جمعه ؛ 30 شهريور 1403
15 اسفند 1400 - 15:45

چرا توسل به گزینه نظامی در برابر ایران همیشه اشتباه است؟

شهریور سال ۱۳۹۱ تقریباً همه مسیر‌ها برای رسیدن به یک توافق دیپلماتیک میان ایران و غرب به بن‌بست خورده بود؛ زیاده‌خواهی آمریکایی‌ها باعث شده بود که تهران حاضر نشود پیشنهاد‌های غیرمنطقی طرف اروپایی را پذیرفته و زیر آن را امضا کند.
کد خبر : 11269

پایگاه رهنما:

شهریور سال 1391 تقریباً همه مسیرها برای رسیدن به یک توافق دیپلماتیک میان ایران و غرب به بن‌بست خورده بود؛ زیاده‌خواهی آمریکایی‌ها باعث شده بود که تهران حاضر نشود پیشنهادهای غیرمنطقی طرف اروپایی را پذیرفته و زیر آن را امضا کند. در آن روزها برخی لابی‌های جنگ‌طلب در آمریکا با حمایت صهیونیست‌ها این‌گونه القا می‌کردند که تنها راه‌حل باقی‌مانده در برابر ایران «گزینه نظامی» است. در شرایطی که هرروز استراتژی چماق و هویج از سوی غربی‌ها تکرار می‌شد، خبرگزاری رویترز در یادداشتی جالب‌توجه نوشت که گزینه نظامی در برابر ایران عاقلانه نبوده و ایران با افغانستان و عراق متفاوت است.

در آن یادداشت آمده بود: این روزها اختلافات میان اسرائیل و ایالات متحده در ارزیابی اهداف و توانایی های هسته ای ایران با جزئیات در اخبار شرح داده می شود. با آنکه به نظر می رسد ایالات متحده  آمریکا در حال حاضر بر خلاف اسرائیل میل آشکاری به اقدام نظامی علیه ایران ندارد، باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا از هیچ اقدامی برای پیشگیری از دستیابی ایران به توانایی تولید سلاح هسته ای در زمان دلخواه فروگذاری نکرده است. تلاش های باراک اوباما بر ضدّ ایران از تمامی روسای جمهوری پیشین بیشتر بوده اند و شکی نیست که دولت او بیشترین آسیب را به ایران رسانده است. رئیس جمهور اوباما جهان را بسیج کرده است تا بی سابقه ترین و سختگیرانه ترین تحریم ها را بر علیه ایران وضع کنند. او حتی از اولین ماه های حضورش در مقام ریاست جمهوری مخفیانه دستور بیشتر شدن استفاده مداوم آمریکا از سلاح های سایبری بر علیه ایران را صادر کرد و در عین حال مرتب تهدید به استفاده از نیروی نظامی می کرد.

با اینکه به نظر من راه انداختن جنگ علیه ایران احمقانه خواهد بود، نمی توانم احتمال آن را به کل رد کنم. به این بیست علت، حمله به ایران فکر خوبی نیست:

1-در میان کشورهای مسلمان، ایران پیشرو خواهان برچیده شدن سلاح های هسته ای است و از نظر مذهبی نیز خود را مقید به عدم استفاده از سلاح های کشتار جمعی کرده است. رهبر ایران فتوایی صادر کرده است که بر طبق آن تولید، انبار کردن و استفاده از انواع سلاح های کشتار جمعی حرام است.

2- در دهه ی گذشته، آژانس بین المللی انرژی هسته ای با بیش از 4 هزار ساعت بازرسی بارها اعلام کرده است که هیچ نشانی از انحراف برنامه ی هسته ای ایران به سمت تولید سلاح وجود ندارد.

3-سازمان ملی برآوردهای امنیتی (National Intelligence Estimate) ایالات متحده کماکان بر این باور است که ایران سلاح هسته ای ندارد، تصمیمی بر ساخت این سلاح ندارد و در آستانه ی دستیابی به آن نیست. جامعه بین الملل نیز این نظر را قبول دارد.

4-حمله ی ایالات متحده به ایران فرایند عدم گسترش سلاح های هسته ای را معکوس و ان پی تی را تضعیف می کند. از آنجا که ایالات متحده عضو ان پی تی و کشوری با بیش از 5 هزار کلاهک هسته ای است، تهدید هسته ای علیه کشوری غیرهسته ای اعتبار ان پی تی را به شدت کاهش خواهد داد.

5-اگر اسرائیل بخواهد به تنهایی به ایران حمله کند، عواقب آن برای ان پی تی حتی از این هم فاجعه بارتر خواهد بود؛ زیرا اسرائیل عضو پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای نیست و این حالت یعنی تهدید کشور بدون سلاح های هسته ای از جانب کشوری هسته ای. در آن صورت حمله ی اسرائیل ان پی تی را از موضوعیت و اعتبار خواهد انداخت و هر گونه تلاش برای منع گسترش سلاح های هسته ای را بی فایده خواهد ساخت.

6-حمله ی نظامی نه تأسیسات هسته ای ایران را به صورت کامل نابود می سازد و نه تأخیر قابل توجهی در برنامه هسته ای آن ایجاد می کند.

7-در صورت حمله، ایران از ان پی تی کنار خواهد کشید، مذاکرات هسته ای با طرف های بین المللی را تعلیق خواهد کرد، بازرسان را از تمامی تأسیسات هسته ای بیرون خواهد راند و در خفا برنامه ی هسته ای اش را پیگیری خواهد نمود.

8-حمله ی اسرائیل یا ایالات متحده به ایران امید به آشتی میان تهران و واشنگتن را برای دهه ها به تعویق خواهد انداخت.

9- تردیدی نیست که در صورت وقوع هر گونه حمله، تمامی جناح های سیاسی ایران زیر یک پرچم برای دفاع از سرزمین، اصول، هویت و حقوق خود و برای مقابله با تهدیدهای امنیتی، متحد خواهند شد.

10-تلاش های رئیس جمهور اوباما برای بهبود روابط با دنیای اسلام یکی از مهم ترین اهداف سیاست خارجی آمریکاست. اوباما در سخنرانی چهار ژوئن 2009 خود در شهر قاهره نیز بر این مسئله تأکید کرد و خواستار «شروعی تازه» در رابطه ی میان ایالات متحده ی آمریکا و مسلمانان شد. هر گونه حمله به ایران از سوی ایالات متحده ی آمریکا و اسرائیل، احساسات ضدآمریکایی را در دنیای اسلام و چه بسا در دیگر نقاط جهان بر خواهد انگیخت.

11-حتی در حال حاضر هم دو جنگ افغانستان و عراق فشار زیادی را بر بودجه ی ایالات متحده ی آمریکا می آورند. تلاش برای آغاز سومین جنگ در زمانی که ایالات متحده تلاش می کند خود را از خطر فروپاشی اقتصادی دور نگه دارد واقع بینانه نیست.

12-انتقال امن انرژی از تنگه استراتژیک هرمز به خطر خواهد افتاد و ممکن است قیمت نفت به بشکه ای دویست تا سیصد دلار برسد.

13-موقعیت آمریکا در خاورمیانه از چند جبهه تحت فشار فزاینده است. نظم سیاسی در برخی کشورهای طرفدار آمریکا مانند مصر، تونس، یمن و لبنان در حال تغییر و روگردانی از ایالات متحده است. در صورت حمله به ایران، این روند شدت خواهد گرفت و وزنه ی نفوذ و قدرت به نفع تهران سنگینی خواهد کرد.

14-ایران دایره ی نفوذ و امکانات فراوانی در سرتاسر خاورمیانه دارد که در صورت حمله نظامی از آنها استفاده خواهد کرد. قوای نظامی ایران هم از منابع خود و هم از این امکانات استفاده خواهد کرد تا جبهه ی درگیری را به سرعت در تمام منطقه و فراتر از آن گسترش دهد.

15-ایران وضعیت را در عراق و افغانستان بسیار پیچیده تر خواهد کرد، آن هم زمانی که از نیروی نظامی آمریکا بیشتر از توانش کار کشیده شده است و قرار است که حضور ارتش آمریکا در دو کشور پایان یابد.

16-امنیت اسرائیل برای ایالات متحده اهمیت بسیاری دارد. اگر اسرائیل به ایران حمله کند، هر دو کشور ایالات متحده و اسرائیل عواقب ناگواری را خواهند کشید.

17-اسرائیل هم اکنون نیز کشوری منزوی به شمار می آید. جنگ با ایران این وضعیت را بدتر خواهد کرد و رابطه ایالات متحده و اسرائیل با دیگر کشورهای منطقه را بیشتر دستخوش تنش خواهد ساخت.

18- حتی اگر اسرائیل دست به اقدام نظامی یکجانبه بزند، ایالات متحده شریک این کشور دانسته خواهد شد و اموال، پایگاه ها و نیروهای آن از پاسخ متقابل ایران مصون نخواهند ماند.

19-حمله اسرائیل یا ایالات متحده شکاف دیپلماتیک میان آمریکا از یک سو و روسیه، چین و کشورهای غیرمتعهد را به صورت چشمگیری افزایش خواهد داد و حتی ممکن است باعث واگرایی میان واشنگتن و متحدان اروپایی و منطقه ای آن شود، همان طور که در هنگام حمله به عراق شاهد این مسئله بودیم.

20-راه حل دیپلماتیک وجود دارد اما غرب و اسرائیل باید رویکرد واقع گرایانه تری را انتخاب کنند. ایران می خواهد که حق مشروعش برای غنی سازی به رسمیت شناخته شود، همان طور که برای دیگر اعضای سازمان به رسمیت شناخته شده است و تحریم ها به تدریج برداشته شود. همین کافی است که ایالات متحده و دیگر کشورهای اروپایی رو به توافقی بیاورند که وجهه ی هر دو طرف را حفظ کند و تلاش های اسرائیل و دیگر جنگ طلبان را برای انحراف این روند متوقف کنند.

ارسال نظرات