هرچند که بعد از رحلت حضرت رسول (ص) خلافت از مسیر اصلی منحرف شد و حق جانشین پیامبر را غصب کردند، اما نباید تصور کرد که واقعه غدیر به عنوان اساسیترین رویداد صدراسلام با شکست مواجه شد؛
هرچند که بعد از رحلت حضرت رسول (ص) خلافت از مسیر اصلی منحرف شد و حق جانشین پیامبر را غصب کردند، اما نباید تصور کرد که واقعه غدیر به عنوان اساسیترین رویداد صدراسلام با شکست مواجه شد؛ چرا که شاخص مطرح شده توسط حضرت محمد (ص) چراغ راهی شد برای تمام حقیقتجویان در طول تاریخ که مسیر خود را با شاخص، حضرت علی (ع) هماهنگ کردند و سعادت خود را در پیروی از ائمه اطهار (ع) جستجو کردند. به این ترتیب خط «انحراف» از صدراسلام تاکنون با هدف به ورطه نابودی کشاندن منافع امت اسلامی همواره مورد توجه جریان تزویر و ریا بوده است؛ کمااینکه جماعتی بدون توجه به واقعه عظیم غدیر و هنگامی که رسول گرامی اسلام حضرت محمد (ص) در بستر بیماری بودند، در سقیفه گرد هم آمدند و ردای خلافت را بر تن منتخب خود (و نه منتخب خداوند متعال) کردند و بذر دو دستگی را در میان جامعه مسلمان از آن روز تاکنون افشانده، دودستگی که سالهاست غربیها با موج سواری روی آن، خون مردم کشورهای مسلمان نشین را بدست یکدیگر روی زمین میریزند. هر جا که منافقین و مسلمان نماها، ابزاری برای به خاک وخون کشیدن مسلمانان نداشتند، از بستر «انحراف» شکل گرفته در صدراسلام نهایت استفاده را کرده و به آتش تنش و درگیری میان مسلمانان دمیده اند به طوری که بسیاری از جنگهای خانمان سوز در منطقه غرب آسیا را آمریکاییها با بهره گیری از ظرفیت شیعه و سنی به راه انداخته اند. تلاش برای ایجاد «انحراف» در کارکردها و ساختار نظام اسلامی نیز با «تحریف» و «خوانش بدعتآمیز» از اندیشهها و تفکرات حضرت امام (ره) و البته اصول و مبانی شکلدهنده انقلاب اسلامی عینیت یافته است؛ انحرافی که باید آن را از مهمترین تهدیدات نظری نظام اسلامی به شمار آورد که در ماههای اخیر شکل جدیتری به خود گرفته است. این رویکرد که در طول سالهای پس از رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی عمدتاً از سوی جماعت موسوم به تجدیدنظرطلبان مدیریت شده، در طول ۵ سال اخیر به روزرسانی شده است. کمااینکه بعد از رحلت حضرت امام (ره) نیز جماعتی با تحریف افکار و اندیشههای بنیانگذار انقلاب اسلامی تلاش کردند تا مسیر و اهداف انقلاب اسلامی را دچار «انحراف» کنند. این تلاشهای گسترده اگرچه تاکنون ناکام بوده است، اما در مصادیقی مانند «امام (ره) موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا بود»، «امام (ره) مخالفتی با مذاکره مستقیم با آمریکا نداشت» و یا حتی «کربلا درس مذاکره است!» قابل رویت است و سردادگان چنین شعارهای به خوبی میدانستند که خاطره سازی از دوران حیات حضرت امام (ره) و پافشاری وتکرار چنین گزارههای نه تنها میتواند در اندیشههای بنیانگذار انقلاب بلکه در گفتمان انقلاب اسلامی «انحراف» همیشگی ایجاد کند و بعد از گذشته یکی دودهه از رحلت امام (ره)، انقلاب را از هویت خالی و در مسیر منحرف شده، هدایت کنند. این جماعت تلاش کرده تا با شبیه سازی دوران بعداز رحلت حضرت محمد (ص) به دوران بعداز رحلت امام (ره) و با فتنه سازیهایی شبیه «سقیفه»، اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی را دچار دگرگونی کنند به این معنا که از انقلاب اسلامی جزء یک پوسته خالی از مغز باقی نماند. به واقع اگر عناصر مهمی نظیر «استکبارستیزی، حمایت از ملتهای مظلوم منطقه، مبارزه با رژیم صهیونیستی وانقلابی گری» از رویکرد و رویههای جمهوری اسلامی ایران حذف شود، انقلاب ماهیت اصلی خود را از دست داده است. انقلاب اسلامی با چنین مختصاتی، همان انقلابی است که مدل مطلوب غربی هاست و آنها از آن تحت عنوان «تغییررفتار ایران» و «استانداردسازی رفتار ایران» از آن یاد میکنند. حال زنده نگه داشتن غدیر انقلاب به این است که پیوسته انگیزه، اهداف و مبانی انقلاب را از یاد نبریم و نگذاریم جماعتی با تفسیرهای یکجانبه از اندیشههای امام و گفتمان انقلاب همانند صدر اسلام در مسیر امت اسلامی انحراف ایجاد کنند. در طول ۴ دهه اخیر مردم تنها به خاطر خدا و برای کسب رضای پروردگار سختیها و رنجهای فراوانی راتحمل کردند تا نگذارند انقلاب اسلامی که با خون صدها هزار مسلمان متعهد به پیروزی رسید، دستخوش ناملایمات گردد و از مسیر اصلی خود، منحرف و نااهلان و منافقان آن را به غارت ببرند. زنده نگه داشتن این یوم الله (عید غدیر) به این است که پیوسته بامستکبران و ظالمان و ستم پیشگان و جهانخواران و غاصبان حقوق ملت در جنگ و ستیز باشیم و نگذاریم راه به ایران اسلامی پیداکنند.
ارسال نظرات