پایگاه رهنما:
پس از سپری کردن دوره یاوه گوییهای ترامپ، رئیسجمهوری پیشین آمریکا حالا نوبت یاوهگوییهای «بایدن»، خلف ناشایست ترامپ رسیده است. تحولات افغانستان و رویکرد دولت جدید آمریکا پیرامون بحران در این کشور در طول چند ماه گذشته، به خوبی نشان میدهد که بایدن دنبالهرو ترامپ و حتی بدتر از او است. از همین رو استراتژیستها معتقدند؛ امروز هیچ پایانی برای جنگ افغانستان متصور نیست و روند صلح در این کشور، سرابی بیش نخواهد بود.
• توهین نابخشودنی «بایدن» به ملت افغانستان
جو بایدن در تازهترین سخنان خود درباره افغانستان در هفتم خرداد گفت: «هدف آمریکا از حمله به افغانستان برآورده شده و در ۲۰ سال گذشته القاعده هیچ حملهای از خاک افغانستان علیه آمریکا انجام نداده است.» او در این سخنان، به افغانستان و مردم آن توهین بزرگی را روا داشت. آنجا که گفت: «من افتخار میکنم که به تمام نقاط افغانستان سفر کردهام، از پایگاه دره کنر (در شرق افغانستان) تا جنوب این کشور و تمام آن مزارع مواد مخدر و زندگی در آنجا را دیدهام. این سرزمین بیاهمیتی است.» قطعاً افغانستان سرزمین بیاهمیتی برای آمریکا بوده که پس از ۲۰ سال راهبردها و رویکردهای اشتباه و به خاک و خون کشانیدن سراسر این کشور، امروز حاضر نیست تاوان فجایعی که به بار آورده را بپردازد و فرار را ترجیح داده است! اما اینگونه سخن گفتن آن هم پس از کشته شدن بیش از ۱۰۰ هزار غیرنظامی در ۲۰ سال گذشته، توهینی نابخشودنی است که متأسفانه هیچ واکنشی در افغانستان بدنبال نداشته است. امروز سخنان هفت سال پیش حامد کرزی را به خوبی درک میکنیم که چرا به آمریکاییها بدبین بود و در برابر امضای پیمان امنیتی با آمریکا ایستاد و معتقد بود اگر آمریکا بخواهد، صلح در افغانستان تأمین خواهد شد و اگر نخواهد، خیرهیچگاه تامین نخواهد شد. امروز مردم افغانستان تاوان اشتباه رهبران و نمایندگان خود را میدهند که پیمان امنیتی و سیاسی با آمریکا امضا کردند. اما در کنار اینکه مردم افغانستان به اهداف خود نرسیدند، آمریکا نیز برخلاف آنچه بایدن میگوید، به هیچ یک از اهداف منطقهای خود با حضور در افغانستان نرسید. امروز دشمنان و رقبای آمریکا از جمله ایران، چین، روسیه و تا اندازهای هند، نسبت به سال ۲۰۰۱ بسیار قدرتمندتر شده و عملاً جهان تک قطبی پایان یافته است. در دیگر سو، القاعده و دهها گروه تروریستی بینالمللی دیگر همچنان در افغانستان حضور دارند و بر اساس یک گزارش جدید، رابطه این گروه با طالبان، فراتر از یک رابطه ایدئولوژیک شکل گرفته، بلکه رهبران این دو گروه، پیوندهای خانوادگی ایجاد کردهاند.
• کاهش فشارهای آمریکا
به نظر میرسد همزمان با پیشرفت روند خروج آمریکا از افغانستان و برخی گمانهزنیها در مورد تکمیل این روند پیش از ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱، بیتوجهی آمریکا به روند تحولات جنگ و صلح این کشور و فشار بر هر دو طرف، به خصوص طالبان برای بازگشت به میز مذاکره و رسیدن به یک توافق صلح نهایی نیز ضعیف شده و کاهش یافته است. هرچند زلمی خلیلزاد پس از هفتهها سکوت و انفعال بار دیگر از ۱۶ خرداد به افغانستان و منطقه سفر کرده، اما عملاً هیچ واکنشی از سوی او و آمریکا در برابر تشدید بیسابقه حملات طالبان با حمایت پاکستان و اعمال فشار برای تن دادن به صلح وجود ندارد. خلیلزاد در این سفر که یک هیئت بلندپایه از چندین وزارت آمریکا او را همراهی میکند، به دنبال رایزنی در مورد فصل جدید روابط با افغانستان است، در حالی که آمریکا ابتدا باید برای جبران اشتباهات گذشته خود و فرار مسئولانه از افغانستان، روند صلح این کشور را به خصوص با توجه به مشروعیت سیاسی که به گروه طالبان داده است و دولت افغانستان را در موضع ضعف قرار داده است، به سرانجام برساند. این بیتوجهی و کاهش فشارها، شرایط زمان خروج اتحاد جماهیر شوروی از افغانستان و تنها ماندن رئیسجمهور وقت این کشور را تداعی میکند. بنان سیوان، فرستاده ویژه سازمان ملل برای افغانستان در آن سالها هشدار داد که اشرف غنی با سرنوشت نجیبالله روبهرو خواهد شد منتها در آن زمان دولت دکتر نجیبالله را مجاهدین ساقط کردند، اما اینبار طالبان در آستانه پیروزی قرار میگیرند. دکتر نجیبالله که به دفتر سازمان ملل در کابل پناه برد، به دنبال سقوط این شهر توسط طالبان به دار آویخته شد. یک عضو هیئت مذاکرهکننده افغانستان با طالبان نیز اذعان کرده با توجه به نوع برخورد مذاکرهکنندگان طالبان، آنها همچنان باور دارند از راه نظامی میتوانند پیروز میدان افغانستان باشند. در چند روز بیش از ۱۰ شهرستان افغانستان به دست طالبان سقوط کرده است. البته گزینه سفر آمریکا در افغانستان، یک تحلیل خوشباورانه و کودکانه است، بلکه گزارشهای جدید حاکی از راهبرد جدید سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در مورد افغانستان پس از خروج از این کشوردارد. بر اساس این راهبرد، به گزارش نیویورک تایمز، آمریکا همچنان به دنبال ایجاد یک پایگاه بزرگ در پاکستان و استفاده از این کشور برای کنترل افغانستان و فراتر از آن ایران است.
• نشست استانبول، تلاشی بی حاصل
در چنین شرایطی، نشست استانبول برای صلح افغانستان که قرار بود زیر فشار و برنامه آمریکا به یک نشست سرنوشتساز مبدل شود، عملاً به فراموشی سپرده شد و این شکستی دیگر برای آمریکا برای دستیابی به توافق سیاسی و صلح دیکتهشده در افغانستان است. طالبان با ادامه نبردهای شدید در افغانستان، بر دولت این کشور و آمریکا فشار وارد کرد. ۷ هزار زندانی دیگر این گروه نیز آزاد و اسم رهبران آن از لیست سیاه تحریمهای سازمان ملل حذف شد، آنهم بدون توافق در مورد آتشبس دائمی و صلح، به همین دلیل دولت افغانستان در برابر این دو خواست مهم طالبان ایستاده است. هرچند گروه طالبان به ازسرگیری مذاکرات در قطر چراغ سبز نشان داده و برخی از اعضای دو طرف دوباره به دوحه بازگشتهاند، اما هنوز مذاکرات جدی بین نمایندگان دولت افغانستان و همچنین طالبان آغاز نشده است. نکته جالبی که در این شرایط مطرح شده، این است که به گفته ریاست امنیت ملی افغانستان، رهبر گروه طالبان در یک سال گذشته مفقود بوده، نه با کسی ارتباط داشته و نه دیده شده است. طالبان این موضوع را رد کرده است، اما پیشتر منابع پاکستان از کشته شدن ملا هبتالله، رهبر طالبان و دو مسئول برجسته این گروه در یک انفجار در این کشور خبر داده بودند و در صورت علنی و تأیید شدن این موضوع، میتواند روند تحولات جنگ و صلح افغانستان را بیش از پیش پیچیده و دگرگون کند.
• افزایش تنش در روابط افغانستان و پاکستان
با وجود افزایش تنشها در روابط میان افغانستان و پاکستان به دنبال سخنان تند رئیسجمهور و مشاور امنیت ملی افغانستان در هفتههای اخیر که در نهایت منجر به قطع هرگونه رابطه اسلامآباد با حمدالله محب شده است، بعید به نظر میرسد از شدت جنگ طالبان کاسته شود و مذاکرات دوحه در صورت آغاز مجدد، پیشرفت قابل توجهی داشته باشد؛ چراکه تحولات دو هفته گذشته در همین محور قابل تحلیل است. در این بین، رویکرد جدید «بایدن» و تیم نظامی او در آمریکا که در روزهای گذشته بسیار به دولت پاکستان نزدیک شده اند، این است که با خروج از افغانستان، مدیریت و کنترل این کشور را به دست پاکستان سپرده شود و این رویکرد، با توجه به نوع نگاه پاکستان به افغانستان، هیچ چشماندازی برای پایان جنگ در این کشور را تداعی نخواهد کرد.
ارسال نظرات