14 دی 1401 - 16:55
نگاهی به شاخصه‌های «مکتب شهید سلیمانی»؛

مدرسه درس‌آموز

سه سال از شهادت و آسمانی شدن سردار بزرگ و پرافتخار اسلام «حاج قاسم سلیمانی» عزیز و نازنین می‌گذرد؛ بزرگمردی که در دوران حیات دنیوی‌اش نماد و اسوه همه خوبی‌هایی بود که می‌توان آن‌ها را در یک انسان خودساخته مشاهده کرد
کد خبر : 13338

پایگاه رهنما:

سه سال از شهادت و آسمانی شدن سردار بزرگ و پرافتخار اسلام «حاج قاسم سلیمانی» عزیز و نازنین می‌گذرد؛ بزرگمردی که در دوران حیات دنیوی‌اش نماد و اسوه همه خوبی‌هایی بود که می‌توان آن‌ها را در یک انسان خودساخته مشاهده کرد. مردی که محبوبیتش در میان اقشار و سلایق مختلف مردم، بی‌نظیر بود و با شهادتش، این محبوبیت و حکمرانی بر قلب‌های مردم، صدچندان شد و در مقیاسی وسیع و جهانی، گسترش یافت.

صحنه‌های بی‌نظیری که مردم جهان در تشییع و بدرقه تاریخی «حاج قاسم» در خیابان‌های اهواز، مشهد، تهران، قم و کرمان و پیش از آن در کربلا و نجف دیدند، نتیجه خصوصیات ارزشمند و ممتازی است که طی سالیان سال در وجود این شخصیت مبارز و مردم‌دار شکل گرفته و در دل و جان مردم مورد تحسین قرار گرفته بود.

همه این خصوصیات با عنوان «مکتب حاج قاسم» قابل تعریف است؛ همان چیزی که رهبر معظم انقلاب، دو هفته پس از شهادت مظلومانه و پرافتخار این قهرمان ملی، در خطبه‌های نماز جمعه 27 دی ماه 1398 به آن اشاره و تاکید کردند که «باید به حاج قاسم عزیز و ابومهدی عزیز، به چشم یک فرد نگاه نکرد؛ بلکه باید آنها را یک مکتب، یک راه و یک مدرسه‌ی درس‌آموز دید».

حالا سوال اینجاست که این مکتب درس‌آموز و سازنده، چه ویژگی‌ها و شاخصه‌هایی دارد که در بدنه جامعه می‌توان از آن شاخصه‌ها بهره برد و یک جامعه آرمانی ساخت؟

* شاخصه های مکتب  شهیدسلیمانی

در این سه سال بعد از شهادت سیدالشهدای مقاومت، حاج قاسم سلیمانی عزیز، چند کتاب درباره «مکتب شهید سلیمانی» نوشته شده است که یکی از برجسته‌ترین آنها، «شاخص‌های مکتب شهید سلیمانی» نوشته حجت‌الاسلام علی شیرازی دوست و همرزم قدیمی حاج قاسم است.

در این کتاب، چندین شاخص برای مکتب حاج قاسم معرفی شده است؛ شاخص اول، «توحید» است؛ سخنانی از حضرت امام خمینی(ره) و امام خامنه ای و همچنین شهید سلیمانی پیرامون توحید آورده می شود که وجوه مشترک این سخنان برای خواننده معلوم می شود. شاخص بعدی، «عشق به اسلام ناب محمدی(ص)» است. نویسنده در این بخش معتقد است: پیروی از اسلام ناب محمدی(ص)، بزرگترین پیام مکتب سلیمانی است. پیروی از اسلام حقیقی، تبعیت از امام خمینی(ره) و امام خامنه ای نیز هست. از سومین شاخص مکتب سلیمانی با عنوان«ارادت به اهل بیت(ع)» نام برده شده است. همچنین شاخص بعدی، «معنویت» است که نویسنده در این فصل هم با اشاره به سخنان امام خمینی(ره) و امام خامنه ای و همچنین برخی از سرداران دوران دفاع مقدس که در مقاطعی همرزم شهید سلیمانی بودند، وجوه این ویژگی را برمی شمارد و نسبت ها را توضیح می دهد. شاخص پنجم، «دنیاگریزی» اعلام شده که مصداق های آن هم در کتاب شرح داده شده است. حجت‌الاسلام شیرازی در ادامه شاخص های دیگر شهید سلیمانی را بر می شمارد و درباره هر یک از آنها توضیح می دهد. این شاخص ها عبارتند از: «تلفیق معنویت و سیاست»، پای بندی به تکلیف شرعی»، «عقلانیت»، «اعتقاد صادقانه به نقش مردم»، «پاسداری از ارزش ها»، «عدالت اجتماعی»، «جاذبه و دافعه»، «دشمن‌شناسی»، «نگاه جهانی»، «مقاومت و ایستادگی»، «عشق به کتاب و مطالعه» و «جان نثاری و روحیه شهادت‌طلبی».

در میان این شاخص‌ها، معرفی چند مورد از آنها برای جامعه امروز ما برجستگی‌ بیشتری دارد.

* معنویت‌گرایی و عبودیت

حاج قاسم، سالیان سال روح بندگی و معنویت را در خودش تقویت کرده بود. او در توصیه به برادرزاده اش می‌نویسد: «عموجان! تمام کسانی ‌که به کمالی رسیده‌اند، خصوصاً کمالات معنوی که خود منشأ و پایه دنیوی هم می‌تواند باشد، منشأ همه آنها سحر است. سحر را دریاب. نماز شب در سن شما تأثیری شگرف دارد، اگر چند بار آن را با رغبت تجربه کردی، لذت آن موجب می‌شود به آن تمسک یابی».

* صیانت از حق‌الناس

حاج قاسم با وجود جایگاه برجسته نظامی و سیاسی و محبوبیت عمومی او، کم‌نظیر بود، اما آن شخصیت آسمانی مراقب بود تا سر سوزنی از بیت‌المال بعنوان حق‌الناس در زندگی‌اش وارد نشود.

حجت‌الاسلام شیرازی در این باره می‌گوید: «حاج قاسم با اینکه بیشتر از خیلی از نیروهای سپاه مأموریت می‌رفت، هیچ‌وقت حق مأموریت نگرفت. بعد از شهادتش هم مسئول نیروی انسانی نیروی قدس گفت، حاج قاسم حقوق عادی خود را بدون اضافه کار و حق مأموریت می‌گرفت. خودش هم به من گفت من برخی مواقع در اداره زندگی می‌مانم. به‌تازگی که بحث ازدواج پسرش بود، می‌گفت برای هزینه خرید ازدواج پسرم (انگشتر و...) مشکل دارم، بعد گفت فعلاً حل‌ شد».

* احترام به والدین

شهید سلیمانی آنچنان دلبسته به پدر و مادر ساده و روستایی‌اش بود که در آخرین وصیت‌نامه خود  محشور شدن و دیدار با آنان را از خداوند متعال مسئلت می‌کند و می‌نویسد: «خداوندا، تو را سپاس که مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهل بیت و پیوسته در مسیر پاکی بهره‌مند نمودی. از تو عاجزانه می‌خواهم آنها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهره‌مند فرما».

* ولایتمداری

حاج قاسم، با آنکه اهل هیچ گروه و دسته‌ای نبود، اما از بن جان به ولایت فقیه باور و اعتقاد داشت و آن را شرط حیات و انسجام جامعه اسلامی می‌دانست. او در یکی از سخنرانی‌هایش گفته بود: «از من قبول کنید، من عضو هیچ حزب و جناحی نیستم و به هیچ طرفی جز کسی که خدمت می‌کند به اسلام و انقلاب تمایل ندارم. اما این را بدانید؛ والله! علمای شیعه را تماماً و از نزدیک می‌شناسم. شغل من همین است. علمای لبنان را می‌شناسم، علمای پاکستان را می‌شناسم، علمای حوزه خلیج فارس را می‌شناسم. چه شیعه و چه سنی، والله! اشهد بالله! سرآمد همه این روحانیت، این علما از مراجع ایران و مراجع غیر ایران، این مرد بزرگ تاریخ یعنی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای است».

* تقید به مطالعه

حاج قاسم با وجود همه مشغلات کاری، به شدت اهل کتابخوانی و مطالعه بود و برنامه منظم روزانه برای کتابخوانی داشت و مطالعه را شرط رشد و پیشرفت فکری افراد می‌دانست.

او این روحیه را در بین فرزندانش هم ترویج می‌داد و آن را نهادینه کرده بود.

* مردم‌داری و محبت

و در نهایت،سرآمد همه شاخصه‌های مکتب شهید سلیمانی، عشق حقیقی به مردم و خدمت به آنها بود و او، این را با همه وجود ابراز می‌کرد و نتیجه این محبت قلبی هم در عشق متقابل و همیشگی مردم به او تجسم یافته بود.

ارسال نظرات