خوب جایی را گرفتهاید محکم نگهدارید
فارس: اوایل آبان ماه در یادداشت کوتاهی با عنوان «چرا درِ این جاسوسخانه را نمیبندید»؟! به ناآرامیهای اخیر عراق پرداخته و با اشاره به شعارهای تعداد کمشماری از تظاهرکنندگان نتیجه گرفته بودیم که این شعارها نمیتواند شعار و خواسته مردم عراق و از جمله معترضانی باشد که خواستههای مشروع خود را دنبال میکنند. در آن یادداشت آمده بود «آیا غیر از آمریکا و اروپا و اسرائیل و آلسعود و تکفیریهای داعش، هیچ دولت، یا حزب و جریان سیاسی دیگری را میتوان یافت که از ائتلاف ایران، عراق و سوریه وحشت داشته باشند؟! و یا از حضور فرزندان غیور و مؤمن عراق در حشدالشعبی و ایثار و جانبازی آنان در قلع و قمع تروریستهای وحشی داعش ناخشنود باشند؟! و یا مگر حضور حماسی و چند ده میلیونی و بینظیر شیعیان سراسر جهان در راهپیمایی اربعین حسینی(ع) برای آنان به کابوسی دردناک تبدیل نشده است»؟!
امروزه تمامی اسناد و شواهد موجود به وضوح حکایت از آن دارند که فتنه اخیر در عراق از سوی سفارتخانههای آمریکا و عربستان مدیریت میشود بنابراین بدون کمترین تردیدی میتوان نتیجه گرفت که تسخیر این دو کانون فساد و فتنه، اولین و ضروریترین گام برای مقابله با ناآرامیهای اخیر عراق است و از تودههای عظیم جوانان مؤمن و انقلابی عراق که سپاه حماسهآفرین حشدالشعبی یکی از نمادهای آن است انتظار میرود که در انجام این مهم لحظهای را هم از دست ندهند و آن بخش از مردم مظلوم عراق که با خواسته مشروع خود به میدان آمدهاند را در میان توطئهگران غربی و عبری و عربی و اراذل و اوباش وحشی و خونریز داعشی و بعثی تنها نگذارند.
واقعیت هایی از بغداد تا بیروت
سیاسیت روز: در باب عراق آنچه مطرح میشود آن است که ریشه شکل گیری تظاهرات اخیر در استانهای مختلف عراق اعتراض به وضعیت اقتصادی و اجتماعی و فساد موجود در برخی سیاستمداران و دستگاههای اداری و حکومتی بوده و هدف دیگری ندارد. نکته قابل توجه آنکه دولت عادل عبدالمهدی با به رسمیت شناختن حق اعتراض قانونی تلاش می کند ضمن برکناری عوامل اصلی فساد در حکومت، تلاش می کند با شتاب دادن به روند اصلاحات اقتصادی و اجتماعی شرایط لازم برای پاسخگویی مناسب و متناسب با نیازهای واقعی مردم عراق برای حفظ آرامش وجلوگیری از وقوع ناامنی را فراهم نماید. مرجعيت ديني عراق نیز ضمن حمايت از تظاهرات مسالمت اميز، تظاهركنندگان را از هرگونه اعمال خشونت بار، حمله به نظاميان و تخريب اموال عمومي و خصوصي بر حذر داشت تا اين اقدامات مورد سوء استفاده برخي كشورهاي بيگانه نشود.
این اقدامات مثبت در تحقق مطالبات مردمی در حالی صورت گرفته است که جریان های مخالف دولت عراق اعم از برخی گروههای سیاسی و همچنین عوامل نفوذی تلاش می کنند با سوء استفاده از مطالبات واقعی مردم صمن ایجاد ناامنی و بی ثباتی، دولت بر آمده از رای مردم را سرنگون و با تشکیل دولت اضطراری زمینه را برای مداخله کشورهای خارجی بویژه امریکا برای تحمیل یک دولت جدید در عراق فراهم نمایند. ابهام در اینگونه رفتارها زمانی بیشتر میشود که بغداد این روزها با مسأله مهم دیگری دست و پنجه نرم می کند و آن حضور بدون اجازه نظامیان آمریکایی در این کشور است که از سوریه به غرب عراق منتقل شده اند. نکته مهم آنکه پس از خروج آمریکا از سوریه، ۱۲ هزارداعشی زندانی از زندانهای شبهنظامیان کُرد آزاد شدند. البته در این بین نباید از اقدامات مغرضانه رسانه های وابسته به آمریکا و عربستان سعودی نظیر «الحره، العربیه، الحدث و…» در پوشش هدفمند اخبار اعتراضات در عراق غافل بود. سفارت آمریکا هم چنین در اطلاعیهای برای چندمین بار از حمایت واشنگتن از برگزاری تظاهرات در عراق خبر داد. اما نکته دیگر در باب تحولات لبنان است که میتوان آن را حلقه مکمل تحولات عراق برای به آشوب کشاندن منطقه دانست. وضعیت لبنان از آنجا رو به وخامت گذاشت که چند سالی است با فشارهای آمریکا بر تجار لبنانی خصوصا شیعیان خارج از کشور، انتقال پول به داخل کشور محدود و محدودتر شد و به علت سختگیری بانکها که در راستای سیاستهای آمریکا به تحریم برخی اشخاص دست زدند، برخی تجار سرمایه خود را از بانکهای لبنان بیرون کشیدند که گفته می شود بالغ بر بیش از سه میلیارد دلار بوده است.
احزابی خاص همچون حزب قوات اللبنانیه به ریاست سمیر جعجع که در جریان ۱۴ مارس قرار دارند به عقده گشایی علیه یکدیگر و علیه حزب الله و مقاومت پرداختند. خطری که اکنون لبنان را تهدید می کند تلاش احزاب معلوم الحال حاضر در دولت، برای کنترل و جهت دادن به تظاهرات و شعارهای ضد حزب الله و ایجاد ایست و بازرسی های مسلح در مناطق خود است که با محکومیت مردم و احزاب دیگر روبرو شده است.
پدرخواندهها
صبح نو: فیلمی که کیانوش عیاری ساخته یک بیانیه سیاسی علیه فرهنگ اسلامی و ایرانی است. او از فرهنگ ملی و مذهبی که نشانه هایی چون فرش و شمشیرتعزیه دارند، وسایلی ساخته که خاصیت شان پنهان کردن جنازه یک دختر جوان ایرانی است. خانه ای که روی خون ساخته شده، هیچگاه آباد نخواهد شد و فقط زمانی می توان از شر این خون راحت شد که خانه را خراب کنند و دوباره از نو بسازند. خانه پدری چنین خانه ای است؛ خانه ای ساخته شده برخون که جزء ویرانه نیست و راهی به آبادی ندارد. این فیلم تبدیل به ابزاری برای بازی سیاسی اعتدالگراها و دولت شد. آنها خوب می دانند که اصولگرایان در مقابل پخش چنین آثار ناجوانمردانه ای سکوت نمیکنند و با این فرض، فریاد آن ها را به یک پوئن سیاسی برای خود تبدیل می کنند. از آزادی میگویند اما پاسخ نمیدهند که آیا آزادی مصرف غذای آلوده، خود ضدآزادی نیست؟ فریاد آزادی سر می دهند، غافل از آنکه با آزادی مخل عقاید دیگران می شوند. آزادی آن چیزی نیست که روی دیگرش حمله به دیگر اندیشه ها باشد. آزادی آن چیزی نیست که در آن فکر و اندیشه مسموم انسان های سالم را تهدید کند. اکنون که قوه قضائیه احساس وظیفه کرده، بهتر است مسوولان ارشاد توضیح دهند که تصمیم به رفع توقیف این فیلم برگرفته از یک فشار سیاسی بوده یا حاصل تصمیم شورای پروانه نمایش؟! فصل تبدیل فرهنگ به ابزار رای آوری در سیاست گذشته است. پدرخوانده های سیاست و فرهنگ بدانند که نمی توانند کارنامه خالی خود را با تحریک جریان انقلابی به ایستادن مقابل اهالی فرهنگ پرکنند. انقلابی ها همواره طرفدار سینمای نجیب ایرانی بوده اند، حتی اگرنقدهای فراوان به سیستم داشته و از انتقاد نیز فراری نبوده اند؛ اتفاقا خود همین سینماگران انقلابی پرچمدار نقد هم بوده اند. آنان که ژست آزادی خواهی می گیرند، خود بزرگترین دشمنان آزادی هستند.
کورش برای همه ایرانیان محترم است
جوان آنلاین: دکتر عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه جوان، در پی واکنشهای کاربران شبکه اجتماعی پیرامون ۷ آبان که گروهی آن را سالروز تولد کوروش مینامند، نوشت: «کورش برای همه ایرانیان محترم است» گنجی نوشته است: «اگر [کوروش] حاکمی بوده که تا نیل حکومت کرده شخصیتی فراملی است؛ اگر ذوالقرنین است شخصیتی الهی است که با نژاد پرستی و ملی گرایی نسبتی ندارد.» او همچنین ریشه دو قطبی شدن واکنشها پیرامون کوروش را خارجی دانسته و اشاره کرده است: «ظلم بزرگ قرار دادن پهلویهای در امتداد تاریخی او و آوردن وی به تقابل با نظام دینی است که دم خروس پمپئو هم بیرون زد.»
عباس عبدی: روح الله زم سادهلوح بود!
جهان نیوز: در یک سال گذشته هیچ اقدام معمولی نتوانسته مانع از روند کاهشی تعداد اعضای آن شود و این به منزله حذف و مرگ این کانال تلقی میشد؛ لذا باید دست به یک اقدام و ابتکار میزد و این کار برای بقای آمدنیوز ضروری بود. ولی این اقدام بسیار احمقانه بود.
اگر بخواهیم در گذشته تاریخی نمونه آن را بیابیم باید به عملیات مرصاد اشاره کرد که اتفاقا آن هم از عراق آغاز شده بود. ارزیابی سازمان مجاهدین این بود که با پذیرش قطعنامه 598 و پذیرش آتشبس این سازمان به حاشیه خواهد رفت؛ لذا به ناچار باید دست به اقدامی میزدند؛ اقدامی که از نظر یک ناظر بیرونی بسیار احمقانه و عجیب بود. شاید عراق هم به نحوی در صدد خلاص شدن از دست مجاهدین بود و آنان را در رسیدن به این فهم یا نفهمی کمک کرد، همچنان که سازمان اطلاعات فرانسه احتمالا مشابه این نقش را در جریان آمدن مدیر آمدنیوز به عراق ایفا کرد.
بنابراین اشتباه مدیر آمدنیوز در آمدن به عراق فقط محصول سادگی یا حماقت نیست، بلکه ناشی از جبر موقعیتی و ساختاری است که در آن قرار گرفته بود. این افراد و گروهها از ابتدا مسیر نادرستی را طی میکنند؛ مسیری که در انتهای آن وابستگی شدیدی به قدرت خارجی پیدا کرده و قدرت و اعتبارشان به حمایت بیگانگان گره میخورد و به مرحلهای میرسند که برای بقا باید دست به عملیات ریسکی و انتحاری بزنند.
مشکل دوم نیز بیارتباط با مساله اول نیست. آمدنیوز در تله و توری گرفتار شد که خودش آن را پهن کرده بود. کسی که اخبار فیک و جعلی منتشر میکند تا دیگران را فریب دهد، احتمالا کمکم خودش نیز به اینگونه اخبار باور میکند و تحتتاثیر اخبار دروغ و نیز فریبهای اطلاعاتی قرار گرفته و در دام خودساخته گرفتار میشود.
چگونه ممکن است که یک نفر گمان کند یک شرکت مهم از طرف کشورهای خارجی در عراق آماده است که با او قرارداد مهم همکاری علیه ایران بسته و از او حمایت کنند؟ و فقط هم در عراق حاضر به گفتوگو و انعقاد قرارداد است! یا اینکه چگونه کسی در موقعیت سیاسی او به این نتیجه میرسد که میتواند به دیدار آیتالله سیستانی برود یا...
سومین نکته مهم این است که او ظاهرا فاقد مشاور بوده است. ممکن نیست که کسی با چند نفر مشورت کند و چنین تصمیم عجیبی را بگیرد.
روایتی از شهادت محمد حسین فهمیده
ایسنا: روزی مادرم در آشپزخانه بود که محمدحسین وارد شد. مادرم از او پرسید: کجا بودی؟ جواب داد کنار قبرم. مادرم تعجب کرد. حسین ادامه داد: محل دفن من قطعه ۲۴ بهشت زهرا (س) کنار مزار آیتالله طالقانی است و بعد از شهادت محمدحسین، زمانی که سنگ قبرش را گذاشتیم دیدیم که پیشگویی او به واقعیت پیوسته است.
محمدحسین ساده و بیآلایش زندگی میکرد و همیشه میخواست مانند رزمندگان در جبههها سختیها را تحمل کند و فقط به قرب خداوند و رضایت او فکر میکرد. مادرم همیشه بیقرار بود و برای محمدحسین گریه میکرد. روزی مادرم خیلی خوشحال به نظر میرسید از او علت خوشحالیش را پرسیدم،گفت: دیشب محمدحسین را در خواب دیدم که به من گفت: مادر چرا ناراحتی،دور من میچرخید و میگفت: من سالم هستم، در کنار مولایم اباعبدالله (ع) هستم و برای شما دعا میکنم. از آن روز به بعد دیگر مادرم برای محمدحسین گریه نمیکند بلکه با شنیدن نام محمد حسین لبخند میزند و به او افتخار میکند.»
سخن هم رزمان: عملیات که شروع شد در کوچه هشتمتری در خرمشهر «محمدرضا شمس» دوست حسین زخمی شد و حسین او را به عقب کشاند. شمس به رزمندگان گفت: حسین ریزه را بگیرید. آنها برگشتند و دیدند حسین به طرف تانک با نارنجکهایی که به کمر بسته است، میدود. زانوهایش زخمی شده بود با زانو به زمین خورد و بعد از شش دقیقه ناگهان تانک دشمن منفجر شد و شروع به سوختن کرد .
نیروهای دشمن که گمان کردند نیروهای کمکی آمده است عقبنشینی کردند و در این میان دوستان حسین به کنار تانک رفتند تا جنازهاش را پیدا کنند. شهید بختیاری که آن زمان فرمانده گردانشان بود، کنار چرخهای تانک زانو زد و شروع کرد به گریه کردن. پیکر سوخته حسین را جمعآوری کردند و بازگرداندند.
ارسال نظرات