03 اسفند 1398 - 14:52

ادلب؛ نشیمن‌گاه شکست بزرگ سیاست خارجی اردوغان

واقعیت امر این است که پایان راه بحران ادلب برای اردوغان چیزی جز شکست مداخله‌گری نامشروع در سوریه نخواهد بود؛ این همان روندی است که گریزی از آن وجود ندارد و در نهایت باید آنکارا بپذیرد که به حاکمیت ملی دولت بشار اسد احترام بگذارد.
کد خبر : 5195

پایگاه رهنما:

بحران ادلب تنها چند روز پس از اراده دولت سوریه برای اعمال حاکمیت بر این استان به عنوان مامن اصلی تروریست‌ها به اوج خود رسیده است. از یک سو، دولت سوریه با حمایت روسیه مصمم است که اراده حاکمیت خود بر استان ادلب برگرداند و از سوی دیگر، ترکیه نیز مصمم است که حاکمیت تروریست ها در این منطقه و ایجاد منطقه امن در این استان را که 130 کیلومتر با استان حتای ترکیه مرز مشترک دارد، به هر قیمتی حفظ کند.

در این میان علی‌رغم آغاز مذاکرات میان هیات ترکیه و روسیه پیرامون مساله ادلب و حصول توافق میان دو طرف مبنی بر ایجاد گشت مشترک نظامی در مناطق مختلف در راستای اجرای توافقنامه «سوچی» به نظر می‌رسد مذاکرات چند روز گذشته با نتیجه و برآیندی مشخص همراه نشده و مذاکرات میان طرفین با شکست مواجه شده است. اکنون اوضاع به گونه‌ای است که امکان درگیری فراگیر میان آنکارا و دمشق را نیز نمی‌توان امری غیر منتظره ارزیابی کرد و این احتمال وجود دارد جنگ‌های محدودی میان دو طرف اتفاق بیافتد.

با این وصف اکنون رجب طیب اردوغان در واپسین اظهارات خود در 19 فوریه 2020 (30 بهمن 1398) شکست منذاکرات را تایید کرده و نسبت به آغاز عملیات ادلب علیه ارتش سوریه هشدار داده است. اردوغان تاکید کرد: «ما به پایان مهلت داده شده به نظام سوریه برای عقب نشینی تا بعد از ایست‌های بازرسی ترکیه در ادلب نزدیک می‌شویم. ما آخرین هشدارها را درباره ادلب به نظام سوریه دادیم اما تاکنون هیچ نتیجه و پاسخی ندیده‌ایم.» همچنین رئیس‌جمهور در پارلمان کشورش گفت: «حتی با وجود ادامه مذاکرات با روسیه هم از ایجاد «منطقه امن» در ادلب دست نخواهد کشید.»

با نظر به این اظهارات اکنون این مساله مطرح می‌شود که اردوغان آیا در تحقق وعده‌ها و برنامه‌های خود در سوریه و ادلب موفق خواهد شد؟ همچنین، پرسش این است که اردوغان تا چه اندازه در پیشبرد سیاست خارجی خود در منطقه غرب آسیا موفق عمل کرده و چه چشم‌اندازی برای سیاست‌های او در ادلب و دیگر مناطق قابل ترسیم است؟ در پرداختن به ان پرسش‌ها استدلال اصلی نوشتار این است که اردوغان بازی خطرناکی را در منطقه غرب آسیا آغاز کرده و او در نهایت امر در تحقق اهداف‌اش شکست خواهد خورد.

 

اردوغان رانده شده از غرب و ناامید از پوتین

دور شدن فزآینده ترکیه از محور کشورهای غربی با رهبری رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه و نزدیک شدن فرآینده آنکارا به مسکو طی چند سال اخیر چشم‌انداز ایجاد نوعی اتحاد را میان دو طرف به شکل جدی در محافل سیاسی و رسانه‌ای مطرح کرده بود. این اتحاد نوپا که بیشتر در جریان تحولات پس از کودتای نافرجام 15 جولای 2016 در حال شکل‌گیری بود، این روزها در معرض خاتمه پیدا کردن قرار گرفته است. در مقطع کنونی ترکیه برای حصول توافق پیرامون ادلب با روسیه تلاش می‌کند و هیچ‌گونه رغبتی برای لطمه خوردن مناسبات استراتژیک دو طرف که در چند سال گذشته آغاز شده ندارد. 

ترکیه در پی حفظ مراکز دیده بانی خود است اما روسیه معتقد است حفظ دیده بانی های که در محاصره نیروهای روسیه و سوریه در مناطق تصرف شده جدید قرار دارد، دیگر موضوعیتی نداشته و ترکیه باید از حمایت گروههای تروریستی نظیر جبهه النصره نیز دست بردارد». در واقع، مساله ادلب اکنون ناقوس مرگ اتحاد استراتژیک میان اردوغان - پوتین را به صدا در آورده است. واقعیت امر این است که پایان راه بحران ادلب برای اردوغان چیزی جز شکست مداخله‌گری نامشروع در سوریه نخواهد بود؛ این همان روندی است که گریزی از آن وجود ندارد و در نهایت باید آنکارا بپذیرد که به حاکمیت ملی دولت بشار اسد احترام بگذارد.

 

وقتی اردوغان آماتور گونه قافیه را می‌بازد

اردوغان همان‌گونه که در دوران نوجوانی و جوانی سودای فوتبالیست شدن را در سر داشت و به عنوان یک بازیکن آماتور حضور در تیم‌های فوتبال سطح پایین را تجربه کرد، به نظر می‌رسد در عرصه سیاست خارجی نیز پس از حذف کردن سیاست‌مدار هوشمندخود از کابینه یعنی احمد داوود اغلو، بازی آماتورگونه‌ای را در منطقه غرب آسیا آغاز کرده است که رویکرد اصلی آن بازی تهاجمی است.

اردوغان پس از داوود اغلو، در جریان عملیات سپر فرات به مناطق شمالی استان ادلب حمله کرد و در ادامه طی عملیات شاخه زیتون و چشمه صلح مناطقی دیگر از شمال غرب و شمال شرق سوریه را اشغال کرد. در همین ایام، رئیس‌‎جمهور ترکیه دوری از غرب و نزدیکی به روسیه را در پیش گرفت و روسیه نیز از این امر استقبال کرد. به‌گونه‌ای که در موقعیت کنونی، به نظر می‌رسد روسیه در راستای منافع راهبردی خود می‌کوشد با اقداماتی چون تحویل سامانه های اس  400، جنگنده های استراتژیک سوخو ۳۵  و ساخت نیروگاه هسته ای در ترکیه ، آنکارا را از آمریکا و ناتو دور کند.

اکنون روند تحولات ادلب نشان داد که اردوغان در محاسبات خود اشتباهی اساسی را انجام داده و روسیه حاضر به خالی کردن پشت متحد خود یعنی سوریه در برابر حمله ارتش ترکیه نیست. از یک سو، اردوغان غرب را از خود رانده و پوتین نیز آن متحدی نیست که او را در رسیدن به اهداف و نیات‌اش همراهی کند. بازی آماتور گونه اردوغان در سوریه، نتیجه و برآیندی جز پایان حضور نظامی در ادلب و دیگر مناطق سوریه به همراه نخواهد داشت و این امر دیر یا زود محقق خواهد شد.

 

منبع: الوقت

ارسال نظرات