15 اسفند 1397 - 13:58
به مناسبت اول رجب میلاد با سعادت امام باقر (ع)

شکوه نور هدایت باقرالعلوم (ع) در پهنه تاریخ

سرآغاز ماه رجب با ولادت خجسته پنجمین امام شیعیان حضرت امام محمد باقر (ع) همزمان شده است تا ماهی که در پیشگاه خدا از عزیزترین ایام است، با نام نورانی یکی از فرزندان معصوم حضرت صدیقه طاهره (س) گره بخورد.
نویسنده :
حامد کرمانی‌زاده
کد خبر : 2443

پایگاه رهنما :

 
سرآغاز ماه رجب با ولادت خجسته پنجمین امام شیعیان حضرت امام محمد باقر (ع) همزمان شده است تا ماهی که در پیشگاه خدا از عزیزترین ایام است، با نام نورانی یکی از فرزندان معصوم حضرت صدیقه طاهره (س) گره بخورد. وجود مبارک حضرت امام محمد بن علی (ع) در روز اول رجب سال ۵۷ هجری قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشود. پدر گرامی ایشان حضرت زین‌العابدین امام سجاد (ع) و مادر ارجمندشان «فاطمه امام عبدالله» دختر حضرت امام حسن مجتبی (ع) بوده‌اند. در روایتی معروف نقل شده است که نبی مکرم اسلام حضرت خاتم‌الانبیاء (ص) به صحابی ارجمندشان جابر بن عبدالله انصاری فرمودند: «ای جابر! تو آنقدر زنده می‌مانی که حتی فرزندم، محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب را که نامش در تورات «باقر» است، می‌بینی؛ وقتی او را دیدی، سلام مرا به او برسان.» پنجمین پیشوای شیعیان در زمان واقعه خون‌بار عاشورا در سن ۴ سالگی و همراه با پدر گرامی‌اش حضرت امام سجاد (ع) در کربلا حضور داشت و شاهد مصیبت شهادت جد بزرگوارش حضرت سیدالشهدا (ع) و فرزندان و اصحابش بود.

در کتب تاریخی و روایی، کرامات فراوانی از امام محمدباقر (ع) نقل شده است. از جمله عبدالله بن عطاء مکی از یاران و اردتمندان آن حضرت در یکی از این حکایات می‌گوید: «به اشتیاق دیدار روی امام باقر علیه‌السلام از مکه به مدینه آمدم. شبی که به مدینه رسیدم، باران شدید و سرمایی سخت بیداد می‌کرد. من که نیمه شب به در خانه حضرت رسیده بودم، با خود گفتم: اکنون برای در زدن دیر شده است. پس بهتر است تا صبح همین جا بمانم و صبح هنگام به خدمت ایشان مشرف شوم. در این هنگام، صدای امام (ع) را شنیدم که می‌فرمود: در خانه را برای ابن عطاء باز کنید که امشب، سرمای سخت و آزار باران را به خاطر ما تحمل کرده است». حضرت امام محمد باقر (ع) همانند اجداد طاهرینش، عابدترین فرد روزگار خود محسوب می‌شد و در عبادت، الگوی راستین عابدان بود و مطابق روایتی از وجود مبارک امام صادق (ع) «آن قدر شب‌ها نماز می‌خواندند که در نتیجه ایستادن در حال نماز، پا‌های ایشان ورم می‌کرد»، اما علیرغم کثرت عبادت، هرگز به گوشه‌نشینی و دوری از فعالیت‌های اجتماعی روی نیاورد و با اشتغال به اموری مانند کشاورزی، کار و تلاش در راه کسب رزق حلال و تامین معیشت اهل خانه را در عمل به شیعیان و محبان خود می‌آموختند.
برای این امام همام، القاب متعددی ذکر شده که هرکدام از آن‌ها بر یکی از فضائل و کرامات علمی و معنوی ایشان دلالت دارد؛ از جمله این القاب نورانی می‌توان به «شاکر، هادی، امین، صابر، ذاکر و جامع» اشاره کرد، اما در میان همه این القاب مبارک ایشان، «باقر» یا «باقرالعلوم» به معنی «شکافنده علوم و دانش‌های مختلف»، ویژگی متمایزی دارد و مقام علمی خاص آن حضرت و نقش و روش ایشان در حفظ اسلام را به خوبی بیان می‌کند.
به تعبیر دقیق‌تر و روشن‌تر، دوران حیات مبارک ایشان مصادف با آخرین سال‌های حکومت خاندان ظالم بنی‌امیه بود که خفقان حاکم اجازه هیچگونه حرکت اعتراضی را نسبت به ظلم و فساد حکام جائر نمی‌داد، اما رخنه‌های پیش آمده در دستگاه حکومت اموی، فرصتی مناسب را برای آن حضرت فراهم کرده بود تا با گستردن محافل علمی و فکری و تربیت شاگردان برجسته، از این طریق به وظیفه هدایت امت اسلامی و روشنگری و نیز مبارزه با خلفای ظالم و فاسد آن روزگار بپردازند. در واقع اگر وجود نورانی امیرالمومنین (ع) با صبر و سکوت مصلحانه و در مقطعی با تشکیل حکومت، سعی در اصلاح امور جامعه اسلامی و هدایت امت کرد و اگر امام مجتبی (ع) با صلح ناخواسته مانع آسیب به کیان اسلام شد و اگر حضرت سیدالشهدا (ع) با قیام و نثار خون خود و فرزندانش چراغ اسلام را فروزان‌تر کرد و اگر امام سجاد (ع) بخاطر خفقان و ظلم بعد از واقعه نینوا، با سلاح دعا و مناجات، معارف الهی را به شیعیان خود منتقل می‌کرد، اما وجود نورانی امام باقر (ع) به اقتضای شرایط دوران و به مدد علم الهی خود، با برپا کردن کرسی‌های علمی و تربیت شاگردانی فاضل و اندیشمند، دورانی طلایی را در نشر تعالیم اسلامی رقم زد؛ به گونه‌ای که در برخی نقل‌های روایی، تعداد شاگردان ایشان را تا ۴ هزار نفر نیز عنوان کرده‌اند و همین مکتب علمی ایشان، زمینه را برای گسترش فعالیت‌های علمی و تبلیغی در دوران حیات مبارک فرزندشان حضرت امام جعفر صادق (ع) فراهم کرد. گستردگی معارف تبلیغی و فعالیت‌های علمی آن امام عزیز به حدی است که تقریبا می‌توان گفت: هیچ کتاب معتبر روایی نیست که در آن، نقلی از آن وجود نورانی نیامده باشد.

ارسال نظرات