ورود عربستان به پایگاههای نفتی تحت کنترل کردها سوریه و اعزام چند ده نیروی نظامی را میتوان به طور مستقیم به رقابت ژئوپلیتیک این کشور با ترکیه در سطح منطقه ارتباط داد
پایگاه رهنما :
بر اساس اعلام منابع خبری در ۲۸ آگوست ۲۰۲۰ (۷ مرداد) ۲۰ سرباز عربستانی به رهبری افسری به نام «سعود الجغیفی» وارد پایگاه الشدادی در حومه حسکه شدهاند. شواهد حاکی از ان است که این نیروها به همراه کاروان ائتلاف آمریکا که از پایگاه التاجی عقبنشینی کرده بود، وارد الشدادی شدند. در همین زمینه، خبرگزاری آناتولی ترکیه نیز در خبری اعلام کرد: «دهها نفر از نیروهای عربستان سعودی همراه با ۳۰ دستگاه تریلر حامل وسایل و تجهیزات حفاری به میدان نفتی عمر در شرق سوریه که تحت کنترل کردها قرار دارد، اعزام شده اند. به گزارش منابع محلی در سوریه، آنها ماموریت حفاظت از مهندسان و تکنیسینهای شرکت آرامکوی عربستان سعودی را که هفته پیش در میدان مذکور حضور یافتهاند برعهده دارند.
شواهد حاکی از آن است که سربازان عربستان سعودی در منطقه مسکونی «روستای سبز» واقع در داخل میدان نفتی عمر مستقر شدهاند. با این اوصاف در شرایطی کنونی این مساله قابل طرح است که اقدام سعودیها در اعزام نیروی نظامی به شمال شرق سوریه با چه اهدافی انجام میگیرد و آیا این طرح در راستای درخواست ترامپ برای اعزام ائتلاف عربی برای شمال سوریه قابل خوانش است یا خیر؟ در پرداختن به این مساله میتوان چند محور اساسی را مورد بررسی قرار داد.
آیا موضوع ائتلاف متحد عربی ترامپ است؟
طرح ورود ائتلاف متحد عربی به شمال سوریه را میتوان به درخواست و ارائه طرح دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۷ از کشورهای عربی برای اعزام نیروی نظامی به شمال سوریه ارجاع داد. درآن مقطع اساس استدلال ترامپ این بود که سربازان آمریکایی هر چه زودتر باید به کشور بازگردند و هزینه حراست از شمال سوریه را برای کشورهای عربیای متقبل شوند که از اساس خواهان باقی ماندن آمریکا در سوریه هستند؛ لذا در آن مقطع اساس طرح از این قرار بود که یک جبهه متحد عربی تحت حمایت و رهبری آمریکا برای حراست از مناطق تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه عازم مناطق شمالی کشور شوند، اما این طرح از همان ابتدا با شکست مواجه شد و هیچگاه عملی نشد.
از یک سو، کشور عربستان و امارات که به دلیل نگرانی از افزایش نفوذ و قدرت ایران در سوریه، خواهان باقی ماندن سربازان امریکایی بودند از این طرح استقبال نسبی نشان دادند، اما در عمل توانمندی و پتانسیل اقدام مستقل را در این زمینه به دلیل ضعف در ساختار نیروهای نظامی خود نداشتند. از سو دیگر، کشور مصر در مقام پرقدرتترین ارتش جهان عرب به دلیل مواضع ضد اخوانی و ضدیت با دولت ترکیه و نیز پیشینه تاریخی مناسباتی که با دمشق داشته، مخالفت کامل خود را با این طرح اعلام کرد. در نتیجه طرح از همان ابتدا با شکست مواجه شد. با این اوصاف، در مقطع کنونی، اعزام چند ده سرباز و تکنسین سعودی به شمال سوریه در مقطع کنونی را به هیچ عنوان نمیتوان در قالب طرح پیشین مورد ارزیابی قرار داد. در گذشته مساله این بود که حداقل ۱۰ هزار نظامی عرب به مناطق شمال سوریه اعزام شوند، اما آنچه اکنون شاهد هستیم، این است که از نظر کمیت و کیفیت طرحی برای اجرایی کردن ورود جبهه متحد عربی به شمال و شرق شوریه وجود ندارد.
عربستان و داستان یک ارتش شکست خورده
در سطحی دیگر باید توجه داشت که عربستان سعودی به هیچ عنوان از توانایی و آمادگی نظامی کافی برای اعزام نیروی نظامی به خارج از کشور برخوردار نیست. دخالت و ورود عربستان به کشور سوریه در شرایطی انجام میگیرد که نظامیان این کشور در عرصه بحران یمن شکستهای بزرگی را متحمل شدهاند و با گذشت بیش از ۶ سال تا کنون ریاض نتوانسته در عرصه جنگ یمن موفقیتی را کسب کند. نکته قابل توجه این است که اکثر نظامیان ائتلاف متحد عربی تحت رهبری عربستان که از مارس ۲۰۱۵ تا کنون در یمن فعالیت دارند، مزدوران خارجی هستند که از کشورهای آفریقایی استخدام شدهاند.
در سطحی دیگر، نیروی هوایی عربستان حتی برای انجام بمبارانها و حملات هوایی به مواضع انصارلله و نیروهای مردمی واقع در شمال کشور یمن، از خلبانهای خارجی استفاده میکند که دستمزدهای هنگفتی را برای هر بار به پرواز در آمدن دریافت میکنند. با این اوصاف، حضور نظامیان سعودی در شمال سوریه را بیش از آنکه یک مساله جدی تلقی کنیم، میتوان از آن به عنوان یک کمدی سیاسی جدید در منطقه غرب آسیا یاد کرد.
پیام نمادین محمد بن سلمان برای اردوغان
یکی دیگر از مسائل مهم در ورود عربستان به پایگاههای نفتی تحت کنترل کردها سوریه و اعزام چند ده نیروی نظامی را میتوان به طور مستقیم به رقابت ژئوپلیتیک این کشور با ترکیه در سطح منطقه ارتباط داد. در واقع، متعاقب تحولات انقلابی در برخی از کشورهای عربی در سال ۲۰۱۱، بلافاصله حزب عدالت و توسعه، راهبرد ترویج اخوان المسلمین و حمایت از گروههای سیاسی نزدیک به خود را در پیش گرفت. این اقدام ترکیه به ویژه در کشورهای مصر، لیبی و تونس از چشم امارات و عربستان دور نماند و این کشورها به سرعت اقدامات تقابلی را در پیش گرفتند. در نهایت شاهد شکست دولت اخوانی محمد مرسی در ترکیه و روی کار آمدن عبدالفتاح السیسی بودیم.
اما وجه جدید تقابل میان طرفین بعد از روی کار آمدن دولت ترامپ در آمریکا اتفاق افتاد. در سال ۲۰۱۷ محمد بن زاید، محمد بن سلمان و عبدالفتاح السیسی به حمایت آمریکا ائتلافی عربی را تشکیل دادند که یکی از مدارها و اهداف آن مقابله با سیاستهای ترکیه در سطح منطقه بود. این ائتلاف را میتوان دشمن درجه یک اخوان المسلمین در منطقه مورد ارزیابی قرار داد. اکنون محمد بن سلمان به نظر میرسد به ترکیه این پیام را ارسال کرده که از کردهای سوریه که به شدت از سوی آنکارا به عنوان تهدید تلقی میشوند حمایت خواهد کرد. این مساله در شرایطی طرح شده که وزارت خارجه ترکیه نیز اخیرا به شدت نسبت به حمایت امارات از نیروهای نظامی کرد سوری انتقاد کرده است.
حساسیت ترکیه وقتی میتواند بهتر درک شود که در یکسال گذشته ابوظبی و ریاض برای تعامل با نیروهای ی پ. گ. گامهای بیشتری برداشته و حتی بر اساس برخی گزارشات امارات که از دید ترکیه یکی از عوامل خارجی پشت صحنه کودتای ناموفق ژوئیه ۲۰۱۶ محسوب میشود در دسامبر ۲۰۱۹ از مظلوم کوبانی برای انجام مذاکره دعوت به عمل آورده و حتی پیش از این سفر، هیئتی از پ. ک. ک. به ریاست حسن یوسف رهبر مجلس ملی دیرالزور که به پ. ک. ک. وابسته است نیز به ریاض سفر کرده بود.
ارسال نظرات