19 تير 1397 - 09:09
روایتی نو از فاجعه کشتار مسجد گوهر شاد به دستور رضاخان

کشتار بیرحمانه مردم مشهد توسط دیکتاتور

۲۱ تیرماه سال ۱۳۱۴ یادآور یکی از خونین‌ترین قیام‌های مردمی در تاریخ معاصر است. قیامی که اساس و ریشه آن بر باور‌های دینی استوار بود. در این روز مردم معترض به سیاست‌های ضد مذهبی رضاخان در مسجد گوهر شاد، به دستور مستقیم رضاخان به گلوله بسته شدند
کد خبر : 1073

پایگاه رهنما : 

۲۱ تیرماه سال ۱۳۱۴ یادآور یکی از خونین‌ترین قیام‌های مردمی در تاریخ معاصر است. قیامی که اساس و ریشه آن بر باور‌های دینی استوار بود. در این روز مردم معترض به سیاست‌های ضد مذهبی رضاخان در مسجد گوهر شاد، به دستور مستقیم رضاخان به گلوله بسته شدند. رضاخان درست از زمانی که وارد عرصه سیاسی کشور شد، خصومت خود را با روحانیت آغاز کرد. چه از زمانی که به عنوان سردار سپه در مجلس به دنبال رای اعتماد بود و سید حسن مدرس، در مقام رهبر فراکسیون اقلیت با زیاده خواهی‌های وی به مخالفت می‌پرداخت و چه زمانی که سیاست‌های ضد مذهبی اش را علنی کرد و کار به مقابله مستقیم روحانیت با پهلوی ختم شد که در نهایت این معارضه با روحانیت منجر به فاجعه مسجد گوهرشاد شد. شیخ محمد تقی بهلول در سال‌های پایانی عمر گفت و گوی مفصلی با نشریه «پیام بهارستان» دارد. وی که در قیام گوهرشاد نقش محوری داشته است، در این مصاحبه به ریشه‌ها و پیش زمینه‌های این اتفاق اشاره می‌کند. دربار تازه تاسیس پهلوی برای مراسم تاجگذاری رضاخان از چند تن از علمای طراز اول ایران دعوت کرد تا در مراسم حضور داشته باشند. یکی از روحانیون برجسته حاضر در این مراسم روحانی بزرگ خراسان آیت الله حاج حسین قمی بود. مجتهدی که از مشهد به تهران آمده بود تا در این مجلس حاضر شود. گفته می‌شود آیت الله قمی بزرگترین مجتهد دوران خود در خراسان بوده است. در زمان تاج گذاری پهلوی، این مجتهد از سر خیرخواهی از رضاخان می‌خواهد که کاری بر خلاف موازین اسلام انجام ندهد. رضا خان هم به آیت الله قمی قول می‌دهد کاری بر خلاف شریعت انجام ندهد. قولی که خیلی زود از سوی رضاخان به فراموشی سپرده شد. چند سال بعد به آیت الله قمی خبر می‌دهند که در تهران دختران کشف حجاب کرده اند، در اصل خبر مربوط به راه اندازی پیشاهنگی دختران (تمرین نظامی دختران پیشاهنگ در تهران بدون حجاب اسلامی که مقدمه‌ای برای کشف حجاب فراگیر) بوده است. آیت الله در تلگرامی به رضاخان قول زمان تاج گذاری را یادآور می‌شود و رضاخان در پاسخ می‌گوید کاری برخلاف قولش انجام نداده است. وقتی آیت الله پافشاری می‌کند، رضاخان به این بهانه که بیاید ببینید اتفاقی نیفتاده، وی را به تهران می‌کشاند و در حصر نگه می‌دارد. مردم مشهد از محصور شدن مجتهد بزرگ خود خشمگین می‌شوند. شیخ محمد تقی بهلول که سابقه ضدیت با دولت رضاخانی را دارد، روز ۱۸ تیرماه از قائن به سمت مشهد حرکت می‌کند و صبح روز ۱۹ تیر مردم را در مسجد گوهر شاد به تحصن اعتراضی دعوت می‌کند. تحصن از همان روز ۱۹ تیرماه ۱۳۱۴ آغاز می‌شود. بهلول در مصاحبه اش به چند روز تحصن در مسجد گوهر شاد اشاره می‌کند که در آن مردم به «اجباری شدن پوشش غربی برای مردان» اعتراض می‌کنند. در روز دوم تحصن، درگیری میان نیرو‌های دولتی و متحصنین به وجود می‌آید که در نتیجه حدود ۱۰۰ نفر به کشته می‌شوند، اما موفق می‌شوند قشون دولتی را عقب برانند. در روز سوم تحصن خبر مقاومت مردم در برابر نیرو‌های دولتی به تهران مخابره شده و باعث خشم رضاخان می‌شود. وی تلگرافی به فرمانده قشون خراسان می‌فرستاد و دستور مستقیم سرکوب مردم را صادر می‌کند. روز ۲۱ تیرماه، مسجد گوهر شاد از شدت جمعیت به حد اشباع می‌رسد و مردم شعار‌های ضد دولتی سر می‌دهند. نیرو‌های دولتی که بیرون از حرم صف آرایی کرده اند در نزدیک سحرگاه حمله خود را به مسجد و مردم بی دفاع آغاز می‌کنند.
روایت هولناک از فاجعه رضاشاهی
از میزان دقیق کشتار مسجد گوهرشاد هیچ اطلاع دقیقی در دست نیست، اما آمار‌های مردمی به بیش از ۲ هزار کشته در آن روز اشاره می‌کنند. دکتر مهدی حائری زاده فرزند، آیت الله حائری، در گفت و گو باپروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروراد، از زنده به گور کردن بسیاری از متحصنین خبر می‌دهد. وی می‌گوید: «من خودم از یکی از مشهدی‌ها شنیدم که می‌گفت... رفتم به عنوان حمال، مرا استخدام کردند... از زیر منبر افرادی که هنوز داشتند نفس می‌کشیدند آوردم بیرون که ببرند برای دفن.»
روایت دیگر شاهدان
یکی دیگر از شاهدان عینی این فاجعه، آیت الله واعظ خراسانی است. وی که در آن روز حدود ۱۴ سال سن داشته می‌گوید: جنازه‌ها را نصف شب توی ماشین‌ها ریختند و بردند و دفن کردند. در پایین خیابان قبرستانی بود که ما همیشه از جلوی آن رد می‌شدیم. در آنجا گودالی بود و می‌گفتند همه را در اینجا به طور دسته‌جمعی دفن کرده اند. این هم نقل می‌شد که افرادی که هنوز نمرده بودند، در میان آن‌ها دفن شدند! تعداد کشته‌ها به تحقیق معلوم نشد، ولی برخی مبالغه می‌کردند. آیت الله سبزواری از جمله روحانیونی که در جریان قیام مسجد گوهر شاد در آن مسجد حضور داشته و چند بار به منبر رفته بوده است، در خاطرات خود از مذاکره میان پاکروان، استاندار خراسان و اسدی تولیت آستان قدس برای کنترل اوضاع خبر می‌دهد در این مذاکره قرار می‌شود به مردم داخل مسجد گوهر شاد به دروغ گفته شود که رضاخان در تلگرامی به مردم متحصن عفو داده است و مردم سریع از مسجد خارج شوند. اما در همین حین تلگرام اصلی مبنی بر سرکوب متحصنین از تهران می‌رسد. پاکروان می‌گوید فقط سه دقیقه وقت داریم. آیت الله سبزواری می‌نویسد: «سه دقیقه گذشت که صدای مسلسل بلند شد و فریاد مردم به یا علی یا علی بلند شد به نحوی که صدا به مسجد کاملا می‌رسید قریب نیم ساعت طول کشید و صدا آرام شد و خورده خورده صبح طلوع کرد.» دولت رضاخانی فردای آن روز دستور بازداشت روحانیون را می‌دهد.
بسیاری از مجتهدان خراسان به زندان می‌افتند و عده‌ای نیز به تهران برده می‌شوند. شیخ بهلول شبانه به افغانستان می‌رود در بدو ورود به آن کشور بازداشت شده و ۳۰ سال به زندان می‌افتد. وی بعد به کشورهایی، چون عربستان، مصر و عراق می‌رود و سخنرانی‌های تندی علیه نظام شاهنشاهی می‌کند. رضاخان برای حفظ ظاهر و کنترل خشم عمومی، چند روز بعد از دستور ایجاد کمیته حقیقت یاب را می‌دهد. در بازرسی از خانه اسدی، تولیت آستان قدس که پدر زن پسران فروغی نیز بوده است، نامه‌ای از فروغی پیدا می‌شود، که در آن شعری آورده شده و رضاشاه را به «شیر نر خونخوار» تشبیه کرده است. رضاخان از این ماجرا به خشم می‌آید. این خشم باعث محاکمه و اعدام اسدی می‌شود و از سوی دیگر محمدعلی فروغی مغز متفکر دولت رضاخانی به ناگهان از نخست وزیری عزل می‌شود و ۶ سال پایانی دولت رضاخان را در حصر خانگی به سر می‌برد. خانه نشینی فروغی را می‌توان آغازی بر زوال حکومت پهلوی اول دانست. قدرت فروغی در مدیریت شرایط تا آن حد بود که رضاخان در روز‌های واپسین قدرت دوباره دست به دامن وی شد تا بتواند پایه‌های حکومت لرزان پهلوی را حفظ کند. فعالیت کمیته حقیقت یاب رضاخانی نیز جز اعدام اسدی و اعلام بیگناهی نظامیان حاضر در کشتار گوهرشاد هیچ نتیجه در پی نداشت. جالب اینکه هنوز هم قبور کشته شدگان آن حادثه کشف نشده است.

 

 

 

 

 

 

ارسال نظرات