زوایای پنهان به قدرت رسیدن رضاخان انگلیسی در جریان کودتای ۱۲۹۹
رضاخان با سیاست و رفتارهای خشن علیه اقشار مختلف مردم تلاش کرد تا ثبات قدرت مطلقه خود را استمرار بخشیده و به همین دلیل کشتار عشایر را به صورت گسترده و در مناطق مختلف کشور مورد توجه قرار داد.
پایگاه رهنما :
همانطور که در شماره قبل اشاره شد؛ رضاخان با سیاست و رفتارهای خشن علیه اقشار مختلف مردم تلاش کرد تا ثبات قدرت مطلقه خود را استمرار بخشیده و به همین دلیل کشتار عشایر را به صورت گسترده و در مناطق مختلف کشور مورد توجه قرار داد. در دو شماره قبل به کیفیت کشتار عشایر در میان قوم «لر» و «قشقایی» پرداختیم و قرار شد تا در شماره این هفته به کشتار بیرحمانه و سیاستهای ضدانسانی رضاخان علیه «بختیاری»ها بپردازیم، اما با توجه به آنکه سوم اسفندماه روز «کودتای انگلیسی رضاخان» است، این هفته به چگونگی به قدرت رسیدن رضاخان پرداخته و در شماره بعد رفتارهای ضدانسانی پهلوی علیه قوم بختیاری را مورد واکاوی قرار خواهیم داد. چرا که بازنگری این نکته که رضاخان با چه سازوکاری توسط انگلیسیها به قدرت رسید خود حائز اهمیت فراوان است، زیرا انگلیسیها از ان روز تاکنون دخالت در امور داخلی ایران را یک اولویت به شمار آورده و همواره تلاش میکنند تا با ارتباطگیری با عناصر دست پرورده خود در داخل کشور منافع خود را بیمه کنند. رضاخان نیز در تمام دوره سلطنت خود در کشور بیشتر از آنکه دغدغه برآورده شدن مطالبات مردم را داشته باشد و به فکر تامین منافع ملی باشد به خواستههای اربابان خود در انگلیس اهمیت میداد و خروجی آن برکناری وی توسط انگلیسیها در جریان جنگ جهانی دوم بود.
به دلیل اهمیت و کارآمدی نفت ایران دولت انگلستان بعد از جنگ جهانی اول تلاش کرد تا حضور بلند مدت خود در کشور را تضمین کند و انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ م. وثوقالدوله را با همین هدف تدوین و تنظیم کرد که نهایتا با مخالفت افکار عمومی و دولتهای خارجی روبهرو شد و انگلیسیها از رسیدن به هدف خود ناکام ماندند. انگلیسیها طرح جایگزینی به نام «تشکیل یک دولت قدرتمند مرکزی» با هدف کنترل و سرکوب مدعیان جداییطلب و خودمختار را عملیاتی کردند و جهت دستیابی به این هدف رضاخان را انتخاب کردند. رضاخان از افسران جاهطلب قزاق بود که به کمک «آیرونساید» به فرماندهی قزاقها رسید و به پیشنهاد عوامل انگلیس برای ساماندادن کودتا و پدیدآوردن یک دولت قدرتمند به تهران فرستاده شد. بر همین اساس، کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ شکل گرفت و تهران به اشغال کودتاچیان درآمد. سیدضیاالدین طباطبایی ـ. که بهعنوان سیاستمدار طرفدار انگلیس شهرت داشت ـ. با فشار انگلیسیها، نخستوزیر شد و رضاخان نیز از احمدشاه، فرمان سردارسپه گرفت.
جزئیات تاسف بار یک کودتا
آیرونساید در ۱۱ آبان ۱۲۹۹ به اردوگاه قزاقها رفت و درباره افسران ایرانی کارهای تحقیقاتی کرد؛ این افسر انگلیسی در یادداشتهای خود در همین باره مینویسد: «.. رضاخان بدون شک یکی از بهترین افسران است و اسمایت توصیه میکند که رضاخان عملاً رئیس این دسته باشد و تحت نظر فرمانده سیاسی که از تهران تعیین شده، عمل کند ... فرمانده کنونی قزاقان (سردار همایون) موجود حقیر و بیبو و خاصیتی است و روح و روان واقعی این گروه سرهنگ رضاخان است، یعنی همان مردی که قبلاً بسیار به او علاقمند شده بودم.» آیرونساید درقسمت دیگری از یادداشت خود در مدح رضاخان مینویسد: «شخصاً عقیده دارم یک دیکتاتوری نظامی گرفتاریهای ما را در ایران برطرف خواهد کرد و ما را قادر خواهد ساخت بیهیچ دردسری این کشور را ترک گوییم.» در نهایت سردار همایون از فرماندهی کنار گذاشته شده و رضاخان عملاً در مقام فرماندهی نیروهای قزاق قرار گرفت و روابطش با آیرونساید روز به روز نزدیکتر شد. انگلیسیها جهت انجام کودتائی که نقشه آن را کشیده بود به دو چهره سیاسی و نظامی نیاز داشت. انگلیسیها پس از بررسیهای لازم، سیدضیاءالدین طباطبائی را به عنوان چهره سیاسی و رضاخان را به عنوان چهره نظامی موردنظر خود برگزیدند. کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ با نقشه ژنرال آیرونساید و با اراده این دو به اجرا گذارده شد. سیدضیاء مسئول پیشبرد کودتا از نظر سیاسی و رضاخان عامل نظامی آن بود. روز ۱۰ بهمن ۱۲۹۹ ژنرال آیرونساید در ملاقات با رضاخان، حمایت خود و دولت انگلیس از قدرت گرفتن وی را در تهران اعلام کرد. در این دیدار رضاخان توافق کرد که پس از فتح تهران توسط نیروهای قزاق، مقام نخستوزیری به سید ضیاءالدین سپرده شود و برای اینکه رضاخان اطمینان یابد که در تصرف تهران مشکلی وجود نخواهد داشت، ژنرال انگلیسی به او اعلام کرد که احمدشاه در جریان این اقدام قرار داد و «نورمن» سفیر انگلستان مشکلات احتمالی را حل خواهد کرد. آیرونساید روز ۲۳ بهمن یعنی ۱۰ روز قبل از وقوع کودتا، نقشه کامل آن را در اختیار رضاخان قرار داد و از خواست که شدیداً رفتار نظامیان عامل کودتا (قزاقها) را تحتنظر داشته باشد تا اقدامی خلاف برنامه کودتا انجام ندهند. وی درباره این دیدار مینویسد: «من با رضاخان مصاحبه کردهام و سرکردگی قزاقان ایرانی را به طور قطعی به او سپردهام. او مردی واقعی و رکترین مردی است که تاکنون دیدهام. به او گفتهام که قصد دارم بتدریج او را از قید تسلط خود رها سازم ...». آیرونساید همچنین در یادداشتهای مربوط به ۲۹ بهمن (۴ روز قبل از کودتا) میگوید «برای ما کودتا از هر چیز دیگر مناسبتر است.» وی در کتاب خاطرات خود گفته است: «تصور میکنم همه قبول دارند که من کودتا را مهیا کردهام.»
حسین مکی مؤلف «تاریخ بیست سالهی ایران» در جلد یک، صفحه ۹۸ کتاب خود اشاره میکند، بنابر پیشنهاد آیرونساید رضاخان فرمانده لشکر قزاق شد و در آستانهی تصرف تهران سفارت انگلیس با ژاندارمری و گروههای مسلح تماس گرفت که در مقابل تصرف تهران مقاومت نکنند و به یگانهای ژاندارمری که مأمور پیشگیری شدند اسلحه کافی داده نشد و ضامن توپها را نیز بسته بودند. نورمن سفیر انگلیس ضمن ملاقات با شاه و دادن خبر کودتا، ضرورت آنرا برای برقراری امنیت یادآور شده بود. مکی در ادامه تصریح میکند آیرونساید در خاطرات خود مینویسد: «آنچه ایران میخواست یک رهبر بود. من در این کشور تنها یک نفر را دیدم که توانایی رهبری را داشت. او رضاخان بود. مردی که در رأس تنها نیروی مسلح کارآی کشور قرار میگرفت.»
دو شرط انگلیس برای به قدرت رساندن رضاخان.
اما نکته قابل توجه آنکه در آخرین گفتگویی که بین رضاخان و آیرونساید صورت گرفت، آیرونساید دو شرط اساسی را در به قدرت رساندن رضاخان مطرح میکند: ۱- رضاخان متعهد شود که در حین خروج انگلیسیها از ایران آنها را مورد حمله قرار ندهد. ۲- برای سرنگونی شاه دست به یک اقدام قهرآمیز نزده و یا وقوع چنین اقدامی را اجازه ندهد. علیاصغر زرگر در کتاب «تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در دورهی رضا شاه» اشاره میکند که: «آیرونساید مینویسد رضاخان در مورد هر دو خواستهی من قول قاطعانه داد که طبق میل ما عمل نماید.» ارتشبد حسین فردوست نیز در کتاب خاطرات خود اشاره میکند: «رضاخان عامل انگلیس بود و در این تردیدی نیست. کودتای ۱۲۹۹ هـ. ش. طبق اسنادی که دیدهام و یا شنیدهام در ملاقات ژنرال آیرونساید انگلیسی با رضاخان، با حضور ضیاءالدین طباطبایی برنامهریزی شده و پس از کودتا هم پنج سال طول کشید تا رضاخان، به سلطنت رسید. در این مدت، رضاخان سردارسپه و وزیر جنگ و نخستوزیر شد.»
۳ هدف عمده انگلیسیها از به قدرت رساندن رضاخان
الف- امنیت حیاتی هندوستان: از مهمترین اهداف انگلستان تأمین و ثبیت امنیت هندوستان بود که دراختیار کمپانی هند شرقی قرار داشت. این منطقه که توسط رژیم بلشویکی مورد تهدید قرار گرفته بود انگلستان را در اندیشهی ایجاد خط حائلی در مقابل نفوذ شوروی به این منطقه فرو برد.
ب- ارتقای جایگاه و موقعیت انگلستان در منطقه خلیج فارس بدلیل وجود منابع نفتی در این منطقه و به ویژه ایران که قرارادادهای نفتی مهمی با دولت انگلستان داشت.
ج- مشکلات حضور سربازان انگلیسی علاوه بر هزینههای سنگین نگهداری و تأمین آنها به تنفر عمومی و بدبینی مردم تبدیل شده بود به طوری که گاها این سربازان از سوی مردم مورد تعرض قرار میگرفتند و حتی افکار عمومی مردم انگلستان نیز از چنین وضعیتی ناراضی بودند. انگلیس برای حل این وضعیت ناگوار و در اندیشهی یک نیروی جایگزین مقتدر که حفاظت از منافع این کشور را به عهده بگیرد، تمهیدات کودتا را در ایران فراهم آورد. انگلیسی که رضاخان را روی کار آورده بود تصمیم گرفت او را برکنار کند، چرا که رضاخان بر خلاف خواسته انگلیس به آلمان نزدیک شده بود.
از سوی دیگر، همانطور که حسین مکی در کتاب «تاریخ بیست سالهی ایران» خود مینویسد، با توجه به اینکه رضاشاه قبل از این انگلستان را برای بالا بردن درآمدهای نفتی در بحبوحه جنگ تحت فشار قرار داده بود، این کشور در صدد تلافی برآمد و پا را در یک کفش کرد که باید رضاشاه از سلطنت برکنار گردد. بهطوری که در اسناد سیاسی این عصر ملاحظه میشود شاید روسیه آنقدرها هم اصرار نداشت که فعلا رضاشاه برکنار شود، ولی انگلستان مصر بود که باید حتما رضاشاه برکنار شود.
ارسال نظرات