08 فروردين 1399 - 12:18
یادداشت

سرنوشت مبهم توافق ادلب در کشاکش ترکیه و معارضین

با وجود اصرار و تلاش‌های دولت ترکیه برای اعمال هویت جعلی بر گروهها تروریستی‌ای همانند جبهه النصره و... که از سوی نهادهای جهانی به عنوان ترویست شناخته می‌شوند، به نظر می‌رسد این گروهها به خوبی می‌دانند این توافق صلح نمی‌تواند موجودیت و استمرار آن‌ها را ضمانت کند. بنابراین، برای آن‌ها منطقی به نظر نمی‌رسد که توافق صلحی را بپذیرند که اساسا مصونیتی برای تهاجم به آن‌ها قائل نیست
کد خبر : 5736

پایگاه رهنما:

در چند وقت گذشته بحران ادلب به کانون اصلی درگیری‌های منطقه‌ای تبدیل شده و حتی ترکیه و روسیه را در آستانه ورود به درگیری مستقیم نظامی قرار داد. بعد از سپری شدن یک مرحله پر التهاب که امکان درگیری میان و قدرت نظامی بزرگ یعنی روسیه و ترکیه در ادلب وجود داشت، اردوغان در دیداری اضطراری راهی مسکو شد و بعد از آن ترتیبات توافقی صلح میان دو طرف مهیا شد. در چند وقت اخیر نیز این مساله مطرح می‌شود که دو طرف به توافقی برای کنترل اوضاع ادلب، مبنی بر آتش‌بس و صلح فراگیر رسیده‌اند.

با وجود اینکه در دو هفته اخیر، نیرو‌های روسیه و ترکیه به صورت مشترک اقدام به گشت زنی در منطقه کاهش تنش در ادلب می‌کنند، برخی تروریست‌ها که مخالف آتش بس هستند و ترکیه را متهم به خیانت به خود و همکاری با دولت سوریه می‌کنند، تهاجماتی را علیه نظامیان ترک در این منطقه صورت داده اند. در آخرین نمونه این اقدام در 25 مارس 2020 (6 فروردین 1399) دو نفربر نظامی نیرو‌های ارتش ترکیه توسط تروریست‌ها در ادلب مورد هدف قرار گرفت. این رخداد، اکنون این پرسش را مطرح می‌کند که دیدگاه گروه های تروریستی نسبت به توافق ادلب از حیث منافع و تهدیداتی که می تواند برای آنها در پی داشته باشد چگونه است و آیا در آینده این گروه ها به این توافق و الزامات آن پایبند خواهد بود و یا نه؟

 

اختلاف بر سر بیعت با اردوغان

یکی از موضوعات مهم در ارتباط با رویکرد گروههای تروریستی حاضر در سوریه پیرامون توافق ادلبِ مسکو و  آنکارا را می‌توان در ارتباط با دیدگاه آن‌ها نسبت به بیعت با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه به عنوان خلیفه و رهبر مورد ارزیابی قرار دارد. در نظام ساختار گروههای سلفی - جهادی، بیعت با خلیفه از اهمیتی فوق‌العاده برخوردار است. در حقیقت، آن‌ها با شخصی به عنوان خلیفه بیعت می‌کنند و از او در قامت رهبر سیاسی و معنوی تبعیت می‌کنند.

طی چند سال اخیر، این مساله مطرح شده که رهبران گروههای جهادی-سلفی حاضر در ادلب که شمارشان بسیار گسترده بود و مهمترین آن‌ها را می‌توان گروه تحریر الشام ارزیابی کرد، با اردوغان بیعت کرده‌اند. هر چند اردوغان در قامت رهبری سیاسی در کشوری سکولار همچون ترکیه است اما او بر اساس عقاید اخوانی خود مساله خلافت و ایفای نقش خلیفه را تا حدودی پذیرفته شده می‌داند. در همین راستا، به منظور احیای عظمت امپراتوری عثمانی که نقش رهبری جهان اهل سنت را در میان مسلمانان بر عهده داشت، اردوغان نیز قصد دارد جایگاه خود را در مقام خلیفه تثبیت کند. بر همین مینا، شاهد هستیم که بخشی بزرگ از رهبران گروههای تروریستی حاضر در ادلب با او بیعت کرده‌اند.

با ابن وجود، در میان جمع کثیری از بدنه عادی یا جنگجویان گروههای تروریستی ادلب این مساله به وضوح قابل مشاهده است که آن‌ها نمی‌توانند رهبری شخصی همچون اردوغان را در مقام خلافت بپذیرند. حتی از نظر برخی امرای این گروههای تروریستی، با وجود بیعت رهبران، اردوغان نمی‌تواند ولی امر آن‌ها باشد چرا که نه از بعد کاریزماتیک مشخصات یک رهبر دینی برجسته (مفتی) را داراست و نه حتی خط فکری‌شان در یک مسیر واحد قرار دارد. بنابراین، در سطح فرماندهان میانی اختلاف دیدگاه با رهبران ارشد و بدبینی نسبت به هر گونه توافق صلح میان روسیه و ترکیه پیرامون ادلب وجود دارد و همین امر موجب شده تا از هر فرصتی برای بر هم زدن آن بهره گیری کنند .

 

توافق صلحی با چاشنی انکار موجودیت گروههای تروریستی ادلب

در سطحی دیگر گروههای تروریستی حاضر در ادلب توافق صلح ترکیه و روسیه را در راستای منافع خود ارزیابی نمی‌کنند. در این توافق هدف اصلی آن است که از وقوع یک جنگ فراگیر میان نیروهای ارتش ترکیه و روسیه ممانعت به عمل بیاید و زمینه برای خروج گروههای تروریستی از منطقه فراهم شود. در حقیقت، روسیه با صراحت تمام گروههایی که جزء‌ی از نیروهای تروریستی معرفی شده از سوی سازمان ملل متحد باشند را به عنوان طرف خود در صلح ادلب به رسمیت نمی‌شناسد و این حق را برای خود قائل است که آن‌ها را مورد تهاجم قرار دهد.

لذا با وجود اصرار و تلاش‌های دولت ترکیه برای اعمال هویت جعلی بر گروهها تروریستی‌ای همانند جبهه النصره و... که از سوی نهادهای جهانی به عنوان ترویست شناخته می‌شوند، به نظر می‌رسد این گروهها به خوبی می‌دانند این توافق صلح نمی‌تواند موجودیت و استمرار آن‌ها را ضمانت کند. بنابراین، برای آن‌ها منطقی به نظر نمی‌رسد که توافق صلحی را بپذیرند که اساسا مصونیتی برای تهاجم به آن‌ها قائل نیست.

 

توافق ادلب؛ فرصتی برای تجدید قوای گروههای تروریستی

در کنار تهدیدات و نگاه منفی گروههای تروریستی حاضر در ادلب به بحث توافق میان آنکارا و مسکو به نظر می‌رسد که این توافق به نوعی عاملی برای تجدید قوای آن‌ها در عرصه معادلات میدانی است. طی چند سال گذشته یا به طور مشخص از سال 2016 تا کنون، تروریست‌ها در جبهه‌های مختلف شکست‌های پی‌درپی را متحمل شده‌اند. آن‌ها به وضوح در جبهه‌های جنوبی بخشی بزرگ از نیروهای انسانی و قوای نظامی خود را از دست دادند. همچنین، در استان حلب نیز شکست‌های بزرگی را متحمل شد‌ه‌اند و به نظر می‌رسد تنها امید آن‌ها به استان ادلب معطوف شده است. در چند ماه گذشته نیز پس از حملات کوبنده ارتش سوریه علیه مواضع این گروهها در مرزهای استان ادلب و حلب به نظر می‌رسد دیگر فضای تنفس برای آن‌ها بسیار محدود شده بود. قوت گرفتن حملات هوایی ارتش روسیه و حتی احتمال درگیری مستقیم نظامی میان مسکو و آنکارا، بر حجم این فشارها افزوده بود. در چنین فضایی به نظر می‌رسد گروههای تروریستی حاضر در ادلب از توافق صلح ترکیه و روسیه می‌توانند به عنوان فرصتی برای تجدید قوا و سازماندهی مجدد نیروهای‌شان بهره بگیرند. در واقع، این تنها فرصتی است که این گروهها از توافق ادلب برای خود می‌توانند متصور باشند.

منبع: الوقت

ارسال نظرات