آمریکا از سال ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کرده و همچنان ۱۴ هزار نظامی آمریکایی در افغانستان به سر میبرند. در واقع بنا به گفته بسیاری از کارشناسان، حضور نظامیان آمریکا در افغانستان یکی از مهمترین دلایل ناامنی در این کشور به شمار میرود.
پایگاه رهنما :
آمریکا از سال ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کرده و همچنان ۱۴ هزار نظامی آمریکایی در افغانستان به سر میبرند. در واقع بنا به گفته بسیاری از کارشناسان، حضور نظامیان آمریکا در افغانستان یکی از مهمترین دلایل ناامنی در این کشور به شمار میرود. کشتار غیر نظامیان، تشدید روند قاچاق مواد مخدر، گسترشفعالیت تروریستها و تقویتطالبان، تنها بخشی از نتایج حضور آمریکا در افغانستان است. با این وجود در شرایط کنونی، آمریکا بار دیگر در مسیر مخالفت با استقرار سیاسی و بازگشت آرامش به این کشور حرکت کرده و انتخابات افغانستان به دلیل دخالت واشنگتن به تعویق افتاده است. کمیسیون انتخابات افغانستان اعلام کرده که انتخابات ریاست جمهوری که قرار بود ۳۱ فروردین سال ۱۳۹۸ برگزار شود با سه ماه تاخیر در تیر ماه ۹۸ برگزار خواهد شد. وزارت خارجه روسیه در بیانیهای شدیدالحن از تاخیر انتخابات ریاست جمهوری افغانستان انتقاد کرد و گفت که «تعویق انتخابات در اثر فشار آمریکا بوده، زیرا آمریکا برای اعمال سناریوی خود در انتخابات افغانستان نیاز به زمان دارد.» در بیانیه وزارت خارجه روسیه آمده بود: «همه چیز بیانگر آن است که این تصمیم زیر فشار آمریکا گرفته شده که میخواهد انتخابات مطابق نظرش باشد و روند صلح این کشور را نیز براساس سناریوی دلخواه خود طراحی کند.» پیش از این نیز وال استریت ژورنال گزارش داده بود، دولت ترامپ در حال بررسی درخواست از دولت افغانستان برای تاخیر در برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است تا واشنگتن اجازه پیدا کند برای پایان جنگ ۱۷ ساله علیه طالبان تلاش کند. اما چرا آمریکا در مسیر برقراری صلح و امنیت در افغانستان کارشکنی میکند؟
فعال شدن دیپلماسی ایران در مورد افغانستان
یکی از نگرانیهای بزرگ آمریکا فعالشدن دیپلماسی ایران در افغانستان است. تنها چند روز پس از مذاکرات انجام شده میان نمایندگان طالبان و مقامهای آمریکایی در ابوظبی، دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان، ضمن سفر به کابل و دیدار با حمدالله محب مشاور امنیت ملی افغانستان، از گفتگو با طالبان خبر داد. صرفنظر از ابعاد مختلف مذاکرات صورت گرفته و بحثهایی که در خلال این گفتگوها انجام شده است، علنیکردن این موضوع، آنهم از سوی یکی از مقامات ارشد نظام جمهوری اسلامی ایران، نشاندهنده رویکردی جدید است. رویکردی که از یک سو تضمین کننده ثبات و توسعه پایدار در منطقه بوده و از سوی دیگر، نوعی همنوایی و همکاری با دولت افغانستان در این راستا تلقی میشود. سفر آقای شمخانی به کابل باعث نوعی شوک در آمریکا شد. این شوک یک هفته بعد و به دنبال اعلام سفر یک هیئت از گروه طالبان به تهران و مذاکرات گسترده با مقامات وزارت خارجه، کاملتر شد. اما فعال شدن دیپلماسی ایران در افغانستان چگونه تحلیل میشود؟ ایران با همه توان برای ایجاد صلح پایدار از طریق گفتگوی کاملاً درون افغانی برای همسایه خود تلاش میکند، ولی به هیچ وجه داعش را در افغانستان تحمل نخواهد کرد. موضوع دیگر، تشکیل ائتلاف آمریکا، عربستان و امارات با همکاری پاکستان به منظور انجام مذاکره با طالبان و همکاری با دولت فعلی افغانستان است. به هر شکل نباید فراموش کرد که در افغانستان، اجماع داخلی برای ایجاد ثبات و برقراری صلح وجود دارد، اما این مسأله کافی نبوده و اکنون نیاز به یک اجماع منطقهای با محوریت دولت افغانستان احساس میشود. بر پایه این فرضیه، میتوان ائتلاف ایران، روسیه، چین و احتمالاً هند در همکاری با دولت افغانستان و حتی تعامل نسبی با دولت پاکستان را موضوعی بدیهی قلمداد نمود. جمهوری اسلامی ایران طی هفتههای اخیر، دقیقاً حضور خود در دور جدید مذاکرات روند صلح افغانستان را از همان نقطهای که ائتلاف رقیب دچار مشکل شده است، آغاز کرده و این یعنی مذاکره با طالبان برای حضور فعال در روند صلح و آغاز گفتگوها با دولت اشرف غنی. هدف ایران از گفتگو با طالبان در شرایط فعلی، وارد کردن طالبان به روند مذاکرات صلح و گفتگوی مستقیم با دولت افغانستان بدون دخالت عوامل خارجی است. بر همین پایه، شاید بتوان گفت که سفر آقای شمخانی به افغانستان، انتقال این پیام بود که در روند صلح افغانستان، ایران یک عنصر کلیدی و کنشگری تعیین کننده است و در نتیجه، بخش اعظمی از صلح افغانستان با کمک و همراهی جمهوری اسلامی ایران محقق خواهد شد.
تلاش آمریکا برای ناکارآمدی سازوکارهای قانونی
یکی از تحلیلهایی که در مورد مخالفت آمریکا با برگزاری به موقع انتخابات ریاست جمهوری افغانستان مطرح شده است این است که دولت ترامپ امید دارد که این تعلیق در نهایت به انجام مذاکرات صلح با طالبان بینجامد چرا که مقامات آمریکا نگرانند که این روند با آشوبهای سیاسی که گاها در انتخاباتهای افغانستان دیده میشود، به بنبست برسد. به نظر میرسد این تحلیل چندان با واقعیت همخوانی دارد و مقامات طالبان بارها تاکید کردهاند که آمریکا به دنبال سوء استفاده از ابزار مذاکره است. پس از حملات ۲۰۰۱ آمریکا به افغانستان، این کشور به بهانه مقابله با القاعده و طالبان و برقراری امنیت در افغانستان به این کشور لشکرکشی و آنرا اشغال کرد. شعارهای آن روز آمریکا در مورد تامین امنیت و حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی افغانستان به گونهای بود که در ذهن هر شنوندهای تبدیل این کشور به ژاپنی دیگر ترسیم میشد. براساس کنفرانس «بن» که پس از سقوط رژیم طالبان تشکیل شد، برنامههای سازندگی افغانستان میان کشورها تقسیم و مقابله با مواد مخدر هم به انگلیس سپرده شد. بعد از مدتی سازمان ناتو در اولین ماموریت خارج از اروپایی خود وارد افغانستان شد و این سازمان و آمریکا حدود ۱۳۰ هزار نیرو تا سال ۲۰۱۴ در افغانستان مستقر کردند. اما با گذشت زمان مشخص شد که آمریکا و ناتو برای مقابله با تروریسم به افغانستان لشکرکشی نکردهاند، بلکه درصددند این کشور را به پایگاه نظامی خود در منطقه تبدیل کنند. مذاکرات پنهانی آمریکا با طالبان و اجازه دادن به این گروه برای تشکیل دفتر سیاسی در قطر که با مخالفت جدی دولت قبلی افغانستان روبرو شد به وضوح نشان داد که آمریکا به دنبال تثبیت افراط گرایی در افغانستان و نگاه تحقیر آمیز به این کشور است. به همین دلیل افغانستان بعد از گذشت ۱۷ سال از اشغال از سوی آمریکا همچنان با بحران ناامنی روبرو است و گروههای تروریستی نه تنها در افغانستان از بین نرفتهاند بلکه با ظهور گروه تروریستی داعش اوضاع امنیتی افغانستان پیچیدهتر نیز شده است. در این شرایط آمریکا به شدت از توافق دولت افغانستان با طالبان و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در این کشور و همچنین برقراری امنیت و ثبات هراس دارد. به همین دلیل به روشهای مختلف سعی در مخالفت با برقراری ثبات و امنیت در این کشور را دارد. اکنون دو نوع نگاه نسبت به افغانستان وجود دارد، ایران حامی صلح و امنیت پایدار در افغانستان از طریق مذاکره مستقیم دولت این کشور با طالبان است و آمریکای خواستار تداوم ناامنی و بی ثباتی در افغانستان که از طریق مخالفت با برگزاری انتخابات و تداوم مذاکرات پنهانی با طالبان ایفای نقش میکند.
ارسال نظرات