يکشنبه ؛ 02 آذر 1404

بانگ رسای فاطمه (س) در امتداد تاریخ

کد خبر : 20638

تبیین:

روایت شده است: «هنگامى که ابوبکر و عمر تصمیم گرفتند فدک را از حضرت فاطمه علیه االسلام بگیرند و این خبر به ایشان رسید، لباس بر تن کرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فامیل و خدمتکاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حالی که چادرش به زمین کشیده مى‏شد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پیامبر خدا بود... صداى گریه مردم برخاست، وقتى سکوت برقرار شد، کلام خویش را دنبال کرد و فرمود: حمد و سپاس خداى را برآنچه ارزانى داشت، و شکر او را در آنچه الهام فرمود، و ثنا و شکر بر او بر آنچه پیش فرستاد، از نعمت‌هاى فراوانى که خلق فرمود و عطایاى گسترده‏اى که اعطا کرد، و منّت‌هاى بى‏شمارى که ارزانى داشت، که شمارش از شمردن آنها عاجز، و نهایت آن از پاداش فراتر، و دامنه آن تا ابد از ادراک دورتر است، و مردمان را فراخواند، تا با شکرگذارى آنها نعمت‌ها را زیاده گرداند، و با گستردگى آنها مردم را به سپاسگزارى خود متوجّه ساخت، و با دعوت نمودن به این نعمت‌ها آنها را دو چندان کرد...».سپس به انحراف امت در روز‌های پس از رحلت نبی خاتم (ص) اشاره کرد و ادامه داد: «و آنگاه که خداوند براى پیامبرش خانه انبیاء و آرامگاه اصفیاء را برگزید، علائم نفاق در شما ظاهر گشت، و جامه دین کهنه، و سکوت گمراهان شکسته، و پست رتبه‏ گان با قدر و منزلت گردیده، و شتر نازپرورده اهل باطل به صدا درآمد، و در خانه ‏هایتان بیامد، و شیطان سر خویش را از مخفى‏گاه خود بیرون آورد، و شما را فراخواند، مشاهده کرد پاسخگوى دعوت او هستید، و براى فریب خوردن آماده ‏اید، آنگاه از شما خواست که قیام کنید، و مشاهده کرد که به آسانى این کار را انجام مى‏دهید، شما را به غضب واداشت، و دید غضبناک هستید، پس بر شتران دیگران نشان زدید، و بر آبى که سهم شما نبود وارد شدید... این در حالى بود که زمانى نگذشته بود، و موضع شکاف زخم هنوز وسیع بود، و جراحت التیام نیافته، و پیامبر به قبر سپرده نشده بود، بهانه آوردید که از فتنه مى‏ هراسید، آگاه باشید که در فتنه قرار گرفته ‏اید، و براستى جهنم کافران را احاطه نموده است»؛ و جمعیت را چنین سرزنش کرد: «این کار از شما بعید بود و چطور این کار را کردید، به کجا روى مى‏آوردید، در حالى که کتاب خدا رویاروى شماست، امورش روشن و احکامش درخشان، و علائم هدایتش ظاهر، و محرّماتش هویدا، و اوامرش واضح است، ولى آن را پشت سر انداختید، آیا بى‏رغبتى به آن را خواهانید؟ یا بغیر قرآن حکم مى‏کنید؟ که این براى ظالمان بدل بدى است، و هرکس غیر از اسلام دینى را جویا باشد از او پذیرفته نشده و در آخرت از زیانکاران خواهد بود... آنگاه آنقدر درنگ نکردید که این دل رمیده آرام گیرد، و کشیدن آن سهل گردد، پس آتش‏گیره‏ ها را افروخته ‏تر کرده، و به آتش دامن زدید تا آن را شعله ‏ور سازید، و براى اجابت نداى شیطان، و براى خاموش کردن انوار دین روشن خدا، و از بین بردن سنن پیامبر برگزیده آماده بودید، به بهانه خوردن، کف شیر را زیر لب پنهان مى‏خورید، و براى خانواده و فرزندان او در پشت تپه‏ ها و درختان کمین گرفته و راه مى‏رفتید، و ما باید بر این امور که همچون خنجر برّان و فرورفتن نیزه در میان شکم است، صبر کنیم...»؛ و سرنوشت و عاقبت کار منحرفان امت را اینطور یادآوری کرد: «بدانید که پشت این شتر خلافت زخم است و پاى آن سوراخ و تاول‏دار، عار و ننگش باقى و نشان از غضب خدا و ننگ ابدى دارد و به آتش شعله ‏ور خدا که بر قلب‌ها احاطه مى‏یابد متصل است. آنچه مى‏کنید در برابر چشم بیناى خداوند قرار داشته، و آنانکه ستم کردند به زودى مى‏دانند که به کدام بازگشتگاهى بازخواهند گشت، و من دختر کسى هستم که شما را از عذاب دردناک الهى که در پیش دارید خبر داد، پس هرچه خواهید بکنید و ما هم کار خود را مى‏کنیم، و شما منتظر بمانید و ما هم در انتظار بسر مى‏بریم».

ارسال نظرات