دستوپنجه نرم کردن با مشکلات روزمره و آسیبهایی که در یک دههی اخیر، تحریم به اقتصاد ایران و معیشت مردم وارد کرده است، نوعی حجاب معاصرت ایجاد کرده تا فراموش کنیم در چهار دههی اخیر از چه نقطهای به اینجا رسیدیم. شکر نعمت منافاتی با ندیدن نقاط ضعف ندارد؛ بلکه به یک معنا کنار زدن نقاط ضعف، با نگاه به نقاط قوت محقق میشود. چرا که معروف است «شکر نعمت، نعمتت افزون کند.» بر همین اساس، به مناسبت چهلوچهار سالگی انقلاب اسلامی، گزارش حاضر تحولات و پیشرفتهای اقتصادی پس از انقلاب را بررسی کرده است. آمارها و محاسبات، حاکی از افزایش هفت برابری قدرت خرید نسبت به سال آخر پهلوی و همچنین کاهش فقر مطلق تا یکششم سال 1355 است.
نرخ فقر برای سالهای انقلاب بهسختی قابل محاسبه است، چون در آن سالها آمارها در بسیاری از مناطق جمعآوری نشدند. با این حال، آمارها، امکان محاسبه نرخ فقر در سال 1355 را میدهند. محاسبات دکتر جواد صالحی اصفهانی –استاد دانشگاه صنعتی ویرجینیا در آمریکا- در مقالهی «فقر و نابرابری 25 سال پس از انقلاب» نشان میدهد در آن سال بر اساس نرخ فقر 2 دلار برای هر نفر در روز (بر اساس دلار برابری قدرت خرید)، نرخ فقر در مناطق شهری برابر با 25 درصد و در مناطق روستایی برابر با 60 درصد بود. در سال 2019 (سال 1398 شمسی) بر اساس آمارهای بانک جهانی و با همین شاخص، نرخ فقر در کشور بهطور میانگین برابر با 1.1 درصد بود. به این معنا میتوان گفت پس از انقلاب فقر مطلق ریشهکن شد البته شاخص 2 دلار در روز، خیلی کم است و افراد بسیار فقیر را نشان میدهد. این شاخص برای زمان پهلوی که وضعیت اقتصادی بسیار خراب بود و ایران یک کشور با درآمد پایین لحاظ میشد، قابل استفاده است اما برای اکنون که اقتصاد ایران در کشورهای با درآمد متوسط است، بهتر است از شاخص 6.5 دلار در روز استفاده کنیم.
دکتر جواد صالحی اصفهانی اخیراً بر اساس این خط فقر (یعنی 6.5 دلار برای هر نفر در هر روز – بر اساس دلار برابری قدرت خرید) نرخ فقر را برای سالهای 1984 میلادی (یعنی 1362 شمسی) تا سال 2021 (1400 شمسی) محاسبه کرده است. بر این اساس در سالهای جنگ، نرخ فقر بالا رفته است و برای ایران به 58.9 درصد در سال پایانی جنگ رسیده است. این رقم تا سال 2012 میلادی (1391 شمسی) به 15.4 درصد کاهش یافت. در یک دههی اخیر، تشدید تحریمها روند فقرزدایی در ایران را با اخلال مواجه کرد. شوک خروج امریکا از برجام، بیشترین آسیب را به این روند وارد کرد و در سال 2019 (1398 میلادی) نرخ فقر در ایران به بالاترین سطح خود در یک دههی گذشته –یعنی 26.6 درصد- رسید. سپس به مرور وضع بهتر شد و در سال 2021 میلادی (1400 شمسی) دوباره نرخ فقر به 18.5 درصد کاهش یافت.
درآمد سرانه (بر اساس برابری قدرت خرید) یا همان قدرت خرید سرانه نیز در سالهای پس از انقلاب بهبود یافت. بر اساس محاسبات Penn World Table، درآمد سرانه ایرانیان در سال 1960 میلادی (معادل سال 1356 شمسی – یعنی یک سال پیش از انقلاب اسلامی) برابر با 2809.6 دلار (به قیمت ثابت سال 2017 و بر اساس دلار برابری قدرت خرید) بود. این رقم در سال 2017 میلادی (معادل سال 1396 شمسی) به 14186.4 دلار در سال رسید؛ یعنی از ابتدای انقلاب تا سال 1396 نزدیک به 5 برابر شد. همچنین نمودار زیر، درآمد سرانه بر اساس محاسبات بانک جهانی را نشان میدهد. بر اساس این محاسبات، در سال 1390 میلادی (1368 شمسی – پایان جنگ تحمیلی) درآمد سرانه برابر با 9442 دلار در سال بود. این رقم در سال 2011 (سال 1390 شمسی) به بالاترین سطح خود –یعنی 15302 دلار- رسید و پس از آن به دلیل تحریمها افت و خیز داشتیم و بر اساس این محاسبات، تقریباً میتوان گفت درجا زدیم. این رقم در سال 2021 (سال 1400 شمسی) به 15005 دلار رسید. با وجود تحریمها، این رقم بیش از 7 برابر قدرت خرید در سال آخر پهلوی و سال اول انقلاب اسلامی است.
سیاستهای حمایتی گسترده
از دیگر سیاستهای پس از انقلاب اسلامی، حمایتهای گسترده از معیشت مردم همهی دولتهای پس از انقلاب گرایش به تثبیت نرخ ارز و حاملهای انرژی داشتهاند. بهطور مثال حتی در دولت لیبرال حسن روحانی نیز، دولت تمایل به تثبیت نرخ ارز داشت و ارز 4200 تومانی نیز به همین خاطر مطرح شد. البته شکی نیست که نوع اجرای سیاست (به دلیل گستردگی شمول ارز 4200 تومانی به انواع کالاها و همچنین نامحدود بودن بازهی زمانی تثبیت نرخ) غلط بود و آسیبهایی زد اما اصل اینکه دولتها تمایل به حمایت از سفرهی مردم دارند، در سیاستهای دولتهای مختلف نمود داشته است. البته در برخی دولتها حمایت از طبقات پایین پررنگتر و در برخی کمرنگتر بوده است. اکنون نیز اگر تحریمها نبود و دولت امکانات ارزی بهتری داشت، هم تثبیت نرخ ارز و قیمت حاملهای انرژی در دستور کار قرار میگرفت و هم گسترش خدمات عمومی (مثل بهداشت و آموزش) رایگان.
معمولاً در رسانههای زرد، خبرهایی منتشر میشود و ادعا میشود که تورم پیش از انقلاب صفر بود و مثلاً هویدا 13 سال قیمت خودکار را ثابت نگهداشته بود. انسان محقق کافیست مروری بر روزنامههای پیش از انقلاب داشته باشد تا انعکاس سنگینی گرانیهای روز به روز در این مطبوعات را ببیند. یکی از همین رسانههای زرد اخیراً ادعا کرده بود که نرخ فقر، پیش از انقلاب 20 درصد بود، اما پس از انقلاب به 60 درصد افزایش یافت! همهی محاسبات و آمارهای نهادهای بینالمللی درست عکس این ادعا را اثبات میکنند. همانطور که در این گزارش دیدیم، فقر پس از انقلاب یکششم شده و قدرت خرید به هفت برابر ارتقاء پیدا کرده است. طنز تلخ این روزها این است که چند سلبریتی وطنفروش و تعدادی اپوزیسیون بیسواد خارجنشین، دلشان برای وضع اقتصادی گذشته(پهلوی) تنگ شده است و برای رضا پهلوی، هشتگ «وکالت میدهم» میزنند؛ وکالت به کسی که پدر و پدربزرگش بهقدری بیکفایت بودند که با فقر 60 درصدی در روستاها مواجه بودیم و قدرت خرید، سالانه فقط 2800 دلار بود. البته نباید فراموش کنیم که تحریمها یک دهه، روند رو به بهبود اقتصاد ایران را با اخلال مواجه کردهاند؛ باید فکری کرد تا روند رو به رشد دهههای پیش از آن بازگردد.
ارسال نظرات