جنگ سرد ۲.۰ ؟ جهان در آستانه بازگشت به رقابت هسته‌ای

جنگ سرد ۲.۰ ؟ جهان در آستانه بازگشت به رقابت هسته‌ای
«بازگشت سایه هسته‌ای بر جهان؛ از اعلام ترامپ برای ازسرگیری آزمایش‌ها تا رقابت فزاینده قدرت‌ها. خطر دومینوی هسته‌ای در خاورمیانه و اروپا، یادآور این حقیقت است که بی‌توجهی به واقعیت جدید هسته‌ای می‌تواند آینده‌ای پرمخاطره برای همه رقم بزند.»
کد خبر : 20927

تبیین:

موسسه رند آمریکا  : 23 دسامبر –  2  دی 1404 www.rand.org  

نویسنده: پل ون هوفت

 

نشر محتوای مقالات در اندیشکده های خارجی صرفا به منظور درک مناسبات تحلیلی خارجی و هم افزایی تحلیلی مخاطبان بوده و موسسه تبیین محتواهای مزبور را رد یا تأیید نمی کند.

 

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، اخیراً اعلام کرده است که آمریکا قصد دارد آزمایش‌های هسته‌ای خود را از سر بگیرد. هنوز مشخص نیست که آیا این اراده شامل توسعه یا آزمایش سامانه‌های تسلیحاتی جدید نیز می‌شود یا خیر، اما همین اعلام به‌تنهایی بر تشدید تنش‌های فزاینده میان ابرقدرت‌ها دلالت دارد. خطر شکل‌گیری یک مسابقه تسلیحاتی هسته‌ای جدید و گسترش آن در سطح جهانی رو به افزایش است.

پس از سه دهه خلع سلاح هسته‌ای در دوران پس از جنگ سرد ــ دوره‌ای که طی آن زرادخانه‌های هسته‌ای ایالات متحده و روسیه بیش از ۸۰ درصد کاهش یافت ــ سلاح‌های هسته‌ای بار دیگر به کانون توجه بازگشته‌اند. چین طی پنج سال گذشته تعداد کلاهک‌های هسته‌ای خود را از حدود ۲۵۰ به ۶۰۰ افزایش داده است. در همین حال، روسیه از زمان تهاجم به اوکراین، به‌صورت آشکار و ضمنی، بارها تهدید به استفاده از سلاح هسته‌ای کرده است. حتی در دوران ریاست‌جمهوری بایدن نیز در واشنگتن اجماع گسترده‌ای وجود داشت مبنی بر اینکه سرمایه‌گذاری مجدد در حوزه تسلیحات هسته‌ای ضروری است؛ موضوعی که در گزارش سال ۲۰۲۳ کمیسیون کنگره درباره وضعیت راهبردی آمریکا نیز مورد تأکید قرار گرفت.

 

گنبد طلایی

کشورها در حال سرمایه‌گذاری گسترده در سامانه‌های تسلیحاتی جدید مرتبط با سلاح‌های هسته‌ای هستند. روسیه اخیراً آزمایش‌هایی را با یک اژدر هسته‌ای و یک موشک کروز انجام داده است؛ اقداماتی که ممکن است یکی از دلایل مستقیم اعلام ترامپ درباره ازسرگیری آزمایش‌های هسته‌ای باشد. هم‌زمان، این برنامه‌های تسلیحاتی واکنشی به سامانه دفاع موشکی آمریکا محسوب می‌شوند؛ سامانه‌ای که «گنبد طلایی» بلندپروازانه‌ترین نمونه آن از زمان «ابتکار دفاع استراتژیک» رئیس‌جمهور رونالد ریگان در دهه ۱۹۸۰ به شمار می‌رود. اگرچه نوآوری‌های فناورانه امروز هنوز از نظر مقیاس با مسابقه تسلیحاتی آن دوران قابل مقایسه نیستند، اما با سرعتی فزاینده در حال پیشروی و رقابت با یکدیگرند.

در عین حال، تقریباً تمامی توافق‌نامه‌های کنترل تسلیحاتِ به‌جا مانده از دوران جنگ سرد از میان رفته‌اند. ایالات متحده تمایلی به مذاکره درباره توافق‌های جدید بدون حضور چین ندارد، روسیه با قرار گرفتن در چارچوب مذاکراتی برابر با چین مخالفت می‌کند و چین نیز خود را قدرتی هسته‌ای بیش از حد کوچک برای مشارکت در چنین توافق‌هایی می‌داند.

رژیم بین‌المللی منع اشاعه نیز با فشارهای فزاینده‌ای روبه‌روست. از پایان جنگ سرد تاکنون، سه قدرت هسته‌ای جدید ظهور کرده‌اند: هند، پاکستان و کره شمالی. پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌ای سال ۱۹۷۰ با هدف جلوگیری از گسترش بیشتر این سلاح‌ها تدوین شد. نکته‌ای که اغلب نادیده گرفته می‌شود این است که آلمان غربی، ایتالیا، ژاپن، تایوان، کره جنوبی و چند کشور دیگر نیز در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ به دنبال دستیابی به سلاح هسته‌ای بودند. ایالات متحده با قرار دادن این کشورها زیر چتر هسته‌ای خود، آن‌ها را از این مسیر بازداشت.

 

درجه قطعیت

با این حال، اکنون چندین روند به‌طور هم‌زمان در حال همگرایی‌اند. نخست آنکه اقدامات رئیس‌جمهور ترامپ تردیدهایی را در میان متحدان آمریکا درباره میزان اعتبار تضمین‌های امنیتی واشنگتن ایجاد کرده است. همانند دوره نخست ریاست‌جمهوری او، این وضعیت به بحث‌هایی در اروپا و آسیا درباره امکان توسعه برنامه‌های تسلیحات هسته‌ای ملی دامن زده است؛ از جمله در کره جنوبی، جایی که برخی سیاستمداران آشکارا از ضرورت توسعه سریع یک گزینه هسته‌ای ملی سخن می‌گویند.

در اروپا، این گزینه هنوز به‌صورت علنی و گسترده مطرح نمی‌شود، اما ترامپ با فشار بر ناتو درباره هزینه‌های دفاعی، کاهش نقش آمریکا در حمایت از اوکراین و همچنین اظهارات صریح پیت هگزت، وزیر جنگ او، در فوریه ــ که اعلام کرد اروپا دیگر اولویت اصلی ایالات متحده نیست ــ این بحث‌ها را تشدید کرده است. این موضع در جدیدترین سند استراتژی امنیت ملی آمریکا نیز تأیید شد. اکنون نگاه‌ها به راهبرد جدید دفاع ملی ایالات متحده دوخته شده تا مشخص شود این تغییر رویکرد چه پیامدهای عملی در حوزه دفاعی خواهد داشت.

دوم آنکه تردیدها در داخل ایالات متحده درباره کفایت زرادخانه هسته‌ای این کشور برای بازدارندگی هم‌زمان روسیه و چین، با در نظر گرفتن کره شمالی به‌عنوان یک متغیر اضافی، افزایش یافته است. این وضعیت که به «مشکل دو همتا پلاس» معروف شده، تردید متحدان آمریکا را نیز تشدید می‌کند.

سوم آنکه به نظر می‌رسد در اختیار داشتن سلاح هسته‌ای بار دیگر به ابزاری مؤثر برای اعمال فشار بر رقبای غیرهسته‌ای تبدیل شده است؛ چه از سوی روسیه، چه اسرائیل و چه کره شمالی.

در چنین شرایطی، سرمایه‌گذاری قابل توجه در دانش مرتبط با سلاح‌های هسته‌ای - از نظریه‌های بازدارندگی گرفته تا سازوکارهای کنترل تسلیحات - ضرورتی انکارناپذیر است. نادیده گرفتن این واقعیت جدید هسته‌ای می‌تواند پیامدهای بسیار خطرناکی به همراه داشته باشد.

جلوه دومینو

خطر بروز اثر دومینو در این حوزه بسیار بالاست. از زمان خروج آمریکا از توافق هسته‌ای با ایران در دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ، ایران غنی‌سازی اورانیوم را در سطوحی بالاتر از نیازهای صرفاً انرژی هسته‌ای از سر گرفته است. ولیعهد عربستان سعودی به‌صراحت اعلام کرده که در صورت عبور ایران از آستانه هسته‌ای، ریاض نیز به دنبال دستیابی به سلاح هسته‌ای خواهد رفت؛ موضعی که با روابط دفاعی عربستان و پاکستان نیز تقویت می‌شود. ترکیه نیز احتمالاً تمایلی به عقب ماندن از این روند نخواهد داشت و این زنجیره می‌تواند ادامه یابد.

راه‌حل آسانی وجود ندارد. استانداردهای بین‌المللی تحت فشار قرار دارند و نفوذ اروپا محدود است، اما همچنان گزینه‌هایی پیش‌رو قرار دارد. کاهش وابستگی به سلاح‌های هسته‌ای آمریکا مستلزم ایجاد یک دفاع متعارف مشترک و قدرتمند در اروپا است. هرچه اروپا بتواند توان دفاعی خود در برابر روسیه را تقویت کند، آستانه توسل به سلاح هسته‌ای بالاتر خواهد رفت. افزون بر این، کشورهای اروپایی باید با قدرت‌های هسته‌ای و همچنین کشورهای بالقوه هسته‌ای، دست‌کم درباره مدیریت ریسک در شرایط درگیری، وارد گفت‌وگو شوند.

در نهایت، همان‌گونه که پیش‌تر نیز تأکید شد، سرمایه‌گذاری جدی در دانش مرتبط با سلاح‌های هسته‌ای - از بازدارندگی تا کنترل تسلیحات - ضرورتی حیاتی است. انکار این دنیای جدید هسته‌ای، خطری است که جهان توان تحمل آن را ندارد.

ارسال نظرات