای خود را راهی تهران کنند و وزرای خارجه‌شان را که برخی از آنها در همراهی با آشوب‌ها‌، گیسو قیچی کردند، به دیدار وزیر خارجه جمهوری اسلامی بفرستند و مسئول سیاست خارجی‌شان را هم وادار کنند مدام با امیرعبداللهیان در تماس باشد. اینها همه در حالی است که جمهوری اسلامی در پاسخ به اقدامات مداخله‌جویانه و زیاده‌خواهی‌های آنها، مقتدرانه دیپلمات‌های آنها را هم به‌عنوان عنصر نامطلوب از ایران اخراج می‌کند. آمریکا نیز که با عجز خواستار نشستن سر میز مذاکره است همچنان مجبور است از پشت دربِ بسته پیام‌های خود را ارسال کند. حالا نظام و به تبع آن دولت سیزدهم به پشتوانه عظیم ۲۲ بهمنِ امسال در مسیر هرگونه گفت‌وگویی حرکت می‌کند و برخلاف دولت گذشته خود را ملزم به باج دادن نمی‌داند. علاوه‌بر این آمریکایی‌ها که نتوانستند وحدت بین قوای کشور را خدشه‌دار کنند حالا مجلس را نیز پشت دولت می‌بینند تا جایی که مسئول دیپلماسی کشور به آمریکایی‌ها هشدار می‌دهد «اگر مجلس ایران قانون جدیدی تصویب بکند ما قانون پارلمان‌مان را اجرا می‌کنیم».
۲- آمریکایی‌ها در جنگ ترکیبی خود تلاش وافری کردند تا روابط ایران به‌خصوص در حوزه اقتصادی- تجاری با دیگر کشورها را دستخوش تنش کنند اما با دیپلماسی هوشمندانه دولت در عملیاتی کردن قراردادهای مهم اقتصادی، شریان‌های اقتصادی کشور فعال شد. اوج عصبانیت کنونی آمریکایی‌ها را باید در سفر آقای رئیسی به پکن و تبعات و گشایش‌های اقتصادی کوتاه و بلندمدت ناشی از این سفر و حضور رئیس غول نفتی گازپروم و همچنین کلید اسرار اقتصادی روسیه در تهران تلقی کرد. بعد از توافقات مهم الکسی میلر با وزیر و مقامات نفتی کشورمان، رئیس بانک مرکزی روسیه هم قرار است در تهران تجربه خود را با رئیس بانک مرکزی ایران به اشتراک بگذارد که تحقیقا نتایجی به‌دنبال خواهد داشت که آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها از آن خشنود نخواهد بود. چراکه خانم نابیولینا در جریان جنگ اوکراین نه‌تنها توانست ارزش پول روسیه را حفظ کند بلکه توانست ارزش پول کشورش را در مقابل اعمال بی‌سابقه‌‌ترین تحریم‌های آمریکا علیه مسکو افزایش هم دهد. لذا دشمن با ناامیدی از متوقف کردن اجرای توافقات مهم جمهوری اسلامی با دیگر کشورها و انزوای اقتصاد ایران، فهمید که در جنگ ارزی هم نمی‌تواند پای میز مذاکره از جمهوری اسلامی باجی بگیرد و نظام در این حوزه نیز با دست پُر در مسیر هرگونه گفت‌وگویی حرکت خواهد کرد.
۳- ابراز نگرانی‌های هر روزه دشمنان از پیشرفت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی هم نشان می‌دهد در این حوزه نیز قافیه را خیلی وقت است که باخته‌اند تا جایی که مجبور شدند این‌بار مدیرکل آژانس بین‌المللی اتمی را به دیدار رئیس‌جمهور ایران بفرستند و مستقیما از وی درخواست گفت‌وگو کنند. در حوزه تحریم‌ها هم، همین که برخی شهدا و کسانی را در لیست تحریمی خود قرار دادند که در قید حیات نیستند، نشان می‌دهد که صدای خوردن کفگیر تحریمی‌شان به ته دیگ چنان بلند شده که نمی‌توانند آن را انکار کنند.
۴- اما توان و دانش دفاعی جمهوری اسلامی بدانجا رسیده که مسئولانش می‌گویند دیگر کار از مهندسی معکوس گذشته، عکس بده، پهپاد و موشک و ماهواره تحویل بگیر! فرمانده هوافضا اولین شلیک سامانه سوم خرداد در ارتفاع ۵۵۰۰۰ پایی برای ساقط کردن پیشرفته‌‌ترین پهپاد آمریکایی یعنی گلوبال ‌هاوک را آزمایشی و دستگرمی عنوان و تاکید می‌کند «آمریکایی‌ها در روز حادثه منتظر رونمایی موشک ‌هایپرسونیک با اصابت به اهداف واقعی باشند!» بعد از خارج شدن سامانه‌های لایه پنهان پدافند هوایی از تونل‌های زیرزمینی، رویترز مهم‌‌ترین خبرگزاری انگلیسی عکس موشک خیبرشکن را به‌عنوان تیتر خود انتخاب می‌کند و خواسته یا ناخواسته به خوبی هم پیام اقتدار جمهوری اسلامی را به دوستان آمریکایی‌اش نشان و هم به صهیونیست‌ها هشدار می‌دهد که پهنای خیبرشکن رو ببینید و بعد پارس کنید! خبرگزاری مهم آمریکایی نیز با انتخاب تیتر «ایران در بین شش کشور تولید‌کننده سلاح‌های لیزری»، به ناتو هشدار می‌دهد که «پهپادهای ایران چگونه تسلیحات ناتو را بی‌اعتبار کرده است!» حالا آمریکایی‌ها مانده‌اند که دستاورد بعدی ایران چیست که فرمانده هوافضا ترس در دل آنها انداخته که «بعد از مسئله هسته‌ای و موشک‌های نقطه‌زن و پهپادها، به‌زودی موضوع جدیدی رونمایی می‌شود که تبدیل به اولویت اول دشمن می‌شود و برای آمریکایی‌ها خطرناک‌تر و نگران‌کننده‌تر از مسائل قبلی است»! این را بگذارید کنار عمق استراتژیک سیاست ایران در آن سوی مرزها که کاخ سفید را نگران کرده است که «ایران با حضور ناوگروه‌های نظامی‌اش در سواحل برزیل، قادر شده جای پای خود را در قاره آمریکا محکم کند»! لذا ناگزیر همان‌گونه که علنا دشمنی می‌کنند‌، علنا هم به قدرت جمهوری اسلامی اذعان می‌کنند که «پیشرفت‌های دفاعی و موشکی جمهوری اسلامی عملا جدید‌ترین تحول در سراسر جهان به‌شمار می‌رود و سازمان‌های اطلاعاتی آمریکایی و اروپایی هم از این توانمندی‌های ایران به خوبی آگاه هستند»!
۵- حالا آقایانی مثل بلینکن و رابرت مالی و جوزپ بورل و انریکه مورا با دست خالی‌شان در این حوزه‌ها باید حد خودشان را بدانند و پای‌شان را فراتر از گلیم خود درازتر نکنند چون پاسخ‌های جمهوری اسلامی نقطه‌زن هستند و هر دستی که بیش از اندازه‌اش دراز شود، قطع خواهند کرد! وقتی رئیس دستگاه جاسوسی آمریکا آن هم در رسانه‌ها اذعان می‌کند «اعتقادی ندارم که سران ایران تصمیمی برای ساخت بمب اتمی داشته باشند»، ادعای اینکه «ایران اکنون در دل طوفان است و مجبور به بازگشت به توافق هسته‌ای است»، در فرهنگ ایرانیان از آن به فضولی یک بچه تعبیر می‌شود. این حضرات باید به خوبی فهم کرده باشد که نمی‌توانند فریبکارانه با بسته‌های تحریمی بی‌خاصیت و نمادین برجام مرده را احیا کنند که شدنی نیست! لذا دوست و دشمن به خوبی می‌دانند که ایران قوی و مستقل چگونه از دل طوفان‌ها و بحران‌ها عبور کرده و می‌کند و چگونه با تمام مؤلفه‌های قدرتش در مسیر هر گفت‌وگویی گام برمی‌دارد. آقایان تروریست جلتنمنِ مدعی میز مذاکره که با سلاح‌های هسته‌ای خود هزاران نفر را در یک روز قتل‌عام کردند، تا این سیاست استراتژیک رهبرمعظم انقلاب اسلامی را فهم نکنند همواره باید شاهد شکست‌های پی‌در‌پی باشند و آن اینکه «مرتب ادعا می‌کنند ما نمی‌گذاریم!، ما اگر تصمیم داشتیم شما و بزرگ‌تر از شما هم نمی‌توانستید مانع بشوید‌، شما کی و چه کاره هستید؟... ما به سلاح هسته‌ای اصلا فکر نمی‌کنیم و فتوای عقلی ما این است که امروز و فردا و هیچ وقت به سلاح هسته‌ای احتیاج نداریم. شعار ما انرژی هسته‌ای برای همه، سلاح هسته‌ای برای هیچ کس است». لذا اولا فضا‌سازی‌های اخیر درباره سفر یک مقام صهیونیستی به آمریکا و یک مقام آمریکایی به اسرائیل با اعای این که ایران محور گفت‌وگوی ماست، خود از نقاط قوت جمهوری اسلامی است که نشان می‌دهد ایران قوی و مستقل چقدر آنها را به وحشت انداخته که موضوع اولویت اول آنها شده است. ثانیا یکی از تهدیداتی که در اغتشاشات اخیر به خوبی به فرصت تبدیل شد، این بود که ملت ایران از دل بحران پروپاگاندای آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها هم عبور کردند و نسبت به فضا‌سازی‌های رسانه‌ای آنها نیز واکسینه شدند و نظام جمهوری اسلامی به مؤلفه دیگری برای اقتدار دست یافت و دیگر هر آدم بی‌سر و پایی مثل حضرات جلتنمن تروریست نمی‌تواند افکارعمومی ایرانیان را فریب دهد و از آن به‌عنوان اهرم فشاری علیه مسئولان استفاده کند.
۶- امیدواریم آقای رافائل گروسی این تحلیل را بعداز ترک تهران در مواضع و گزارش‌هایش مدنظر داشته باشد، البته اگر در نشست آتی شورای حکام قصد فریبکاری و سیاسی‌کاری ندارد!

 
منبع: بصیرت

ارسال نظرات