پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
13 مرداد 1401 - 09:19

مقابله با جنگ شناختی؛ آگاهی و تاب آوری

در شمارگان پیشین این ستون بیان داشتیم که هک شناختی یا به تعبیری جامع‌تر جنگ شناختی نوع پیشرفته­ تر جنگ اطلاعاتی و فراتر از آن در عصر پسا حقیقت و در عصر انقلاب سایبری و هم­گیری اینترنت و شبکه­ های مجازی است.
نویسنده :
قاسم ترابی
کد خبر : 12369

پایگاه رهنما:

در شمارگان پیشین این ستون بیان داشتیم که هک شناختی یا به تعبیری جامع‌تر جنگ شناختی نوع پیشرفته­ تر جنگ اطلاعاتی و فراتر از آن در عصر پسا حقیقت و در عصر انقلاب سایبری و هم­گیری اینترنت و شبکه­ های مجازی است. یکی از مهم‌ترین ابزارهای جنگ شناختی گسترش اخبار جدید در شبکه ­های اجتماعی عامه پسند است که حداقل شامل سه دسته اطلاعات تهدیدزا می­شود؛ این سه دسته شامل اطلاعات غلط غیر عامدانه، اطلاعات غلط عامدانه و اطلاعات آسیب­ زا می­شود که امروزه توسط اکثر کشورهای پیشگام در حوزه سایبر به عنوان تهدید امنیت ملی شناخته شده‌اند. در جنگ شناختی ذهن انسان به میدان جنگ تبدیل می­شود؛ در این جنگ هدف این است که نه تنها آن که مردم به آن می­ اندیشد بلکه نحوه تفکر و عملکرد آنها نیز تغییر کند. در جنگ شناختی موفق مهاجمان باورها و رفتارهای فردی و گروهی را به گونه ای شکل می‌دهند که مردم اهداف تاکتیکی یا راهبردی آنها را ترجیح دهند؛ در شکل افراطی جنگ شناختی این امکان وجود دارد که کل جامعه شکسته و تکه‌تکه شود. در ادامه بیان داشتیم که برای دستیابی به اهداف جنگ شناختی لزوماً به اطلاعات دروغ یا اخباری جعلی نیاز نیست؛ در این زمینه یک سند شرم‌آور دولتی که از حساب ایمیل یک مقام رسمی هک شده و به طور ناشناس به سایت اشتراک رسانه­ های اجتماعی درز کرده یا به صورت انتخابی برای گروه­های مخالف در یک شبکه اجتماعی ارسال شده برای ایجاد اختلاف کافی است. در این راستا یک کارزار پیام رسان اجتماعی احساسات تاثیرگذاران آنلاین را ملتهب می کند و در نهایت خطر اصلی این است که جامعه در کل ممکن است به قطب­ها و حباب­های چندگانه بدل شود تحت تاثیر این حباب­های معرفتی هرگونه تعامل دوسویه یا چندسویه در عرصه عمومی کاهش پیدا می­کند. در ادامه مقابله با جنگ شناختی آگاهی و تاب آوری به محورهای «ذهن ضعیف شده ما» و «نیاز به آگاهی» در راستای جنگ شناختی می­پردازیم. این محورها اقدامات بازدارنده یا پیشگیرانه در قبال تهاجم به ادراک شهروندان را تبیین می­کنند.

  • ذهن ضعیف شده ما

توانایی­های شناختی ما ممکن است توسط رسانه­ های اجتماعی و دستگاه های هوشمند تضعیف شود. استفاده از شبکه های اجتماعی می­تواند تعصبات شناختی و خطاهای ذاتی تصمیم گیری را افزایش دهد. در کتاب «فکرکردن، سریع و آهسته» دانیل کانه نمان برنده جایزه نوبل به خوبی درباره تعصبات شناختی و خطاهای ذاتی تصمیم­ گیری بحث شده است. در این زمینه فیدهای خبری و موتورهای جستجوگر نتایجی را ارائه می­دهند که با ترجیحات ما مطابقت بیشتری دارند. ما معمولا اطلاعات جدید را به گونه­ای تفسیر و تایید می­کنیم که با باورهای پیش فرض ما مطابقت داشته باشد. برنامه ­های پیام رسان اجتماعی به سرعت کاربران را با اطلاعات جدید به روز می­کنند و باعث ایجاد تعصب می شوند، به این ترتیب ما اهمیت رویدادهای اخیر را نسبت به گذشته بیش از حد درک می­کنیم. ضمن اینکه سایت­های شبکه ­های اجتماعی، تایید اجتماعی را القا می­کنند. ما در تایید اجتماعی اقدامات و اعتقادات دیگران را با گروه­های اجتماعی خودمان بررسی می­کنیم و مطابقت می­دهیم که این امر تبدیل به اتاق­های انطباق و تفکر گروهی می­شود. مشکل دیگر در این زمینه سرعت بالای انتشار اخبار و بازنشر و پاسخ به آنهاست. در این راستا سرعت ارسال پیام و انتشار اخبار و احساس نیاز سریع به واکنش در برابر آنها، سریع فکرکردن انعکاسی و احساسی را تشویق می­کند که در مقابل آرام و منطقی فکرکردن است. اکنون حتی خبرگزاری­های معتبر نیز از عناوین احساسی برای تشویق انتشار سریع مقاله­ های خبری خود استفاده می­کنند. در نهایت مشکل آخر نداشتن دقت و کم گذاشتن زمان برای خواندن و نشر اخبار است. واقعیت این است که افراد وقت کمتری را به خواندن مطالب اختصاص می­دهند، حتی اگر دفعات اشتراک آنها را افزایش دهند. همچنین سیستم ­های پیام­رسان­های اجتماعی برای توزیع قطعه­ های کوتاه بهینه ­سازی شده ­اند که غالباً از زمینه ­ها و تفاوت­های مهم، چشم­ پوشی می­کنند. این امر می­تواند باعث تسهیل و گسترش عمدی و غیرعمدی سوء تفسیر از اطلاعات و روایت های وارونه را تسهیل کند. اختصار پست­های شبکه­ های اجتماعی در ترکیب با تصاویر دیدنی چشم­گیر، ممکن است خوانندگان را از درک انگیزه ­ها و ارزش­های ­دیگران باز دارد.

  • نیاز به آگاهی

مزیت در جنگ شناختی به کسی می رسد که اول حرکت می کند و زمان،مکان و وسایل حمله را انتخاب می کند. جنگ شناختی را می توان با استفاده از بردارها و رسانه های مختلف انجام داد. بازبودن سیستم عامل های رسانه های اجتماعی به دشمنان اجازه می دهد افراد، گروه های منتخب و مردم را از طریق پیام رسان های اجتماعی، انتشار انتخابی اسناد، اشتراک ویدیو و ... به راحتی هدف قرار دهند. قابلیت های سایبری اجازه استفاده از فیشینگ، هک و پیگیری را می دهد. افراد و شبکه ­های اجتماعی در یک دفاع مناسب حداقل باید از اینکه جنگ شناختی در حال انجام است، آگاه باشند. راه حل­های فناورانه می­توانند ابزارهایی برای پاسخ به برخی از سوالات اصلی در این زمینه فراهم کنند: آیا کمپینی در جریان است؟ از کجا طراحی عملیات روانی شده است؟ چه کسی آن را اداره می­کند؟ اهداف مهاجمان چه می­تواند باشد؟ تحقیقات ما نشان می­دهد چنین الگوهای تکرارشونده ­ای وجود دارد که می­توان آنها را طبقه­ بندی کرد. آنها حتی ممکن است امضاهایی منحصر به بازیگران خاص را ارائه دهند که می­تواند به شناسایی آنها کمک کند. یک راه حل ویژه در این زمینه، استفاده از سیستم نظارت و هشدار جنگ شناختی است. چنین سیستمی می­تواند به شناسایی مبارزات جنگ شناختی هنگام وقوع و پیگیری آنها کمک کند. این امر می­تواند شامل داشبوردی شود که داده­های طیف گسترده­ای از رسانه ­های اجتماعی، رسانه­ های پخش، پیام­های اجتماعی و سایت­های شبکه­ های اجتماعی را تلفیق کند. این سیستم، نقشه ­های جغرافیایی و شبکه ­های اجتماعی را نشان می­دهد که توسعه کمپین­های مشکوک در طول زمان را مشخص می­کند. یک داشبورد می­تواند با شناسایی مکان­های جغرافیایی و مجازی که از آن پست­ها، پیام­ها و اخبار رسانه ­های اجتماعی نشأت می­گیرد و همچنین از طریق موضوعات مورد بحث، احساسات و شناسه ­های زبانی و سایر عوامل، ارتباطات و الگوهای تکراری را آشکار کند. پیوندهای بین حساب­های رسانه­ های اجتماعی به عنوان مثال اشتراک­ها، نظرات، تعاملات و زمان آنها را می­توان مشاهده کرد. استفاده از یادگیری ماشینی و الگوریتم­های تشخیص الگو می­تواند به سرعت شناسایی و طبقه ­بندی بی­درنگ را فراهم کند و هشدارهای به موقع را به تصمیم­ گیرندگان ناتو ارئه می­دهد و به آنان کمک می­کند در هنگام ظهور و تکامل جنگ شناختی، پاسخ­ های مناسب را تنظیم و آماده کنند.

منبع: بصیرت

ارسال نظرات