در زندگی روزمره و در رفت و آمدهای روزانه، ممکن است شاهد صحنههایی از پرخاشگری و نزاعهای خواسته یا ناخواسته باشیم که هم کام آنهایی را تلخ میکند که مستقیم درگیر این پرخاشگریها هستند و هم کام آنهایی را که شاهد این صحنهها هستند.
پایگاه رهنما :
در زندگی روزمره و در رفت و آمدهای روزانه، ممکن است شاهد صحنههایی از پرخاشگری و نزاعهای خواسته یا ناخواسته باشیم که هم کام آنهایی را تلخ میکند که مستقیم درگیر این پرخاشگریها هستند و هم کام آنهایی را که شاهد این صحنهها هستند. این پرخاشگریها در هنگام رانندگی، ایستادن در صفهای شلوغ، برخوردهای فیزیکی اتفاقی و امثال آن خودش را نشان میدهد و در مواردی تبعات جبرانناپذیری هم به دنبال دارد؛ برخی قتلها و ضرب و جرحهایی که هیچ راه جبرانی هم ندارد و دو یا چند خانواده را تا ابد درگیر میکند، نتیجه همین عصبانیتهای لحظهای و پرخاشگریهای اجتماعی است. اما علت این عادت بد و خطرناک چیست؛ این سوالی است که رهبر معظم انقلاب در مهرماه سال ۱۳۹۱ و در جمع دانشجویان استان خراسان شمالی مطرح کردند و با اشاره به برخی چالشها و مشکلات امروز سبک زندگی فرمودند: «علت برخی پرخاشگریها و نابردباریها در روابط اجتماعی چیست؟». این سوال وقتی جدیتر و در مواردی نگرانکنندهتر میشود که یادمان بیاید، جامعه ما جامعهای متدین و مذهبی و انسگرفته با سنتهای حسنهای مثل برادری و مهربانی است و در تعالیم دینی و آیات و روایات متعدد نیز بر ضرورت کنترل خشم، مدارا و گذشت تاکید شده است، اما چرا در یک جامعه دینی این نابردباریها در روابط اجتماعی رخ میدهد و به پیکره اجتماع چنگ میاندازد؟ تا جایی که چند سال قبل، سازمان پزشکی قانونی از تشکیل روزانه ۱۶۰۰ پرونده نزاع منجر به قتل یا جرح در سطح کشور خبر داده بود! سال قبل نیز در استان تهران به عنوان پایتخت، حدود ۹۰ هزار نزاع خونین رخ داده است که هرچند نسبت به سال قبل از آن حدود شش درصد کاهش یافته، اما همین آمار هم قابل قبول نیست و نگرانکننده به نظر میرسد.
علت چیست؟
پرخاشگری و نابردباری در روابط اجتماعی علتهای مختلفی دارد که اگر هرکدام از انها با دقت بررسی و برطرف شود، میتواند سهم قابل ملاحظهای در کاهش پروندههای قضایی و مشکلات بعدی آنها داشته باشد. به اعتقاد کارشناسان، «عدم تمرین خودکنترلی و گذشت» نخستین و مهمترین عامل این معضل اجتماعی است که البته اگر دقیقتر به آن نگاه شود، باید ریشه آن را در محیط خانه و خانواده و نحوه تربیت افراد جستجو کرد. به بیان روشنتر، وقتی در محیط خانواده، «کنترل عصبانیت، مدارا و تحمل» جایش را به «زود از کوره در رفتن و پرخاش کردن» بدهد، طبیعی است که زن و مرد این خانواده و فرزندان رشد کرده در دست آنها هم وقتی در زندگی اجتماعی با کوچکترین تعارض و تنشی مواجه شوند، به جای صبر و حوصله و حل ماجرا، کوتاهترین راه ممکن یعنی «عصبانیت و پرخاش» را انتخاب میکنند و به ناچار نتیجه تلخ آن را هم میچشند. این موضوع یک ریشه روانی و فکری هم دارد که بر اثر آن، برخی افراد گذشت کردن و کنترل خشم را معادل بیعرضگی و شکست میدانند و بنابراین، برای نشان دادن توان و قدرت خود، در هر پیشآمد کوچکی اقدام به کُریخوانی و نزاع میکنند! در مرحله بعد، «مشکلات و فشارهای اقتصادی» را باید مهمترین عامل این رفتار ناصواب اجتماعی دانست؛ این عامل که هم ناشی از تغییر سبک زندگی اقتصادی مردم به مرور زمان و هم ناشی از سوء مدیریتها و بهم ریختن شاخصهای اقتصادی دارد، به مرور زمان باعث فشار عصبی و روانی بر افراد به ویژه مردان به عنوان ادارهکنندگان معیشت خانواده میشود و در چنین وضعیتی، صبر و حوصله آنها در مواجهه با ناملایمات به شدت کاهش مییابد. به این عوامل، باید تاثیرات روانی ناخواسته را هم اضافه کرد که تحت تاثیر عواملی مانند تخلیه نشدن هیجانات نوجوانی و جوانی در قالبهایی مانند ورزش یا بازیهای رایانهای خشن و پُر تنش بروز و ظهور میکند و صبر و تحمل افراد – به ویژه کودکان و نوجوانان – را در هنگام مواجهه با یک تنش از انها میگیرد.
راه حل چیست؟
هرچند عوامل و ریشههای پرخاشگری اجتماعی محدود به موارد گفته شده نیست و جا دارد که جامعهشناسان و روانشناسان با جدیت بیشتری بر روی این عوامل کار کنند، اما اگر به همین ریشههای مورد اشاره هم با دقت نگاه شود، خودبخود راه حلهای این معضل به دست میآید. «آموزش از دوران کودکی و نوجوانی برای کنترل خشم و تصمیمگیری منطقی»، «تمرین گفتگو برای حل مسائل به جای تنش و قلدری» و «تقویت آموزههای دینی» از مهمترین راههای کاهش این معضل است که البته به آنها باید «تدبیر مسئولین برای ثبات و آرامش اقتصادی» را هم اضافه کرد تا زمینههای عصبیت و تنش به طور کامل از بین برود.
ارسال نظرات