شاید تا دیروز به آنها «بچه» میگفتیم اما حالا نمیتوان نام آنها را بچه گذاشت. آنها دیروز کودکی بودند که جز در آغوش پدر و مادر آرام نمیگرفتند و حالا دیگر نه کودک هستند و نه بچه. هر چند سنشان کم است اما نوجوان هستند. نوجوان هایی که در دوران دفاع مقدس در کنار رزمندگان و دوشادوش آنها جنگیدند، حتی اسیر شدند و حتی به روایتِ خاطرات، حماسههایی مانند حماسه «آن 23 نفر» را رقم زدند؛ نوجوان های دیروز که در دهه 60 کشورشان مورد حمله دشمن قرار گرفته بود و نوجوان های امروز که بدتر از آن دهه، حالا مورد تهاجم فرهنگی و شناختی دشمن قرار گرفتهاند.
یکی از انواع اصلی این تهاجمها، نشانه گرفتن معصومیت و سلامت روح و روان آنهاست و بدون شک ایجاد روحیه خشونت، مصداقیترینِ این تهاجمها محسوب میشود. خشونتی که گاه خانواده و جوامع کوچکی مانند مدرسه را درگیر میکند و گاه فراتر رفته به یک محل، یک شهر و حتی کشور را آسیب میرساند. خشونتی که شاید در جوامع غربی سابقه ای طولانی دارد اما در جامعه ما با پیشینه فرهنگی و اعتقادی بسیار کمتر و حتی می توان گفت نادر بوده، اما بدون تعارف میتوان گفت که حالا نسبت به گذشته این خشونت ها و رفتارهای ناهنجار در سطح شهر خودنمایی میکند.
همین امر موجب شده است تا نگاهی اجمالی به این موضوع داشته باشیم و این موضوع را بررسی کنیم که چه عواملی موجب ایجاد و تشدید خشونت در بین نسل جوان میشود؟
یکی از این عوامل و شاید اصلیترینِ آنها رسانه ها هستند. رسانه هایی که به راحتی در دسترس نوجوانان قرار میگیرند و بدون اینکه خانواده و خود نوجوان آگاهی داشته باشد، بر روی نوجوان اثر مستقیم میگذارند. هنوز زمان زیادی از پخش کارتونها و انیمیشن های دهه های قبل نمیگذرد؛ کارتون هایی که اغلب از اقتباس یک رمانِ مشهور ساخته میشدند و بسیار درسآموز و اخلاقی تر از انیمیشنهای امروز بودند، اما شخصیت و قهرمان اصلی انیمیشنها و بازیهای رایانه ای امروزی، اغلب یک جنگجوی بیرحم و خشن است!
بدون شک میتوان گفت بازیهای خشن رایانه ای و این انیمیشنهای وارداتی مهمترین سهم را در ترویج روحیه خشونت و پرخاشگری در بین نوجوانان دارند.
هر چند که این محصولات وارداتی هستند اما نمیتوان گلایهمندِ مسئولان فرهنگی و به خصوص خانواده های نوجوانان خودمان نباشیم که چقدر راحت اجازه دسترسی به چنین محصولاتی را میدهند؛ البته از نقش رسانه ملی نیز در این میان نمیتوان غافل شد. رسانه ای که مدت های مدیدی است، در حوزه نوجوان حرفی برای گفتن ندارد! نه سریالِ قابل توجهی در این سال ها ساخته شده و نه برنامه ویژه ای در مورد دغدغههای نسل نوجوان و جوان به روی آنتن رفته است. اگر هم بوده آن قدر کم و کمرنگ بوده که نمیتوان در قرن 21 آن را با کارهای ماندگاری مانند نیم رخ در دهه شمسی70 مقایسه کرد. بنابراین چگونه از نوجوان می توان انتظار داشت که به جای رفتن به سراغ انیمیشن ها و به خصوص بازی های رایانه ای وارداتی، پای برنامه تلویزیونی نداشته خود در رسانه ملی بنشیند؟! دهه شصتیها هنوز هم «قصه های مجید» را به یاد دارند؛ آیا واقعا دیگر نمیتوان کاری به آن خوبی ساخت تا نوجوان را با فرهنگ زیبای ایرانی اسلامی آشنا کند؟!
کارشناسان معتقدند، هرچند اینکه خشونت در رسانهها مستقیماً به خشونت جوانان منجر میشود نظریه قطعی نیست، اما مطالعات نشان داده که انجام بازیهای ویدیویی خشن افکار و رفتارهای پرخاشگرانه را افزایش میدهد.
در واقع مطالعهای نشان داده است که بازیهای ویدیویی خشن نه تنها باعث افزایش رفتارهای پرخاشگرانه میشوند، همچنین افکار خشن، ضربان قلب و فشار خون را افزایش میدهند. در عین حال، این بازیهای ویدیویی «رفتارهای کمک کننده» و احساس همدلی را کاهش میدهند.
فضای مجازی و نحوه نادرست استفاده از محتواهای نامطلوب آن نیز یکی دیگر از عوامل تشدید خشونت است. بدون شک در این رابطه باید آموزش و پرورش یک راهکار بلند مدت داشته باشد. به طور مثال، گنجاندن درسی با محتوای سواد رسانه ای میتواند یکی از مهمترین اقدامات در این زمینه باشد.
اما یکی دیگر از دلایل اصلی این خشونت، خود خانواده ها هستند؛ خانواده هایی که محبت در آنها کمتر است. خانواده هایی که کودک و نوجوان خود را وارد مشکلات اجتماعی و خانوادگی خود کرده و استرس هایی را که نباید، به آنها تحمیل میکنند. به جرأت میتوان گفت اگر خانوادهها از ثبات بیشتر و گرمای خانوادگی بهتری برخوردار باشند، قطعا آمار خشونت نیز به صورت چشمگیری کاهش خواهد یافت.
ارسال نظرات