به گزارش رهنما به نقل از بصیرت ، طی هفته های اخیر اختلافات و منازعات روسیه با انگلیس و به تبع آن دیگر کشورهای غربی گسترش زیادی یافته است و منجر به اخراج دیپلمات های روسیه در کشورهای مختلف اروپایی و در مقابل اخراج دیپلمات های چند کشور اروپایی از روسیه شده است. منازعه سیاسی میان روسیه و غرب از آنجا آغاز شد که دولت بریتانیا ۲۳ دیپلمات روسیه را به دلیل عدم پاسخگویی کرملین در مهلت معین دربارۀ ترور جاسوس سابق روس اخراج کرد. روسیه نیز برای مقابله به مثل، ۲۳ دیپلمات برینانیایی را از خاک این کشور اخراج کرد. سرگئی اسکریپال 66 ساله جاسوس پیشین روسیه که در انگلیس زندگی میکرد، چندی پیش به همراه دخترش، با موادی که لندن مدعی است مواد شیمیایی نظامی بوده، مسموم شد. کشورهای غربی مسکو را به دست داشتن در این حادثه متهم کرده و اقدامات تنبیهی علیه مسکو را در دستور کار قرار دادهاند. به دنبال این اتفاق، علاوه بر انگلیس، کشورهایی همچون آمریکا، کانادا، لهستان، آلمان و... به اخراج دیپلمات های روسی از کشورهایشان اقدام کردند، به طوری که تا کنون 25 کشور اروپایی و آمریکایی در همراهی با لندن حدود 150 دیپلمات روس را اخراج کردند.
در این میان منازعه روسیه با آمریکا جای توجه دارد. اگرچه تصور می شد متعاقب حضور دونالد ترامپ در رأس معادلات سیاسی و اجرایی ایالات متحده آمریکا، سطح تنش ها میان مسکو و غرب کاهش یابد، اما بحران به وجود آمده بر سر پرونده اسکریپال همه محاسبات را بر هم زده است. سرگی لاوروف وزیر خارجه روسیه اعلام کرده است که کشورش در پاسخ به اقدام واشگتن در اخراج دیپلمات های روسی، ۶۰ دیپلمات آمریکایی را از این کشور اخراج میکند. بر اساس اعلام رسمی مقامات روسی، سرکنسولگری آمریکا در سن پترزبورگ نیز در پی اختلافات در پرونده مسمومیت جاسوس سابق روس در انگلیس تعطیل خواهد شد.
فراتر از آن، روسیه تا کنون 41 دیپلمات اروپایی را نیز اخراج کرده است. موضوعی که نشان دهنده تقابل تمام عیار میان کاخ کرملین و غرب می باشد. از زمان طرح پرونده نیروی امنیتی سابق روسی در انگلیس و ماجرای مسمومیت وی، ایالات متحده آمریکا به عنوان اصلی ترین هدایتگر بازی تقابل با مسکو، نقش به سزایی در تشدید تنش ها با کاخ کرملین ایفا کرده است. این موضوع نشان می دهد که نگاه تهدید محور واشنگتن نسبت به مسکو متغیری وابسته به حضور دموکرات ها یا جمهوریخواهان در کاخ سفید نیست و در قالب یک استراتژی و راهبرد کلان در سیاست خارجی ایالات متحده تعریف شده است. در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است نسبت به آن ها توجه داشته باشیم:
1- پرونده سرگی اسکریپال "نقطه آشکار ساز" وقوع بحران های مزمن و دامنه دار میان روسیه و غرب محسوب می شود. به عبارت بهتر، این پرونده نقطه آغاز بحران میان این دو نبوده است، بلکه از ابتدای سال 2017 میلادی مجادلات روسیه و ناتو به صورتی روز افزون افزایش یافته است. برگزاری مانورهای تحریک کننده ناتو در کشورهایی مانند لهستان و لیتوانی، منجر به واکنش مقامات وزارت امور خارجه روسیه گردید و مسکو نیز در پاسخ به اقدامات تحریک آمیز ناتو، آزمایش های موشکی پیشرفته را در دستور کار خود قرار داد. بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان مسائل بین الملل معتقدند که سطح منازعه میان روسیه و غرب به مراتب نسبت به سال های گذشته فراتر رفته و از "حوزه سیاسی" به "حوزه نظامی" تغییر یافته است. اگرچه برخی احزاب و گروه های اروپایی مانند حزب سوسیال دموکرات آلمان (که هم اکنون در دولت ائتلافی آنگلا مرکل حضور دارد) سعی در تلطیف اوضاع و ممانعت از تشدید تنش ها میان روسیه و غرب دارند، اما به نظر می رسد آنها نیز تا کنون در رسیدن به این هدف ناموفق بوده اند.
2- از ابتدای سال 2018 میلادی و با طرح پرونده اسکریپال، بحران های جاری میان روسیه و غرب (ناتو) وارد حوزه تازه ای شده است. بدیهی است که حل و فصل این بحران در آینده ای نزدیک امکانپذیر نخواهد بود، زیرا همان گونه که اشاره شد، این بحران متغیری وابسته با دیگر بحران هایی است که به خصوص طی یک سال اخیر میان روسیه و غرب وجود داشته است. در این میان، غرب از پرونده اسکریپال به مثابه اسم رمز و ابزاری جهت اعمال فشار بر مسکو استفاده می کند.
با این حال واکنش روسیه در اخراج ده ها دیپلمات آمریکایی و اروپایی از این کشور و خصوصا سرکنسولگری آمریکا در سنت پترزبورگ، نشان داد که روسیه اصلی ترین طرف خود در این منازعه را ایالات متحده آمریکا می داند. در منازعات صورت گرفته در شورای امنیت سازمان ملل متحد بر سر پرونده اسکریپال، نیکی هیلی نماینده آمریکا مواضع بسیار تند و تحریک کننده ای را علیه کاخ کرملین اتخاذ کرد؛ مواضعی که نشان می داد ایالات متحده آمریکا به دنبال بهره برداری حداکثری از این موضوع به سود اهداف تقابلی با مسکو می باشد. از این رو روسیه سخت ترین واکنش ممکن را به اقدامات آمریکا در قبال پرونده اسکریپال نشان داد.
3- نکته سوم به دور نمای روابط روسیه و غرب باز می گردد. همان گونه که اشاره شد، نه تنها در کوتاه مدت و میان مدت، بلکه در دراز مدت نیز نشانه ای دال بر بهبود روابط مسکو و ناتو وجود ندارد. عضویت بسیاری از کشورهای اروپایی در ناتو، موجب خلط بازی سیاسی و نظامی آنها در رابطه با مسکو شده است. به عبارت بهتر، حتی در مواقعی که برخی مقامات غربی در صدد بهبود روابط خود با مسکو بر می آیند، ساختارها و قواعد جمعی موجود در پیمان آتلانتیک شمالی مانع از تحقق این مسئله می شود. از این رو تا زمانی که ناتو وجود داشته باشد، تقابل غرب و روسیه نیز به قوت خود باقی خواهد ماند. طبیعی است که در این میان، روسیه نیز در مقابل تهدیدات لفظی و عملی غرب و اعضای ناتو نسبت به خود واکنش نشان خواهد داد. نتیجه این "کنش" و "واکنش"، تشدید منازعات میان کاخ کرملین، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا خواهد بود.
4- نکته آخر در این خصوص، به روابط روسیه و اروپا (پس از رخدادهای اخیر) باز می گردد. اگرچه اتحادیه اروپا در مواردی سعی کرده است نقش یک "واسطه" را در مناسبات مسکو و واشنگتن ایفا کند و حتی در مواردی از عادی سازی روابط با کاخ کرملین استقبال کرده و حتی در ابعاد تجاری و سیاسی همکاری هایی با روسیه دارد، اما اقدام اخیر کشورهای اروپایی و بازی مستقیم آنها در زمین ایالات متحده آمریکا و انگلیس (که تصمیم به خروج از اتحادیه اروپا گرفته است)، هرگونه خوش بینی نسبت به برقراری روابط دوستانه میان مسکو و اتحادیه اروپا را از بین برده و خنثی ساخته است. همان گونه که اشاره شد، عضویت بسیاری از کشورهای اروپایی در ناتو سبب شده است تا آنها نتوانند به عنوان بازیگرانی مستقل مناسبات خود با مسکو را تنظیم کنند. در چنین شرایطی مسکو نیز همواره گارد بسته خود را در مقابل اروپا حفظ کرده و "ارتباط با چاشنی احتیاط" را در دستور کار خود قرار داده است.
متعاقب رخداد اخیر و طرح پرونده اسکریپال و پیروی مطلق کشورهای اروپایی از انگلیس و ایالات متحده در تقابل با مسکو، این گارد بسته محکم تر شده است. حتی اگر بر فرض محال بحران های ناشی از پرونده اسکریپال میان روسیه و اتحادیه اروپا حل و فصل گردد و روابط دیپلماتیک به سطح عادی باز گردد، آثار و تبعات این موضوع تا سال ها بر روابط کاخ کرملین و اروپای واحد سایه خواهد افکند. ایالات متحده آمریکا نیز نهایت تلاش خود را در جهت تقویت این بحران و جلوگیری از حل و فصل آن در آینده ای نزدیک به کار خواهد گرفت. رفتار کاخ سفید و سناتورهای هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در تقابل محض با کاخ کرملین، این روند را تسریع خواهد کرد. در چنین شرایطی ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه نیز در برابر اقدامات غرب هرگز آرام نخواهد نشست.
فخرالدین اسدی
ارسال نظرات