حمله آمریکا به افغانستان در روز ۷ اکتبر ۲۰۰۱ (۱۵ مهر ۱۳۸۰) در دوران ریاست جمهوری «جورج بوش»، رئیس جمهور جمهوریخواه آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم و مداخله گروه تروریستی «القاعده» در انفجار برجهای دوقلوی سازمان تجارت جهانی در روز ۱۱ سپتامبر همان سال، سبب رقم خوردن طولانیترین جنگ خارجی تاریخ این کشور شد؛ جنگ به اصطلاح مبارزه با تروریسم آمریکا به رغم ورود به نوزدهمین سال نتیجهای جز ناامنی بیشتر برای افغانستان نداشته و عملا به باتلاقی برای ارتش آمریکا مبدل شده که همچنان نظامیان و هزینههای هنگفتی را به ازای جان غیرنظامیان افغانستانی فرو میبلعد.
با نگاهی به افغانستان و سیر و روند تحولات و اتفاقات در این کشور سه نکته به وضوح قابل مشاهده هستند: نخست، جنگ آمریکا علیه این کشور که در نوزدهمین سال خود قرار دارد، نه تنها این کشور را به سرزمینی امنتر و مرفهتر برای مردم رنج دیده اش تبدیل نکرده بلکه، هزینههای مالی و جانی زیادی برای آنان در پی داشته است.
بیشتر بخوانید:
نکته قابل تامل دیگری که در نگاه گذرا به افغانستان مشاهده میشود، شکست آمریکا در این جنگ و گرفتار شدنش در باتلاقی خودخواسته است که سبب رقم خوردن هزینههای مالی، نظامی و انسانی سنگینی برای واشنگتن شده، است.
به نظر میرسد کلیه راه های خروج از این جنگ برای کاخ سفید مسدود شده و تروریستها از هر زمان دیگری قدرتمندتر شده اند.
سه، واقعیتهای جنگ آمریکا علیه افغانستان بر این نکته تاکید کرد که تنها راه حل دستیابی به صلح و ثبات در افغانستان نه رویکرد و شیوههای نظامی بلکه دیپلماتیک است؛ این مهم در نتیجه به اصطلاح جنگ نظامی ۱۹ ساله آمریکا با القاعده و طالبان قابل اثبات است که علاوه بر جای گذاشتن صدها هزار قربانی، روند جسته و گریخته ملت سازی را در این سرزمین موزائیکی به لحاظ قومیتی با اختلال مواجه کرده است.
افغانستان در سالهای اخیر از هر بازه زمانی دیگری در تاریخ پر فراز و نشیب خود ناامنتر و پر مخاطرهتر شده است. سایه سنگین حضور نظامیان آمریکایی بر آسمان امنیت این کشور سبب شده تا این عامل ثبات به کالایی دست نیافتنی و محال برای این سرزمین واقع شده در چهار راه فقر، افراط گرایی، مواد مخدر و ناامنی تبدیل شود. این کشور که در تاریخ خود دورههای محدودی از امنیت را تجربه کرده در نتیجه جنگ آمریکا به بن بست خونینی مبدل شده که چشم انداز روشنی برایش متصور نیست. این امر با مشاهده کنترل طالبان بر بیش از نیمی از جغرافیای افغانستان که منجر به رشد تلفات غیرنظامیان افغانستانی و هلاکت نظامیان آمریکایی شده، قابل درکتر است.
طولانیترین جنگ تاریخ آمریکا در میانه دعوای طالبان، دولت افغانستان و آمریکا نه تنها تشدید بلکه پیچیدهتر شده است. این دعوا که با هدف داشتن دست برتر در این کشور انجام میشود، حملات را گسترده تر، مکررتر، کُشندهتر و سازمان یافتهتر کرده است.
پیامدهای ناگوار حضور دو دههای آمریکا در افغانستان برای مردمان این کشور را به شکل زیر میتوان فهرست کرد:
- شکل گیری نسل جدیدی از افراد رادیکال
- تداوم چرخه خشونت و افراط گرایی
- تلفات صدها هزار نفری غیرنظامیان افغانستانی: در نتیجه طولانیترین جنگ خارجی تاریخ آمریکا بالغ بر ۱۰۰ هزار غیرنظامی افغانستانی جان خود را از دست دادند.
- آوارگی میلیونها افغانستانی
- تلفات بالای نظامیان افغانستانی: افغانستان تنها از سال ۲۰۱۴ تاکنون ۴۵ هزار نیروی امنیتی خود را از دست داده است.
- گسترش صنعت مواد مخدر و تریاک
- تبدیل افغانستان به سرزمین امن تروریستها
- تقویت ساختار فرماندهی جهانی این گروه تروریستی
- رشد نرخ کودکان قربانی جنگ
از سال ۲۰۰۱ میلادی تاکنون دستکم ۲۴۰۰ سرباز آمریکایی در افغانستان کشته شده و ۲۰ هزار و ۴۰۰ نفر نیز زخمی شدهاند. آمار رو به افزایش شمار تلفات نظامیان آمریکایی برای مقامات این کشور بسیار نگران کننده شده است. در حالی که در سراسر سال ۲۰۱۸، ۱۲ آمریکایی در افغانستان کشته شده بودند، این میزان در ۷ ماه نخست سال ۲۰۱۹ به ۱۰ نفر رسیده بود. در نتیجه اعلام این آمارها بود که دولت آمریکا از عزم جدی خود برای خروج از افغانستان خبر داد؛ آن هم در شرایطی که این کشور به نقطه انفجار ناامنی رسیده است و البته به نظر میرسد قربانی شدن بیش از ۱۰ هزار غیرنظامی افغانستانی به هیچ وجه در تصمیم دولت آمریکا تاثیری نداشته است، همانگونه که زندگی صدها و میلیونها افغانستانی در تصمیم واشنگتن برای آغاز این جنگ بی تاثیر بوده است.
تبعات جنگ مرگبار افغانستان تنها متوجه افغانستان نبوده و در مواردی آمریکا را نیز به شدت متاثر کرده است. موارد زیر از آن جمله اند:
- هزینههای بالای نظامی از جیب مالیات دهندگان آمریکایی
- تلفات بالای نظامیان آمریکایی: براساس آمارهای وزارت دفاع آمریکا از سال ۲۰۰۱ تاکنون ۲۳۰۰ سرباز آمریکایی در افغانستان کشته شدند. شمار سربازان کشته شده آمریکایی در افغانستان در سال ۲۰۱۹ تاکنون ۱۲ نفر بوده است. ضمن این که در این ۲ دهه جنگ ۲۰۴۰۰ نظامی آمریکایی نیز زخمی شدند.
- عدم امنیت بیشتر وعده داده شده در آمریکا و افزایش تهدیدات تروریستی در این کشور
- رشد افراط گرایی با الهام از ایدههای تروریستی در داخل آمریکا
منطقه نیز از تبعات لشکرکشی واشنگتن به افغانستان مصون نمانده و در سالهای اخیر هزینه بالایی را برای آن پرداخته است. در حالی که ثبات در افغانستان در دراز مدت برای همسایگان این کشور منافع قابل توجهی مانند پایان روند مهاجرت گسترده افغانستانیها به کشورهای همسایه، گسترش نفوذ اقتصادی در آسیای مرکزی برای هند، موفقیت حتمی طرح یک کمربند یک جاده برای چین و توقف جریان بنیادگرایی به سرزمینهای جنوبی برای روسیه به دنبال دارد، سوداهای کاخ سفید منطقه را به دیگ جوشانی تبدیل کرده است.
باید توجه داشت که دو عامل مهم مخل دستیابی به ثبات در افغانستان که مانع عمدهای در توقف قطار خشونت در افغانستان در ایستگاه صلح محسوب میشوند، عبارتند از حضور نظامی آمریکا در این کشور و حمایت مالی و تسلیحاتی عربستان از تروریستهای فعال در این کشور. موارد زیر از جمله تبعات و پیامدهای منطقهای ۱۹ سال جنگ در افغانستان هستند:
- تقویت گروههای تروریستی
- سرریز شدن ناامنی به کشورهای همسایه
ارسال نظرات