19 خرداد 1398 - 12:26
چرا امریکا نتوانست صادرات نفت ایران را به صفر برساند؟

عقب‌نشینی محسوس ترامپ از تهدید نفتی ایران

اردیبهشت‌ماه سال گذشته بود که ترامپ، خروج امریکا از برجام را اعلام کرد. پس از این خروج، امریکا به خریداران نفتِ ایران مهلت محدودی داد تا بتوانند برای خریدِ نفت خود جایگزین پیدا کنند. در این میان عربستان نیز برای افزایش عرضه‌ی نفت خود، چراغ سبز نشان داد تا گمانه‌زنی‌ها به این سمت برود که با افزایش عرضه‌ی نفت شیل امریکا در کنار افزایش عرضه‌ی عربستان، نیاز خریداران نفت ایران تأمین شود و ضمن به صفر رسیدنِ صادرات نفت ایران، قیمت نفت نیز به خاطر کمبود در عرضه‌ی نفت بالا نرود. برای همین منظور، روز دوشنبه، دوم اردیبهشت (۲۲ آوریل) سال جاری، دولت ایالات‌متحده آمریکا اعلام کرد که مجوز آزادی کشور‌هایی که تاکنون مجاز به خرید نفت ایران بوده‌اند تمدید نخواهد شد.
کد خبر : 3147

پایگاه رهنما :

اردیبهشت‌ماه سال گذشته بود که ترامپ، خروج امریکا از برجام را اعلام کرد. پس از این خروج، امریکا به خریداران نفتِ ایران مهلت محدودی داد تا بتوانند برای خریدِ نفت خود جایگزین پیدا کنند. در این میان عربستان نیز برای افزایش عرضه‌ی نفت خود، چراغ سبز نشان داد تا گمانه‌زنی‌ها به این سمت برود که با افزایش عرضه‌ی نفت شیل امریکا در کنار افزایش عرضه‌ی عربستان، نیاز خریداران نفت ایران تأمین شود و ضمن به صفر رسیدنِ صادرات نفت ایران، قیمت نفت نیز به خاطر کمبود در عرضه‌ی نفت بالا نرود. برای همین منظور، روز دوشنبه، دوم اردیبهشت (۲۲ آوریل) سال جاری، دولت ایالات‌متحده آمریکا اعلام کرد که مجوز آزادی کشور‌هایی که تاکنون مجاز به خرید نفت ایران بوده‌اند تمدید نخواهد شد. سه روز بعد (۵ اردیبهشت سال جاری)، رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگران ضمن تأکید بر بی‌اهمیت بودن تحریم‌های آمریکا علیه ایران تأکید کردند: «تلاش این‌ها به‌جایی نمی‌رسد. ما آن‌قدری که نیاز داریم و خودمان اراده می‌کنیم، می‌توانیم نفت خود را صادر کنیم.» این اظهارات ایشان، موردتوجه رسانه‌های بین‌المللی از جمله رویترز، تایمز، آسوشیتدپرس، یورو نیوز و ... قرار گرفت؛ بنابراین افکار عمومی جهان در مقابل این پرسش قرار گرفت که کدام‌یک درست می‌گوید: کاخ سفید در امریکا یا بیت رهبری در ایران؟! اکنون پس از گذشت یک ماه و عقب‌نشینی آشکار کاخ سفید از این ادعا، بار دیگر روشن شد که وعده‌های رهبر معظم انقلاب، صادق است و ادعا‌های آمریکایی‌ها، مانند همیشه پوچ است؛ اما چه شد که محاسبات آمریکایی‌ها غلط از آب درآمد و آرزوی به صفر رساندن صادرات نفت ایران، نقش بر آب شد؟!
دست‌کم گرفتنِ توان طرف ایرانی
نخستین عاملی که منجر به‌اشتباه محاسباتی کاخ سفید شد، دست‌کم گرفتنِ توان طرف ایرانی بود. آمریکایی‌ها خیال می‌کردند به‌راحتی می‌توانند جلوی فروش نفت ایران را بگیرند. این در حالی بود که ایران به روش‌های مختلف توانست تحریم‌ها را دور بزند. عرضه‌ی نفت در بورس انرژی، آن‌هم بدون این‌که خریدار مشخص باشد، یکی از این اقدامات بود. صادرات نفت به برخی کشورها، بدون اعلام رسمی اقدام دیگری بود که ایران انجام داد؛ اقدامی که امریکا برای تسلط کامل بر آن باید بودجه‌ی زیادی خرج کند که عملاً ممکن نیست. این‌ها تازه بخشی از اقداماتی است که ایران می‌توانست انجام دهد. ایجاد و تقویت پالایشگاه‌های کوچک و خصوصی پتروشیمی یکی از گزینه‌های روی میز ایران برای دور زدن تحریم‌ها در آینده است؛ چرا که ردیابی محصولات پتروشیمی –برعکس نفت خام- تقریباً غیرممکن است. علاوه بر این نیازی نیست این محصولات به کشور‌های دوردست صادر شوند تا ردیابی‌شان ممکن شود. کشور‌های همسایه‌ی ما که مرز‌های زمینی زیادی نیز با آن‌ها داریم و تسلط امنیتی امریکا به این مرز‌ها نزدیک به صفر است، راه خوبی برای صادرات این محصولات جایگزین نفت هستند؛ بنابراین توان ایران در دور زدن تحریم‌ها، بسیار بیش از چیزی است که کاخ سفید فکر می‌کرد یا لااقل دوست داشت چنان تصویری به جهان مخابره کند. علاوه بر این، امریکا همواره نگران بود که در اثر تحریم نفت ایران، قیمت نفت در بازار جهانی بالا نرود. حمله‌ی پهپادی حوثی‌های یمن به تأسیسات نفت عربستان نشان داد، مؤلفه‌های متعددی در منطقه‌ی غرب آسیا وجود دارند که ممکن است تحقق آن‌ها، منجر به افزایش قیمت نفت شود. مؤلفه‌هایی که هم‌زمانی تحققشان با تلاشِ امریکا برای به صفر رساندنِ صادرات نفت ایران، بازار جهانی را با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌کند.
ادعای پوچ عربستان، تشدید جنگ تجاری با چین
به نظر می‌رسد لافِ عربستان در مورد این‌که می‌تواند نفت خود را در بازار جهانی، جایگزینِ نفت ایران کند، اقدامی بود در راستای ایجاد فشار روانی بر حاکمیت ایران تا شروط امریکا برای مذاکره‌ی مجدد را بپذیرند. شروطی که اگر به امید حل مشکلات اقتصادی پذیرفته شوند، درست مانند برجام نتیجه‌ای مطلوبی در عرصه‌ی اقتصاد برای ایران به همراه نخواهند داشت. این احتمال از دو جنبه قابل‌بررسی است. جنبه‌ی نخست این است که اطلاعات موجود از توان تولید نفت عربستان، از همان روز‌های نخست نشان می‌داد که این کشور توان جایگزین کردنِ نفت ایران را ندارد. این را زنگنه، وزیر نفتِ ایران نیز همان روز‌ها به رسانه‌ها اعلام کرده بود. نکته‌ی دوم اینجاست که خریداران نفت ایران، پالایشگاه‌های خود را بر اساس خواص نفت ایران ساخته بودند و تغییر ساختار پالایشگاه‌ها به‌گونه‌ای که بتوان به‌جای نفت ایران، از نفت عربستان در آن‌ها استفاده کرد، به لحاظ فنی زمان‌بر و هزینه‌بر است. علاوه بر این، ایران برای این‌که نفتش در شرایط کنونی فروش برود، تخفیف‌هایی به خریداران می‌دهد و این تخفیف‌ها آن‌ها را برای تداوم خرید نفت از ایران وسوسه می‌کند؛ بنابراین اساساً اینکه کشور‌هایی مانند چین، هند یا ترکیه بپذیرند به‌جای نفت ایران متحمل هزینه‌های بیشتری شوند و ساختارِ پالایشگاه‌های خود را عوض کنند، مستلزم این است که بتوانند از راه‌های دیگر این خسارت را جبران کنند؛ راه‌هایی که فعلاً به خاطر بالا گرفتنِ جنگ تجاری امریکا با چین یا مثلاً اعمال تحریم‌های امریکا بر ترکیه و ... تقریباً مسدود هستند. تشدید جنگ تجاری امریکا و چین باعث شده که چین نه‌تن‌ها به تهدید‌های امریکا بی‌توجه باشد، بلکه حتی خرید نفت از امریکا را نیز کاهش داده و خرید نفت از ایران را تداوم بخشد. چندی پیش، تخلیه‌ی نفت از یک نفت‌کش حامل نفت ایران در بندر ژوسان چین، حساسیت آمریکایی‌ها را برانگیخت. در همین هفته‌ی گذشته نیز بارگیری نفت‌کش غول‌پیکری چینی –موسوم به خط‌شکن تحریم‌ها- از ایران نشان داد، چین به‌عنوان بزرگ‌ترین خریدار نفت ایران، توجهی به تهدیدات امریکا ندارد.
عقب‌نشینی از روی استیصال
پمپئو (وزیر امور خارجه‌ی ایالات‌متحده) اخیراً اعلام کرد که حاضر است بدون پیش‌شرط با ایرانی‌ها مذاکره کند. برایان هوک ساکت شده و ترامپ نیز به‌طور محسوس از تهدیدش مبنی بر به صفر رساندنِ صادرات نفت ایران، عقب‌نشینی کرده و می‌گوید حاضر است با ایران کنار بیاید. مجموعه‌ی این عوامل نشان‌دهنده‌ی آن است که آمریکایی‌ها شکست را پذیرفته‌اند و نگران‌اند ایران در بلندمدت، هم ساختار‌های اقتصادی خود را مقاوم‌تر کند تا در برابر تهدید‌ها آسیب نبیند و هم با نگاه به شرق، شرکای تجاری مطمئن‌تری برای خود پیدا کند. علاوه بر این نگرانی‌ها، عدم موفقیت ترامپ در مذاکره با کره‌ی شمالی، بالا گرفتنِ جنگ تجاری با چین و اختلاف‌نظرهایش با اتحادیه‌ی اروپا و البته شکست در به صفر رساندنِ صادرات نفت ایران باعث شده دولت کنونی امریکا در درون کشورش با انتقاداتی روبه‌رو شود؛ بنابراین امریکا اکنون با لفّاظی و عقب‌نشینی تاکتیکی در مقابل ایران، هم به دنبال بازیابی آبروی ازدست‌رفته‌ی خود است و هم می‌خواهد از طریق راهبرد مذاکره، جلوی اصلاح ساختار‌های ایران در راستای مقاومتی‌شدن را بگیرد. راهبردی که با وجود هوشمندی در ایران و تأکید بر سیاستِ «نه جنگ، نه مذاکره» به نتیجه نخواهد رسید.
برچسب ها: تحریم ترامپ نفت

ارسال نظرات