۴ ماه فرصت سوزی اروپا برای انجام تعهدات برجامی
۱۸ اردیبهشت ماه امسال بود که دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده رسما خروج آمریکا از توافق هستهای را اعلام کرد و وعده اعمال تحریم ضدایرانیهای ۹۰ و ۱۸۰ روز را داد؛
۱۸ اردیبهشت ماه امسال بود که دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده رسما خروج آمریکا از توافق هستهای را اعلام کرد و وعده اعمال تحریم ضدایرانیهای ۹۰ و ۱۸۰ روز را داد؛ دقایقی پس از این اتفاق، روسای جمهور سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان به همراه فدریگا موگرینی مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا رسما از ایران درخواست کردند تا کشورمان از برجام خارج نشده و طبق گذشته به اجرای تعهدات برجامی خود بپردازد. «ماندن ایران در برجام» تنها خواسته طرف اروپایی نبود، چرا که رئیس جمهور کشورمان نیز همان شب در گفتگوی زنده با مردم صراحتا تاکید کرد که توافق هستهای را زنده داشته و بدون حضور آمریکا حاضر است برجام را با اروپاییها ادامه دهد. این سطح از تفاهم میان ایران و کشورهای اروپاییها باعث شده امروز پس از گذشت نزدیک به ۱۲۰ روز از خروج آمریکا از برجام، این توافق زنده بماند. در طی این مدت ۱۲۰ روزه شرکتهای خارجی بسیاری که عمدتا اروپایی بوده ایران را ترک کرده و به همکاری خود با جمهوری اسلامی ایران پایان داده و اکثر سرمایه گذارهای خارجی نیز کشورمان را ترک کرده اند. تحریمهای ۹۰ روزه آمریکا با همراهی سایر کشورها اعمال شده و بسیاری از بانکهای خارجی و غربی اندک گشایش ایجاد شده را نیز مسدود کرده اند. در چنین شرایطی دولتهای اروپا و اتحادیه این قاره نه تنها گام موثری جهت پیشگیری از چنین وضعیتی صورت نداده بلکه تلاش کرده در هماهنگی با آمریکاییها از بهبود روابط تجاری، بانکی و اقتصادی خود با ایران نیز جلوگیری کند. اروپاییها نزدیک به ۴۰ روز پیش یک بسته پیشنهادی به دولت اعتدال ارائه دادند که با انتقاد شخص رئیس جمهور و وزیرامورخارجه مواجه شد و نشان داد که پیشنهادات اروپاییها فاقد مولفههای حداقلی برای تامین منافع ایرانی بوده است.
دسیسه جدید با بسته جدید
کمیسیون اتحادیه اروپا، هفته گذشته ارائه بسته حمایتی ۱۸ میلیون یورویی به ایران را تصویب کرد. سایت اتحادیه اروپا نوشت، اولین بسته حمایتی کمیسیون اروپا برای حمایت از توسعه اجتماعی و اقتصادی ایران به ارزش ۱۸ میلیون یورو شامل ۸ میلیون یورو برای کمک به بخش خصوصی، تصویب شد. سایت اتحادیه اروپا ادامه داد، پروژه امروز اولین پروژه برای بسته حمایتی ۵۰ میلیون یورویی اروپا در حمایت از ایران است. اینها بخشی از همکاریهای دو طرف بعد از توافق برجام است.
ارزش بسته اروپا چه میزان است؟
مبلغ واقعی این کمک با قیمت یورو نزدیک به ۲۰۰ میلیارد تومان است، که با احتساب جمعیت ۸۰ میلیون ایرانی، نفری ۲۵۰۰ تومان میشود! جالب است بدانیم یک قلم از بلوکه کردن داراییهای ایران در آمریکا در دوران «پسابرجام» به تنهایی ۲ میلیارد دلار ارزش دار. در مورد دیگر موسسه مالی کلیراستریم لوکزامبورگ، یکی از موسسات تابعه بورس آلمان نزدیک به ۵ میلیارد دلار پول کشورمان را در اختیار گرفته و آزاد نمیکند. جالبتر اینکه، دولت اعتدال با اختصاص ارز ۴۲۰۰ به سفرهای خارج از کشور، ۵۰۰ میلیون دلار از ذخایر ارزی کشور را حاتم بخشی کرده و یا به عبارت بهتر هدر داده است. مهمتر اینکه هزینههای سرسام آور احیای صنعت هستهای (که به حالت نیمه تعطیلی درآمده) را نیز باید در مقام قیاس و در مقابل کمک پرداختی اتحادیه اروپا قرار دهیم که بر اساس آن میتوانیم ارزش واقعی کمک امروز آنها را محاسبه و به دسیسه جدید اروپاییها برای باقی ماندن ایران در برجام پی ببریم.
ذوق زدگی این بار از یک بسته تو خالی
رقم جزئی و حتی بی ارزش بسته اروپاییها درحالی است که جماعت غربزده داخلی تلاش میکند با ابزارهای مختلف، افکارعمومی را نسبت به آینده روابط با اروپاییها امیدوار ساخته و همچنان تئوری سوخته «سازش با غرب = پایان دهنده مشکلات اقتصادی و معیشتی» را زنده نگه دارند. رسانههای وابسته به این جریان در هفته گذشته با ادبیات غلوآمیز از بسته پیشنهادی اروپا استقبال کرده و آن را دستاورد اعتماد به اروپا نامگذاری کردند. آنهم در حالی که کشورهای اروپایی پیش از این نیز و در مذاکرات سالهای ۸۲ و ۸۳ (مذاکرات سعدآباد) نیز همانند برجام، به تعهدات حداقلی خود پایبند نبودند و تنها بر روی «پلمپ صنعت هسته ای» و «سوزاندن سایر برگهای اقتدار ایران» متمرکز شده اند. رسانههای وابسته به این جریان خوش بینی مطلق خود از بسته اروپا را اینگونه نشان دادند؛ روزنامه اعتماد در مطلبی نوشته است که این مبلغ به ایران پرداخت شده «تا از شرکای اقتصادی ایران در برابر تحریمهای یکجانبه و زورگویانه امریکا حمایت کند.» ادعای این روزنامه زنجیرهای خلاف واقع است و اساسا پرداخت این مبلغ هیچ ارتباطی با تحریمهای آمریکا و خروج ایالات متحده از برجام ندارد. این کمک بواسطه دیدار ظریف و موگرینی در تهران در سال ۹۵ یعنی دو سال قبل از خروج آمریکا از برجام است و هیچ ارتباطی با خروج از برجام و تحریمهای یک جانبه آمریکا ندارد. اینکه یک روزنامه چنین مطلب واضحی را نادیده میگیرد و یک بسته ناچیز مالی را به مخالفت با تحریمهای آمریکا تفسیر میکند محل تامل است. روزنامه ایران نیز در گزارشی به استقبال کمک مالی اروپا به ایران رفته و نوشته است: «در حالی که خیلیها نسبت به ورود هیأتهای سرمایهگذاری به ایران خوش بین نبودند، اما خبر اختصاص ۱۸ میلیون یورو، گویای آن است که این رفت و آمدها بیحاصل نبوده است.» ارگان مطبوعاتی دولت در حالی ادعای نتیجهبخش بودن رفت و آمد شرکتها به ایران را مطرح میکند که تنها در هفته گذشته سه شرکت مهم هواپیمایی یعنی خطوط هوایی انگلیس، خطوط هوایی فرانسه و خطوط هوایی هلند همکاری خود با ایران را به حال تعلیق درآوردهاند. پیش از این نیز شرکتهایی، چون توتال، زیمنس، رنو و مرسک نیز ایران را بدون پرداخت هیچ جریمه و هزینهای ترک کرده بودند. ذوق زدگی امروز جماعت غربزده از بسته پر از خالی! اروپاییها را باید تکهای از یک پازل دانست و آن اینکه این جماعت تلاش میکند تا اروپاییها را قابل اعتماد و قدرشناس جلوه دهد و اینگونه القاء کنند که تامادامی که ترامپ در آمریکا روی کار است میتوان به اروپا اعتماد کرد و مقامات این قاره را دلال مذاکرات موشکی یا منطقهای کرد تا مشکلات اقتصادی کشور مرتفع شود! آنچه قابل برداشت میباشد این مسئله است که جریان غرب زده داخلی این بار در تلاش است تا به صورت آرام و پلکانی ذهن جامعه را به سمت یک ضرورت پوشالی دیگر به نام مذاکرات موشکی هدایت و از افکار عمومی جهت ابزاری فشاری برای تعدیل مواضع نظام در عرصه بین المللی استفاده کند. چندی پیش بود که احمد نقیب زاده در روزنامه آرمان از ضرورت باز شدن مذاکرات موشکی ایران با اروپا و آمریکا سخن به میان آورده بود و نوشت: «بهتر است که ما هم با آغاز مذاکره خطر جنگ و تحریم را از سر بگذرانیم. اگر مذاکره نکنیم ممکن است که اروپاییها مواضع تند و تیز آمریکاییها را در این مورد همراهی کنند. عربستان نیز یکی از کشورهایی است که به طور مستقیم میتواند از سامانههای موشکی ایران آسیب و لطمه جدی ببیند». بر اساس ماده ۲۶،۲۷ و ۲۹ برجام و پیوست دوم این توافق اروپا نه تنها به اجرای تعهدات برجامی خود که شامل تعهدات ۱۰ گانه میباشد تن نداده بلکه در مقاطع مختلف آن را نیز نقض کرده است و نزدیک به ۴ ماه میباشد که با وعدههای پوچ خود، فرصت پاسخ دهی حقوقی – سیاسی ایران به طرف آمریکایی را سوزانده و همچنان درصدد است تا با بستههای پوچ اینچنینی از یکسو تطعیلی صنعت هستهای را استمرار بخشیده و از سوی دیگر فرصت استفاده از ابزارهای حقوقی – سیاسی را همچنان از کشورمان سلب کرده و مهمتر اینکه خط ارتباطی خود با دولت دوازدهم را به صورت رسمی حفظ و از آن جهت مذاکرات موشکی و یا منطقهای بهره برداری کند.
ارسال نظرات