از نقاشیهای روی غارها، اختراع خط و تالیف کتاب گرفته تا روزنامه، مجله، عکس، فیلم، رادیو و تلویزیون...هر ابزاری که از قدیم الایام تا کنون برای برقراری ارتباط به کار میرفت به نوعی رسانه است. رسانه ابزاری است برای ارتباط؛ وسیلهای است که فرستنده به کمک آن معنی و مفهوم مد نظر خود (پیام) را به گیرنده منقل میکند.
رسانه های جمعی
«رسانههای جمعی mass media » یا «ارتباط جمعی mass communication » ابزارهای ارتباطی هستند که پیام را از یک منبع به تعداد زیادی از مخاطبین منتقل میکنند.
در رسانه های جمعی تعداد گیرندگان نسبتا زیاد بوده و ترکیب بسیار متنوع و پراکندهای را دربرمیگیرد. در این نوع رسانهها توزیع پیام بسیار سریع بوده و هزینه برای مصرف کننده بسیار پایین است. تلویزیون یک ابزار ارتباط جمعی است که میتواند در یک لحظه پیامش را به تعداد بالایی از مخاطبان برساند.
دهکده جهانی
مک لوهان نظریه پرداز مطرح علم ارتباطات بود. او در «کتاب کهشکان گوتنبرگ» ایده «دهکده جهان» را بر سر زبانها انداخت. به عقیده او ارتباط جمعی توانایی آن را دارد که دانستهها و یک طرز فکر را (به همان گونه که در میان همه ساکنان یک روستا کم و بیش مشترک است) جهانی کند!
یکی دیگر از مفاهیم خلق شده توسط مک لوهان مفهوم «سواد رسانه ای» است كه در سال 1965 اولين بار آن را در كتاب خود تحت عنوان «درك رسانه :توسعه ابعاد وجودی انسان» بكار برده است. مك لوهان معتقد بود : زمانی که دهكده جهانی فرا رسد بايد انسان ها به سواد جديدی به نام« سواد رسانه ای »دست يابند!
سواد رسانهای، راهی است برای شناخت رسانه و فرآیند ایجاد و رساندن پیام، به این معنی که درک ما را از انواع رسانهها و تولیدات رسانهای متکی بر مهارت خواهد کرد.
در واقع همانگونه که ما برای خواندن و نوشتن نیاز به نوعی سواد و فهم الفبای اولیه یک زبان داریم، برای فهم درست رسانه به معنای کل آن نیاز به فهم الفبای آن داریم. یادگیری الفبای رسانه برای همه سنین و در هر قشر و شغلی نیاز است تا جامعه را به آگاهی برساند.
سواد رسانه به ما میآموزد تا در کمال خلاقیت و زیرکی، مخاطبی «فعال» باشیم و صرفا یک مصرف کننده ساده نباشیم، یعنی پیامهایی که به ما منتقل میشود را قبل از پذیرش مورد تحلیل و بررسی قرار داده و فورا نپذیریم!
با آموختن مهارتها و فنون زیادی که در این حوزه وجود دارد، میتوان فهمید:
- فهم فرآیند خلق معنا در پیام های رسانه ای؛
-شناسایی هویت پیامرسان و منبع پیام؛
-فهم هدف خالق پیام و انگیزه او برای انتقال پیام به مخاطبین؛
-فهم تکنیکهای اقناع سازی مخاطبین مورد استفاده شده در پیام؛
-تشخیص دروغها، جانبداریها و اطلاعات غلط.
این تنها بخش از مزایای ملموس آموزش سواد رسانهای برای ما خواهد بود. قطعا با مطالعه و یادگیری الفبای رسانه بخش اعظمی از مشکلات جامعه که درگیر ابزارهایارتباطی هستند، حل خواهد شد.
یک مرور ساده بر وقایع و بحرانهای عصر جدید و نسل حاضر در آن کافیست تا به تاثیر رسانه و پیوند آن با زندگی مردم پی ببریم. از ملزمات زندگی در هر عصر، شناخت کامل و کافی از آن خواهد بود. برای حیات سالم در فضایی که «رسانه» حرف اول را در آن میزند لازم است نهضت سواد آموزی جدیدی از دل نخبگان و مردم با جدیت بالایی دنبال شود؛ نهضتی بهنام «سواد رسانه».
ارسال نظرات