ویروس های فرهنگي اجتماعي، ویروس هایی همه گیر و خزندهاي هستند که خيلي زود مي توانند بخش هاي سالم جامعه را نيز آلوده کنند. اين ویروس ها مي توانند بستر رشد ديگر بيماري ها شده و جامعه را در مسيري قرار دهند که ديگر امکان نجات آن وجود نداشته باشد و به فروپاشي اجتماعي و استحاله هويت فرهنگي بيانجامد! يکي از مهمترين و اثرگذارترين اين بيماري ها، رشد خوي اشرافي گري در ميان مسئولان کشور است که مي تواند بدنه جامعه را نيز دچار بيماري کند! اشرافي گري در دنياطلبي و حبّ دنيا ريشه دارد و چه خوب اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايند که «حب الدنيا رأس کل خطيئه »! دنياگرايي سرآغاز انحراف در زندگي بشر و تداوم آن عامل تقويت جبهه طاغوت در مقابل جبهه حق و راه و مرام انبياء و اوليای الهي است.رهبر معظم انقلاب اسلامي ساليان متمادي است که نسبت به خطر رشد خوي اشرافي گري در جامعه و به ویژه در ميان مسئولان انذار داده اند که در ماه هاي اخير اين هشدارها دو چندان شده است. آخرين بار معظم له در جمع کارکنان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی تأکيد داشتند: «...بلای اشرافیگری، بلای بزرگی است. ... مسئلهی اشرافیگری اگر چنانچه رایج شد، جزو سبک زندگی ما شد، آثار و تبعات آن و ریزشهایی که به وجود میآید، دیگر انتهائی ندارد، خیلی مشکل است، خیلی کار را مشکل خواهد کرد؛ این را بایست [در نظر] داشته باشید.» رشد اشرافي گري در جامعه و به طور ويژه نزد مسئولان نظام اسلامي، پیامدها و آثار تخريب کننده اي در جامعه اسلامي خواهد گذاشت که مي تواند به بلايي براي کشور و عاملي براي انحراف جامعه اسلامي و ارتجاع به گذشته بدل شود. خوي اشرافي ضمن آنکه در تعارض با عدالت به مثابه رکن اصلي جامعه است و همچنين عاملي براي ايجاد شکاف بين مردم و مسئولان، در حوزه سبک زندگي نيز به عاملي مؤثر براي سوق دادن جامعه به سمت و سوي ارزش هاي غربي و فاصله گرفتن از الگوي سبک زندگي اسلامي ايراني است. در شرح اين واقعيت تلخ بايد گفت، شيوع آفت اشرافي گري تنها نزد مسئولان باقي نخواهد ماند، بلکه به مثابه بيماريِ واگيردار و مهلکي است که جامعه اسلامي را نيز در بر خواهد گرفت! به واقع، وقتي اشرافي گري در قله هاي جامعه به وجود آمد، خيلي زود به بدنه اجتماعي سرریز خواهد شد و آنگاه شاهد خواهيم بود که رقابت و مسابقه براي برخورداري بيشتر به فرهنگ عمومي و ارزشي در جامعه تبديل شده و همه توان جامعه را چشم و هم چشمي و رقابت ناميمون خواهد گرفت که جامعه اسلامي را به قهقرا خواهد برد.
رواج بلای اشرافي گري، رونق و گسترش ضدارزش هايي چون مدگرايي، مصرف گرايي، خودبرتربيني، تبعيض و فاصله طبقاتي، تبرج، اباحي گري و ولنگاري و... را به همراه خواهد داشت و حاصل آن تغيير سبک زندگی اسلامي ايراني و جايگزيني سبک زندگي غربي خواهد بود. درمان چنين بيمار ي هاي مهلکي نيازمند هوشمندي نخبگان و مسئولان جامعه، عزم عمومي و تلاشي همه جانبه و اقدام بموقع است.
ارسال نظرات