17 مرداد 1397 - 12:38

طرح بستن تنگه هرمز عرصه آمريکايي ها را تنگ کرده است

طرح «بستن تنگه هرمز» بعد از گذشت ۲ هفته هنوز واکنش‌های متفاوتی را در عرصه بین المللی به همراه داشته به طوری مرکز مطالعات امریکن گریتنس با تاکید بر اینکه اگر ایران تنگه هرمز را ببندد اقتصاد جهانی در باتلاق فرو می‌رود می‌نویسد: آمریکا ۷ تنگه و آبراه حیاتی را به عنوان مهمترین نقاط عبور و مرور استراتژیک معرفی کرده است که مهمترین آن‌ها تنگه هرمز است.
نویسنده :
اميرعباس رسولي
کد خبر : 1254

پایگاه رهنما :

طرح «بستن تنگه هرمز» بعد از گذشت ۲ هفته هنوز واکنش‌های متفاوتی را در عرصه بین المللی به همراه داشته به طوری مرکز مطالعات امریکن گریتنس با تاکید بر اینکه اگر ایران تنگه هرمز را ببندد اقتصاد جهانی در باتلاق فرو می‌رود می‌نویسد: «آمریکا ۷ تنگه و آبراه حیاتی را به عنوان مهمترین نقاط عبور و مرور استراتژیک معرفی کرده است که مهمترین آن‌ها تنگه هرمز است. در صورت بسته شدن تنگه هرمز توسط ایران، اقتصاد جهان در یک باتلاق فرو خواهد رفت». یا راشاتودی عبارت «آماده نفت ۲۵۰ دلاری باشید» را تیتر کرده و از قول ولادیمیر روژانوسکی تحلیل‌گر امور سرمایه‌گذاری در گلوبال اف اکس می‌نویسد: «ظرفیت تنگه هرمز چیزی حدود ۱۴ نفتکش یا ۱۷ میلیون بشکه در روز است که نیمی از صادرات نفت خام جهان را به خود اختصاص داده است. اگر صادرات این تنگه متوقف شود، شاهد کاهش عرضه و دو برابر شدن قیمت‌ها تا ۱۶۰ دلار در هر بشکه خواهیم بود». این رسانه مشهور روسی همچنین با ارائه دلایلی تاکید می‌کند که بستن تنگه هرمز برای اقتصاد دنیا بویژه در حوزه انرژی وحشتناک است و می‌نویسد: «اگر تنگه هرمز بسته شود، ظرف یک یا دو ماه، تجار نفتی وحشت کرده و همه نفت خام موجود را خریداری می‌کنند و قیمت‌ها به ۲۵۰ دلار هم خواهد رسید». آنچه در اینجا مهم می‌نماید این مسئله است که غربی‌ها و در راس آن آمریکایی‌ها بر اساس دلایل حقوقی، نظامی و اقتصادی بشدت از چنین گزاره احساس نگرانی و هراس دارند.
۱-بعد نظامی؛ آمریکایی‌ها به خوبی می‌دانند جمهوری اسلامی ایران بر اساس قدرت دفاعی قطعا توانایی بستن تنگه هرمز را داشته چرا که آن‌ها برآورد مناسبی از قدرت موشکی، نیرو‌های نظامی آماده به رزم، تعداد تانک، سامانه‌های توپخانه‌ای، سامانه‌های موشک انداز و راکت انداز در رزم زمینی، جنگنده و هواپیمای زیردریایی کشورمان دارند و می‌دانند که چنین مسئله‌ای قطعا قابلیت تحقق دارد.
۲-بعد اقتصادی؛ بر اساس آمار و ارقام قطعی تنگه هرمز یکی از مهمترین و استراتژیک‌ترین تنگه‌های دنیاست که در صورت بسته شدن آن بسیاری از منافع اقتصادی آمریکا و متحدان این کشور با مخاطرات جدی روبرو خواهد شد. رویترز در باب اهمیت اقتصادی تنگه هرمز در هفته گذشته می‌نویسد: «براساس برآورد اداره اطلاعات انرژی آمریکا، در سال ۲۰۱۶، روزانه ۱۸.۵ میلیون بشکه نفت از این تنگه عبور کرده است که نسبت به سال ۲۰۱۵ افزایش ۹ درصدی را نشان می‌دهد و رکورد محسوب می‌شود؛ این رقم ۳۰ درصد تمامی ترانزیت نفت در جهان از طریق دریا را شامل می‌شود.» براساس بررسی موسسه تحلیل آمار‌های نفتی «ورتکسا»، محموله‌های نفت خام و میعانات گازی ترانزیت شده از طریق تنگه هرمز در سال ۲۰۱۷ روزانه ۱۷.۲ میلیون بشکه و این رقم تنها در نیمه نخست سال ۲۰۱۸ روزانه به ۱۷.۴ میلیون بشکه رسیده است. بیشتر نفت صادراتی عربستان، ایران، امارات، کویت و عراق از طریق این تنگه به بازار‌های جهانی فرستاده می‌شود. همچنین این آبراه، مسیر عبور تمامی ال ان جی (گاز طبیعی مایع) صادراتی قطر است... عربستان و امارات تلاش کرده‌اند تا با احداث خط لوله‌های جایگزین این تنگه را دور بزنند، اما آمار‌های اداره اطلاعات انرژی آمریکا نشان می‌دهد که این اقدامات موفق نبوده است. براساس آنچه گفته شد، هشت مسیر دریایی (تنگه هرمز، باب المندب، تنگه مالاکا، کانال سوئز، تنگه ترکیه، تنگه دنیش، کانال پاناما و دماغه گودهوپ) ۶۱ درصد (۵۹ میلیون بشکه در روز) از خرید جهانی نفت را جابه‌جا می‌کنند که در این بین، سهم تنگه هرمز از این ۵۹ میلیون بشکه، ۳۱ درصد و سهم هفت مسیر دیگر ۶۹ درصد است. بنابراین شرایط اقتصادی حاکم بر تنگه هرمز، آمریکا و سایر متحدان این کشور باید بشدت نگران منافع اقتصادی خود دراین باره باشند.
۳- بعد حقوقی؛ جمهوری اسلامی ایران، رژیم حقوقی حاکم بر تنگه هرمز را «عبور بی ضرر» می‌داند و بار‌ها اقداماتی اقتدارگرایانه در جهت تثبیت این نوع عبور در تنگه هرمز صورت داده است، از جمله در مواردی مانند «ورود غیرمجاز یک کشتی تجاری امریکایی در ۹ اردیبهشت سال ۹۴ به آب‌های داخلی»، «۲۳ دی‌ماه سال ۹۴ تجاوز نیرو‌های دریایی کشور امریکا»، «ورود غیرقانونی پهپاد امریکایی در اسفند ۹۱ به مرز آب‌های داخلی» و «حضور غیرقانونی پنج ملوان انگلیسی به خلیج فارس در آذرماه سال ۱۳۸۸». کشورمان همچنین عضویت در کنوانسیون ۱۹۵۸ (که عبور بی ضرر را در تنگه‌ها اصل می‌داند) پذیرفته و درکنوانسیون ۱۹۸۲ مونته گوبه (که تنگه هرمز را شامل اصل عبور ترانزیت می‌داند) عضویت ندارد، مهمتر آنکه حق عبور ترانزیت فاقد سابقه عرفی است، و تا زمانی که ایالات متحده عضو کنوانسیون مونته گوبه نیست، کشتی‌ها و هواپیما‌های این کشور مشمول حق ترانزیتی مطرح شده دراین کنوانسیون نخواهند شد. از سوی دیگر بر اساس قواعد حاکم بر حقوق بین الملل تا زمانی که عرف جدیدی تثبیت نشود، عرف سابق پایدار است و جمهوری اسلامی ایران (به عنوان کشور ملتزم به عرف سابق) با اعمال قدرت بازرسی و اعلان نظریه‌های تفسیری، مانع شکل گیری عرف جدید شده است و همین مسئله به معنای آن می‌باشد که کشورمان بر اساس مفاد کنوانسیون ژنو می‌تواند تنگه هرمز را مسدود کند.
نباید فراموش کرد که مسدوسازی تنگه هرمز قاعدتا می‌تواند مشکلات و هزینه‌های را با خود برای کشورمان به همراه داشته باشد، اما این بدان معنا نیست که ایران نتواند از یکی از برگ‌های اقتدار خود در رویارویی با دشمن استفاده نکند چرا که نفس تهدید در مواجهه با آمریکا با رجوع به موضع گیری مراکز آینده پژوهی و رسانه‌های معتبر غرب (که در این مقاله به بخشی از آن اشاره شد) حائز اهمیت بوده و می‌تواند مانع جری‌تر شدن غرب برای دست اندازی در منافع ایران شود.

ارسال نظرات