27 مرداد 1401 - 17:31
مروری بر آنچه از واقعه کربلا بجا ماند؛

عبرت‌های عاشورا

واقعه خون‌بار عاشورای سال ۶۱ هجری قمری، فقط یک اتفاق رخ‌داده در یک نیم‌روز نبوده است که در همان زمان تمام شود؛ این واقعه، مانند یک پتک بر سر وجدان بشریت و انسان‌های آزاده فرود آمد و پس از آن، در پهنه تاریخ جاری شد.
کد خبر : 12454

پایگاه رهنما:

واقعه خون‌بار عاشورای سال 61 هجری قمری، فقط یک اتفاق رخ‌داده در یک نیم‌روز نبوده است که در همان زمان تمام شود؛ این واقعه، مانند یک پتک بر سر وجدان بشریت و انسان‌های آزاده فرود آمد و پس از آن، در پهنه تاریخ جاری شد. اما صرف نظر از آنکه در کربلا چه گذشت و بر سر خاندان پیامبر اکرم (ص) چه آمد، ریشه‌های وقوع حادثه کربلا و عبرت‌های ناشی از آن است که باید پیش چشم وجدان‌های بیدار و آگاه قرار بگیرد و از تکرار آن جلوگیری کند.

به بیان ساده‌تر، در ماجرای کربلا علاوه بر سوگواری برای سید و سالار شهیدان عالم، حضرت امام حسین (ع) و اصحاب و فرزندانشان – که صدالبته این سوگواری فضیلتی بالا و اجری عظیم دارد – باید به دنبال فهم دقیق ریشه‌های آن واقعه جانکاه و تأمل در درس‌ها و عبرت‌های آن باشیم.

  • چرا آن اتفاق افتاد؟!

رهبر حکیم انقلاب در سه دهه اخیر و در موقعیت‌های گوناگون، ضمن تبیین ماهیت این مسئله، بر لزوم فهم دقیق حقیقت ماجرای کربلا و شهادت حضرت اباعبدالله (ع) و اسارت اهل بیت ایشان تاکید کرده‌اند.

به گفته ایشان «هیچ وقت نباید امت اسلامی و جامعه‌ی اسلامی ماجرای عاشورا را به عنوان یک درس، به عنوان یک عبرت، به عنوان یک پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زنده‌ی به عاشورا و به حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام) است. همان طور که فرمود: «و انا من حسین»؛ بنا بر این معنا، یعنی دین من، ادامه‌ی راه من، به وسیله‌ی حسین (علیه‌السّلام) است. اگر حادثه‌ی عاشورا نبود، اگر این فداکاری عظیم در تاریخ اسلام پیش نمی‌آمد، این تجربه، این درس عملی، به امت اسلامی داده نمی شد و یقیناً اسلام دچار انحرافی می شد از قبیل آنچه که ادیان قبل از اسلام دچار آن شدند و چیزی از حقیقت اسلام، از نورانیت اسلام باقی نمی‌ماند. عظمت عاشورا به این است».

ایشان در ادامه این سوال را مطرح می‌کنند که «چطور شد جامعه اسلامی به محوریّت پیامبر عظیم‌الشّأن، آن عشق مردم به او، آن ایمان عمیق مردم به او، آن جامعه سرتاپا حماسه و شور دینی و آن احکامی که بعداً مقداری درباره آن عرض خواهم کرد، همین جامعه ساخته و پرداخته، همان مردم، حتّی بعضی همان کسانی که دوره‌های نزدیک به پیامبر را دیده بودند، بعد از پنجاه سال کارشان به آن‌جا رسید که جمع شدند، فرزند همین پیامبر را با فجیع ترین وضعی کشتند؟! انحراف، عقبگرد، برگشتن به پشت سر، از این بیشتر چه می‌شود؟!»

و در باب پاسخ به این سوال، به این حقایق اشاره می‌کنند؛ «وقتی معیارها از دست رفت، وقتی ارزش ها ضعیف شد، وقتی ظواهر پوک شد، وقتی دنیاطلبی و مال‌دوستی بر انسان هایی حاکم شد که عمری را با عظمت گذرانده و سال هایی را بی‌اعتنا به زخارف دنیا سپری کرده بودند و توانسته بودند آن پرچم عظیم را بلند کنند، آن وقت در عالم فرهنگ و معارف هم چنین کسی سررشته‌دار امور معارف الهی و اسلامی می‌شود؛ کسی که تازه مسلمان است و هرچه خودش بفهمد، می‌گوید؛ نه آنچه که اسلام گفته است؛ آن وقت بعضی می‌خواهند حرف او را بر حرف مسلمانان سابقه‌دار مقدّم کنند! ... این مربوط به خواص است. آن وقت عوام هم که دنباله‌رو خواصند، وقتی خواص به سَمتی رفتند، دنبال آنها حرکت می‌کنند. بزرگترین گناه انسان های ممتاز و برجسته، اگر انحرافی از آنها سر بزند، این است که انحرافشان موجب انحراف بسیاری از مردم می‌شود. وقتی دیدند سدها شکست، وقتی دیدند کارها برخلاف آنچه که زبان ها می‌گویند، جریان دارد و برخلاف آنچه که از پیامبر نقل می‌شود، رفتار می‌گردد، آنها هم آن طرف حرکت می‌کنند».

  • عاشورایی که جریان دارد

پس از واقعه خونین دشت نینوا، هرچند عده‌ای از مردمان آن روز از بی‌تفاوتی و غفلت خود در قبال آنچه بر امام زمانشان رفته بود، پشیمان شده و دنبال جبران برآمدند، اما کار از کار گذشته بود و پشیمانی سودی نداشت! پس از واقعه کربلا، قیام توابین در هم کوبیده شد، بنی امیه به مکه و مدینه حمله کرده و جنایت‌های بی‌شماری به بار آوردند و چنان خفقانی در جامعه آن روز حاکم شد که جهان اسلام تا مدت‌ها گرفتار آن بود و این‌ها همه نتیجه ریشه دواندن «انحراف» و «سکوت» در جامعه اسلامی و روی کار آمدن نااهلان و نامحرمان بود.

علاج این درد هولناک نیز، فهم دقیق دین و بصیرت در آن است که باید با بهره‌گیری از عالمان آگاه و آزاده و زمان‌شناس به آن دست یافت.

حجت‌الاسلام امیرمحمود گودرزی استاد دانشگاه در این باره معتقد است: «از درس‌ها و عبرت های عاشورا، صبر و ایستادگی، مقاومت و پایداری و مقابله با عواملی است که انسان را از تلاش در راه هدف باز می دارد. تحمل سختی ها و ناگواری ها به خاطر پیروز شدن و انجام وظیفه را در حادثه بزرگ عاشورا، به عنوان زیباترین جلوه های صبر و بندگی و پایداری در راه عقیده می‌شود مشاهده نمود...».

به گفته این کارشناس مذهبی «ملت ایران با الگو قرار دادن عاشورا و محرم، در صحنه های گوناگون مبارزه (جنگ تحمیلی و جنگ اقتصادی) و سایر میدان ها حماسه آفریدند و صحنه‌هایی افتخارآمیز و ماندنی در تاریخ شکوهمند ایران اسلامی ایجاد نمودند. سرانجام در پرتو این مقاومت ها، رشادت‌ها، ایثارها و جانفشانی ها، نظام مقدس جمهوری اسلامی بوجود آمده و به درختی تنومند و سترگ که از بادها و طوفان ها باکی نداشته، تبدیل گردید. همه این برکت ها، درس‌های به یادماندنی و محرم و  عاشورا بود که در ایران زمزمه گردیده و به الگوی مقاومت و حامی مستضعفین در جهان تبدیل گردیده است که ان‌شاءالله این پرچم را به صاحب اصلی خودش حضرت صاحب الزمان ( عج ) مهدی موعود برسانیم».

ارسال نظرات