پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
23 تير 1398 - 12:23

آفت بحران در کاخ سفید

آشفتگی، عدم انسجام و چنددستگی از ویژگی‌هایی است که می‌توان در توصیف سردمداران کاخ سفید به کار برد.
نویسنده : محمدرضا شبانی
کد خبر : 3433

پایکاه رهنما :

آشفتگی، عدم انسجام و چنددستگی از ویژگی‌هایی است که می‌توان در توصیف سردمداران کاخ سفید به کار برد. این آشفتگی که به‌صورت یک مرض در دستگاه فکری آمریکایی‌ها سایه انداخته، نه‌تن‌ها در موضوع مذاکره بلکه در مورد جنگ نیز صدق می‌کند. برای نمونه ایجاد اختلاف بین مقامات آمریکایی در نوع و نحوه واکنش به اقدام جمهوری اسلامی ایران در شکار عقاب جهانی به‌خوبی نمایانگر روان پرشی و بحران در دولت آمریکا است؛ تا جایی که ترامپ به‌دروغ اعلام می‌کند ۱۰ دقیقه قبل از شروع عملیات علیه ایران فرمان لغو حمله را می‌دهد. افشای ایمیل‌های لو رفته هفته پیش «سر کیم دراک»، سفیر انگلیس در آمریکا نیز به‌گونه‌ای بر وجود این آفت در فرایند‌های تصمیم‌گیری و تصمیم سازی در کابینه ترامپ صحه می‌گذارد؛ جایی که دراک، ترامپ را فردی بی‌منطق و متزلزل خطاب می‌کند و ادعای ترامپ مبنی بر لغو فرمان حمله تلافی‌جویانه به ایران به خاطر کشته شدن ۱۵۰ نفر را غیرواقعی قلمداد می‌کند؛ چراکه ازنظر دراک، ترامپ بار‌ها وعده کاهش تنش و منازعه در پرونده‌های منطقه‌ای را به افکار عمومی داده و ازاین‌رو انتخابات سال ۲۰۲۰ باید به‌نوعی پاسخ همه‌فهمی برای عموم داشته باشد.
به‌طورکلی سفیر انگلیس در واشنگتن «چنددستگی دولت کنونی آمریکا» را علت اصلی غیرمنطقی بودن سیاست‌های آمریکا علیه ایران می‌داند؛ جالب آنکه اظهارات فوق مطالب محرمانه‌ای است که سفیر لندن در آمریکا نه در قامت یک خبرنگار و تحلیلگر سیاسی بلکه در کسوت یک دیپلمات کارکشته برای دفتر نخست‌وزیر ارسال می‌کند! بنابراین این روان‌پریشی و آشفتگی در دستگاه تصمیم‌گیری دولت آمریکا که مصادیق آن در انفعال نظامی و سیاسی نسبت به ایران، اظهر من الشمس است، می‌تواند در روند‌های دیپلماتیک و گام‌های آتی موردتوجه دستگاه دیپلماسی کشورمان قرار بگیرد.

اما در مورد اینکه چرا ترامپ حتی با وجود تغییر تیم سیاست خارجی خود، در رسیدن به یک انسجام علیه ایران ناکام ماند، باید گفت: ایران انقلابی به‌عنوان سرشاخه اصلی مقاومت به نحوی عمل کرد که آمریکا را دچار خطای محاسباتی کرد؛ بدین معنا که اردیبهشت‌ماه گذشته با خروج آمریکا از برجام و آغاز جنگ روانی، دولت آقای روحانی به‌جای پاسخ قاطع، ایده برجام منهای آمریکا را در پیش گرفت و همین سکوت و انفعال دولت، آمریکا را به این صرافت انداخت که با افزایش دامنه تهدیدات که نقطه ثقل آن جنگ اقتصادی و با چاشنی عملیات روانی بود، ایران را در تله مذاکره گرفتار کند. اعزام ناو آبراهام لینکلن به منطقه نیز به‌منظور جنگ هراسی و بهره‌برداری از آن صورت گرفت که با واکنش فرماندهان نظامی روبه‌رو شد. البته بروز پیروزی‌های جبهه مقاومت در منطقه ازجمله حمله پهپادی انصار الله به فرودگاه‌های عربستان و همچنین آغاز گام اول و دوم هسته‌ای ایران و از همه مهم‌تر انهدام مهمان ناخوانده آمریکایی‌ها در آب‌های سرزمینی ایران نیز مزید بر علت شد و ورق معادله‌های سیاسی را گرداند و به غرب این پیام را مخابره کرد که دوران مدارا و سکوت به سرآمد! طرف غربی، اما در سبد خود برگ برنده اثرگذارتر و بهتری از تحریم ندارد و جایگاه آن از بازیگری فعال به کنشگری منفعل تبدیل‌شده که تنها به بلوف‌های نظامی و سیاسی اکتفا می‌کند.

ارسال نظرات