چنین افرادی با این نیت این کار را انجام نمیدهند که مانعی بر سر راه تولید دفاع مقدس باشند؛ بلکه حتی عنوان میکنند که میخواهند کمک کنند، اما به طور ناخودآگاه کمکشان به مانعی میماند که هنرمندان از روی آن باید با زحمت فراوان عبور کنند و گاهی این زحمتها آنچنان وسیع میشود که هنرمندان، نویسندگان و فیلمسازان شاخص سینمای ایران عطای کار در ژانر دفاع مقدس را به لقایش میبخشند و ترجیح میدهند به جای صرف آن همه انرژی مضاعف، نیمی از این وقت، حوصله و انرژی را با تمرکزی بیشتر در حوزههای دیگر سینما و تلویزیون ایران به فعالیت بپردازند و صرفه روحی اجتماعی فراوانتری برای خود و مخاطبان داشته باشند.
پایگاه رهنما به نقل از رهنما ؛
جنگ در قاب تصویر، از جمله ژانرهای تعریف شده و تأثیرگذار سینمایی در سطح جهان است؛ گونهای که به دلیل جذابیتهای پنهان و پیدایش و همچنین لایههای عمیق و هدفمندش همواره مورد توجه شرکتهای معتبر فیلمسازی بوده است. از سوی دیگر صادرات جهانی اینگونه آثار، البته از نوع حرفهایاش، به معنای واقعی کلمه، تزریقکننده نگاه سیاسی کشور تولیدکننده است. میتوان گفت که فیلم «تنگه ابوقریب» از جمله فیلمهای سینمای دفاع مقدس است که با رویکرد و زبانی جهانی تولید شده است؛ یعنی در عین حال که تصویرگر جلوههایی حماسی و دلاورانه از جبهه حق علیه باطل است، اما نگاهی فرامرزی و قابل درک هم برای مخاطب بینالمللی دارد. این فیلم با وجودی که یک اثر تمام جنگی است، اما با استقبال گستردهای از سوی مردم مواجه شده است. احتمالاً نیز در آینده نزدیک به اکران بینالمللی نیز دست خواهد یافت. همچنان که فیلم «به وقت شام» یکی از پرفروشهای گیشه شد و به تازگی، اکران بینالمللی خود را آغاز کرده است، اما با وجود این موفقیتها، چرا باز هم فیلمهای دفاع مقدسی کم تعدادی در سینمای ما تولید میشود. وقتی فیلمی درباره داعش و مسائل منطقه روی پرده میرود و علاوه بر جنبه مثبت محتوایی از نظر اقتصادی نیز به رونق سینما کمک میکند، یا فیلمی درباره بخشی کمتر گفته شده از جنگ تحمیلی و ایثارگریهای رزمندگان به نمایش درمیآید و با واکنش مثبت جامعه مواجه میشود، چرا باز هم شاهد تردید مدیریت سینمایی در تولید اینگونه آثار هستیم؟
این در حالی است که تقریباً هیچ مدیر فرهنگی یا سینمایی را نمیتوان در ایران یافت که در گفتار، خود را علاقهمند به تولید و حمایت از سینمای دفاع مقدس نشان ندهد. اما باز هم بسیاری از نهادها از بنیاد فارابی و مرکز گسترش سینمای تجربی گرفته تا حوزه هنری و انجمن سینمای دفاع مقدس و سیما فیلم و... دستانشان از فیلمهای دفاع مقدس خالی به نظر میرسد!
تعدد مراکز نظارتی برای تصویب ایده، فیلمنامه و تهیه امکانات مناسب برای ساخت یک فیلم در ژانر دفاع مقدس یکی از مهمترین موانع بر سر راه بازگشت رونق و تولید مناسب در سینمای دفاع مقدس محسوب میشود.
نکته اینجاست که تقریباً هر کس در این حوزهـ چه کارمند، چه مدیر و هرکس در هر سمتیـ کار میکند خود را صاحبنظر میداند که در فرآیند تولید فیلم دفاع مقدس خود را دخالت داده و پس از تأیید ایشان آن فیلم موفق به تولید شود. البته چنین افرادی با این نیت این کار را انجام نمیدهند که مانعی بر سر راه تولید دفاع مقدس باشند؛ بلکه حتی عنوان میکنند که میخواهند کمک کنند، اما به طور ناخودآگاه کمکشان به مانعی میماند که هنرمندان از روی آن باید با زحمت فراوان عبور کنند و گاهی این زحمتها آنچنان وسیع میشود که هنرمندان، نویسندگان و فیلمسازان شاخص سینمای ایران عطای کار در ژانر دفاع مقدس را به لقایش میبخشند و ترجیح میدهند به جای صرف آن همه انرژی مضاعف، نیمی از این وقت، حوصله و انرژی را با تمرکزی بیشتر در حوزههای دیگر سینما و تلویزیون ایران به فعالیت بپردازند و صرفه روحی اجتماعی فراوانتری برای خود و مخاطبان داشته باشند.
مشکلاتی که در حوزه سینمای دفاع مقدس برشمرده شد، موانعی است که به دلیل حساسیتهای بیش از حدی که برای فعالیت در این عرصه وجود دارد به وجود آمده است، مضاف بر اینکه به طور عمده یکی از مشکلات بزرگ تولید در سینمای دفاع مقدس این است که پر خرج است و بدون هماهنگی با چند مرکز نظارتی حمایتی، تولید در آن ممکن نیست؛ بنابراین از آنجا که چنین وضعیتی در این نوع سینما حاکم است، بحث حضور تهیهکنندگان خصوصی سینمای ایران در این ژانر یک موضوع باطل و محال است. با وجود این خاطرات، چالشها، موانع و تجربه شکست خورده حضور چند تهیهکننده خصوصی در این ژانر برای تولید فیلم در این عرصه به عاملی بازدارنده برای حضور سایر تهیهکنندههای خصوصی در این عرصه تبدیل شده است.
مشکل بزرگ نهادهایی چون؛ بنیاد سینمایی، حوزه هنری و مؤسسه تصویر شهر این است که همان نگاهی که به پروژههای عمرانی و اقتصادی دارند را به عرصه تولید فرهنگی هم تسری دادهاند. این در حالی است که فرهنگ و هنر، با روح و خلاقیت شخصی هنرمندان پیوند خورده است. طرحهای عمرانی، ساخته میشوند، اما آثار هنری خلق میشوند. صرف مدیریت مالی و سختافزاری، نمیتوان یک اثر هنری و به طور خاص، یک فیلم خوب را به وجود آورد. نداشتن نگرش سینمایی، نبود تخصص در مدیریت و از همه مهمتر، نبود اتاقهای فکر یا گروههای مشورتی متخصص و متعهد درباره مسئولان چنین نهادهایی سبب شده تا هر سال تعداد زیادی فیلم بیکیفیت یا مبتلا به مشکلات محتوایی روی دست سینمای ایران بماند و در مقابل، فیلم دفاع مقدسی چندان قابل توجهی را نساختهاند.
یکی از موضوعاتی که سبب تولید آثار مردمپسند در این عرصه خواهد شد، حضور و سرمایهگذاری بخش خصوصی است؛ دولت میتواند با تعیین مشوقهایی بحث حضور تهیهکنندگان خصوصی در ژانر دفاع مقدس را هموار کند. این حمایتها میتواند جنبههای گوناگونی به خود بگیرد و به شکلهای مختلف آنها را به این سمت سوق دهد. به هر حال برای افزایش کیفی و کمّی تولیدات سینمای دفاع مقدس راهکارهای مختلفی میتوان در نظر گرفت و موضوع ورود جدیتر تهیهکنندگان خصوصی به عرصه تولید در این ژانر یکی دیگر از راهکارهایی است که میتوان برای تولید فیلم شاخص در این عرصه در نظر داشت.
نکته مهم دیگر، مدیریت سرمایهگذاری در سینمای دفاع مقدس است؛ یعنی دولت و نهادهای مختلف علاوه بر اینکه سرمایهگذاری لازم را انجام میدهند، باید از رو آوردن به نیروهایی که هزینه حرامکن هستند، یا ارزش و عظمت سینمای دفاع مقدس را در چشم مردم پایین میآورند، اجتناب کنند و برعکس، بستر را بر جذب نیروهای مهجور و توانمند و متخصص سینمایی آماده کنند و آنها را مورد حمایت قرار دهند. همچنان که «تنگه ابوقریب» با وجود برخی ضعفها، از نتایج درنظر گرفتن این معادله چندمجهولی است؛ سرمایهگذاری و پشتوانه مالی خوب، برطرف کردن موانع کاذب، استفاده از عوامل و نیروهای فنی و هنری کارآزموده و مدیریت این نیروها، نتیجهاش فیلم آبرومند و اثرگذاری، چون «تنگه ابوقریب» شده است.
ارسال نظرات