30 دی 1400 - 09:15
یادداشت

سفر رئیسی به مسکو؛ حرکت در مسیر استراتژی نگاه به شرق

یکی از موضوعات مهمی که می توان در بررسی ماهیت سفر رئیس جمهوری ایران به مسکو مورد توجه قرار داد حضور ایران در محور شرق است که شامل دو متغیر استراتژی نگاه به شرق تهران و جایگاه ایران در تقویت محور شرق می‌باشد
کد خبر : 10816

پایگاه رهنما:

پس از سفر مهم هفته گذشته حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران به چین با محوریت تقویت روابط دو کشور، آیت الله ابراهیم رئیسی، ریاست جمهوری اسلامی ایران با دعوت رسمی کاخ کرملین از امروز (چهارشنبه) در سفری بسیار حائز اهمیت راهی مسکو شده است تا پیش از پایان سال نخست دوران 4 ساله ریاست جمهوری کارنامه پرباری را در حوزه سیاست خارجی برای ارائه به افکار عمومی به ثبت برساند.

بدون تردید روابط میان ایران و روسیه به عنوان دو همسایه تاریخی و دو کشور مهم و تأثیرگذار در صحنه تحولات بین المللی، در یک دهه گذشته به طور بی‌سابقه‌ای در مسیر همکاریهای گسترده و حتی اتحاد بوده است اما با روی کار آمدن دولت آیت الله رئیسی و اهتمام این دولت به تقویت مناسبات با شرق، سفر امروز و نتایج آن را باید به عنوان فصلی نوین از روابط دو کشور برشمرد. در نتیجه علاوه بر موضوعات مورد مذاکره و توافقات احتمالی مهمی که می‌تواند در این سفر روی دهد، ماهیت دعوت پوتین از رئیس جمهوری ایران تنها چند ماه پس از استقرار دولت جدید و پذیرش آن از سوی تهران، و همچنین چرایی‌های اهمیت سفر رئیسی به مسکو باید مورد تحلیل قرار گیرد.

 

منافع و الزامات دوسویه اتحاد با محور شرق

یکی از موضوعات مهمی که می توان در بررسی ماهیت سفر رئیس جمهوری ایران به مسکو مورد توجه قرار داد حضور ایران در محور شرق است که شامل دو متغیر استراتژی نگاه به شرق تهران و جایگاه ایران در تقویت محور شرق می‌باشد.

به عبارت دیگر در سالهای اخیر نگاه دوسویه‌ای میان ایران و قدرت‌های بزرگ شرقی شامل روسیه و چین و حتی هند برای توسعه روابط و تشکیل اتحاد به وجود آمده است که هر کدام مشتمل بر الزامات و منافعی می‌باشد که چنین اتحادی در پی خواهد داشت.

از یکسو در حالی که تحلیلگران جهانی قرن 21 را قرن افول هژمونی غرب و قرن آسیا می‌نامند جمهوری اسلامی ایران، بنا بر منویات مقام معظم رهبری که چارچوب‌های اصلی استراتژی سیاست خارجی کشور را تعیین می‌کنند، رویکرد نگاه به شرق را در پیش گرفته است. آن‌طور که گزارش‌های بانک جهانی نشان می‌دهد، از میان ۶ قدرت نخست اقتصادی در سال ۲۰۴۰ میلادی، چهار مورد غیر غربی (به مفهوم عام) خواهند بود: چین، هند، ژاپن و روسیه.

ظهور چین به عنوان قدرت برتر اقتصادی و علمی و تکنولوژیکی آینده جهان و همچنین منافع مشترک در همکاری بین المللی تهران با کشورهای روسیه و چین در تقابل با یکجانبه‌گرایی، هژمونی‌طلبی و مداخلات غرب از مشخصات اصلی گرایش به محور شرق است. چین هم خودش در مقام یک دولت مهم است و هم در بزرگ‌ترین سازمان‌های اقتصادی ازجمله بلوک‌بندی جدیدی که تحت عنوان همکاری‌های جامع اقتصادی منطقه‌ای مطرح است حضور دارد. بر این اساس کشورها هم به دنبال نوعی بازتعریف روابطشان با چین هستند و هم به دنبال این هستند که در بلوک‌بندی‌های اقتصادی و احتمالاً سیاسی در آسیا حضور داشته باشند. همچنین امروزه، تمام کشور‌های جهان برای دستیابی به شاهراه‌های تجاری در حال رقابت هستند و اساساً رقابت جدید بین کشور‌ها در همین شاهراه‌ها رقم می‌خورد و در این میان طرح‌های ترانزیتی مهمی همچون طرح «یک کمربند یک جاده» و طرح «کریدرو شمال- جنوب» حاوی فرصت‌های تاریخی است که جمهوری اسلامی ایران از قبل راهبرد نگاه به شرق به دنبال بهره‌گیری از آنهاست.

اما در طرف دیگر ماجرا، به دلایل مختلف جذب ایران در محور شرق نیز برای روسیه و چین از اهمیت راهبردی برخوردار می‌باشد. شاهد این ماجرا عضویت ایران در عضویت ایران در سازمان‌ اقتصادی چون شانگهای، امضا تجارت آزاد با اتحادیه اوراسیا در سال 1397 (شامل ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و روسیه) و محتملاً در آینده سازمان بریکس (شامل چین، روسیه، هند، آفریقای جنوبی و برزیل) می‌باشد.

در گذشته همواره وقتی در مورد موانع پذیرش رسمی ایران در سازمان شانگهای صحبت می‌شد مولفه دشمنی جمهوری اسلامی و دولت آمریکا برجسته ترین مانع عنوان می‌شد اما پذیرش رسمی عضویت ایران در سال جاری نشان داد که ایران از جایگاه مهمی در تقویت محور شرق برخوردار شده است.

اولاً برای چین و روسیه نقش ایران در مقابله با هژمونی آمریکا کلیدی است. آمریکا کشوری است که از دو طرف با اقیانوس احاطه شده است؛ بنابراین ابزار این کشور برای حفظ و کنترل و گسترش هژمونی، قدرت دریایی است که سرانجام به سلطه‌گری بر اقیانوس منتهی می‌شود. زمانی که قدرت‌های بزرگ بخواهند با هژمونی آمریکا مبارزه کنند، نگاهشان هارتلندی خواهد بود و تمام توجه‌شان به بازیابی مسیرها برای کنترل هارتلند اوراسیا معطوف می‌شود. راه ابریشم جدید نیز دقیقاً تلاشی در همین جهت است و با وجود اینکه چین مبدع این ابتکار بوده است، تنها بازیگر آن نیست.

روسیه نیز از سال 2000 می‌کوشد به‌عنوان قدرت هارتلندی بر کرانه‌های هارتلند تسلط پیدا کند و این هدف را از طریق ایدۀ کریدور شمال‌جنوب پیگیری می‌کند. این کریدور از آستاراخان وارد باکو شده و پس از عبور از ایران و اتصال به بندرعباس و چابهار به‌سوی هند کشیده می‌شود.

ثانیاً در حالی که دولت بایدن نیز همانند دولت ترامپ استراتژی اصلی سیاست خارجی آمریکا را بر مهار چین متمرکز کرده است ایران به دلایل مختلفی برای چینی‌ها اهمیت می‌یابد. اولین عامل اهمیت ایران برای چین دسترسی به خلیج فارس و منابع انرژی آن را از مسیر زمینی است. دوم اینکه فقط ایران است که سیاست‌های انرژی مستقلی را در پیش می‌گیرد و همواره هم در پیش گرفته است؛ تا جایی که در این زمینه با عربستان یا امارات، قابل قیاس نیست. روسها نیز که هم برای قرن‌ها سودای رسیدن به آب‌های گرم را داشته‌اند و هم در دو دهه گذشته به رهبری پوتین سودای بازیابی نفوذ در خاورمیانه عربی را در سر دارند به همکاری با جمهوری اسلامی ایران به عنوان پل موفقیت نگاه می‌کنند.

 

اهداف و موضوعات مذاکرات رئیسی در کاخ کرملین

تقویت همکاری‌های دو کشور در بخش‌های مختلف اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی محور رایزنی‌های رئیس جمهور ایران با سران کرملین خواهد بود. تجلی این برنامه کاری را می‌توان در آماده سازی سند راهبردی همکاری‌های 20 ساله دو کشور مشاهده کرد که به طور حتم بخش مهمی از موضوع مذاکره میان هیئت‌های دو طرف خواهد بود. با پایان یافتن زمان توافق 20 ساله همکاری‌های دو کشور در سال 2021، اگرچه این سند برای 5 سال دیگر به طور خودکار تمدید شد اما تهران و مسکو احیای این سند بر مبنای شرایط جدید جهانی و تقویت مناسبات دو کشور در طی سالیان اخیر را در دستور کار داده‌اند و نتیجه آن تلاش برای تدوین سند راهبردی 20 ساله است.

هرچند که به گفته مقامات ایران قرار نیست در این سفر در مورد توافق ۲۰ ساله توافقی صورت بگیرد اما می‌تواند موجب تقویت گرههای اقتصادی دو کشور شده و راه را برای عضویت دائمی ایران در اتحادیه اوراسیا باز کند.

در حال حاضر به گفته ابراهیم رضایی رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و روسیه حجم تجارت میان دو کشور حدود 3 میلیارد دلار است که دو طرف در مذاکرات خواهان ارتقاء آن بر اساس ظرفیت‌های اقتصادی موجود دو کشور شده اند. با توجه به تحریم‌های مشترکی که غربی‌ها بویژه دولت آمریکا علیه دو کشور وضع کرده است تقویت همکاری های اقتصادی می‌تواند در بی تأثیر کردن تحریمها بسیار مؤثر باشد.

مذاکرات در مورد موضوعات منطقه ای نیز بخش مهم دیگری از گفتگوهای رئیسی با سران کرملین خواهد بود. گفتگو در موضوعاتی همچون بحران سوریه، مسأله افغانستان و کمک به حل مشکلات این کشور، تداوم همکاری در مبارزه با تروریسم، حفظ صلح و ثبات در قفقاز جنوبی از جمله پرونده‌های مهم در حال همکاری دو کشور محسوب می‌شود.

بخش دیگری از اهمیت سفر آیت الله رئیسی را باید مرتبط با پرونده هسته‌ای و مذاکرات میان ایران و طرف 5+1 دانست که هم اکنون در جریان است. در حالی که تاکنون در روند مذاکرات پیشرفتهای چشمگیری مشاهده نشده است روسیه و چین می‌توانند نقش فعالی در الزام آمریکا و اروپا به اجرای تعهداتشان در لغو تحریم‌ها علیه ایران ایفا کنند.

 

منبع: الوقت

ارسال نظرات