- عکس / تصاویر دیده نشده از شهید رائد سعد
- بانک اهداف در جنگ شناختی
- کشتار دانشجویان در ۱۶ آذر و یک سند تاریخی از شکنجه مخالفان با «خرس» در دوره پهلوی!
- آیا نبرد حضرموت نقشه یمن را تغییر خواهد داد؟
- یادداشت ها / آیا پایان ماه عسل صهیونیستها در سوریه نزدیک است؟!
- قیام جوانان سوری | پیام عملیات «بیت جن» برای جولانی و صهیونیستها
- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
- حل مسائل ایران را از کنیسههای آمریکا طلب نکنید
چهارشنبه ؛ 26 آذر 1404 تلاطم روند صلح ترکیه و پ.ک.ک و امواج تهدید در شمال سوریه
مناقشه چند دههای میان دولت ترکیه و حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) در ماههای اخیر شاهد چرخشی متناقض بوده است: از یک سو، ژستهای نمادین برای صلح و خلع سلاح، و از سوی دیگر، انباشت تدریجی نیروهای نظامی در مرزهای شمال سوریه و گفتمانهای تهاجمیتر از آنکارا و دمشق.
به نظر میرسد روند صلح که با دستورات عبدالله اوجالان، رهبر زندانی پ.ک.ک، برای آتشبس و خلع سلاح نسبی در عراق جان تازهای گرفت، اکنون در پی میدان مین الزامات سیاسی و امنیتی متقابل، به بنبستی خطرناک رسیده است. این بنبست نه تنها آینده کردهای ترکیه و سوریه را تحت تأثیر قرار داده، بلکه ثبات شکننده شمال شرق سوریه را نیز به مخاطره انداخته است. در مرکز این طوفان، نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) قرار دارند که از یک سو تحت فشار ضرب العجل مندرج در توافق ۱۰ مارس برای ادغام در ارتش سوریه تا آخر سال میلادی جاری هستند و از سوی دیگر، هدف تهدیدات فزاینده عملیات مشترک ارتش ترکیه و دولت سوریه به رهبری احمد الشرع (جولانی) قرار گرفتهاند.
بنبست مذاکرات؛ از نمادگرایی صلح تا شروط غیرقابل عبور
اقدام نمادین نیروهای پ.ک.ک در عراق برای سوزاندن سلاحها در پاسخ به دستور اوجالان، به سرعت تحت الشعاع خواستههای گستردهتر رهبران این گروه قرار گرفت. آنها آزادی اوجالان و گنجاندن حقوق کردها در قانون اساسی ترکیه را به عنوان پیششرط اصلی برای پیشبرد واقعی روند صلح مطرح کردند. دولت ترکیه اما این شروط را نپذیرفته و اساساً با نگاهی متفاوت قائل به نادیده گرفتن حقوق کردها و لزوم تغییر در قانون اساسی نیست. با این حال نقطه کانونی این بنبست، نه در کوههای قندیل، بلکه در شمالشرق سوریه قرار دارد. آنکارا بر خواسته خود مبنی بر خلع سلاح کامل کردهای سوریه، که آنکارا آنها را شاخهای از پ.ک.ک میداند (شامل YPG به عنوان هسته اصلی SDF)، پافشاری میکند. این در حالی است که حزب اتحاد دموکراتیک (PYD)، حزب پیشرو در اداره مناطق شمال شرق سوریه، به صراحت هرگونه ارتباط با پ ک ک و در نتیجه پذیرش خلع سلاح تحت فرمان اوجالان را رد کرده است.
ترکیه بهصراحت نیروهای دموکراتیک سوریه و شاخه نظامی آن، یگانهای مدافع خلق (YPG)، را امتداد سازمانی پ.ک.ک میداند و خلع سلاح آنها را شرط هرگونه پیشرفت میداند. در مقابل، ابهام درباره اینکه آیا اوجالان اساساً کردهای سوریه را مشمول دستور خلع سلاح میداند یا نه، و مهمتر از آن، اینکه آیا رهبری کردهای سوریه حتی در صورت چنین دستوری حاضر به تبعیت خواهد بود، معادله را پیچیدهتر کرده است. مواضع صریح رهبران حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) که خلع سلاح را رد کردهاند، نشان میدهد فاصله میان «امرالی» و «قامشلی» کمتر از آنچه تصور میشود نیست.
این بنبست دوگانه بین آنکارا و پ.ک.ک، و بین آنکارا و SDF – فضایی را ایجاد کرده که در آن، زبان دیپلماسی به تدریج جای خود را به زبان تهدید نظامی میدهد.
ساعت شنی توافق ۱۰ مارس و آمادهسازی برای تقابل
توافق ۱۰ مارس ۲۰۲۴ میان مظلوم عبدی، فرمانده کل SDF، و احمد الشرع (جولانی)، رئیسجمهور موقت سوریه، به منظور ادغام نیروهای SDF در ساختار ارتش سوریه تا پایان سال میلادی جاری، به عنصری حیاتی و در عین حال شکننده تبدیل شده است.
با نزدیک شدن به ضربالاجل، نشانهها حاکی از فاصله گرفتن طرفین از روح این توافق است. مقامات ترکیه به وضوح اعلام کردهاند که نمیتوانند انتصاب فرماندهان YPG به عنوان افسران ارتش سوریه را بپذیرند و اصرار دارند که نیروهای SDF به صورت انفرادی و نه در قالب واحدهای مجزا، به ارتش بپیوندند. این درخواست با خواسته SDF برای حفظ حدی از انسجام ساختاری در تعارض است.
هاکان فیدان اخیرا در نشست امنیتی دوحه در مورد ثمبخش بودن روند ادغام نیروهای دموکراتیک در ارتش سوریه اظهار تردید کرد و گفت: «یگانهای مدافع خلق به بهانه مبارزه با داعش در منطقه وسیعی گسترش یافتهاند و اکنون سرزمین و همچنین منابع انرژی را اشغال کردهاند، در حال حاضر یکی از مسائل حل نشده در مورد این است که آیا با دولت جدید به تفاهم خواهند رسید یا خیر». او با اشاره به توافق ۱۰ مارس، خاطرنشان کرد که تاکنون هیچ گام مشخصی توسط این گروه تروریستی برداشته نشده است.
همزمان، گزارشهای میدانی از شمال سوریه از انتقال کاروانهای بزرگ نظامی ارتش ترکیه متشکل از دهها وسیله نقلیه زرهی و صدها نیرو به مناطق تحت کنترل خود در عفرین، تلعبد (راس العین) و شمال حلب حکایت دارد. اگرچه این تحرکات ممکن است در حال حاضر جنبه نمایشی داشته باشند، اما بیتردید پیامی هشدارآمیز به SDF و حامیان بینالمللی آن است. در روزهای اخیر رسانههای نزدیک به دولت ترکیه، از جمله روزنامههای «ترکیه» و «صباح»، صراحتاً هشدار دادهاند که در صورت عدم اجرای توافق ۱۰ مارس، دمشق با حمایت آنکارا عملیات نظامی را آغاز خواهد کرد.
هلال کاپلان، ستوننویس روزنامه صباح و از چهرههای کلیدی طرفدار دولت، در 10 دسامبر، مدعی شد که تحولات در امتداد کریدور عراق و سوریه، به جای کاهش نگرانیهای امنیتی ترکیه، آنها را تشدید میکند. در حالی که آنکارا با احتیاط روند صلح را ادامه میداد، کاپلان مدعی شد که پ.ک.ک و نیروهای دموکراتیک سوریه هیچ گامی در راستای کاهش تنش برنمیدارند. کاپلان بازیگران داخلی جنبش کرد، از واحدهای نیروهای دموکراتیک سوریه در میدان گرفته تا رهبری پ.ک.ک در کوههای قندیل عراق، را به عنوان سیگنالهایی توصیف کرد که احتمال نتیجه مذاکره را تضعیف میکند. کاپلان استدلال کرد که لحظهای تعیینکننده در حال نزدیک شدن است که در آن این بازیگران یا با دستورالعملهای اوجالان در جزیره امرالی همسو میشوند، یا این روند بار دیگر از هم میپاشد. او اظهار داشت که آینده روند صلح در سوریه تعیین خواهد شد و اکنون سوال این است که آیا این خط به صورت مسالمتآمیز یا خشونتآمیز ترسیم خواهد شد.
هانده فرات، روزنامهنگار حریت نیز با استناد به منابع امنیتی، زمان را در حال اتمام دانسته و خواستههای قاطع ترکیه را اینگونه برشمرده است: حذف ساختارهای فرماندهی مرتبط با پ.ک.ک در امتداد مرزها و عدم اعطای هرگونه وضعیت خودمختار به کردهای سوریه.
در مواجهه با این تهدید فزاینده، SDF به دنبال تقویت موقعیت نظامی و سیاسی خود از طریق راهبردی جالب توجه است: جذب گسترده نظامیان سابق ارتش سوریه.
بر اساس گزارش مفصل نشریه «عنب بلدی»، بیش از ۴۵۰۰ نفر از اعضای سابق ارتش و نیروهای وابسته به دولت بشار اسد، به ویژه در مناطق راهبردی مانند میادین نفتی «العمر» و «کونیکو» در استانهای رقه و حسکه، به SDF پیوستهاند. در میان این افراد، افسران ارشد و فرماندهان با سابقهای مانند ژنرال علی خضور (لشکر ۴۰۴) و ژنرال شادی دیوب (گارد جمهوری) دیده میشوند.
انگیزههای این جذب دوگانه به نظر میرسد:
- تقویت توان رزمی: استفاده از تجربه و تخصص این نیروها برای افزایش آمادگی نظامی در برابر تهدید احتمالی ترکیه و دولت سوریه. گفته می شود تعداد شبه نظامیان نیروهای دموکراتیک اکنون به چیزی در حدود 100 هزار نفر میرسد که توان عملیاتی بالایی برای رویارویی با تهدیدات ترکیه و نیروهای جولانی میدهد.
- تقویت موضع چانهزنی در مذاکرات: این اقدام پیامی سیاسی به دمشق است که SDF میتواند شبکههای قدرت سابق را در مناطق تحت کنترل خود سازماندهی کند. این نیروهای تازهوارد به عنوان "کارت چانهزنی" در مذاکرات مربوط به آینده ساختار قدرت در شمال شرق سوریه عمل میکنند. هدف، تحت فشار قرار دادن دمشق برای پذیرش فرمولی است که خودمختاری اداری و امنیتی کردها را تا حدی حفظ کند.
با این حال، این استراتژی بدون تنش نیست. اختلاف فاحش در حقوق (افسران جدید تا ۱۰۰۰ دلار در ماه در مقایسه با ۱۵۰ دلار برای نیروهای قدیمی SDF) موجب نارضایتی داخلی و حتی ترک خدمت تعدادی از نیروهای قدیمی شده است.
روی هم رفته، این گزارشها به یک نتیجهی ثابت اشاره دارند: روند صلح متزلزل است.
نقش بازیگران خارجی؛ واشنگتن، مسکو و تلآویو در میان تردید
موضع بازیگران بینالمللی کلیدی نیز در این معادله مبهم و تأثیرگذار است. از یک سو، به نظر میرسد ترکیه در حال آزمودن میزان تحمل دولت ترامپ است. مقامات ترکیه ادعا میکنند که واشنگتن به اهمیت همکاری با آنکارا برای ثبات منطقه پی برده و در نهایت با انحلال SDF به عنوان یک ساختار مستقل کنار خواهد آمد. آنها حتی اسرائیل را متهم میکنند که با تشویق SDF به مقاومت، سعی در خرابکاری در این روند دارد. مشاهدات تحلیلگرانی مانند چارلز لیستر نیز حاکی از آن است که SDF ماهها مشغول آمادهسازی دفاعی (مانند حفر تونل) بوده که نشان از بیاعتمادی به روند مذاکره و آمادگی برای درگیری دارد.
تصمیمگیری آنکارا تنها متأثر از محاسبات منطقهای نیست. بحران اقتصادی داخلی ترکیه که با تورم بالا و کاهش ارزش لیر همراه است، فشار سیاسی فراوانی بر دولت اردوغان وارد کرده است. نظرسنجی اخیر مؤسسه طرفدار دولت GENAR نشان میدهد که بیش از ۶۵٪ مردم به مدیریت اقتصادی دولت «اعتماد ندارند» یا «هیچ اعتمادی» ندارند و اکثریت منتظر بدتر شدن شرایط هستند. در چنین فضایی، اردوغان که سابقه استفاده از مسئله امنیت ملی و کردها برای بسیج پایگاه انتخاباتی خود را دارد، ممکن است وسوسه شود تا با چرخش به سمت گفتمان امنیتی سختگیرانه و عملیات نظامی محدود در سوریه، توجه افکار عمومی را از مشکلات اقتصادی منحرف کند. این امر، انگیزه سیاسی مضاعفی برای کنار گذاشتن روند صلح پرزحمت و پرهزینه به نفع نمایش قدرت نظامی فراهم میآورد.
از سوی دیگر، نقش روسیه به عنوان حامی دولت سابق سوریه و بازیگری که در گذشته کانال ارتباطی با کردها بوده، و رژیم صهیونیستی که برای چندپاره کردن جغرافیای سوریه و منطقه میکوشد، نامشخص است. گزارشها حاکی از هماهنگی غیرمستقیم مسکو و واشنگتن در جذب نیروهای سابق ارتش سوریه به SDF است، امری که میتواند نشاندهنده تلاش برای حفظ امنیت میادین نفتی و مدیریت انتقال تدریجی قدرت باشد.
جمعبندی | مسیر صلح یا میدان نبرد؟
مجموعه تحولات نشان میدهد روند صلح ترکیه و پ.ک.ک در وضعیت شکنندهای قرار دارد و سرنوشت آن بیش از هر زمان دیگری به تحولات شمال سوریه گره خورده است. آمادهسازیهای نظامی، بنبست مذاکرات، استخدام نیروهای جدید و فشارهای داخلی در ترکیه، همگی به سمت یک نتیجه مشترک اشاره دارند: اگر معادله کنونی تغییر نکند، چرخش بعدی نه در میز مذاکره، بلکه در میدان نبرد رقم خواهد خورد.
ارسال نظرات