روز سهشنبه 4 آبانماه بود که در اثر حملهی هکرها، سامانهی سوخت ایران از دسترس خارج شد و بدین صورت، فرآیند سوختگیری دچار اخلال شد و کارتهای سوخت از کار افتادند. همزمان با این اخلال، شبکههای معاند به طور هماهنگ، فعالیت خود را برای ایجاد یک نارضایتی عمومی تشدید کردند. با این حال، اقدام به موقع دولت و وزارت نفت برای مدیریت مسئله، باعث شد که خیلی زود بخش مهمی از سامانه بتواند مجدداً بنزین 1500 تومانی را نیز عرضه کند. اگر چه وقتی با ماجرای هک سامانهی سوخت در آمریکا مقایسه میکنیم، مدیریت دولت سیزدهم واقعاً قابل دفاع بود. اما در مجموع باید توجه داشت که اقدام ریشهای برای مقابله با چنین مشکلاتی از یک سو تقویت امنیت شبکههای پشتیبان سامانهی سوخت است و از دیگر سو، رشد و توسعهی CNG و متنوعسازی سبد سوخت مردم. این دو اقدام میتواند آسیب ناشی از اقدامات مشابه در آینده را کاهش دهد.
ماجرای بحران سوخت آمریکا از 17 اردیبهشت ماه سال جاری (جمعه 7 می 2021) و با هک و حملهی باجافزاری به یکی از خطوط انتقال سوخت شرکت کلونیال آمریکا آغاز شد. هکرها درخواست پول داشتند تا سامانه را آزاد کنند. دولت بایدن تازه در روز یکشنبه 19 اردیبهشتماه (9 می 2021 – یعنی پس از دو روز) در 17 ایالت وضعیت اضطراری اعلام کرد و شخص او رسماً اعلام کرد که از ابعاد احتمالی این حادثه نگران است! هکرها 100 گیگابایت از اطلاعات شبکه خط لوله کلونیال را در اختیار گرفتهبودند و اعلام کردند اگر باج درخواست شده، به آنها داده نشود این اطلاعات را منتشر خواهند کرد. اف.بی.آی در سومین روز پس از هک، گروه سایبری «دارک ساید» را عامل این حمله معرفی کرد. قیمت متوسط هر گالن بنزین در روز چهارشنبه (یعنی پنج روز پس از هک) به 3 دلار افزایش یافت. در نهایت شرکت کلونیال پس از شش روز قطعی خدماتش، بخشی از سیستم سوخترسانی خود را احیا کرد. در نهایت نیز این شرکت با پرداخت ۵ میلیون دلار پول دیجیتال به گروه هکری دارک ساید، همهی سامانه را آزاد کرد و بحران سوخت در این کشور پایان یافت.
در ایران اما پیش از ظهر سهشنبه (4 آبان 1400) بود که در جریان حمله سایبری به سامانه سوخت شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی، امکان سوخترسانی از جایگاههای بنزین به خودروها در سراسر کشور مختل شد. در گام نخست، وزارت نفت با فعالسازی 50 درصد جایگاههای سوخت به صورت آفلاین در همان روز سهشنبه، امکان عرضهی سوخت با قیمت آزاد (3000 تومانی) را فراهم کرد تا سیستم حملونقل با اخلال مواجه نشود. 6 جایگاه نیز به صورت آزمایشی به سیستم هوشمند متصل شدند و عرضهی بنزین سهمیهای در این جایگاهها طی کمتر از 9 ساعت پس از حملهی هکرها میسر شد. ساعت 11 روز چهارشنبه (پس از گذشت کمتر از 24 ساعت) 80 درصد جایگاهها (3000 جایگاه از 3700 جایگاه موجود) به صورت آفلاین، بنزین آزاد عرضه کرده و 220 جایگاه نیز با اتصال به سامانه هوشمند سوخت، عرضهی بنزین سهمیهای به خودروها را آغاز کردند. صبح روز پنجشنبه (6 آبانماه) نیز شرکت پخش فرآوردههای نفتی اعلام کرد که تقریبا تمامی جایگاههای سوخت در سراسر کشور به جز برخی جایگاههای بین شهری وارد مدار شده است و 700 جایگاه نیز با کارت سوخت بنزین سهمیهای عرضه میکنند. روند بازگشت جایگاهها به مدار، همچنان با سرعت ادامه دارد؛ رئیسجمهور با حضور سرزده در وزارت نفت از روند تلاشها آگاه شد و با حضور میدانی در جایگاه سوخت، مسئله را از نزدیک مشاهده کرد. همچنین دولت اعلام کرد که سهمیهی جبرانی برای بروز این مشکل، به مردم عرضه خواهد کرد.
با اینکه اقدامات فوری و انقلابی دولت در مدیریت بحران لازم و ضروری بود، اما کافی نیست. در بحران اخیر، با قطع سامانههای بنزین، نگرانی در مردم باعث شد که به سمت جایگاههای سوخت بروند و صف تشکیل شود. در چنین شرایطی، جایگاههای عرضهی CNG بخشی از این بار را پاسخ دادند و از حجم صف بنزین کاستند. شورای عالی انرژی در سند «تامین انرژی بخش حمل و نقل کشور تا افق 1420» درباره توسعه صنعت CNG تکلیف کرده و گفته بود تا سال 1398، 9/9 درصد سوخت کشور باید از طریق CNG تامین شود و در سال 1410 این رقم باید به 16 درصد برسد. بنابراین اگر کمکاریهای دولت یازدهم و دوازدهم نبود، امروز باید میزان مصرف روزانه CNG به جای 27 میلیون متر مکعب به روزانه 54 میلیون متر مکعب میرسید. اگر چنین میشد، حتماً در آبانماه 1398 و همچنین در ماجرای هک سامانه سوخت در آبانماه سال جاری، تاثیرات منفی این شوکها بسیار کمتر بود. بنابراین اگر چه سیاستگذار به موقع وارد عمل شد و بحران اخیر را مدیریت کرد (تا جایی که رسانههای حامی دولت قبل نیز آن را با کمکاریهای دولت دوازدهم در ماجرای آبان 1398 مقایسه کرده بودند و دولت سیزدهم را ستوده بودند)، اما مهمتر از آن، این است که از همین حالا برای متنوعسازی سبد سوخت مردم تلاش کند تا احتمال آسیب از بروز مشکلات مشابه به حداقل کاهش یابد.
ارسال نظرات