پایگاه رهنما:
به مرز ۴۰ سالگی رسیده بود، باز به روش چندین ساله در کوه حراء به سر میبرد که پیک وحی فرود آمد و نخستین آیات قرآن را از جانب خدای بزرگ بر قلب مهربانش نازل کرد؛ «بخوان به نام پروردگارت که خلق کرد ...» و او خواند به نام پروردگارش، پروردگاری که او را به پیامبری مبعوث کرده بود تا مردم را به توحید و یکتاپرستی دعوت کند. مردمی که به جای خداوند یگانه واحد، بتهایی را میپرستیدند که یا با دست خودشان میساختند و محمد امین (ص) آمد تا به گفته قرآن که میفرماید «ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید»، امتها را به سوی خداوند دعوت کند و این قطعا اولین هدف از بعثت پیامبر مهربانی بود که تمام خوبیها در آن جمع است، آنهم در میان مردمی که جز جهل و نادانی بهرهای نبرده بودند.
چقدر زیبا امیرالمومنین علی (ع) دلیل بعثت پیامبر را توضیح داده و فرمودند؛ «خداوند او را در زمانی فرستاد که روزگاری بود و پیامبری برانگیخته نشده بود. مردم در خوابی طولانی به سر میبردند. فتنهها بالا گرفته و کارها پریشان شده بود. آتش جنگها شعله میکشید، دنیا بیفروغ و پر از مکر و فریب گشته، برگهای درخت زندگی به زردی گراییده و از به بار نشستن آن قطع امید شده بود».
وقتی توحید و خداپرستی واقعی وجود داشته باشد، همه خوبیها در یک امت جمع خواهد شد؛ از عدالت اجتماعی گرفته تا سلامت فردی افراد.
پیامبر (ص) در جامعهای به پیامبری مبعوث شد که سیاه پوست را به جرم رنگ پوستش به بردگی کشانده و دختران را به گناه دختر بودنشان زنده به گور میکردند، پس قطعا یکی از مهمترین پیامهای رسالت پیامبر رحمت همین بود که با اشاعه خداپرستی و توحید، اخلاق نیک و سبک زندگی درست را تبیین کند. رسول خدا، خود در این رابطه میفرمایند: «من مبعوث شدم تا بزرگواریهای اخلاقی را کامل کنم».
پیامبر برای اخلاق مبعوث شدند. اخلاقی که در زیر خاک جاهلیت دفن شده بود و جز در نزد برخی خوبان، از آن چیزی باقی نمانده بود. اما تمام اینها نیز به راحتی به دست نیامد. پیامبر میفرمود: «من در میان دو همسایه بد بودم؛ ابولهب و عقبه. آنها شکمبهها را بر در خانه من میریختند». انداختن شکمبه گوسفند بر سر رسول خدا (ص) در حال سجده هم از کارهای قریش بود. یک بار نیز خاک بر سر رسول خدا (ص) ریختند و خلاصه اینکه به گزارش ابن هشام سختترین روز برای حضرت روزی بود که از خانه بیرون آمد و همه (آزاد و برده) تکذیبش کردند و آزارش دادند، آن روز نگران به خانه آمد و خود را در جامهای پوشاند و سوره مدثر نازل شد.
پیامبر (ص) تمام تلاششان را کردند تا چنین جامعه تاریکی، به نور پرستش خداوند روشن شود.
اما یکی از مهمترین اهداف دیگر بعثت پیامبر (ص) برقراری عدالت اجتماعی بود، عدالتی که در آن فقیر و غنی در برابر قانون و حکم خداوند فرقی نداشتند. عدالتی که در آن تبعیض و نژادپرستی جایی نداشت. عدالتی که در آن جامعه را از رانت و فساد و اختلاف طبقاتی رها میکرد و اینچنین است که مردم میتوانند در چنین جامعهای با آرامش زندگی کرده و مکارم اخلاق نیز بیش از قبل جایگاه خود را مییابد. زیرا قطعا تمامی ارزشهای اجتماعی در گروی عدالت اجتماعی است و زمانی که عدالت از بین برود، ارزشها نیز رنگ میبازند. امام کاظم (ع) از پیامبر اعظم (ص) نقل کرده است که فرمودند: «بد قومى هستند آنان که براى خدا به عدالت قیام نمىکنند. بد قومى هستند آنان که امر کنندگان به عدالت در میان مردم را مىکشند.» این نشان میدهد که تا چه حد عدالت اجتماعی برای پیامبر خاتم از اهمیت برخوردار بوده است.
خداوند در سوره «حدید» به یکى از اهداف مهم نهضت انبیاء یعنى برقرارى «عدالت اجتماعى» اشاره کرده و نزول کتاب و میزان را مقدمه اى بر آن شمرده و مىفرماید: «ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و همراه آنها کتاب آسمانى و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند».
به آن امید که جامعه اسلامی امروز ما و امت اسلامی، با تمسک به آموزههای حیات بخش پیامبر رحمت و مهربانی، بیش از پیش در نهادینه کردن اخلاق و بسط عدالت کوشا و موفق باشد.
ارسال نظرات