تأثیر جنگ شناختی بر امنیت ملی

تأثیر جنگ شناختی بر امنیت ملی
تحلیلی بر ابزارها، اهداف و راهبرد‌های مقابله
کد خبر : 20917

تبیین:

«دشمن بعد از شکست در جنگ‌های سخت و نظامی، امروز اصلی‌ترین میدان مقابله با انقلاب را به عرصه جنگ نرم و شناختی منتقل کرده است.»  

«هدف دشمن در این جنگ، دستکاری باورها، افکار و ارزش‌های مردم، به ویژه نسل جوان است. آنها می‌خواهند هویت دینی و انقلابی را تضعیف کنند.»

«ابزار این جنگ، شبکه‌های اجتماعی، فضای مجازی، رسانه‌های بیگانه و تولید محتوای شبهه‌انگیز است تا ذهن جامعه را مدیریت کنند.»

«در جنگ شناختی، دشمن به دنبال تفرقه‌افکنی و شکاف بین ملت و نظام است. وحدت کلمه و انسجام ملی باید تقویت شود.» بیانات مقام معظم رهبری  در دیدار با مداحان اذرماه 1404

چکیده
در عصر اطلاعات و ارتباطات، ماهیت جنگ ها دستخوش تحولات بنیادین شده است. ابزارهای
‌های سنتی جای خود را به تاکتیک های نرم افزاری داده ا ند که هدف اصلی آن‌ مغز ، باور و  ادارک انسان است جنگ شناختی به عنوان یک رویکرد نوین  تلاش می کند تا از طریق تاثیر گذاری بر فرآیندهای فکری، باورها ، ارزشها و تصمیم گیری های جوامع هدف  ،
محیط عملیاتی دشمن را دستکاری کند. این مقاله با هدف تبیین ماهیت، چارچوب مفهومی وابزارهای جنگ شناختی و تحلیل تأثیرات آن بر ابعاد مختلف امنیت ملی (سیاسی، اجتماعی،فرهنگی و روانی) تدوین شده است. با اتکا به منابع نظری مرتبط، از جمله نظریات قدرت نرم،علوم شناختی و رویکردهای ناتو در تعریف این پدیده، نشان داده می شود .
‌با هدف  ایجاد شکافهای اجتماعی، تضعیف اعتماد عمومی به نهادهای حکومتی و تغییر روایت های کلان ملی صورت می گیرد
در نهایت، راهبردهای مقابله‌ای  شامل تقویت سواد رسانه ای ،و بصیرت‌افزایی و مدیریت فعال فضای مجازی، به عنوان اقدامات ضروری برای حفظ و ارتقای امنیت ملی در برابر این تهدیدات نوظهور ارائه می‌گردد.

واژگان کلیدی: جنگ شناختی، امنیت ملی، قدرت نرم، فضای مجازی، روایت سازی 

1.     مقدمه

رقابت های  های ژئوپلینیکی صرفاً مبتنی بر قدرت سخت و برتری نظامی به سر آمده است. در دوران رقابت
‌های ترکیبی " که غالباً تحت عنوان "امنیت سایبری" یا "جنگ های ترکیبی " مورد بحث قرار می گیرد ،
 حوزه ادراک و شناخت انسان به یکی از حیاتی ترین  میدان های نبرد تبدیل شده است تحولات سریع  فناوری های ارتباطی به ویژه ظهور شبکه های اجتماعی ، هوش مصنوعی  و دسترسی گسترده به اطلاعات فرصت های بی سابقه ای را برای کنشگران ( اعم از دولت ها ، گروههای غیردولتی ، و بازیگران سایبری ) فراهم آورده است تا بر افکار عمومی تاثیر تاثیر بگذارد( ناتو2020)

تحول در ماهیت جنگ‌ها از میدان نبرد فیزیکی به سمت نبردهای غیرفیزیکی، نیازمند بازتعریفمفاهیم سنتی امنیت ملی است. اگر در گذشته، هدف اصلی جنگ، اشغال زمین یا نابودیزیرساخت‌های نظامی بود، امروزه هدف اصلی، تسخیر ذهن انسان و تأثیر بر فرآیندهایتصمیم‌گیری است. این رویکرد، ما را به مفهوم "جنگ شناختی" هدایت می‌کند. جنگ شناختی،تلاشی سازمان‌یافته برای تغییر الگوهای فکری و رفتاری جوامع هدف از طریق دستکاری اطلاعات و محیط ادراکی آن‌هاست.طرح مسئله اصلی این پژوهش بر این فرض استوار است که جنگ شناختی، به عنوان یک تهدید وجودی در عصر حاضر، نیازمند درک عمیق نظری و عملی است. عدم شناخت دقیق سازوکارها وابزارهای این نوع جنگ، می‌تواند منجر به آسیب‌پذیری شدید سیستم‌های سیاسی، اجتماعی وفرهنگی یک ملت شود. بنابراین، این مقاله سعی دارد با تشریح چارچوب مفهومی جنگ
شناختی، مبانی نظری آن را با تکیه بر نظریات قدرت نرم و علوم شناختی تبیین کرده و راهبردهای دفاعی و آفندی  مؤثر در برابر این پدیده را مورد بررسی قرار دهد.

  2.چارچوب مفهومی و تعریف جنگ شناختی

 برای ورود به تحلیل تأثیرات جنگ شناختی بر امنیت ملی، ابتدا باید تعریفی روشن از این مفهوم ارائه شود. جنگ شناختی، یک مفهوم چندوجهی است که ریشه‌های آن را می‌توان در مفاهیم قدرت نرم و نبردهای اطلاعاتی جستجو کرد.

 تعریف جنگ شناختی

بر اساس دیدگاه‌های مطرح شده توسط سازمان بیمان آنالنتیک شمالی (نانو)، جنگ شناختی فراتر از جنگ اطلاعاتی صرف است. ناتو (۲۰۲۵) جنگ شناختی را تلاشی برای تأثیرگذاری فرآیندهای تصمیم‌گیری افراد و جوامع در طول زمان تعریف می‌کند تا مزیت عملیاتی  و راهبردی  حاصل شود. این نوع جنگ، مستقیماً فرآیندهای شناختی (مانند باور ، ادراک، حافظه،استدلال و تصمیم‌گیری) را هدف قرار می‌دهد. در واقع، هدف، دستکاری در نحوه باور  ،  تفکر افراد و تغییر درک آن‌ها از واقعیت است.

 هرچند  نظریه جوزف نای مستقیماً بر جنگ شناختی متمرکز نیست، اما نظریه او در مورد "قدرت نرم" که مبتنی بر جذابیت فرهنگی، ارزش‌های سیاسی و سیاست خارجی مشروع است، بستر مناسبی برای درک چگونگی نفوذ نرم در ساختارهای ذهنی  افراد فراهم می‌آورد.

جنگ شناختی با جنگ‌های سنتی (مبتنی بر نیروی نظامی) و حتی جنگ سایبری (که غالباً بر زیرساخت‌های فنی تمرکز دارد) تفاوت اساسی دارد.

جنگ سایبری: عمدتاً زیرساخت‌های فیزیکی و دیجیتال (مانند شبکه‌های برق، سامانه‌های فرماندهی و کنترل) را هدف قرار می‌دهد.

جنگ شناختی: مستقیماً ذهن انسان را به عنوان هدف نهایی در نظر می‌گیرد و هدف آن ایجاد تردید، بی‌اعتمادی و تغییر وفاداری‌ها است (چوزف نای، در مباحث مربوط به قدرت نرم و نفوذ در تعریف جامع‌تر، جنگ شناختی نظامی، مجموعه‌ای از اقدامات هماهنگ است که هدف آن بهره‌برداری از آسیب‌پذیری‌های شناختی انسان برای دستیابی به برتری راهبردی  است (نانو، ۲۰۰۰). این نبرد، در واقع، میدان ادراک مشترک (Common Cognitive Space) را هدف قرار می‌دهد.

 3.مبانی نظری جنگ شناختی  

جنگ شناختی ریشه در تلاقی چند حوزه علمی دارد که مهم‌ترین آن‌ها علوم شناختی، نظریه قدرت نرم و اهمیت "روایت" در شکل‌دهی به واقعیت‌های اجتماعی است.

۳.۱ علوم شناختی و آسیب‌پذیری‌های ذهن انسان

مبنای تئوریک اصلی جنگ شناختی،  در درک نحوه عملکرد مغز انسان و محدودیت‌های شناختی آن نهفته است. علوم  شناختی نشان می‌دهد که تصمیم‌گیری‌های انسان‌ها اغلب تحت تأثیر سوگیری‌های ذهنی احساسات و پردازش‌های سریع و شهودی (سیستم تفکر) قرار دارد، نه لزوماً استدلال منطقی کامل سیاست‌گذاران و متخصصان علوم شناختی تأکید کرده‌اند که افراد معمولاً اطلاعات را به صورت فعال جستجو نمی‌کنند، بلکه آن را از منابع مورد اعتماد (یا ظاهراً مورد اعتماد) دریافت و پردازش می‌کنند. این امر، فضای مناسبی برای تزریق اطلاعات دستکاری‌شده فراهم می‌آورد. همانطور که خونین اشاره می‌کند، نفوذ به ادراک، مستلزم شناخت دقیق نحوه فیلتر شدن اطلاعات در ذهن مخاطب است (خونین،  حسن ، مبانی جنگ شناختی ، تهران 1400).

۳.۳. قدرت نرم و اقناع (جوزف نای)

نظریه قدرت نرم جوزف نای، زمینه‌ساز درک ابعاد غیرمادی رقابت است. نای معتقد است که جذابیت فرهنگ، ارزش‌های سیاسی و سیاست‌های مشروع یک کشور می‌تواند دیگران را وادار کند که خواسته‌های آن کشور را بپذیرند. جنگ شناختی، قرائت تهاجمی از قدرت نرم است؛ در حالی که قدرت نرم بر "جذب" متمرکز است، جنگ شناختی بر "تغییر اجباری ادراک" از طریق دستکاری روایت‌ها و اطلاعات متمرکز می‌شود .

این دو مفهوم در هدف نهایی مشترک هستند: تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری‌ها، اما ابزارها و هدف‌گیری‌ها متفاوت است. جنگ شناختی می‌تواند از جذابیت‌های فرهنگی سوءاستفاده کند تا آن‌ها را به عنوان وسیله‌ای برای تضعیف هویت ملی هدف به کار گیرد.

۳.۳. روایت‌سازی و اهمیت داستان‌سراپی

روایت (Narrative) به عنوان ساختار اصلی جنگ شناختی عمل می‌کند. روایت‌ها، چارچوبی هستند که افراد از طریق آن جهان را تفسیر می‌کنند. خورین و همکارانش بر این باورند که کنترل بر روایت‌های غالب، کنترل بر واقعیت‌های اجتماعی را در پی دارد.

جنگ شناختی، یک "نبرد روایی" است. اگر یک کنشگر بتواند روایت غالب یک جامعه در مورد تاریخ، هویت، اهداف ملی یا مشروعیت حکومتی را تغییر دهد یا به آن خدشه وارد سازد، توانسته است بخش مهمی از ساختار ذهنی آن جامعه را تسخیر کند. بیانات مقام معظم رهبری( مدظله العالی) نیز بر اهمیت "جنگ روایت‌ها" و لزوم مقابله با تلاش‌ها برای تغییر باورهای بنیادین ملت تأکید دارد، که این امر کاملاً همسو با اهمیت عنصر روایت در جنگ شناختی است .

۴. ابزارها و شیوه‌های جنگ شناختی

جنگ شناختی از طیف وسیعی از ابزارها بهره می‌برد که عموماً در حوزه نبرد اطلاعاتی و ارتباطاتی قرار دارند. این ابزارها با هدف ایجاد سردرگمی، شکاف و عدم اعتماد در جامعه هدف به کار گرفته می‌شوند.

۴.۱ . رسانه ،  فضای مجازی  و هوش مصنوعی به عنوان بستر اصلی

فضای مجازی، به ویژه شبکه‌های اجتماعی و هوش مصنوعی  شریان حیاتی جنگ شناختی نوین هستند. این فضاها امکان انتشار سریع، هدفمند و انبوه محتوا را فراهم می‌آورند، بدون آنکه لزوماً مرزهای جغرافیایی مانعی ایجاد کنند (نانو، ۲۰۲۰).

مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در همین خصوص نیز هشدار لازم را داده‌‌اند؛ «متأسّفانه در فضای مجازیِ کشور ما هم که آن رعایت‌‌های لازم با وجود این همه تأکیدی که من کردم صورت نمی‌‌گیرد و در یک جهاتی واقعاً وِل است، که بایستی آن کسانی که مسئول هستند حواسشان باشد. همه‌ کشورهای دنیا روی فضای مجازیِ خودشان دارند اِعمال مدیریّت می‌‌کنند، [در حالی که] ما افتخار می‌‌کنیم به اینکه ما فضای مجازی را ول کرده‌ایم! این افتخار ندارد؛ این به هیچ وجه افتخار ندارد. فضای مجازی را بایستی مدیریّت کرد. از این امکان مردم استفاده کنند، برای مردم بلاشک وسیله‌ آزادی است، خیلی هم خوب است امّا نباید این وسیله را در اختیار دشمن گذاشت که بتواند علیه کشور و علیه ملّت توطئه کند» (سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران، ۱/۱/۱۴۰۰).

- انتشار سریع اطلاعات نادرست (Disinformation) و اطلاعات گمراه‌کننده (Misinformation): هدف اشباع محیط اطلاعاتی به گونه‌ای است که تمایز میان حقیقت و دروغ دشوار شود. جوانی (سال 1402) به تأثیر این پدیده بر ایجاد "حباب‌های فیلتر" اشاره می‌کند که در آن افراد تنها اطلاعات تأییدکننده دیدگاه‌های قبلی خود را دریافت می‌کنند.

- استفاده از ربات‌ها و حساب‌های جعلی (Bots and Sock Puppets): این ابزارها برای تقویت مصنوعی یک روایت خاص، بزرگنمایی اعتراضات یا ایجاد توهم اجماع اجتماعی به کار می‌روند.

۴.۲ .شیوه‌های اقناع و تأثیرگذاری مستقیم

جنگ شناختی تنها به انتشار اخبار دروغین محدود نمی‌شود، بلکه شامل فنون پیچیده‌تری از اقناع است:

-         تغییر تمرکز توجه (Agenda Setting): هدایت توجه عمومی به موضوعاتی که برای دشمن حائز اهمیت است و دور کردن آن از مسائل استراتژیک ملی.

  -  تولید محتوای احساسی: استفاده از عواطف قوی مانند خشم، ترس یا نفرت برای کاهش توانایی تفکر منطقی در مخاطبان (سوگیری‌های شناختی).

     - نفوذ در نخبگان: تلاش برای جذب یا تحت تأثیر قرار دادن رهبران فکری، دانشگاهیان و روزنامه نگاران  برای تغییر گفتمان عمومی از بالا به پایین.

۴.۳ .بهره‌برداری از شکاف‌های اجتماعی

یکی از مؤثرترین تاکتیک‌های جنگ شناختی، شناسایی و بهره‌برداری از شکاف‌های موجود در یک جامعه است؛ این شکاف‌ها می‌توانند طبقاتی، قومی، مذهبی یا سیاسی باشند. تضعیف انسجام اجتماعی از طریق تشدید قطبی‌سازی، یکی از اهداف اصلی این نوع نبرد شناختی  است. جنگ شناختی سعی می‌کند این شکاف‌ها را با خوراک اطلاعاتی مناسب، عمیق‌تر کرده و اعتماد متقابل شهروندان و اعتماد آن‌ها به نهادهای حاکمیتی را تضعیف و  از بین ببرد.

۵. اهداف و ویژگی‌های جنگ شناختی

جنگ شناختی دارای اهداف راهبردی  مشخصی است که فراتر از اهداف کوتاه‌مدت جنگ‌های اطلاعاتی سنتی قرار دارند.

۵.۱. اهداف راهبردی

هدف نهایی جنگ شناختی، دستیابی به برتری راهبردی  بدون توسل به هزینه بالای جنگ فیزیکی است. اهداف کلیدی عبارتند از:

-  تغییر الگوی تصمیم‌گیری : تحت تأثیر قرار دادن رهبران سیاسی و نظامی کشور هدف به گونه‌ای که تصمیمات آن‌ها به نفع بازیگر مهاجم باشد

این همان چیزی است که رهبر معظم انقلاب(مد ظله العالی) از سال‌ها پیش در قالب «اختلال در دستگاه محاسباتی» بارها نسبت به آن هشدار داده‌اند. اینها تنها چند نمونه از این هشدارها هستند:

- آنچه ما امروز در مجموعه‌ رفتار دستگاه استکبار مشاهده می‌کنیم، همین است؛ هدف ایجاد اختلال در نظام محاسباتی و دستگاه محاسباتی من و شما است. در میدان‌های دیگر، استکبار نتوانسته است، کاری از او برنیامده است.(16 تیر 1393)

- یکی از کارهای مهمّ دشمنان همین است: با شما که مواجه می‌شود، نیّت شما را که می‌داند، تصمیم شما را که می‌داند، درصدد برمی‌آید کاری کند تا محاسبات شما عوض بشود، دستگاه محاسباتی شما را دچار اختلال کند؛ یکی از کارهای مهمّ دشمن در عرصه‌های گوناگون این است. (14 خرداد 1398)

تخریب محاسبات؛ ببینید یکی از کارهای دشمن این است که محاسبات مسئولان کشور و مؤثّران فکری کشور و در درجه‌ بعد آحاد ملّت را تغییر بدهد و در محاسبات اینها اثر بگذارد؛ مثل اینکه شما فرض بفرمایید بتوانید در رایانه‌ یک شخصی یک بدافزار را وارد کنید که همه‌ چیزهایی را که این رایانه به شما خواهد داد، عوضی بدهد، غلط بدهد؛ در رایانه‌ عمومی و کلّی مدیریّت یک کشور، در اندیشه‌ آنها، در محاسبات آنها گاهی دشمن تأثیر می‌گذارد. (8 آبان 1398)

- مهم این است که دستگاه محاسباتی را حفظ کنیم، سالم نگه داریم، نگذاریم دچار اختلال بشود. اگر دستگاه محاسباتی ما اختلال پیدا کند، بسیاری از امکانات ما هم از دست ما خواهد رفت، شرایط خوب ما تبدیل به شرایط بد خواهد شد.(21 مهر 1399)

-    تضعیف اراده ملی: کاهش انگیزه، روحیه و انسجام ملت برای مقاومت و ایستادگی در برابر فشار خارجی.

 ایجاد قلع راهبردی: به دلیل حجم بالای اطلاعات متناقض و بحران اعتماد داخلی، دولت هدف توانایی خود را برای اقدام منسجم از دست می‌دهد.

-  انحراف منابع: وادار کردن کشور هدف به صرف منابع عظیم برای مقابله با تهدیدات داخلی ساختگی یا کاهش توانایی آن در تمرکز بر اهداف توسعه‌ای.

۵.۲. ویژگی‌های کلیدی جنگ شناختی

جنگ شناختی، بر اساس تعاریف نانو و تحلیل‌های مرتبط، دارای ویژگی‌های متمايزی است:

- عدم تقارن (Asymmetry): این جنگ اغلب توسط بازیگران ضعیف‌تر علیه قدرت‌های بزرگ‌تر به کار گرفته می‌شود، زیرا هزینه عملیاتی آن نسبت به جنگ سخت بسیار پایین‌تر است.

- نامرئی بودن مرزها و زمان: میدان نبرد، فضای ذهنی است که مرزهای فیزیکی در آن بی‌معناست و جنگ به صورت ۲۴ ساعته و مستمر در جریان است.

- هدف‌گیری انسان به مثابه عامل: تمرکز بر آسیب‌پذیری‌های روانشناختی، فرهنگی و اجتماعی به جای تجهیزات.

- تأکید بر رویدادهای بلندمدت: برخالف عملیات روانی کوتاه‌مدت، جنگ شناختی به دنبال تغییرات پایدار در باورهای جمعی است.

۶. تأثیرات جنگ شناختی بر امنیت ملی

تأثیرات جنگ شناختی بر امنیت ملی، ایجاد چندگانه‌ای دارد و سیستم‌های حیاتی یک کشور را از درون تضعیف می‌کند. این تأثیرات در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و روانی قابل دسته‌بندی هستند.

۶.۱. تأثیرات سیاسی و مشروعیت‌زدایی

مهم‌ترین هدف سیاسی جنگ شناختی، تضعیف مشروعیت نظام حاکم و نهادهای دموکراتیک است.

- بحران اعتماد عمومی: تبلیغات هدفمند می‌تواند شکاف عمیقی میان مردم و ساختارهای حکومتی ایجاد کند. وقتی مردم به درستی عملکرد دولت یا رسانه‌های رسمی خود را باور نکنند، توانایی دولت برای بسیج عمومی در شرایط بحران به شدت کاهش می‌یابد. بیانات مقام معظم رهبری در مورد لزوم حفظ اعتماد مردم به جایگاه کلیدی در استقلال ملی، بر اهمیت این بعد تأکید دارد

- ایجاد بی‌ثباتی سیاسی: از طریق بزرگنمایی ناکارآمدی‌ها و تزریق روایت‌های مبتنی بر فساد یا انحراف، زمینه برای اعتراضات گسترده و بی‌نظمی‌های سیاسی فراهم می‌شود.

. تأثیرات اجتماعی و شکاف‌افکنی

جنگ شناختی به دنبال شکستن انسجام اجتماعی است. اگر جامعه نتواند بر اساس یک هویت مشترک و ارزش‌های پذیرفته‌شده عمل کند، توان دفاعی آن کاهش می‌یابد.

- قطبی‌سازی افراطی: افزایش تنش‌ها میان گروه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی یا قومی به حدی که همکاری و همبستگی ملی ناممکن شود. این امر با هدف ایجاد تصویری از یک جامعه از هم باشیده در افکار عمومی داخلی و خارجی صورت می‌گیرد.

- تضعیف اعتماد میان‌فردی: هنگامی که افراد نتوانند به همسایگان، همکاران یا حتی اعضای خانواده خود (که دارای دیدگاه‌های متفاوت هستند) اعتماد کنند، ساختار اجتماعی بنیادین کشور دچار فرسایش می‌شود.

۴. تأثیرات فرهنگی و هویتی

جنگ شناختی به طور خاص ارزش‌های و اصول بنیادین و هویت ملی یک ملت را هدف قرار می‌دهد.

فرسایش ارزش‌های ملی: تلاش  برای زیر سؤال بردن تاریخ مشترک، دستاوردهای ملی و چارچوب‌های ایدئولوژیک که ملت را به یکدیگر پیوند داده است. این امر می‌تواند منجر به شکاف نسل‌ها شود، جایی که نسل جوان، روایت‌های رسمی و میراث فرهنگی را در می‌کند

تغییر ترجیحات فرهنگی: ترویج الگوهای فرهنگی بیگانه که با ساختار اجتماعی و ارزش‌های بومی در تعارض است، به منظور ایجاد سرخوردگی درونی نسبت به فرهنگ خودی.

۴. تأثیرات روانی و ادراکی

در سطح فردی، هدف جنگ شناختی ایجاد بار شناختی بیش از حد (Cognitive Overload) است.

خستگی تصمیم‌گیری: بمباران مداوم اطلاعات متناقض باعث می‌شود که شهروندان از تلاش برای ارزیابی واقعیت خسته شده و در نهایت به سادگی هر روایتی را که ساده‌تر یا جذابتر است، بپذیرند.

- ایجاد پارانوپا و عدم اطمینان: گسترش شبهات  و تئوری‌های توطئه که هم منابع رسمی و هم منابع غیررسمی را زیر سؤال می‌برد، نهایتاً منجر به احساس درماندگی و عدم توانایی در کنترل سرنوشت فردی و جمعی می‌شود.

۷. نقش رسانه و فضای مجازی در تضعیف یا تقویت امنیت ملی

رسانه و فضای مجازی ابزارهایی دو لبه هستند؛ در حالی که می‌توانند ابزارهای اصلی نفوذ دشمن باشند، در صورت مدیریت صحیح، قوی‌ترین دفاع ملی در برابر جنگ شناختی نیز محسوب می‌شوند.

۷.۱. فضای مجازی به عنوان سلاح تهاجمی

همانطور که در بخش ابزارها اشاره شد، فضای مجازی محیط ایده آل برای عملیات شناختی است. متخصصان و کارشناسان حوزه فضای مجازی تاکید می کنند که ماهیت غیرمتمرکز این فضا، رهگیری و مقابله با منشأ اصلی حملات را دشوار می‌سازد. این فضا به ابزاری برای:

- **جعل واقعیت (Faking Reality):** استفاده از فناوری‌های پیشرفته (مانند دیپ فیک) برای تولید شواهد تصویری و شنیداری جعلی که به سرعت در ذهن مخاطب به عنوان واقعیت تثبیت شود.

- **تضعیف اعتبار نهادها:** انتشار متون و تصاویر گزینش‌شده یا تقطیع و تحریف‌شده از سخنرانی‌ها و اقدامات مسئولان برای القای ناکارآمدی و عدم صداقت.

۷.۲ .رسانه‌های سنتی در خدمت روایت‌های متخاصم:

اگرچه تمرکز بر فضای مجازی است، رسانه‌های سنتی (تلوینزیون و مطبوعات خارجی) نقش مهمی در تأیید و مشروعیت‌بخشی به روایت‌های تولید شده در فضای مجازی دارند. این رسانه‌ها با ارائه تحلیل‌های به ظاهر عقلانی، اطلاعات آلوده را "مستند" جلوه می‌دهند و به تقویت پدیده‌ای کمک می‌کنند که متخصصان و کارشناسان حوزه رسانه و فضای مجازی  آن را "فرایند جاسازی روایت" می‌نامد.

۷.۳ .پتا‌نسیل رسانه در تقویت امنیت ملی

در مقابل، رسانه و فضای مجازی ابزارهای حیاتی برای دفاع شناختی هستند. اگر دولت‌ها بتوانند از این بسترها برای برقراری ارتباط شفاف، سریع و مبتنی بر واقعیت با مردم استفاده کنند، می‌توانند نقش نفوذگران را خنثی سازند.

- افزایش شفافیت: ارائه اطلاعات به موقع و مستند در مورد وقایع بحرانی، جای خالی را که دشمنان با روایت‌های دروغ پر می‌کنند، می‌بندد.

- تولید روایت ملی قدرتمند: استفاده از قدرت نرم  جوزف نای (جذابیت فرهنگی و ارزشی) در بستر دیجیتال برای تقویت انسجام ملی و ارائه تصویری مثبت از آینده کشور. بیانات مقام معظم رهبری همواره بر لزوم تبیین صحیح و امیدآفرینی در فضای رسانه‌ای تأکید دارند.

.8.راهبردهای مقابله با جنگ شناختی

مقابله با جنگ شناختی نیازمند یک رویکرد جامع و چندسطحی است که نه تنها شامل واکنش‌های دفاعی و پدافندی ، بلکه نیازمند اقدامات فعال و آفندی  برای ساختن یک "سپر ادراکی" است.

 8.1   .تقویت سواد رسانه‌ای و بصیرت‌افزایی

اساس دفاع  و آفند در برابر دستکاری ادراکی، توانایی فردی برای تشخیص محتوای نادرست است. این امر مستلزم سرمایه‌گذاری گسترده در آموزش عمومی است.

آموزش سواد رسانه‌ای انتقادی: آموزش به عموم مردم (به ویژه نسل جوان) برای درک سازوکار تبلیغات، شناسایی سوگیری‌های رسانه‌ای و تفکیک منابع معتبر از منابع دستکاری‌شده. این رویکرد با هدف تقویت سیستم تفکر افراد انجام می‌شود.

- بصیرت‌افزایی: فراتر از سواد رسانه‌ای، بصیرت شامل درک عمیق اهداف بازیگران خارجی ونحوه تلاقی منافع آن‌ها با مسائل داخلی کشور است. این امر با تبیین  و تحلیل هدفمند هوشمندانه رویدادهای جهانی و داخلی امکان‌پذیر است.

  8.2  .مدیریت فعال فضای مجازی و دیپلماسی عمومی

مدیریت منفعلانه فضای مجازی دیگر کارآمد نیست؛ لازم است دولت‌ها به کنشگر فعال در این فضا تبدیل شوند.

- مقابله فعال با روایت‌ها: به جای صرفاً تکذیب دروغ‌ها، باید روایت‌های ملی قوی و جذاب تولید کرد که مستقیماً با روایت‌های مهاجم رقابت کند. این روایت‌ها باید بر اساس اصول قدرت نرم  جوزف نای (جذابیت فرهنگی) و بر مبنای اصول و ارزش‌های پذیرفته‌شده اجتماعی بنا شده باشند .

- حفاظت از فضای ادراکی مشترک: تلاش  برای جلوگیری از سیطره  کامل پلتفرم‌های خارجی بر جریان اطلاعات داخلی و حمایت از بسترها و پلتفرم‌های داخلی که تحت نظارت و استانداردسازی ملی هستند 

8.3 .استحکام بخشی ساختارهای داخلی

جنگ شناختی بیشترین اثر خود را بر شکاف‌های موجود می‌گذارد. بنابراین، مؤثرترین دفاع، کاهش این شکاف‌هاست.

- افزایش شفافیت و پاسخگویی: کاهش فساد و بهبود کارآمدی دولت، اصلی‌ترین سلاح  در برابر روایت‌های تضعیف‌کننده مشروعیت است. اگر مردم عملکرد مثبت را ببینند، روایت‌های تهاجمی اعتبار خود را از دست می‌دهند.

تقویت انسجام اجتماعی: سرمایه‌گذاری بر برنامه‌هایی که گروه‌های اجتماعی مختلف را به یکدیگر نزدیک کرده و حس تحقق ملی مشترک را تقویت می‌کند. این امر مستقیماً با هدف شکاف‌افکنی جنگ شناختی مقابله می‌کند.

  9 .نتیجه‌گیری:

جنگ شناختی نمایانگر یک پارادایم جدید در رقابت‌های امنیتی است که در آن، مغز انسان به عنوان حساس‌ترین و حیاتی‌ترین نقطه ضعف ملی در نظر گرفته می‌شود. این رویکرد، که از ابزارهای قدرت نرم بهره می‌برد و با تکیه بر یافته‌های علوم شناختی عمل می‌کند، اهدافش نه تخریب زیرساخت‌ها، بلکه تخریب ادراک،باورها ،  اعتماد و اراده ملی است.

نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که تأثیرات جنگ شناختی بر ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی امنیت ملی بسیار عمیق و ماندگار است و می‌تواند انسجام یک ملت را در طولانی‌مدت از بین ببرد. ابزارهایی چون شبکه‌های اجتماعی، در صورت عدم کنترل و مدیریت صحیح، به عنوان بستری برای اشاعه روایت‌های متخاصم عمل می‌کنند.

مقابله مؤثر با این تهدید، مستلزم یک دکترین دفاعی و آفندی  جدید است: دکترین دفاع شناختی. این دکترین باید بر توانمندسازی شهروندان از طریق سواد رسانه‌ای، تقویت بنیادین اعتماد عمومی به نهادهای ملی، و فعال‌سازی هوشمندانه بستر رسانه‌ای برای تبیین و روایت‌سازی ملی مبتنی بر واقعیت استوار باشد. در دنیای امروز، امنیت ملی بیش از هر زمان دیگری، به سلامت ادراک جمعی وابسته است.

10. . فهرست منابع

- اریسکلو، مایکل، نبرد در رسانه اجتماعی ابزاری برای همه، ترجمه صادق مهدیان، قم، موسسه شناخت، 1403

- جوانی، محمد، علوم شناختی در جنگ شناختی، تهران، انتشارات نواندیشان دنیای کتاب، 1402

- خوزین، حسن، مبانی جنگ شناختی(تهدیدات نوین علیه ج.ا.ایران)، تهران، آرمان پژوهان، 1400

- شهبا، محمد و مهرداد پورعلم، «درسنامه علوم شناختی و رسانه‌»، تهران، نشر افکار، 1400

- دوکلوزی، فرانچوز، جنگ شناختی، ترجمه جواد باجلانی، نشر دانشگاه غیر انتفاعی آفاق.

- هاشمیان آدریانی، سلمان، فرزندت را فالو کن، تهران، نشر مهرستان، 1401

- کبیری یگانه، محمودرضا، زیستگاه رسانه، تهران، انتشارات خبرگزاری فارس، 1404

- کدخدایی، محمدرضا، الگوی نظری جنگ شناختی، قم، موسسه شناخت، 1392

- مقدم فر،حمیدرضا و ابراهیم محسنی آهویی، جنگ شناختی؛ علم پیروزی در نبرد ذهن، تهران، خبرگزاری تسنیم، 1400

- نصیری، معصومه، مرتضی چشمه نور و رضا فضلی، جنگ روایت‌ها، تهران، نشر پشتیبان، 1400

- نصیری، بهاره و آمنه بختیاری، سواد رسانه‌ای و والدگری رسانه‌ای در فضای مجازی، تهران، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1399

- بیانات مقام معظم رهبری ( ازسال های 1393 تا 1404)

علی ایزدی

برچسب ها: جنگ شناختی

ارسال نظرات