روزنامه کیهان
متهم خسارتهای برجام دوباره عصا زیر بغل آمریکا گذاشت حسن روحانی رئیسدولتهای یازدهم و دوازدهم مدعی شد: اگر گرفتار مصوبه هستهای مجلس نمیشدیم، تحریمها را اسفند ۹۹ پایان میدادیم. او همچنین ادعا کرد که مشکل کسری بودجه را نه دولت وی بلکه مجلس درست کرده است(!)
روحانی در دیدار برخی مقامات دولت سابق گفته است: کشور پس از انقلاب، با مشکلات زیادی روبهرو شده و از همه این مشکلات توانسته به نحوی عبور کند. پس از جنگ تحمیلی و ترور، معضل بزرگی به نام تحریم برای مردم ایجاد شده و تاکنون با همه آسیبها و مشکلات توانستهایم از این مراحل گذر کنیم. خروج ترامپ از برجام و بازگشت تحریمها نیز از این دست مسائل بوده که قطعا این مسئله و رفع مجدد تحریمها قابل حل بود وای کاش دچار ۹/۱۱ (۱۱ آذر ۹۹) و مصوبه هستهای مجلس نمیشدیم تا میتوانستیم در اسفند ۱۳۹۹ تحریمها را پایان دهیم.
او با مقایسه شرایط تحویل دولتهای یازدهم و سیزدهم گفت: زمانی که در مردادماه ۱۳۹۲ دولت را تحویل گرفتیم چند صد میلیون دلار اسکناس در بانک مرکزی بود. اما در زمان تحویل دولت در مردادماه ۱۴۰۰ به دولت سیزدهم، چند میلیارد دلار اسکناس در بانک مرکزی موجود بود.
روحانی در پاسخ به سؤال یکی از حاضران درباره کسری بودجه سال ۱۴۰۰ و بازپرداخت بدهی دولت قبل توسط این دولت گفت: دولت دوازدهم لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ را با سقف ۸۰۰ هزار میلیارد تومانی ارائه داد اما مجلس یازدهم سقف این بودجه را به حدود ۱۲۰۰ هزار میلیارد تومان رساند. بنابراین ۴۰۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه، همان رقم افزایش یافته توسط مجلس است. وی افزود: با کاهش درآمدهای نفتی پس از تحریمهای ظالمانه آمریکا، دولت طبق مجوز مجلس برای رفع کسری بودجه، اقدام به فروش اوراق قرضه کرد. همانطور که ما بدهی دولت قبل را پرداختیم و دولت بعدی هم باید بدهی فروش اوراق قرضه توسط این دولت را بپردازد.
روحانی ابراز امیدواری کرد که مذاکرات احیای برجام در این دولت به نتیجه برسد و تاکید کرد: ما دشمنان زیادی در جهان و منطقه داریم، اختلاف و شکاف در داخل به نفع هیچ کس نیست. همه ما باید به دولت کمک کنیم چنانکه قبلا هم برای همکاری با دولت برای رفع مشکلات مردم اعلام آمادگی کردهایم.
درباره این سخنان شایان ذکر است اولا علت اصلی کسری بودجه در سال گذشته، لایحه بودجه نامتوزانی بود که دولت روحانی در پاییز 1399 تقدیم مجلس کرد. آن زمان در حالی که در اثر بیعملی و برجامزدگی دولت وقت، فروش نفت به زیر چند صد بشکه کاهش یافته بود، در لایحه بودجه به شکلی آرزواندیشانه و کاملا خیالی، درآمدها و هزینههای مبتنی بر آن، بر اساس فروش 2/3 میلیون بشکه در روز تدوین شده بود!
در این زمینه گفتنی است آقای نوبخت قبلا ادعا کرده بود «حتی یک قطره نفت هم نمیتوانیم بفروشیم». رئیسسازمان برنامه و بودجه همچنین هنگام تقدیم لایحه بودجه به مجلس مدعی شده بود «آقای قالیباف! از آن گزارش بکلی سری خبر دارید. درآمد صد و چند میلیارد دلاری کشور به چند میلیارد دلار کاهش پیدا کرده. نمیتوانم عدد رو به شما بگم که بعد از سه سال محاصره که ذخایرمان را استفاده کردیم، در چه شرایطی هستیم». همان جا رئیسمجلس در پاسخ به نوبخت گفت: «اگر میدانید که در صادرات نفت در وضعیت فروش حداقلی به سر میبرید و با سختی و مشکلات رو به رو هستید، چرا در لایحه خود پیشنهاد فروش ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه را پیشنهاد دادید؟ براساس آنچه که پیشنهاد دادید، هزینههای واقعی و قطعی را در لایحه بودجه الزامی کردید، این دوگانگی را چطور مجلس باید حل کند؟».
بنابراین روشن است که علت کسری بودجه، رویکرد غلط دولت روحانی بود. نکته دوم همین است که آقای روحانی چگونه میتواند کسری بودجه 480 هزار میلیارد تومانی را به یادگار بگذارد -که یک رکورد بیسابقه است- و هم مدعی شود که خزانه پر از پول تحویل دولت بعد داده است؟ آیا منظور ایشان، 1500 هزار میلیارد تومان بدهی انباشته و خالی بودن خزانه در حدی است که وزرای وی به آقای رئیسی میگفتند نمیتوانند حقوق مردادماه کارکنان دولت را بپردازند؟
ثالثا آقای روحانی نزدیک 500 هزار میلیارد تومان سود ناشی از فروش اوراق قرضه را هم به ارث گذاشتهاند و دولت سیزدهم در طول چهار سال مجبور است ماهانه ده تا دوازده هزار میلیارد تومان سود این اوراق را هم بپردازد.
رابعا دولت روحانی بودجه ارزی اختصاص یافته برای واردات در طول 12 ماهه سال 1400 را در همان چهار پنج ماه پایانی خود (چهار ماه اول سال) هزینه کرد و هیچ بودجه ارزی برای دولت جدید باقی نگذاشت.
اما درباره مذاکرات کذایی احیای برجام و متهم کردن مجلس از سوی آقای روحانی باید یادآور شد که بنا بر تصریح خانم موگرینی، این روحانی بود که به ترامپ برای خروج یکطرفه و بازگرداندن تحریمها جرئت داد. موگرینی در نشست اتحادیه اروپا گزارش داده که «از روحانی تضمین گرفتم حتی در صورت خروج آمریکا و بازگرداندن تحریمها، ایران همچنان در برجام بماند»! بنابراین مقصر و متهم اصلی در زیر پا ماندن برجام چه در دولت ترامپ و چه در دولت اوباما و سپس بایدن، شخص آقای روحانی است. همین انفعال مشکوک بود که موجب شد اوباما در دورهای که از سوی روحانی و غربگرایان به عنوان دوره ماه عسل برجام تصور میشد، نماینده منصوب دولت روحانی برای نمایندگی سازمان ملل (حمید ابوطالبی) را تروریست بنامد و برای او ویزا صادر نکند. همچنین در این دوره، تحریمهای ویزا و آیسا و سیسادا برقرار شد و سپس با اتفاق نظر جمهوری خواهان و دموکراتها در کنگره آمریکا به تحریمهای کاتسا (مادر تحریمها) گسترش یافت و مجموعا 1700 تحریم (دو برابر بیشتر از پیشا برجام) را روی دست ملت ایران گذاشت و حال آن که آقای روحانی، 95 درصد برنامه هستهای کشورمان را دو ماه قبل از روز اجرای برجام، واگذار یا اوراق و تعطیل کرده بود و دست ایران از هر نوع اهرم فشار و برگشتپذیری تعهدات یا شکایت خالی بود.
در چنین شرایطی مجلس یازدهم با شش ماه تاخیر و با جلب حمایت همه دستگاهها و تحت نظارت شورای عالی امنیت ملی، قانون موثر و بازدارنده اقدام متقابل را تصویب کرد. اما متاسفانه در حالی که دولت آمریکا پشت مصوبات کنگره پنهان میشود و از آنها برای چانهزنی استفاده میکند، آقای روحانی در جهت مسئولیتگریزی، مجلس را متهم به کارشکنی کرده و عملا دولت غدار آمریکا را تبرئه کرد!
این نکته در پایان سزاوار یادآوری است که در طول سه سال مذاکرات پس از خروج آمریکا از برجام تا پایان دولت روحانی، دولت آمریکا حاضر نشد هیچ یک از مطالبات مشروع ایران در زمینه لغو موثر تحریمها، راستیآزمایی و ارائه تضمین معتبر برای عدم تکرار عهدشکنی را بپذیرد که این خباثت در مذاکرات در دوره دولت جدید ایران هم ادامه داشته است.
با همه این اوصاف و در حالی که دولت آمریکا در موضع بدهکاری و اتهام قرار دارد، باید سؤال کرد که هدف آقای روحانی از تکرار اظهارات تحریفآمیز قبلی چه بوده است؛ چیزی جز عصا گذاشتن زیر بغل دولت یاغی آمریکا و نجات او از مخمصه خود ساخته؟! ایران با تدابیر دولت بحران جهانی گندم را پشت سر گذاشت با تدابیر دولت برای هوشمندسازی یارانه گندم و همچنین افزایش خرید تضمینی گندم، پیشبینی میشود ایران از چالش جهانی تأمین گندم و نان پس از جنگ اوکراین، عبور کند. روزنامه همشهری در این باره نوشت: با گذشت 3 ماه از آغاز اجرای طرح مدیریت هوشمند یارانه آرد، تاکنون 63 درصد نانواییهای کشور به این طرح پیوستهاند و قرار است تا پایان تیرماه فروش نان در همه نانواییهای کشور با کارتخوانهای ویژه صورت گیرد و صدور کارت نان هم منتفی است.
دولت سیزدهم با هدف هوشمندسازی یارانه نان درصدد است جلوی انحراف در مصرف آرد یارانهای را بگیرد و همزمان سیاست خرید تضمینی گندم از گندمکاران به عاملیت بانک کشاورزی سرعت گرفته تا جایی که میزان خرید گندم به قیمت تولیدی از ۵ میلیون تن عبور کرده است. پیشبینی میشود با این روند ایران از چالش تامین گندم و نان که پس از جنگ اوکراین در جهان به بحران تبدیل شده، گذر کند.
محمد جلال مشاور وزیر اقتصاد با اشاره به برآورد صرفهجویی ۱.۵میلیارد یورویی سالانه با اجرای این طرح گفت: با گذشت ۵۵ روز از این طرح، ما از نظر تعداد کارتخوان ۶۳درصد از کل کشور را و از نظر تعداد تراکنشهای فروش نان نانواییها ۸۹درصد نانواییها را پوشش دادهایم. قبل از شروع طرح، روزانه ۷میلیون تراکنش فروش نان در کارتخوانهای نانواییهای سراسر کشور داشتیم که مبتنی بر آمارهای بانک مرکزی است و الان بیش از ۶ میلیون تراکنش را روزانه در سامانه مشاهده میکنیم.
همزمان وزارت جهاد کشاورزی هم اعلام کرد: تمام استانها تحت پوشش عملیات خرید تضمینی گندم درآمدهاند. طبق آمار وزارت جهاد کشاورزی میزان خرید گندم از ۵ میلیون تن عبور کرده است. بر این اساس ارزش گندم خریداری شده به ۵۷ هزار میلیارد تومان رسیده است که با احتساب ۱۱ هزار میلیارد تومان واریزی در روزهای اخیر، تاکنون ۴۵ هزار و ۱۰۹ میلیارد تومان از مطالبات گندمکاران پرداخت شده است. پیشبینی شده خرید امسال گندم از ۶میلیون تن بیشتر شود.
روزنامه آرمان امروز
تهران نمیخوابد؛ «زیست شبانه» در بهشت زهرا
«آرمان امروز»، در اين گزارش به بررسي طرحهاي جديد شهرداري براي زيست شبانه تهران ميپردازد؛ پُر از بيبرنامگي سیاوش پورعلی
آرمان امروز| «زيست شبانه تهران» در سالهاي اخير به يکي از دغدغههاي شهرونداني تبديل شده است که نميتوانند در ساعات بعد از نميه شب از امکانات رفاهي و تفريحي پايتخت استفاده کنند و اين موضوع را همواره يکي از نقاط ضعف تهران ميدانند. با روي کار آمدن شوراي شهر پنجم تهران مصوبهاي توسط اعضا به تصويب رسيد تا بتواند با تکيه بر قانون زيست شبانه در تهران به واقعيت نزديک کنند. به دليل عدم هماهنگي بين نهادهاي امنيتي و شهري اين طرح به مرحله اجرا نرسيد تا اينکه تلاشهاي مسئولان شهري با ظهور کرونا متوقف شد. بعد از گذشت تعطيليهاي سراسري که حتي تردد شهروندان را تحت تاثير قرار داده بود حالا خبرهايي از شهرداري تهران به گوش ميرسد که گويا اين نهاد با همکاري ديگر نهادها تصميم دارند با گسترس فضاي زيست شبانه، بتوانند موجبات رضايت شهروندان را فراهم کنند. اين در حالي است که پيش از اين «عليرضا زاکاني، شهردار تهران» بدون اشاره به نياز تهران به اجرايي شدن مصوبه شوراي شهر در مورد «زيست شبانه تهران» از طرح جديدش براي شبانهروزي کردن بهشت زهرا رونمايي کرد که باعث انتقاد و واکنشهاي بسياري از مسوولان فعلي شهرداري تهران شد. اما با توجه به اينکه گسترش فضاهايي که بعد از نيمه شب ميتواند به شهروندان تهراني خدمات بسيار خوبي ارائه دهد، يکي از اعضاي پيشين هيات رييسه شوراي شهر تهران معتقد است که باتوجه بهگفتههاي جديد مديرعامل شرکت ساماندهي صنايع و مشاغل شهر تهران، در مورد اين طرح بهنظر ميآيد تغييراتي در اجراي آن به وجود آمده است.
افزايش زيست شبانه با همکاري وزارت کشور
سعيد بيگي، مديرعامل شرکت ساماندهي صنايع و مشاغل شهر تهران با بيان اينکه اهداف «زيست شبانه» نبايد مزاحمتي براي موضوعات ديگر ايجاد کند، گفت: اجراي زيست شبانه نياز به پيوست اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي دارد و اين موضوع تنها مربوط به شرکت ساماندهي نميشود و بايد بخشهاي ديگر شهرداري تهران در اينباره به ما کمک کنند. بازارچههاي موقتي توسط شرکت ساماندهي در نقاط مختلف شهر تهران در حال اجرا است، برگزاري اين بازارچههاي موقت از لحاظ عدم ايجاد معضلات ترافيکي و عدم آسيب رساندن به اصناف بررسي ميشود؛ رستهاي که ساليانه به شهرداري ماليات و عوارض پرداخت ميکند نبايد بخاطر بازارهاي موقت دچار آسيب شود. پس از بررسي تمام شاخصهاي تخصصي، امکان ايجاد بازارچه موقت طي دو تا سه ماه وجود دارد؛ عمده اين بازارچههاي موقت در ساعات شب هم فعاليت ميکنند و اين موضوع به فعال کردن زيست شبانه کمک ميکند. در حال حاضر 250 ون کافه در سطح شهر تهران وجود دارد که از اين تعداد، حدود 100 ون کافه مجوز دريافت کردهاند؛ ارائه مجوز به ون کافهها همراه با يکسري ملاحظات بهداشتي، نماي بصري ون و شهر، عدم مزاحمت ترافيکي و ... است. او در ادامه از ابلاغ سندبالادستي براي ساماندهي ون کافهها و مشاغل سيار بيکانون موتوري توسط سازمان همياريها و دهياريهاي کشور خبر داد و افزود: وزارت کشور به موضوع ساماندهي ون کافهها ورود پيدا کرده و با کمک مجمع شهرداران کلانشهرها سند بالادستي براي اين موضوع را تهيه کرده است؛ زمينه بهبود خدمترساني به شهر، افزايش شادي افزايي و سرزندگي، ايجاد اشتغال و ... از طريق ابلاغ اين سند بالادستي فراهم ميشود. حدود 114 بوستان در سطح شهر تهران شناسايي شدند تا مناطق 22 گانه به همراه شرکت ساماندهي از ظرفيت بوستانها به صورت موقتي براي ايجاد ساختارهاي زيست شبانه استفاده کنند.
«زيست شبانه» را در مسير اصلي قرار دهند
«زهرا نژادبهرام»، عضو هيات رييسه شوراي شهر پنجم تهران با انتقاد از گفتههاي شهردار تهران در مورد اهميت 24 ساعته کردن بهشت زهرا و ناديدهگيري زيست شبانه در تهران به خبرنگار «آرمان امروز» ميگويد: «قبل از هرچيز بايد به اين موضوع اشاره کنم که شهردار تهران بهجاي هزينههايي که قرار است براي زيست شبانه بهشت زهرا صرف کند بهتر است آن منابع را براي بهبود وضعيت زيست شبانه در تهران تخصيص دهد. زيرا همه کساني که براي شادي اموات خود به بهشت زهرا ميروند پيش از غروب آنجا را ترک ميکنند و بهتر است بيشتر به فکر محيطهاي زنده پايتخت باشند. زيست شبانه يکي از دغدغههاي شهروندان است و بعد از روي کار آمدن شوراي شهر پنجم مصوبهاي براي بهبود شرايط زيست شبانه شهروندان به تصويب رسيد که متاسفانه به دليل شرايط به وجود آمده و با ظهور کرونا نتوانستيم آن را اجرا کنيم ولي خوشبختانه شوراي شهر ششم تهران دست به اجراي اين طرح زدند که بهنظر ميآيد با تغييراتي روبهرو شده است.»
روزنامه خراسان
ماجرای باند کثیف شیطان!
سیدخلیل سجادپور - با دستگیری زنی که سرکرده اغفال زنان و دختران در مشهد بود، راز باند کثیف شیطان لو رفت و تعداد زیادی از اعضا و افراد مرتبط با این باند در حالی دستگیر شدند که هنوز هم تحقیقات گسترده پلیس با دستورات ویژه قضایی در این باره ادامه دارد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، نیمه دوم خرداد گذشته بود که زن 34 ساله با چهره ای پریشان وارد کلانتری امام رضا(ع) مشهد شد و راز باند کثیف « شیطان» را لو داد. این زن جوان که خود مدتی در این باند حضور داشت و بسیاری از اعضای باند را به خوبی می شناخت، درباره ماجرای اغفال زنان و دختران آسیب پذیر به پلیس گفت: به این دلیل که علاقه ای به تحصیل نداشتم، در کلاس سوم راهنمایی درس و مدرسه را رها کردم اما خانواده ام نیز مخالفتی با تصمیم من نداشتند چرا که پدرم مردی کارگر بود و به سختی هزینه های زندگی ما را تامین می کرد. در کنار مادرم به امور خانه داری مشغول شدم و خیلی کم از خانه بیرون می رفتم تا این که در 17 سالگی پسر یکی از همسایگانمان به خواستگاری ام آمد اما من «قیصر» را نمی شناختم و هیچ گاه توجه مرا در محله جلب نکرده بود. با وجود این خانواده ام خیلی خوشحال بودند چرا که «قیصر» را پسری سر به زیر می دانستند و معتقد بودند تاکنون خطایی از او ندیده اند!
من هم براساس خواسته ها و نظرات خانواده ام به خواستگاری او پاسخ مثبت دادم و بدین ترتیب پای سفره عقد نشستم.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است، این زن جوان ادامه داد: هنوز مدت زیادی از ازدواج ما نگذشته بود که متوجه شدم «قیصر» رفتارهای عجیب و غریب و غیرطبیعی دارد. او بسیار «بدبین» بود و همواره با شک و تردید زندگی می کرد البته این همه ماجرا نبود چرا که «قیصر» احساس می کرد مدام کسانی او را تعقیب می کنند و قصد ضربه زدن به او را دارند! خلاصه یک سال از آغاز زندگی مشترک ما می گذشت و در حالی که من دخترم را باردار بودم به پیشنهاد یکی از نزدیکان «قیصر» به مشهد مهاجرت کردیم تا او در یک شرکت خصوصی کار کند. چند سال به همین ترتیب گذشت ولی رفتارهای همسرم نه تنها تغییری نکرد بلکه مدام باید کتک کاری و بداخلاقی هایش را نیز تحمل می کردم. آرام آرام اوضاع به گونه ای پیش رفت که دیگر قیصر به من هم بدبین شد.
او احساس می کرد من با مردان غریبه ارتباط دارم و می خواهم به او صدمه بزنم!
وقتی رفتارهای او غیرقابل تحمل شد، تازه فهمیدم که همسرم به موادمخدر صنعتی آلوده شده است و این رفتارها به خاطر عوارض ناشی از توهم «شیشه» است، این بود که به ناچار تصمیم گرفتم از قیصر جدا شوم چرا که می ترسیدم او در همان عالم توهم بلایی به سرم بیاورد! بالاخره درحالی که دخترم به 9 سالگی رسیده بود تقاضای طلاق دادم در جلسات دادگاه نیز بیماری روانی «قیصر» لو رفت و مشخص شد که او بیماری «پارانوئید» (سوءظن شدید) دارد به همین دلیل دادگاه حضانت و سرپرستی دخترم را به من سپرد و من از قیصر طلاق گرفتم.
از طریق قانونی مبالغی از مهریه ام را نیز دریافت کردم و با آن یک دستگاه پراید خریدم تا بتوانم مخارج زندگی خود و دخترم را تامین کنم.
بعد از این ماجرا در یکی از شرکت های اینترنتی مسافربری ثبت نام کردم و به عنوان راننده تاکسی اینترنتی مشغول کار شدم.
اگرچه سختی بسیاری می کشیدم اما درآمدم بد نبود و روزگارم به خوبی می گذشت تا این که حدود شش ماه قبل زنی را به عنوان مسافر سوار کردم که مسیر زندگی ام را تغییر داد. «محبوبه» در طول مسیر پای درد دل من نشست و در حالی که وانمود می کرد دلش برایم می سوزد از من پرسید با مسافرکشی درون شهر، چقدر درآمد داری؟ من که نمی دانستم با شیطان به گفت وگو نشسته ام سیر تا پیاز زندگی ام را برایش تعریف کردم و ادامه دادم اگر خوب کار کنم روزی تا 400 هزار تومان هم درآمد دارم! آن زن که با دقت به حرف هایم گوش می داد و گاهی از سر تاسف نگاهی دلسوزانه به من می انداخت، رو به من کرد و گفت: من مدیر یک شرکت مسافرتی هستم! تو هم اگر دوست داری می توانی در شرکت ما با همین خودرو فعالیت کنی و ساعتی 300 هزار تومان هم دستمزد بگیری!
با شنیدن این رقم، برق از سرم پرید! از خوشحالی زبانم بند آمده بود، اگر روزی 10 ساعت کار می کردم، حدود سه میلیون تومان درآمدم بود و می توانستم زندگی مرفهی داشته باشم. اگرچه با این پیشنهاد خیلی تعجب کردم اما به چیزی مشکوک نشدم! فردای آن روز لبخندزنان به نشانی که «محبوبه» داده بود رفتم. این زن 34 ساله که دیگر اشک هایش سرازیر شده بود، ادامه داد: ولی بعد از گذشت مدتی از این ماجرا، به رفتارهای «محبوبه» مشکوک شدم و با حساسیت خاصی این موضوع را پیگیری کردم، آن جا بود که فهمیدم «محبوبه» سرکرده یک باند شیطانی است که دختران و زنان آسیب پذیر و بی کس و کار را در مناطق مختلف شهر شناسایی و سپس آن ها را اغفال می کند و به یک باند کثیف می کشاند. وقتی از این موضوع اطمینان یافتم دیگر نتوانستم این حرکت های شیطانی «محبوبه» را تحمل کنم به همین دلیل به کلانتری آمدم تا در شناسایی این زن شیطان صفت به پلیس کمک کنم و باند او را لو بدهم چرا که من به خاطر ارتباطی که داشتم بسیاری از اعضای این باند کثیف را می شناسم!
به گزارش اختصاصی خراسان، در پی اظهارات این زن 34 ساله، بلافاصله گروه تخصصی از نیروهای اطلاعات و تجسس کلانتری با صدور دستورات ویژه ای از سوی سرهنگ سیدعباس شریفی (رئیس کلانتری امام رضا (ع)) وارد عمل شدند و با راهنمایی های ارزنده قاضی شعبه 322 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد تحقیقات گسترده غیرمحسوسی را در این باره آغاز کردند. بررسی های آنان با همکاری راننده جوان نشان داد که «محبوبه» سرکرده یک باند شیطانی است و افراد زیادی را اغفال کرده است. بنابراین نیروهای انتظامی در یک عملیات ضربتی و هماهنگ موفق شدند تعداد زیادی از اعضای این باند کثیف شیطانی را به همراه «محبوبه» دستگیر کنند اما هنوز هم رصدهای اطلاعاتی برای ردیابی دیگر عوامل مرتبط با این باند و دستگیری آنان ادامه دارد.
روزنامه ابتکار
دکتر سیف الرضا شهابی اشتباه «اسکوچیچ »
در روز چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۱ یادداشتی به قلم نگارنده تحت عنوان " بزرگترین خدمت به اسکوچیچ " در روزنامه وزین " آرمان امروز " به چاپ رسید و در آن یادداشت متذکر شدم کمیته فنی فدراسیون فوتبال در عین ناسپاسی در حق مربی کراواتی با عزل وی از مربیگری تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی بعد از موفقیت هایی که اسکوچیچ کسب کرده بود بزرگترین خدمت را به اسکوچیچ کرد ، متذکر شدم مربی کراواتی تیم ملی باید خدا را شکر کند زیرا با جو هرج و مرج حاکم بر فدراسیون فوتبال و بازیکنان به مصلحتش نیست ادامه بدهد و بهتر آن است افتخاراتش را نگه دارد قطعا در تاریخ ورزشی ایران ثبت و ضبط خواهد شد زیرا اهالی ورزش و خصوصا طرفداران فوتبال به خوبی واقفند زمانی که اسکوچیچ تیم ملی را تحویل گرفته بود تیم بعد از دو شکست از بحرین و عراق در دوران مربیگری " مارک ویلموتس " بلژیکی در مرحله پیش مقدماتی در آستانه حذف شدن قرار داشت اسکوچیچ با چهار پیروزی مداوم از حذف شدن جلوگیری کرد بطور معجزه آسا و بدون نگرانی تیم ملی را وارد جام جهانی ۲۰۲۲ قطر کرد .
کمیته فنی بعد از چند روز سرگردانی و دویدن به دنبال سه تن از مربیان داخلی و ناکامی در دریافت پاسخ از آنان در آخرین نشست تصمیم گرفت مجددا به سراغ اسکوچیچ برود از وی دعوت کند مربیگری تیم ملی را ادامه بدهد متاسفانه اسکوچیچ در مقابل بی سپاسی و به قول بعضی از فوتبالیست ها نامردی کمیته فنی قبول کرد همچون گذشته مربی باقی بماند به نظر نگارنده بهتر آن بود مربی کراواتی عطای مربیگری را به لقایش می بخشید و از دعوتی که از وی شده عذر خواهی می کرد و دچار اشتباه استراتژیک در قبول دعوت نمی شد .
قطعا قبول مربیگری از طرف اسکوچیچ در مقابل بی احترامی کمیته فنی مبنی بر صلاحیت نداشتن جنبه دیگری از شایستگی اخلاقی وی است..
حال که اسکوچیچ ، مربیگری را پذیرفته ، بر فدراسیون فوتبال فرض است برای جام جهانی برنامه ریزی کند و بازی های تدارکاتی فراهم کند همچنین بازیکنان تیم ملی با سلایق مختلف ، اختلافات را کنار بگذارند تا سبب افتخار آفرینی برای ایران در بزرگترین تورنمنت بین المللی فوتبال بشوند.
ارسال نظرات